eitaa logo
طبس بانو
2.1هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
219 فایل
Admin1: @Kosarehagh Admin2: @Fs_hagh طبس بانویی ها 😍 📌نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو بصورت ناشناس برای ما ارسال کنید https://daigo.ir/secret/1583447807
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴‌این پسر رو از مدرسش تو فلوریدا به خاطر استوری های حمایتی مادرش از فلسطین، اخراج کردن 🔹‌حالا طرف تو ایران بمب دودزا دستی درست میکرد تو مدرسه مینداخت دستگیرش که کردن، میگفتن ایران آزادی بیان نداره...😒 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
🔹اگر از من بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا به چه کسی می رسد بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد❤️🖤 دیدار بانوان جهادی حاج قاسم با مادر بزرگوار شهید آشنا در شب شهادت مادرسادات،خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🖤 از اینجا عضو شید🖤👇 @banoojahadihajghasem 🦋🦋🦋🦋🦋
27.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺 🏴السَّلاَمُ‌عَلَیْکِ‌أَیَّتُهَا‌الصِّدِّیقَةُ‌الشَّهِیدَةُ فاطمیه قصه گوی رنجهاست / فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست فاطمیه شعر داغ لاله است /  قصه ی زهرای ۱۸ ساله ست فاطمیه شرح دیوار و در است /  دفتر در مقام سخت زینب پرور است . . . شهادت بانوی دو عالم ، امّ ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها را به محضر مولایمان عج و شیعیان و دوستداران حضرتش تسلیت می گوییم.🥀 مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در روستای ده محمد برگزار گردید.سخنران حجت الاسلام قاسمی فرد و مرثیه سرایی زاکرین گرامی . اجرای گروه سرود و در پایان مراسم همگی مدعوین بر سر سفره بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) متنعم شدند. 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✍ 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
🔰 نوای ملکوتی اذان و اقامه 🔸نوای ملکوتی اذان و اقامه در گوش نوزادان سه قلو ( فاطمه، زهره و زهرا آسبان) توسط حجت الاسلام محمدی امام جمعه شهر طبس 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ «سلام مادرم» ▪️ سلام صاحب مزار بی‌نشون دعا کن واسه نجات جهان برای ظهور امام زمان... 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج ‌‌‌🦋🖤🦋 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
هدایت شده از طبس بانو
14.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣📣📣📣📣📣📣 🌷مســـــــــــــابـــــــقه مستند مکث یک سوال از هر قسمت کلیپ های جداگانه مطرح میشه ارسال پاسخ آن به آیدی⬅️ @admin_tbs در پایان به سه نفر از کسانی که به ده سوال پاسخ درست بدن با قرعه کشی کارت هدیه 500هزار تومانی داده میشه😍 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
💢مراقب چشم زخم و آه دل مردم باشیم ؟! ✍زندگی خصوصی خود را به نمایش نگذاریم، ما کە بازیگر و سلبریتی نیستیم. خانه ها پر شده از بیماریها و مشکلات... طلاق ، سرطان ، مرگ و میر و یکی از دلایل اون خود ماییم. تعجب نکنید 📣خواهران و برادرانم.... نیازی نیست دیگران بدونند که آیا من در زندگی مشترکم با همسر خود خوشبختم یا نه! نیازی نیست از غذا یا نوشیدنی خود عکس بگیریم آن را برای گروهها بفرستیم حتی اگر همسرمون یه دونه شکلات واسمون میاره،از اون عکس میگیریم و می‌فرستیم گروه و زیرش مینویسیم؛ ای تاج سرم ازت ممنونم 📣برادرم خواهرم... شاید دختر مجردی دم بخت باشد و به خاطر شرایط زندگی خواستگار نداره... شاید پسری وضعیت مالی مناسب فعلا برای ازدواج نداره... حواسمونو جمع کنیم کسی آه نکشه... که آه یه انسان می تونه عرش خدا رو بلرزونه و خیلی اتفاقها بیفته.... نیازی نیست مردم بدونن کجا رفتی و از کجا داری میای جزییات زندگی ما نباید واسه دیگران مشخص بشه.... ❌دنیای مجازی واسه این ساخته نشده که ما بیاییم شرایط زندگیمون رو به رخ دیگران بکشیم... چون هر مردی وسعش نمیرسه به زنش مرتب هدیه بده.... 📣خواهرم مراقب باش هرکسی توانایی اینو نداره که مسافرت بره... هرکسی نمیتونه به رستوران بره و هر ماه یه ست لباس بخره.... یه خانوم میاد جهیزیه چند۱۰۰ میلیونی دخترش رو فیلم میگیره میزاره توی دنیای مجازی که چشم همه درآد... هیچ فکر کردید شاید دختری پدر نداره یا پدر داره ولی مادر نداره که واسه جهیزیه اش سنگ تموم بزاره... یا شاید پدری دستش به دهنش نمیرسه... میخوایم به کی فخر بفروشیم با این کارامون... 📛خدا عالمه که دچار فقر فرهنگی شده ایم.... 📣خواهر و‌برادرانم یادمون باشه که خدا ستار هست یعنی دوست نداره همه چیز برای همه کس آشکار بشه... ✅رازهای زندگی و خانەتان را پیش خودتان نگه دارید.... 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
⭕️ پاسخ کمپانی کوکاکولا به وزارت‌خزانه داری آمریکا در خصوص کوکاکولای ایران 🔹️ به گزارش واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف، دفتر کنترل سرمایه‌های خارجی ذیل وزارتخانه خزانه‌داری آمریکا که مسئول تحریم‌های اقتصادی علیه مخالفان آمریکا است، در سال ۲۰۰۶ از کمپانی کوکاکولا سوالاتی در مورد تولید محصولات این کشور در ایران، کره‌شمالی، سوریه، کوبا و سودان پرسید و سِسیلیا بِلای مدیر ریسک جهانی این شرکت در این خصوص چنین پاسخ داده است. 🔹️ما (شرکت کوکاکولا) به یک شرکتِ پُرکننده محلی (bottler) ایرانی اجازه دادیم تا محصول نهایی را تحت نام‌های تجاری ما بفروشد. نام‌های تجاری شامل کوکاکولا، فانتا و اسپرایت می‌شود. همچنین ما برای این شرکت کنسانتره (عصاره) نوشیدنی تامین می‌کنیم. 🔹️ کمپانی کوکاکولا در ادامه ذکر کرده است که در شرکت ایرانی هیچگونه مالکیت و دارایی محسوسی ندارد. 🌐 منبع: کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا B2n.ir/u82551 🖋شرکت خوشگوار اخیرا اعلام کرده که هیچگونه ارتباطی با کمپانی اصلی کوکاکولا ندارد. در این صورت بهتر است خوشگوار برای تبرئه خود، برند صهیونیستی کوکاکولا را کنار بگذارد. 🌸⃟🕊 کانال @Tabasbanoo به ما بپیوندید...
38.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️کاری از گروه تفکر آزاد 🔸«یک فنجان چای دبش!» ❓می‌گن با فساد چای دبش می‌شد کارخانه مونتاژ بویینگ ساخت! ❓می‌شد دو تا ورزشگاه نیوکمپ ساخت! ❓یعنی بازم می‌گین فساد سیستماتیک نیست؟! ❓حالا اختلاس باشه یا تخلف، چه فرقی می‌کنه؟ ❓مهم اینه که همه رو خورد یه لیوان آب هم روش! لینک عضویت گروه تفکر آزاد: https://eitaa.com/joinchat/1458962672Cb5323f883b
حاج خانم، گوشه‌ی مجلس نشسته بود، سنش زیاد نبود اما زود حاجیه شده بود؛ چادرش مشکیِ مشکی بود، جنسش را نمی دانم چه بود اما هرجنسی که داشت، با جنس چادرهایی که این ایام زیاد شنیده بودیم، متفاوت بود! دختری ۱۸ ساله با چادر جده ای بدون نگین های پر زرق وبرق، برای رساندن چای، مقابل حاج خانم کمرخم کرد! حاج خانم که از بس همه اورا «حاج خانم» صدا میزدند یادم نیست، فامیلش چه بود، استکان کمر باریک را میان صف انگشترهای عقیق و فیروزه و دُرِّ نجفی‌اش گرفت و هنوز پای استکان به نعلبکی باز نشده، هورتی عمیق کشید و خیلی زود، آه چایی، بخار شد و دامن عینک کائوچویی‌اش را گرفت! بالاجبار، استکان را به نعلبکی سپرد و عینکش را به گوشه‌ی چادر خیلی مشکی‌اش! حاج خانم با هر قُلُپ چایی، با یک نفر آن سوی مجلس، سلام علیکی به زبان اشاره می کرد؛ نفر به نفر را رد کرد تا رسید به حاج خانوم تری از خودش؛ به حکم جبر، زاویه‌ی ۱۰ درجه ای با زمین گرفت و نیم خیز، دستی به نشانه سلام برایش بالا گرفت و دست دیگر را به نشانه‌‌ی ادب روی سینه گذاشت؛ حاج خانم زاویه اش با زمین را صفر کرد و کامل نشست؛ خانمی با چادری خاک گرفته، ۴ فرزند در دوطرف و نوزادی در آغوش، وارد مجلس شد و زیر پرچم یا فاطمه الزهرا، کنج مجلس نشست و فرزندانش راجلوی خود نشاند تا مبادا «تکیه بر جای بزرگان بدهند»! حاج خانوم، که دیگر قلوپی چایی برای سلام کردن نداشت، ناچار گردنش را به نشانه سلام رو به مادر ۵ فرزندی، کمی جلو و عقب کرد و همزمان به دخترِ سینی به دست، اشاره کرد تا برای سلام های آتی، استکانی چای بیاورد! بچه های قد و نیم قد، در تیررس نگاه حاج خانوم بودند و به تقلید از مادر، حدیث کساء می خواندند! حاج اقا وارد مجلس شد، روی منبر رفت و میکروفون را میان انگشت هایی با یک انگشتر عقیق سرخ گرفت و انگشت اشاره‌ی دست چپش، برای آزمایش اکوی صوت، روی میکروفون، ضرب گرفت؛ صدای جیغ بنفش، از میکروفون بلند شد و گریه‌ی نوزاد درآمد و انگشت اشاره‌ی حضار، از ترس توی گوش ها پناه گرفت. دختر ۱۸ ساله، سینی چای را به دیگری سپرد و جَلدی به سمت آمپلی فایر دوید و نسیم چادرش صورت حاج خانوم را نوازش کرد؛ به هنر انگشتان قلمی دختر، امپلی فایر، جان تازه گرفت و حاج اقا بسم الله را بر میکروفون دمید و مجلس را با صدایی رسا اغاز کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا...» حاج خانم استکان را آرام و بی صدا روی نعلبکی گذاشت و تسبیح گران قیمت سرخ رنگی را از کیف یَراق طلاییش بیرون کشید؛ و سرش را کمی به سمت منبر کج کرد و روحانی جوان را، از بالای شیشه عینک، برانداز کرد. بچه ها که دیگر از سنگینی نگاه حاج خانم خلاص شده بودند، فرصت را غنیمت شمرده و بازی با مُهرها را آغاز کردند؛ صدای خنده شان کمی بلند شد و نگاه غضب ناک حاج خانم، تیری شد و به سمتشان روانه شد و مادر، با دندان، گوشه‌ی لب گزید و هیس کش داری گفت؛ که حاج اقا، خیلی به موقع، سپر تیر نگاه ها شد و با لبخند، رو به بچه ها کرد: «به حمدلله،صدای من آن قدر رسا هست که خندیدن و بازی بچه ها، آن را به حاشیه نبرد، روی سخن من با بزرگترهاست، بگذارید بچه ها، در حسینیه‌ حس ارامش داشته باشند، نه خدایی نکرده حس پادگان اشرف را»! حالا یادم آمد؛ فامیل حاج خانم؛«اشرفی» بود! حاج اقا عمامه را کمی جلو و عقب کرد و حاج خانم گوشه چادرش را مرتب کرد و به لطف کلام سخنران، به ناچار، بی خیال بازی بچه ها شد... ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari