🍃 سردار خدا
دارم به «کاش»هایم فکر میکنم.
آنها را گذاشتهام در برابرم و یکی یکی نگاهشان میکنم.
خاک بر سرم!
تا امروز چگونه با این همه «کاشِ» دنیایی
بی آن که شرم کنم
سنگ تو را به سینه میزدم؟
تو چطور مرا تحمّل کردهای؟
چرا یک بار سنگی را که از تو بر سینه میزدم، بر سرم نکوفتی؟
امشب در بُهت پرواز کبوتری غوطه میخورم
که «کاش»هایش همه رنگ و بوی تو را داشت.
«قاسم» بود و نگاهش آسمان را تقسیم میکرد در میان مردم.
او برای زمین زاده نشده بود.
معلوم بود که در آسمان حکومتی دارد برای خودش.
هیبت «سلیمانی»اش فریاد میزد
که آسمانیها هم از او حساب میبرند، چه رسد به زمینیها.
دلش را متصل کرده بود به تو
برای همین هم هیبتش پادشاهانه نبود
از جنس هیبت مردان آسمانی بود.
«کاش شهید میشدم»، «کاشِ» از تهِ دلِ سرباز تو و سردار ما بود.
از آن «کاش»هایی که بیشتر به یک شعار توخالی میمانَد، نه
«کاش»ی که آرزوی در دل ریشه کرده بود.
آقا!
قاسمت اگر تا امروز با نگاهش آسمان را تقسیم میکرد در میانمان
حالا از آن بالا با شهادتش
دارد حسرت خوب بودن را هم تقسیم میکند.
تبریک به تو برای داشتن چنین سربازی!
تسلیت به ما برای پر کشیدن چنین سرداری!
سرت به سلامت سلطان زمین و آسمان!
شبت بخیر سردار خدا!
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#حاج_قاسم #شهید_القدس
#محسن_عباسی_ولدی
🍃راز جاودانگی
ما همه دنبال جاودانگی هستیم و از زوال، گریزان. کاش همه باور میکردیم جاودانگی را تنها در مسیر ولایت تو میشود پیدا کرد. هر کسی قدم در هر راهی جز مسیر ولایت تو بگذارد، محکوم به فناست.
خوش به حال حاج قاسم تو! در دریای ولایتت غرق شد و طوری به جاودانگی رسید که دوست، آن را فریاد میزند و دشمن زبان انکار ندارد.
کاش من هم حاج قاسم تو میشدم و مُهر جاودانگی را خودت به پیشانیام میزدی!
شبت بخیر راز جاودانگی!
#حاج_قاسم #شهید_القدس
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی