eitaa logo
طبسیا 🌴
26.2هزار دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
11.4هزار ویدیو
247 فایل
اخبار شهرستان طبس ( دیهوک ، عشق آباد و توابع) ارتباط باما⇦ @Mehdi_z125 ارسال سوژه ، خبر ، گلایه @Mehdi_z125 پذیرش آگهی⇦ @Mehdi_z125 شماره تماس با ما 09393956405 تحریریه فعال سیاسی،اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی فعال در تلگرام ، ایتا ، روبیکا ، اینستاگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
یا 👇👇👇👇👇
💔 یا و‌قتی با پسرم وارد خانه پیر زن شدم جوان نشسته بود ، بسته باند چسبی دستش دیدم ، گفتم اخخخ من یادم رفت بخرم هنوز جوابم را نداده بود پیرزن صدا زد بیا تو جوان گفت شما اول برین از او تشکر کردم : نه شما برین عجله نداریم وارد اتاق شد از داخل حیاط از لای در اتاق پای جوان دیده می شد و دستان پیرزن که داشت محکم پاهایش را ماساژ میداد ، مدتی گذشت چون عجله داشتم من هم وارد شدم ، پیرزن داشت رگ های مچ پای جوان را محکم بسمت ساق پایش می کشید ، جوان از درد چشمانش را محکم بسته بود و پیرزن هم دندان هایش را محکم به هم می فشرد تا بتواند زور بیشتری بزند تا مچ پای جوان را جا بیندازد . پسرم هم وقتی حالت جوان را دید ، پرسید خیلی درد داره ، جوان همانطور که چشمانش بسته بود سرش را به معنای تایید تکان داد . پیرزن نیم نگاهی به پسرم و بعد به پای پر از باد پسرم کرد و گفت : وقتی زخمتون کهنه میشه فکر اینجاها هم باید بکنین. پیرزن با دستمالی آب روی پای جوان را پاک کرد و جعبه چسبی که جوان آورده بود را باز کرد و شروع کرد دور مچ پای جوان پیچیدن . گفتم مادر من چسب فراموش کردم بگیرم ، جوان گفت اینا فک کنم برای پای من زیاد باشه بقیش برای پا پسر شما باشه . پیر زن نگاهی اعتراض گونه ای به جوان کرد و چیزی نگفت . کار پیرزن تمام شد جوان در حال پوشیدن جورابش بود که پیرزن صدای پسر مرا در آورد ، پایش را محکم در آب گرم می مالید ، جوان نیم نگاهی به پسرم کرد ، گویا او بیشتر دردش را احساس می کرد . جوان مبلغی را به پیرزن داد و بلند شد در حال خداحافظی بود گفتم یه شماره کارت بده پول چسب بریزم برات ، لبخندی زد و گفت بی خیال دعا کنید پام خوب بشه . امروز که عکسش را جزء کشته شدگان معدن دیدم دلم خیلی گرفت . درد پایش خوب شده بود اما بی دردی مسئولین ایمنی معدن گویا علاج پذیر نیست . ✍ حسین نظری کانال‌خبری‌روستا 🌴 @Tabasya 👈 🌴