.
[#قطعات_نور✨]
[ یک روز پسرم مصطفی را که دوساله بود به زندان آوردند. یکی از سربازان دوان دوان آمد و گفت: پسر شما را آورده اند. دیدم یکی از افسران مصطفی را بغل گرفته و به سوی من می آید. مصطفی را گرفتم و بوسیدم. کودک به علت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهره ای گرفته و اخم کرده و حیرت زده به من مینگریست ! سپس زد زیر گریه.. بشدت میگریست. نتوانستم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه که اجازه ی دیدار با من را نداشتند بازگرداند. این امر به قدری مرا متأثر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دل آزرده بودم...
•از کتاب:
[خون دلی که لعل شد📚]
____________________________
💌~
میگویند کودکان از شش ماهگی تا دو سالگی، غریبی میکنند...
راستی از چند ماهگی اش، به خاطر زندان رفتن های پی در پی کودکتان را ندیده بودید؟ به فدای دل آرزده تان...
میدانیم این این روز ها هم دل آزرده اید...
کاش کمی از غصه هایتان را ما متحمل میشدیم...
و ما این روز ها چقدر بیشتر جایگاه شما را در هدایت این کشور و انقلاب درک میکنیم...
خدایا ما نیز مثل سید حسن میگوییم که بقیه عمر مارا به عمر سیدنا القائد ببخش.✨❣️
چرا که امروز ایشان عمود استوار خیمه مقابله با فتنهها هستند.
_____________________________
دعا میکنیم برای سلامتی آقا امام زمان ارواحنافداه و نائب برحقشون:
#روز_شانزدهم
[ متن کامل ← دعا برای امام زمان ارواحنافداه💚 ]
+ به نیت پیروزی های روزافزون جبهه مقاومت
#یادگاری_امامرضا
#دعا_برای_سلامتی_نائب_الامام
#دعا_برای_نصرت_مقاومت
🔺@tabeen113
۱۹ آذر ۱۴۰۳