|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
|حسین❣️
اسمش یا رسمش یا مرامش🍃
- پرده اول؛
با لباس سبز خادمی، کنار کتیبه مشکی کنج دیوار ایستاده بود. با چشمان سرخش اشک میریخت و سینه میزد.
بین دم حسین حسین و ضجه عزاداران، زمزمه زیرلبش را کسی نمیشنید، البته به استثنای حسینِ فاطمه💌
- پرده دوم؛
معلوم نبود محمدحسین اسمش بود یا رسمش یا مرامش؟
دلی برای سپردن اگر داشت، وقف حسین بود❤️🩹
چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن اگر داشت، آن هم نذر حسین بود؛
نه فقط اسمش، که حسین تمام وجودش را گرفته بود و محمدحسین، شده بود آینه تمامنمای امامش.🪞
اخلاص و بصیرت و ولایتمداریاش هم ، شاهد بر مرام حسینیاش بود🌱
- پرده سوم؛
پیکر خسته و غرق خونش را کنار خیابان کشیدند، خون هنوز از صورت ضربه دیدهاش جاری بود🩸
معلوم نبود حسین اسمش بود یا مرامش یا نحوه شهادتش!💔
پیکرش را انگار از زیر سمِ اسب های سال شصت هجری بیرون کشیده بودند.
میدانست رفیق بامعرفت تر از حسین پیدا نمیشود، دستش را در دست حسین داد و حالا نه تنها دستش، که تماما در آغوش حسین بود...
- پرده چهارم؛
انگار حسین هم همراه آقا آمده بود خانهشان .
بوسه آقا روی پیراهن سبز محمدحسین شد مدال قبولی نذر و وقفش💚🕊️
گوارای وجودت باشد این نوکری، آقای محمدحسین!
آقا سرشان را بالا آوردند و نگاهشان روی تصویر محمدحسین ماند:
این واقعا نور است! یک نور معنوی✨
خدا رو شکر کنید برای داشتن چنین فرزندی🤍
تقدیم به روح بلند شهید🩸🌿
تاریخ ولادت: ۱۳۷۴/۱۰/۲۳
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۱۲/۱
🎞كاش روزي هزار مرتبه من
مُردمي تا بديدمي رويت
#آرمان_ما
#روز_ولادت
#شهید_محمدحسین_حدادیان
🔺@tabeen113