eitaa logo
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇮🇷🇵🇸
410 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
83 فایل
﷽ .• السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ النَّبَإ الْعَظیمِ...✨ |تو شاهدی که علم بر زمین نخواهد ماند 🏴 ♨️ اینجا قرارگاه #لشکر_صد_نفره است. با ماموریت تامین مهمّات فکری و فرهنگی در#جنگ_روایت‌ها🌤 جهت انتشار مهمات📝 به ما بپیوندید . 🆔جهت ارتباط : @lashkar_100
مشاهده در ایتا
دانلود
آخر هر هفته، همه خواهر و برادرها منزل پدر جمع می‌شویم. به همه خوش می‌گذرد. به بچه ها خیلی بیشتر... وارد اتاقی شدم که بچه ها مشغول بازی بودند. خودم را به جمع دخترها رساندم. بی مقدمه پرسیدم کی از همه زودتر میگه که ۱۱ اسفند چه خبره ؟ برادرزاده ام با هیجان گفت: عمه من بگم؟ انتخابااااات🗳 صدای دخترا بلند شد... عهههه داشتیم فکر میکردیم گفتم عیبی نداره. حالا یه مسابقه...🎊 در حالی که چند تا برگه کوچک و قلمی که از قبل داخل کیفم گذاشته بودم را در می آوردم، گفتم یه سوال❗️ به نظرتون نماینده ای که قراره انتخابش کنیم باید چه ویژگی هایی داشته باشه❓ هر کس جواب درست تر رو بنویسه جایزه داره...🎁 پای جایزه که آمد وسط، همه مشتاق نوشتن پاسخ شدند.🤩 آن شب به همه دخترا جایزه دادم. پاسخ های بچه ها برایم جالب بود... نماینده باید: با مردم مهربان و صمیمی باشد💌 از تهدیدهای دشمنان نترسدمومن باشد اهل تلاش باشد ساده زیست باشد 🍃 اهل برنامه ریزی باشد و...📝 🔺@tabeen113
[حالا که حسابی قد کشیده و برای خودش مردی شده، از خاطرات هر هفته نماز جمعه در دوران کودکی و نوجوانی اش با ذوق و شوق یاد می کند.🍃 پای ثابت نماز جمعه بودیم. بچه ها هم حضور در آن فضا را دوست داشتند...💝 کوچک که بودند گاهی وسط خطبه ها بهانه گیر میشدند. گاهی حتی خوابشان میبرد. گاهی مشغول خوراکی ها و اسباب بازی می شدند. با این همه پای سخنرانی های خطیب نماز جمعه، نگاهشان نسبت به وقایع تغییر می‌ کرد... خیلی از مسائل کشور در نظرشان پررنگ می شد.💡 گاهی بعد از بازگشت به خانه پرحرارت و با اشتیاق شنیده هایشان را برای هم باز گو می کردند...🎙 گاهی حس میکردم لابه لای سخنان خطیب ، دشمن شناس هم شده اند...🔍 اخبار کشور برایشان مهم شده بود... این حس مسئولیت ✊ این عرق ملی 🇮🇷 نسبت به وطن و آینده کشور ✨🗻 از کودکی درونشان، ریشه دواند... جوانه زد و بزرگ شد...🌱🕊️ این روزها شور و هیجان برگزاری انتخابات 🗳 در خانواده ی ما هم حسابی سر و صدا به راه انداخته..‌. گاهی حس میکنم خطبه های نماز جمعه ی هر هفته کار خودش را کرده...💯] 🔺@tabeen113
[قرارمان با اعضای بسیج مسجد این است که هر هفته با فرزندانمان در جلسه حضور داشته باشیم.💌 هر جلسه یکی از مادرها وظیفه ی سرگرم کردن و مدیریت بچه ها را به عهده دارد. این هفته با خود تعدادی برگه های کوچک رنگی برای یادداشت بردم. کمی با بچه ها بازی کردم. مسابقه برگزار کردیم. کمی هم از اتفاق مهم انتخابات گفتم... با بچه ها یک قرار گذاشتیم... اینکه هر کس روی برگه، جمله ای کوتاه برای دعوت مردم به حضور در انتخابات🗳 بنویسد و در راه بازگشت به خانه نوشته اش را به یک نفر هدیه بدهد بچه ها نوشتند: همه می آییم برای ایرانی آباد... ✌️ می آییم به احترام شهدا...🩸🕊️ همه ما حق انتخاب داریم... کوچولو ترها به یک نقاشی از پرچم بسنده کردند 🇮🇷 و قرار شد جمله شان را موقع هدیه دادن نقاشی بگویند.🌱] 🔺@tabeen113
[بچه ها مشغول انجام تکالیفشان بودند... کنارشان نشستم و در حالی که مشغول پوست گرفتن پرتقال بودم 🍊 پرسیدم بچه ها اگه یه موقع یه نفر زنگ در خونه ما رو بزنه و بی اجازه بیاد تو خونه ی ما و بگه که اومدم بعد ازین درباره هر چیزی که میخواستین تصمیم بگیرین منم نظر میدم چه کار میکنید ؟🤔 دختر کوچکم برای چند ثانیه ابروهاشو در هم گره کرد و گفت:🤨 مامان یعنی چی⁉️ ما اجازه نمیدیم ما خودمون بلدیم با هم دیگه تصمیم بگیریم. پسرم گفت: اصلا وقتی اون خانواده ما رو نمی‌شناسه و از زندگی ما خبر نداره چه جوری می‌تونه تو تصمیم گیری ها به ما کمک کنه ❓ اصلا چرا ما باید بهش اعتماد کنیم ❓ لبخندی زدم و گفتم،درسته... ما اجازه نمیدیم یک غریبه برای خونواده ما تصمیم بگیره.🚫 و ادامه دادم. بچه ها، ما مردم ایران هم شبیه یک خانواده ایم...🇮🇷 اگه خانواده ایران، واسمون مهمه، نباید اجازه بدیم بیگانه ها تو امور کشورمون دخالت کنند ، بلکه تک تک مون برای پیشرفت و آبادی کشورمون نظر میدیم و برای ساختن ایرانی آباد مشارکت میکنیم...❤️‍🩹 ] 🔺@tabeen113
شله زرد انتخاباتی [دیشب وقتی همراه خانواده مشغول تماشای گزارش گزارشگری بودیم که داشت در مورد مشارکت در انتخابات از مردم سوال می پرسید... به بچه ها گفتم: موافقید یه قابلمه شله زرد نذر انتخابات کنیم؟ دختر و پسرم در حالی که چند ثانیه ای با تعجب به من نگاه می‌کردند ناگهان پقی زدند زیر خنده😅 مامان... شله زرد...نذر انتخابات ؟!!! لبخند زدم و گفتم چه اشکالی داره ؟ نذر میکنیم شب میلاد امام زمان به همسایه ها شله زرد نذری بدیم. به نیت یک مشارکت دشمن کورکن😍 قرار گذاشتیم، بچه ها پای هر کاسه شله زرد یک پیام هم با دست خط خودشان برای دعوت به انتخابات بگذارند تا محله خود را هم به مشارکت پرشور دعوت کنیم... ] 🔺@tabeen113
[گاهی وقتی تو خونه از ماجراها و خاطرات دوران مدرسه خودم برای بچه هام تعریف میکنم با ذوق و شوق سر و پا گوش میشن... گفتم بچه ها زنگ مدرسه که میخورد، بعضی ها باید برای رفتن به خونه از خیابون شلوغ و پر از ماشین روبه روی مدرسه رد میشدن. هر روز یه نفر داوطلب میشد تا کنار بابای مدرسه به بچه ها کمک کنه تا بقیه از خیابون رد بشن. موقع هایی که نوبت به من می رسید خیلی خوشحال بودم😍 اسممونو گذاشته بودن همیار پلیس 👮‍♂ بی مقدمه پرسیدم بچه ها دوست دارین این هفته باهم همیار صندوق رأی بشیم؟ یعنی چی مامان ؟ چی کار کنیم؟ گفتم اینکه مثلا با ماشین بریم دنبال مامان بزرگ و بابا بزرگ... دنبال همسایه هایی که تو محله سنشون بالاست و شاید سختشون باشه که تنهایی برن رأی بدن... پدر خانواده گفت: فکر خوبیه ... اصلا یه صبح تا شب خودمون و ماشینمون وقف انتخابات ...🗳 وقف شادی شهدا... 🩸🕊️ وقف آبادانی ایران...🇮🇷] 🔺@tabeen113
[🍃 امروز دخترم گفت: مامان این روزا بعضی از بچه های کلاسمون میگن مامان و باباهاشون اصلا نمیخوان تو انتخابات شرکت کنن؟ پرسیدم آخه چرا؟ گفت: میگن فایده ای نداره. اوضاع و احوال تغییر نمیکنه... اصلا نماینده ها خیلی هم برای بهترشدن وضع کشور تلاش نمیکنن. رو به دخترم کردم و گفتم تو بهشون چی گفتی؟ گفت گفتم خانواده من که تو انتخابات شرکت میکنن. چون اگه انتخاب نکنیم بعد هم دیگه حق اعتراض و گلایه نداریم... گفتم آفرین دخترم ولی یه پیشنهاد... موافقی با هم چند تا از کارهای مهمی که همین نماینده ها تو مجلس انجام دادن رو پیدا کنیم و روی برگه های رنگی کوچیک بنویسیم. بعد هم بذاریم تو پاکت های خوشگل و تزیین شده... فردا به دوستات هدیه بده...🎁 شاید نگاه خودشون و خانواده هاشون تغییر کنه... ما نباید نسبت به اتفاقات کشورمون بی تفاوت باشیم... به پسرم که وسط صحبتهای دو نفره ما رسیده بود رو کردم و گفتم تا ما مطالبمون رو پیدا میکنیم، تو هم برو واسمون چند تا پاکت خوشگل و روبان بخر...🎀] 🔺@tabeen113
[بچه ها ازین که روز نیمه شعبان تعطیل هستند حسابی خوشحالن. سر سفره ناهار بهشون گفتم: خیلی حیفه که برای روز به این بزرگی فقط یه روز جشن بگیریم. بچه ها حال و حوصله دارین فردا عصر در خونه یه میز کوچیک بذاریم و تو این هوای سرد به رهگذرا و همسایه ها شیر کاکائوی داغ بدیم؟ پسرم گفت: وااای مامان خیلی خوبه... یه کار دیگه هم بکنیم، مولودی هم پخش کنیم... لبخندی زدم و گفتم، حتما... جشن که بدون مولودی نمیشه☺️ و اضافه کردم، از انتخابات روز جمعه هم نباید غافل بشیم، همین دعوت به مردم خودش یه کار خوبه که میشه به نیت شادی دل امام زمان و شهدا انجام بدیم... آقای خونه در حالی که لبخند میزد پرسید حالا کیا حاضرن تو هزینه این جشن کوچیک سهیم بشن؟☺️ همه دوست داشتیم شریک بشیم... بچه ها هم پول توجیبی هاشونو نذر آقا و انتخابات کردن...] 🔺@tabeen113
[دیروز رفتم خرید و برای بچه های فامیل هدیه خریدم...🛍 امروز هم وسط روز نشستم و با حوصله یکی یکی همه رو کادو پیچ کردم و گذاشتم روی میز کنار اتاق 🎁 ظهر که بچه ها اومدن خیلی زود توجهشون جلب شد... وااااای مامان چه خبره؟ این هدیه ها برای کیه؟ گفتم بچه ها یه پیشنهاد دارم... موافقین امروز زنگ بزنیم و به عمو عمه ها و خاله دایی ها، که هم انتخابات روز جمعه رو یاد آوری کنیم و هم دعوت کنیم که همه همراه بچه هاشون بیان؟ بعد هم قرار بذاریم که بچه ها برگه ی رأی پدر ومادراشونو تو صندوق بندازنو ازون لحظه ی قشنگ عکس بگیرن... ما هم به همه بچه هایی که عکساشونو بفرستن هدیه بدیم🎈 چطوره ؟ بچه ها گفتن وااااای مامان عالیه... پسرم رو کرد به من و گفت : مامان میتونیم تو گروه فامیلا هم اعلام کنیم که خلاصه هیچ کدوم از بچه ها جایزه رو از دست ندن... گفتم قبول، اصلا اینکه همه مشارکت کنن و بعد هم، جایزه نصیب همه بشه شیرین تر و قشنگ تره 😍] 🔺@tabeen113
[رو به بچه ها کردم و گفتم یادش بخیر وقتی هم سن و سال شما بودم هر موقع که انتخابات میشد با مامان و بابا می‌رفتیم همون مدرسه ای که من دانش آموز اون جا بودم و درس می‌خوندم، خیلی ذوق داشتم... آخه حال و هوای مدرسه مون اون روزا یه جور دیگه میشد... سالها بعد وقتی خودم هم به سن رأی دادن رسیدم باز همون مدرسه دوران تحصیلم رو برای شرکت تو انتخابات، انتخاب میکردم ... یهو پسر و دخترم سر اینکه روز جمعه مدرسه کدوم یکی بریم شروع کردن به بحث کردن... دعوا که بالا گرفت ☺️ به پسرم گفتم تو با بابا برو مدرسه خودت. به دخترم هم گفتم من و تو هم با هم میریم مدرسه تو قبول؟ هر دو خوشحال شدند...😍 حالا داشتند سر این که کدوم یکی عکس هنری تری ازون لحظه میگیره و جایزه بهتری از من میگیره بحث می‌کردند...☺️] 🔺@tabeen113
با تعطیل شدن درس و مدرسه ی فرزندانم اولین کاری که به سراغش رفتیم بحث داغ انتخابات است. سعی میکنم برنامه هایی ترتیب دهم که همه اعضای خانواده با هم جمع شویم پسرم با پول تو جیبی اش چند برگه ی آچار خرید📁 دخترم حاشیه ی برگه ها را با همان حال و هوای لطیف دخترانه اش نقش زد🍃🌺🍃 پدر خانواده از هنر خطاطی اش بهره برد 🖊 و من باهمراهی دختر بزرگم به دنبال جملاتی پیرامون اهمیت انتخابات وحضور حداکثری در آن رفتیم... آگاهانه تصمیم بگیر شایسته انتخاب کن.رای ما سازندگی ایران ماست✊ قرار شده این برگه ها رو پشت در خونه بزنیم تا همه ی اعضای آپارتمان موقع رفت و آمد، اونها رو ببینند. 🔺@tabeen113
دور همی انتخاباتی🍃 میدونستم بعضی از اقوام ممکنه برای دیدن برنامه ی مناظرات کاندیدای ریاست جمهوری خیلی وقت نذارن... با آقای خونه و بچه ها مشورت کردم همه موافق بودن که بساط یه دور همی بذاریم... یکی یکی به عمو عمه و خاله و دایی ها زنگ زدیم بچه ها تو کارای خونه کمک کردن حتی نشستیم فکر کردیم که پذیرایی مون چی باشه ... از مادرم خواهش کردم یه شب تلویزیونشون رو به ما قرض بدن 📺 آقایون تو هال🧔‍♂ خانما تو اتاق🧕 همه با ذوق و شوق و هیجان نشستیم پای برنامه ی مناظره... چیزی که خیلی خوشحالم میکرد شوق بچه ها و هیجانشون برای شناخت بهترین گزینه بود 👩‍👧‍👧 اگر چه که خیلی هاشون هنوز به خاطر کمی سنشون نمی تونن تو انتخابات شرکت کنن،اگر چه کلی سوال دارن... اما تلاش میکنن تا بهترین گزینه رو به کمک بزرگترا بشناسن. شب خاطره انگیزی شد...😍 بساط کاهو و سکنجبین هم،پهن بود...🥬🥬🍯 کاهو و سکنجبین با طعم انتخابات ... حسابی چسبید... ☺️😋 🔺@tabeen113