✏️اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
احتمالا با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«به تو چه عوضی،
موی خودمه،
به تو چه ربطی داره،
تو چشاتو ببند،
دوست دارم آزاد باشم!»
اما وقتی که مورد تعرض چند هوسباز قرار گرفت،
آن جوان غیور نگفت:
«جون خودمه،
به من چه ربطی داره،
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن...»
آره،
فَرقه بین آزادی عوضیها
با آزادگی غیرتیها...
#حجاب
#غیرت
#حمیدرضا_الداغی
☘️|@honafa_ir
﷽
امروز جوانهای ما بایستی، هم سلامت جسمی، و هم سلامت معنوی، و هم سلامت فکری را با هم داشته باشند و برای خودشان نگه دارند. سلامت جسمی را با ورزش و با تغذیهی مناسب؛ سلامت معنوی و قلبی را هم با توجّه به خدا، با نماز، با دعا، با توسّل، با یاد شهدا؛ سلامت فکری را هم با کتابخوانی تأمین کنید.۱۳۹۵/۰۹/۲۳
بیانات در مراسم جشن تکلیف دانشآموزان
💻https://oniketab.ir
🎥آپارات | آنی کتاب
https://www.aparat.com/oniketab.ir
💐 🦋 مثل پروانه در پی نور 🌟
🛰کانال آنی کتاب سرشاراز کتاب های نفیس وانقلابی🌋
🆔@oniketab
👁 #اینفوتبیان | به اندازه کافی پلک میزنید؟
🔸چشم به هم زدن و پلک زدن شاید یکی از راحتترین کارهای دنیا باشه اما همین کار به ظاهر ساده انقدر برای چشم ضروریه که کم یا زیاد پلک زدن روی سلامت ما تاثیر داره.
🔴 دنیای دانستنی 🌍 عجایب👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1663762489Ced8445be6c
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
⭕️ تعریف جدید سواد:
باسوادی از نظر یونسکو، توانایی «تغییر» (Change) است.
به این معنی که دیگر، تنها توانایی خواندن و نوشتن و یا تسلط بر دو زبان و یا حتی توانایی استفاده از کامپیوتر مدنظر نیست، بلکه تعریف اخیر بیانگر این است که:
⭕️ باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و آموختههای خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
📌و این در حالی است که شيخ اجل سعدی 750 سال پیش در گلستان مي فرمايد:
"دو کس رنج بیهوده برد و سعی بی فایده کرد:
یکی آن که اندوخت و نخورد
دیگر آن که آموخت و نکرد٠"
#تغییر
#بهبود_مستمر
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند
مهدی عرفاتی:
🔹شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم.
🔹ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
🔹رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
🔹پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ
🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇
@bisto20_irib @bisto20_irib
@bisto20_irib @bisto20_irib
♨️ رفت تا دختر مردم نرسد آزاری
دخترش گرچه در این بین عزادار شود
میتوانست که مانند همه رد بشود
بین این زندگی و مرگ مردد بشود
مست بودند، ولی می بایست
جلو فاجعهٔ مستیشان سد بشود
غیرتش تاب نیاورد تماشا بکند
رفت در معرکه تا معرکه بر پا بکند
به دل فاجعه زد مردتر از هر مردی
تا که مردانه در آن معرکه غوغا بکند
رفت تا غیرت یک جامعه بیدار شود
بلکه آن دختر غفلت زده هشیار شود
رفت تا دختر مردم نرسد آزاری
دخترش گرچه در این بین عزادار شود
بی سبب نیست که این خاک شرافت دارد
مرد این خاک به پیکر رگ غیرت دارد
می دهد جان که نبیند ضرری ناموسش
شیرمرد است و به سر شوق شهادت دارد
سروده حمید ضیاءیزدی
🔸 شهید حمیدرضا الداغی متولد ۱۳۵۹، در ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، در مقابل هتک حرمت به دختر جوانی در سبزوار با ۲ شرور سابقه دار درگیر شده و بر اثر ضربات شدید چاقو به شهادت میرسد، این شهید والامقام مهندس ساختمان و دارای یک فرزند دختر بوده است.
#شهید_غیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشییع پیکر مطهر شهید حمیدرضا الداغی به سمت حرم مطهر رضوی با حضور جمع کثیری از مردم مشهد
@AkhbarMashhad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 مراسم تشییع شهید امر به معروف حمیدرضا الداغی
@AkhbarMashhad
هدایت شده از مفاخر گیلان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠فرزندخواندگی
⁉️چگونه و با چه شرایطی فرزندخوانده، مَحرم میشود؟
⁉️آیا بعد از جاری شدن عقد بین عروس و داماد ، مادرزن با داماد و هم چنین پدرشوهر با عروس محرم می شوند؟
#ستاد_ترویج_احکام
💠 #استاد_وحیدپور
@setadeahkam
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
🔻قاتل شهید الداغی، آیت الله سلیمانی، سرهنگ شهرکی و... کیست؟
در روایتی از امام باقر علیهالسلام میخوانیم:
«بندهای در روز قیامت محشور شود و [با اینکه در دنیا] دستش به خونی آلوده نشده، اما یک ظرف شیشهای خون و یا بیشتر از آن به دست او دهند و بگویند: این سهم تو است از خون فلان شخص؟!
او عرضه میدارد:
پروردگارا! تو خود میدانی که جان مرا گرفتی [و تا آن لحظه] من خون کسی را نریخته بودم!
خداوند فرماید:
آری! تو خبرهای مختلفی از فلانی شنیده بودی و برای دیگران بازگو کردی، پس این خبر زبان به زبان به فلان ستمکار رسید و با استناد به همین خبر، او را کُشت، و این بهره تو از خون اوست»
(کافی، کلینی، ص ۳۷۰ – ۳۷۱)
وای بر ما اگر در تولید و انتشار دروغ و نفرت و کوتاهی در دین و تقویت نقشهی شیاطین برای از بین بردن عفت و حیا و اخلاق نقشی داشته باشیم. گاهی با یک جمله در تقویت طرح دشمنان شریک میشویم و آن وقت از آخرتمان چه میماند؟!
الهی اعوذ بک من شرّ نفسی
🔴@irinnew_ir
نمازی برای شغل دار شدن، خانه دارشدن، ازدواج فرزندان و هر حاجتی که انسان داشته باشد، این نماز را بخوانید.
👈 نمازی که اجازه آن از امام زمان(ارواحنافداه) گرفته شد👆
هدایت شده از در محضر قرآن
💐سلام علیکم؛ لحظه هاتون پر از لبخند
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🌧#باران یکی از آیات و نشانه های پروردگار حکیم است که در قرآن کریم در آیات متعددی به آن اشاره شده است. ضمن طلب باران از خداوند غفور و رحیم، در ادامه این آیات را تلاوت و دقت نظر و تأمل می نماییم:
۲- باران محیی زمین مرده:سوره بقره آیه ۱۶۴
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
💠إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَآءِ مِنْ مَآءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ.
🌿در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و كشتیهایی كه در دریا به سود مردم در حركتند، و آبی كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی كه میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است (از ذات پاك خدا و یگانگی او) برای مردمی كه عقل دارند و میاندیشند!
✅نكتهها:
كلمه «ریاح» جمع «ریح» به معنای باد است، ولی در قرآن هر جا كلمه «ریح» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: «ریح صَرصَر» حاقّه، 6. ولی هرجا كلمه «ریاح» آمده، همراه باران و لطف الهی است. در حدیث میخوانیم: هرگاه بادی میوزید، پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمودند: «اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا» خداوندا! این باد را ریاحِ رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب. تفاسیر مجمع البیان و صفوةالتفاسیر.
❇️پیامها:
۱- شناخت طبیعت، یكی از راههای خداشناسی است كه شناخت آن، قدرت، حكمت و یكتایی او را در بر دارد. «إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ ... فِی خَلْقِ السَّماواتِ ... لَآیاتٍ»
۲- هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. «خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ... وَ الْفُلْكِ»
۳- تنها خردمندان از نگاه در هستی، درس خداشناسی میگیرند. «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ ... لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
📚تفسیر نور - حجت الاسلام قرائتی
مداحی آنلاین - هر کی یوسف میخره بیاد - استاد مومنی.mp3
1.74M
♨️هر کی یوسف میخره بیاد!
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام مومنی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔻شهادت روی پیادهرو
توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها»
🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟!
🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند.
🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟!
🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت.
🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند.
🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد میکند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است.
🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید:
- کمک
🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما.
🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می گیرد می گوید:
بابا نیومده کجاست؟
🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟»
همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟»..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب هماکنون در دیدار معلمان:
باید هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی را در کودکان کشور زنده کنیم.
مساله زبان، ملیت و پرچم از مسائل اساسی و مهم است.
دانش آموز باید به ایرانی بودن خود افتخار کند که افتخار هم دارد.
🏷 #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
📩 سپاسگزاری رهبر انقلاب از مجاهدت جامعه معلمان کشور:
معلمان، این سربازان گمنام نظام و اسلام، با سختیها و مشکلات فراوان در اطراف کشور مشغول مجاهدتند
✏️ رهبر انقلاب هماکنون در دیدار معلمان: اولین مطلبی که در باب معلم باید بنده امروز عرض بکنم، سپاس از جامعهی معلمان است؛ این سربازان گمنام نظام اسلامی و اسلام و مسلمین که در اطراف کشور در دورترین نقاط کشور بیسروصدا مشغول کارند، مشغول مجاهدتند. با سختیها، با مشکلات فراوان دارند کار میکنند. درواقع فرزندان ملّت را این جامعهی معلّمین دارند تربیت میکنند و آنها را برای آیندهی روشنی آماده میکنند.
معلّم در واقع معمار آیندهی کشور است. امروز شما دارید فردای کشور را میسازید. ۱۴۰۲/۲/۱۲
🏷 #بسته_خبری | #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب هماکنون در دیدار معلمان:
چرا در آموزش و پرورش بیثباتی در مدیریت وجود دارد؟
ده سال اخیر، پنج وزیر و چهار سرپرست سر کار آمدند؛ این چیز عجیبی است...
🏷 #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب هماکنون در دیدار معلمان:
تقویت مدارس دولتی مهم است.
نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است.
وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبت نام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد/ این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست
🏷 #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
📩 آموزش از راه دور و مجازی در قضیه کرونا به کار آموزش کشور ضربه زد/سعی باید بشود که دانشآموز در مدرسه حضور پیدا بکند/مدرسه موضوعیّت دارد
✏️ رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار معلمان: این قضیهی کرونا و این آموزش مجازی و آموزش از راه دور ضربه زد واقعاً؛ یعنی اختلال ایجاد کرد در کار آموزش کشور. ممکن است که ما بگوییم با فضای مجازی و ارتباط ویدئویی و امثال اینها میشود درس را تعلیم داد اما شاگرد، دانشآموز غیر از یادگیری و شنیدن درس احتیاج به حضور در فضای آموزشی دارد. احتیاج دارد به اینکه بین همسالان خود، همسانان خود حضور داشته باشد این همافزایی ایجاد میکند، این خیلی مهم است.
سعی باید بشود که دانشآموز در مدرسه حضور پیدا بکند. مدرسه موضوعیّت دارد. ۱۴۰۲/۲/۱۲
🏷 #بسته_خبری | #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
📩 آیا مسیر کنونی آموزش و پرورش به سمت دانشگاه ضروری است؟ آیا همه باید دانشگاه بروند؟/ تعداد زیادی دیپلمه را به کارشناسها و کارشناسهای ارشد بیکار و معترض تبدیل میکنیم
✏️ رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار معلمان: مسیر کنونی آموزش و پرورش یک مسیری است به سمت دانشگاه؛ یعنی این که الان هست یک دالانی است از دبستان و دبیرستان به سمت دانشگاه. آیا این ضروری است؟ واقعاً باید همه همین طور بیایند عبور کنند بروند به سمت دانشگاه؟ این ضروری است؟ این اصلاً بهرهدِه هست برای کشور؟ من چند روز قبل از این در دیدار کارگران گفتم، که ما یک تعداد زیادی دیپلمه را تبدیل میکنیم به کارشناسها و کارشناسهای ارشد بیکار و ناراضی و معترض که حق هم دارد. این همه درس خوانده، کار مناسب درسش وجود ندارد. یعنی روی اینها باید فکر کرد، واقعاً اینها را باید ملاحظه کرد. ۱۴۰۲/۲/۱۲
🏷 #بسته_خبری | #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
📩 در برخی مسئولین گذشته فکری وجود داشته که آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم بدهیم دست بخشهای خصوصی؛ این برای نابود کردن کشور فکر خوبی است! / تعلیم و تربیت شأن دستگاه حاکم است و قابل واگذاری نیست
✏️ رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار معلمان: این فکر وجود داشته در بعضی از مسئولین کشور در گذشته که ما بیاییم آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم. بدهیم دست بخشهای خصوصی بروند، این خرج سنگین و این بودجهی سنگین را از دوش آموزش و پرورش برداریم. دستشان درد نکند، برای نابود کردن کشور فکر خوبی است این. شأن تعلیم و تربیت شأن دولتی است. هیچ نظامی نمیتواند این شأن را از خودش دور کند، قابل تفکیک نیست از نظام. تربیت و تعلیم کشور به عهدهی نظام حاکم بر این کشور است. در همهی دنیا همین جور است. یک مواردی یک استثناهایی دارد مثل همین مدارس به اصطلاح غیرانتفاعی که حالا در کشور وجود دارد. اینها موارد استثنایی است. قانون اساسی ما هم که این را به صراحت بیان کرده. بنابراین مسئلهی برونسپاری معنیای ندارد. این شأن دستگاه حاکم قابل واگذاری نیست. ۱۴۰۲/۲/۱۲
🏷 #بسته_خبری | #دیدار_معلمان
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از علی اصغر حاجی بابایی
حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفربر برخوردیم که در آتش میسوخت.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد؛من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهخدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری،میپاشیدیم روی آتش
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت میسوخت، اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!»
بلند بلند فریاد میزد:خدایا...الان پاهام داره میسوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی
خدایا!
الان سینهام داره میسوزه
این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه... خدایا!
الان دستهام سوخت
می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم...نمیخوام دستهام گناهکار باشه!
خدایا!
صورتم داره میسوزه!
این سوزش برای امام زمانه
برای #ولایته
اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمیتونم
دارم تموم میکنم.
خدایا!
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم
آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغلکرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:
ما جواب اینا را چه جوری بدیم
ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا ما رو نگه نمیداره بگه جواب اینا رو چی میدی؟زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیس شد.
هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات