💠 تمدید مهلت ارسال اثر به دبیرخانه نهمین جشنواره بینالمللی هنر آسمانی تا ١۵ اردیبهشت ١۴٠٢
📚 طلاب حوزههای علمیه برادران، خواهران و جامعةالمصطفی فرصت دارند تا نیمه اردیبهشت آثار مکتوب خود در قالبهای شعر، داستان و پژوهش هنر در موضوعات مشخص شده، به سامانه هنر آسمانی ارسال نمایند.
#جشنواره_هنر_آسمانی #دبیرخانه #تمدید #معاونت_تبلیغ_حوزه #هنر #داستان #شعر
📡 دبیرخانه دائمی جشنواره هنر آسمانی
🆔 @Honareasemani
📢 کانال رسمی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه استان مازندران
https://eitaa.com/joinchat/1840644277C74401933d0
📝در رستوران بودم که میز بغلی توجهم را جلب کرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبهروی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی میگفتند و زیرزیرکی میخندیدند.
بدم آمد. 😞 با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سنتان باید بچه دبیرستانی داشته باشید.
نه مثل بچه دبیرستانیها نامزدبازی و دختربازی کنید.
داشتم چپچپ نگاهشان میکردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچهها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسهشون کتلت گذاشتم تو یخچال.
خوشم آمد. 😍 ذوق کردم. گفتم چه پدر و مادر باحالی. چه عشق زندهای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند. چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی. قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را میکنم.
داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان میکردم که ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون.
احالم به هم خورد. زنیکه تو شوهر داری آنوقت با مرد غریبه آمدی ددر دودور؟
ما خیر سرمان مسلمانیم. اسلامتان کجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی میکنند؟
داشتم چپچپ نگاهشان میکردم که مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب کند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه پیش مامان اینا تو حساب کردی.
آخییی. 😌 آبجی و داداش بودن. الهی الهی. چه قشنگ. چه قدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند.
داشتم با ذوق و شوق نگاهشان میکردم و لبخند میزدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنتآمیز گفت: از کی تا حالا من شدم داداشت؟ زن هم نیشخندی زد و گفت: اینجوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم.
از همان اول هم میدانستم یک ریگی به کفشتان هست.
داشتم چپچپ نگاهشان میکردم که خواستند خداحافظی کنند. زن به مرد گفت: به مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به نوههای گلم... _
وای خدا. پدر و دختر بودند. ☺️ پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر میرسید؟
خب با داشتن چنین خانواده دوست داشتنی باید هم جوان بماند.
هرجا هستند سلامت باشند. ❤
قرآن می فرماید ؛
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ
سوره حجرات ۱۲
✍مبلغه طرح امین سیده فاطمه ساداتی کنتایی
#ساری
#داستان
#معاونت_تبلیغ_مازندران
#طرح_امین
📢 کانال رسمی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه استان مازندران
https://eitaa.com/joinchat/1840644277C74401933d0