□●عمل تو، از ريشهها سر بلند مىكند.
استاد علی صفایی حائری●□
□دختر خوبم! سقوط و انحطاط خيلى آسان و طبيعى است. جاذبهها تو را به سقوط مىخوانند، ولى بالا رفتن و از كشش جاذبه آزاد شدن، موتورهاى روشن مىخواهد. ببين! يك سنگ به اندازهاى بالا مىرود، كه نيرويى پشت آن باشد.با تمام شدن نيرو، سقوط و افتادن سنگ طبيعى است، ولى يك گياه كوچك را نگاه كن، كه چهطور از زير خاكها و سنگها سر بيرون مىآورد و حتّى آسفالتها و سيمانها را مىشكند و سر بلند مىنمايد. اگر تو به اندازهى اين گياه كوچك، ريشه داشته باشى، از زير خاك و سنگ و از زير عادت و غريزه و از زير حرفها و هوسها سر بيرون مىآورى و سربلند مىشوى.
□دخترم! مىدانى ريشهى آدم چيست؟ ريشهى تو، #فهم تو، #علاقهى تو و #انتخاب توست. عمل تو، از اين ريشهها سر بلند مىكند.
□● #نامه_های_بلوغ ص۱۶۲●□
📣 *تردید نکن!*
♦️ در گیر و دار هجوم به خانه #مولا، در میان شعله و تازیانه و غلاف شمشیر و سیلی و چه و چه، وقتی ریسمان به گردن حیدر انداخته و به سوی مسجد پیامبر میکشیدند؛ همان #سلمان که در پله ای از #ایمان ایستاده بود که اگر ابوذر از مقامش آگاه میشد جانش را میگرفت، همان سلمان که در وصفش فرموده اند: «مِنّا أهلُ البَیت»، همان سلمان که از یاران انگشت شمار #علی در این وانفسا بود، همان سلمان لحظه ای تردید کرد!
♦️ آن هم نه تردید در حقانیت مولایش! بلکه قدری درنگ کرد که مگر این علی همان علی قاتل مرحب و عمرو بن عبدود نیست!؟ مگر همان علی نیست که در قلعه خیبر را از جا کند؟! مگر همان علی نیست که به اسم اعظم آگاه است!؟ مگر همان علی نیست که *او با حق و حق با اوست* !؟ پس چرا هیچ نمیگوید!؟ چرا دست به #ذوالفقار نمی برد!؟ چرا زمین مدینه را از خون اینان لبریز نمیکند؟!
♦️ در همان شلوغی مولا لحظه ای برگشت و به چشمهای سلمان خیره شد که #شک_نکن! دوباره با من #بیعت کن که من #همان_علی هستم و امروز #وظیفه ام این است...
♦️ امروز هم قصه همان است. مولا حرفی میزند، کاری میکند اما جماعت مؤمنین و امت حزب الله از درکش عاجز میشوند. موج انتقادات راه می افتد که چنین گفتن غلط بود و چنان گفتن بهتر...
‼️ *برادر! #ولایت را بد فهمیده ایم! طرفدار ولایت بودن آنجا که رأی من و تو را تأیید میکند #ولایت_مداری نیست. اگر #عقل و #فهم من و تو #ملاک بود که اکنون من و تو مولای این امت بودیم و آن وقت واویلا! #عیار ما آنجا #محک زده میشود که مولا مخالف نظرمان سخنی گفت! آنجا که دو دوتای عقلمان چهارتای مولا نمی شود! آنجا اگر گفتیم #سمعاً_و_طاعتا مردیم...*
✍سید مهدی سرخی
http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440