هدایت شده از خوبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢👆 ماجرای شنیدنی حاج عبدالله نوریان از زبان زاکانی
🥀#خاطره
💫🟢ذکر بسماللهالرحمنالرحیم های خاص حاج عبدالله:
💫⚪️در عملیات «والفجر ۴» مریوان در دشت شیلر میخواستیم یک مین قمقمهای را منفجر کنیم، اما نمیتوانستیم؛
🔺نه خنثی میشد و نه منفجر.
💫🌷حاج عبدالله آمد و گفتیم: «نمیشود این مین را کاری کرد». او گفت: «بسمالله، گفتید؟»
🔺گفتیم: «بله، گفتیم».
💫🌹او بسماللهالرحمنالرحیم گفت، همان کارهای ما را انجام داد و مین ترکید.
💫🟢 شهید حاج عبدالله نوریان گفت: «شما وقتی بگویید بسمالله الرحمن الرحیم کار درست میشود».
🥀خاطره دوم:👇
💫🌷حسین روستای، قائم مقام اطلاعات لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود؛ میگفت: در جاده اهواز ـ خرمشهر ماشینم خراب شده بود.
💫🟢داشتم دل و جگر این ماشین را در میآوردم؛ هر چه تلاش میکردم نمیتوانستم آن را درست کنم؛ دیرمان شده بود.
💫🌹ماشین حاجعبدالله آمد. حسین آقا چی شده؟
🔺ماشین درست نمیشود.
💫🟢گفت: بسمالله الرحمنالرحیم گفتید؟
ـ 💫⚪️گفتم: بله، بسمالله گفتیم.
💫🌹جلو آمد و بسماللهالرحمنالرحیم گفت و استارت زد و ماشین روشن شد.
🥀#شهید_حاجعبدالله_نوریان
🔺فرمانده تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع)
🥀دوران جنگ تحمیلی🥀
هدایت شده از خوبان
💫🌷یمن را دریاب ... !
💫🌹#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه)
🔺از پدر
💫🟢پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند. فشار خون پدر کمتر از ۷ رسیده بود. دکترها بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند...
🔻این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
💫⚪️از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه میکنم.
🔺«با موشک کجا را زده؟».
💫🔴گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بی خبرم. میگویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمیگرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش.آخرالزمان از یمن آغاز میشود.
🔺از شلیک اولین موشکها !» بعد سکوتی طولانی کرد.
💫🌷دوباره میگوید «علی بیا!». اشاره میکند که «سرت را جلو بیار». سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ میشود. میگویم
🔺«ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ...
💫🌹تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
🔺باز صدای پدر را میشنوم: «یمن