هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
.
🇮🇷دستور عجیب سرتیپ عراقی برای یک شهید🌷
راوی: حسن یوسفی
🔸«یک بار یکی از بچهها آمد و به ما گفت که ان شاءالله ما تا ۴۵ روز دیگر میرویم ایران. در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود. بچهها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم.
به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم. اگر برویم ایران، تو میخواهی رسیدی خانهات، چه کار بکنی؟ گفت:«من با شما نمیآیم. چون قبل از آزادی میمیرم. شما در این اردوگاه برای من چهل روز عزاداری میکنید. جنازهام را دور اردوگاه تشییع میکنید.» بچهها در جوابش گفتند: «همه حرفهایت را که باور کنیم، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمیکنیم. تشییع جنازه را که نمیگذارند انجام دهیم. ضمناً این بعثیها برای آقا امام حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمیگذارند عزاداری کنیم، چطور میخواهند بگذارند برای تو عزاداری کنیم؟»
🌷سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاهها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاهها سرکشی میکرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده. نمیدانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت: برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازهی اسیر اقدام نمیکرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد. ما خودمان هم منظرهای که دیدیم را باور نکردیم. چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق. هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهرهاش را فراموش نمیکردیم.
🌷همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت:«لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...» دیگر باورش شده بود که این شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود. گفت:
« برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید و دستور میدهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.» او که اینها را میگفت بچه ها گریه میکردند. اتفاق عجیبی بود. بعد یکی از ایرانیها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمیتوانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟ جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر میرویم. گفت: شما از کجا این حرف را میزنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت:
«اگر او گفته پس درست است.»
🔶🔸سر چهل روز دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.🔸🔶
📖 #کتاب سیری در زمان - جلد سوم - صفحه ۵۴۵ الی ۵۴۶
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
@Rahpooyan_basirat
#امام_زمان_عج
#مناجات_محرمی
ای داغدار ساقی عطشان...نیامدی
سوز دعای خضر و سلیمان ...نیامدی
یکسال هم گذشت امام غریب من
دل بی قرار از غم هجران...نیامدی
حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد ...!
نگذشتی از حوالی کنعان...!نیامدی
تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی
این جمعه های بی سر و سامان...نیامدی
ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم
بشکسته ایم عهد و پیمان ...نیامدی !
خنجر برید لاله به لاله سر از قفا
سرها به روی نیزه پریشان ...نیامدی
این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ
یاسی شکسته و درِ سوزان ...نیامدی
شبگرد کوچه...شال عزا روی دوشتان
ای روضه خوان کوثر قرآن ...نیامدی
کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن
ما دل سپرده ایم به طوفان ...نیامدی
پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند
حسرت نشین شدند غریبان ...نیامدی
این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است
ای لحظه تبسم باران نیامدی
نعیمه امامی
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی
🔸گشت وارد بر زمین کربلا
(فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ
(لهوف ص 116)
تا رسیدند به کربلا...
ابی عبدالله فرمود:
این سرزمین چه نام داره؟
گفتند آقا به اینجا کربلا میگن...
تا گفتند کربلا...
حضرت فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست
🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست
🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست
🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست
ابی عبدالله صدا زد...
خیمه ها رو بر پا کنید...
اینجا وعده گاه ماست...
یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند...
حالا میخواد عقیله بنی هاشم...
زینب کبری از محمل پایین بیاد...
تصور کن ...
جوون های بنی هاشم اومدند...
دور محمل زینب رو گرفتند...
مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند...
من ميگم ...
شاید عباس علمدار اومده...
زانوها رو خم کرده...
علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته
قاسم عنان مرکب رو گرفته...
ابی عبدالله مواظب خواهره...
🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد
🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد
با چه عزت و احترامی...
خانم رو از محمل پیاده کردند...
حقشم همینه...
آخه خانم زینب...
ناموس خداست...
دختر علی هست...
احترام داره...
آماده ای بگم یا نه؟
🔻گریز
آی جوون های بنی هاشم...
نبودید روز یازدهم...
عمه جانتون زینب...
همه زن و بچه ها رو سوار کرد...
دید تنهای تنها مونده...
دور تا دورش رو نامحرما گرفتند...
یک نگاه انداخت به سمت شط فرات...
صدا زد...
آی ابالفضل... آی غیرتی...
پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست...
یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه...
صدا زد...
حسین جان...
ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸به سوی شام و کوفه ام
🔸چه ظالمانه می برند
🔸نمی روم ولی مرا
🔸به تازیانه میبرند
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.)
-
هدایت شده از از هر فصلی گفتاری(سعیدی)
☑️بمناسبت حلول هلال ماه ماتم
✅تعریف و احکام نذر
1. نذر و عهد و قسم؛ تقریباً احکام مشابه دارند
2. برای این سه، شرایط عامه تکلیف مثل عقل و بلوغ و قصد و اختیار، لازم است
3. نذر یعنی برای خدا، انجام کار یا ترک کاری را بر عهده بگیرد
4. نذر صحیح شرعی آن است که با صیغه خاص باشد و گرنه عمل به آن لازم نیست
5. مراد از صیغه، گفتن «لِلَّهِ عَلَیَّ» «برای خدا بر من است» به هر زبانی که باشد
6. نذر برای ترک واجب یا انجام حرام، باطل است
7. باید چیزی را نذر کند که مقدور او باشد
8. انجام کار یا ترک کار را باید دقیقاً همانگونه عمل کند که نذر کرده
9. اگر عمداً و با اختیار، به نذر خود عمل نکند گناه کرده و باید کفاره دهد
10. کفاره عمل نکردن به نذر، آزاد کردن یک بنده یا اطعام شصت فقیر یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن است
11. اگر چیزی را برای حرم امام یا امامزاده نذر کرده، باید به مصارف حرم برساند
12. اگر برای خود امام یا امامزاده نذر کرده، می تواند به مصرف حرم، فقرا، خدام و سایر کارهای خیر برساند.
13. اگر نذر عمومی کرده که در ایام ماه محرم به مردم و عزاداران اطعام دهد می تواند یا مواد خام آن را به عزاداران و فقرا بدهد
یا پخته شده آن را در ظروف بهداشتی توزیع کند
14. اگر نذر فقط خاص اطعام نبوده، می تواند مواد ضد عفونی کننده و ماسک و سایر اقلام بهداشتی را مطابق قانون بدست مردم برساند.
✍️احمد سعیدی
#نذر #عهد
#کفاره_نذر
✅ راه پیوستن به کانال👇👇
🇮🇷 @fasle57
هدایت شده از از هر فصلی گفتاری(سعیدی)
☑️روزشمار #قیام_حسینی و
#عاشورا☑️
۱. نیمه رجب سال ۶۰ هجری، مرگ معاویه مکار♨️ و خلافت یزید پلید⚫️
۲. ۲۶ رجب ۶۰ هجری، رسیدن نامه یزید به حاکم مدینه برای گرفتن بیعت از امام حسین علیه السلام▪️
۳. ۲۷ رجب دعوت حاکم مدینه از امام▪️
۴. شب ۲۸ رجب، امام در کاخ ولید و امتناع امام از بیعت▪️
۵. ۲۸ رجب، اصرار بر بیعت▪️
۶. غروب ۲۸ رجب، وداع امام با پیامبر و خروج از مدینه با اهلبیت بطرف مکه▪️
۷. دوم یا سوم شعبان ۶۰ هجری، ورود کاروان حسینی به مکه▪️
۸. نیمه رمضان، حرکت مسلم سفیر امام بطرف کوفه▪️
۹. هشتم ذیحجه، قیام مسلم در کوفه▪️
۱۰. هشتم ذیحجه، حرکت امام بطرف کوفه▪️
۱۱. نهم ذیحجه، شکست قیام و شهادت مسلم▪️
۱۲. اول محرم سال ۶۱، ورود کاروان امام در منزلگاه شراف و رسیدن سپاه حر و بستن راه امام▪️
۱۳. اول محرم، تغییر جهت کاروان بطرف منزلگاه بنی مقاتل▪️
۱۴. دوم محرم رسیدن فرمان ابن زیاد بر محاصره کاروان▪️
۱۵. فرار و پیوستن برخی شیعیان کوفه به امام▪️
۱۶. غروب دوم محرم، ورود کاروان به کربلا▪️
۱۷. تبادل نامه بین حر و ابن زیاد و امام▪️
۱۸. چهارم محرم، پیوستن تعدادی از یاران به امام و ورود عمر سعد به کربلا▪️
۱۹. پنجم محرم، ورود سپاه شبث بن ربعی▪️
۲۰. پنجم محرم، امان نامه اول برای فرزندان ام البنین▪️
۲۱. ششم محرم، پیوستن هزاران نیروی دیگر به سپاه عمرسعد▪️
۲۲. انجام گفتگو هایی بین امام و عمرسعد▪️
۲۳. هفتم محرم، فرمان تشدید محاصره آب
۲۴. هشتم محرم، تشنگی و خطبه امام▪️
۲۵. نهم محرم، ورود شمر با آخرین دستور ابن زیاد مبنی بر تمام کردن کار▪️
۲۶. نهم محرم، امان نامه دوم برای فرزندان ام البنین و جواب منفی آنان▪️
۲۷. خطبه مفصل امام و احتجاج با سپاه یزید▪️
۲۸. عصر نهم، آغاز حمله دشمن▪️
۲۹. درخواست مهلت یکشبه امام جهت راز و نیاز▪️
۳۰. شب دهم، سخن امام با یاران و اعلان وفاداری آنان و حفر خندق در اطراف خیمهها▪️
۳۱. شب دهم، رساندن مقداری آب به خیمهها▪️
۳۲. عاشورا، سپیده دم دهم محرم سال ۶۱ هجری، آخرین نماز جماعت صبح امام🌸
۳۳. سازماندهی نیروها توسط امام و چند خطبه دیگر برای لشکر عمرسعد▪️
۳۴. قبل از ظهر عاشورا، آغاز جنگ توسط عمرسعد و تقابل جبهه حق و باطل▪️
۳۵. ظهر عاشورا، جنگ و عطش، جنگ و نماز، جنگ و مردانگی، جنگ و وفاداری، جنگ و شهادت🌹❤️
۳۶. اما عصر عاشورا (و عصر بمعنای عصاره و فشرده) هجوم تمام مصیبتها، تقابل تمام زیباییها با پستیها، تقابل مهر و عطوفت جبهه توحید🌸 با قساوت و بی رحمی بنی امیه، نماد شرک و الحاد⬛️
۳۷. تصور کنید امامی را که خلیفه و مظهر رحمت خداست در بین یاران شهیدش، یکه و تنها، با بدنی پر از زخم و خونین🖤🖤
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر قتال طاقت داشت...
☑️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ☑️
✍احمد سعیدی
#عاشورا
#قیام_حسینی
🇮🇷@fasle57
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
هدایت شده از مدرسه علمیه (جانبازان) حضرت ابوالفضل علیه السلام
✅بر سینه من نوشته بین الحرمین
✅نصف قلبم با اباالفضل نیم دیگر با حسین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لبیک_یاحسین_است
بسیج مدرسه علمیه جانبازان
🆔 @H_janbazan
در روایت عیون و امالی صدوق از ریان بن شبیب روایت شده که گوید
در روز اول محرم به محضر امام رضا (ع) رفتم، و آن حضرت به من فرمود:
«ای پسر شبیب روزه هستی؟»
عرض کردم: «نه…»
سپس آن حضرت درباره ی محرم و روز عاشورا و مصیبت جانگداز امام حسین (ع) سخنانی فرمود که از آن جمله بود:
ای پسر شبیب براستی که ماه محرم ماهی است که مردم زمان جاهلیت در گذشته به خاطر حرمت آن ماه، ستم و جنگ را در آن حرام می دانستند ولی این امت نه حرمت ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر را، که فرزندان او را کشته و زنانش را اسیر کرده و اموالش را به غارت بردند. خدایشان هیچ گاه نیامرزد.
ای فرزند شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی بن ابیطالب گریه کن که براستی او را همانند گوسفند کشتند، و به همراهش هیجده مرد از خاندانش را نیز کشتند که در زمین همانندی نداشتند، و در شهادت آنها آسمانهای هفتگانه و زمینها گریستند، و چهار هزار فرشته برای یاری او بر زمین فرودآمدند ولی او را کشته دیدند، و از این رو در کنار قبر آن حضرت تا روز قیام حضرت قائم همچنان ژولیده مو و گردآلود می مانند و از یاران آن حضرت خواهند بود و شعارشان نیز «یا لثارات الحسین» می باشد.
ای پسر شبیب براستی که پدرم روایت کرد از پدرش از جدش که چون جدم حسین (ع) کشته شد آسمان خون و خاک قرمز گریست، ای پسر شبیب اگر بر حسین گریه کنی تا اشگانت بر گونه ات بریزد خداوند هر گناهی که داشته باشی کوچک یا بزرگ کم یا زیاد همه را بیامرزد.
ای پسر شبیب اگر خوش داری که خدای عزوجل را در حالی دیدار کنی که گناهی نداشته باشی حسین (ع) را زیارت کن،
ای پسر شبیب اگر دوست داری در آن غرفه های ساخته در بهشت با پیامبر خدا (ص) سکونت گزینی پس لعنت فرست بر کشندگان حسین.
ای پسر شبیب اگر خوش داری ثواب و پاداش کسانی را داشته باشی که با حسین (ع) به شهادت رسیدند، هر گاه به یاد آن حضرت افتادی بگو «یا لیتنی کنت معهم فأفوز فوزا عظیما.»
ای پسر شبیب اگر خوش داری که در درجات والای بهشت با ما باشی پس محزون و اندوهگین باش در حزن و اندوه ما، و خوشحال و فرحناک باش در فرح و خوشحالی ما، و ولایت (و دوستی) ما را از دست مده که براستی اگر مردی سنگی را دوست بدارد خداوند در روز قیامت او را با همان سنگ محشور فرماید!.
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوالعالم
🔻اعترافاتی که دیده نمی شود !
💥 با وجود اینکه در ۴۱ سال گذشته برنامه های حکومت اسلامی بویژه اقتصاد ما در دست لیبرالها بوده وهرگز بطورکامل به نسخه راهگشای امامین انقلاب عمل نشده !
❇️ باوجود بی رحمانه ترین وبی سابقه ترین #تحریمها علیه ایران و با با شدن لیبرالهای بی کفایت و عدم توجه کامل به نصایح حکیمانه رهبری نظام !
🔻این اعتراف را ببینیم وقضاوت کنیم !
✳️ براساس آمار رسمی بانک جهانی رتبه اقتصادی ایران درسال ۱۳۵۶ یکسال قبل ازانقلاب ۵۳ بوده و در پایان ۲۰۱۹ با همه موانع فوق الذکر #رتبه_اقتصادی_ایران به ۱۸ ارتقاء یافته !
🔵 این درحالی است که فقط درعرصه سیاسی کمی تا قسمتی آرمانهای انقلاب محقق شده و حاکمیت ج.ا. استقرار پیداکرده که موجب قطع دست چپاولگران استعمارگر شده وتقریباً در سایربخشها همچنان روند لیبرالی حاکم است !
✅ براستی اگر ما در انتخاباتها با #انتخاب_صحیح عناصر مومن به انقلاب را بر مدیریت کشور حاکم کنیم و با نظارت مردمی اجرای نسخه اصلی انقلاب در همه ابعاد مطالبه و عمل شود چه نتیجه ای حاصل میشود ؟!
#۱۴۰۰سال_انتخاب_صحیح
#جمهوری_اسلامی_بایدمنطبق_برانقلاب_اسلامی_شود
✍بهزادزارع
@daneshjumashruti
هدایت شده از 🌹دهکلانی🌹
عزیزهمراهم سلام!
«من حُجَّتِ خدایم»
خلیفه رسول خدا و وارث امامت، از جانشینِ «بلا» فصل خاتم انبیا هستم.
نَسَبم چون «خورشید» در میان «آسمان» میدرخشد.
پدرم، «یگانه» مولود «کعبه»؛
«مادرم» یگانه کوثر «هستی» است.
در «سجدههای» نماز جدَّم رسولالله در «سنین» کودکیام بر شانههای ملکوتی «رحمتِ» عالَمِیان مینشستم.
«خُلق» عظیم «خِلقت»، سجده را «طولانی» میفرمود تا «حسین» او، از عرش شانه «نبوَّت» بر روی «فرشِ» خانه «عصمت» پایین آید و دل «عُصاره» همه انبیا «آرام» شود.
حال، «یزید» بن «معاویه» بن «ابوسفیان»؛ نَوِه «هندِ» جگرخوار، خود را «امیرالمومنین» خوانده و «اسلام» را وارونه «جلوه» میدهد.
«حلال» خدا «حرام» و «حرام» خدا را «حلال» میخواند.
من پسرِ زهرای «آفرینشم»؛ فقط و فقط برای «اجرای» امر به «معروف» و «نهی» از منکر و اقامه «احکام» اسلام «ناب» محمَّدی، «قیام» نمودم و در سرزمین «کربلا» ساکن شدم.
#لبیک_یا_حسین
ممنون نگاهتانم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
#شب_پنجم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
اقای من ...یابن الحسن ...
🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا
امام زمان اقای خوبم ...
دشمناتون به ما طعنه میزنن...
میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد...
چرا امام زمانتون نمیاد...
چرا اقاتون جوابتون رو نمیده...
یابن الحسن...
🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا
تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم
🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند
آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده...
از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ...
ای منجی عالم کجایی...
🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند
🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا
داریم به عاشورا نزدیک میشیم
این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی....
یابن الحسن...