eitaa logo
تابلوی سیاسی
887 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
182 فایل
بیان اخبار و ارائه تحلیل های سیاسی متناسب با اتفاقات روز ایران و جهان 🔰کانال ها و صفحات مجازی ما در سایر شبکه های اجتماعی 🔹تلگرام ▫️ t.me/tabloysiasi ارتباط با ادمین: @ad_tabloysiasi
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️گزیده بیانات 🗓نمازجمعه 17 آبان تهران: 🔸مصدق که کاری به آمریکا نداشت و از شر انگلیس به آنها اعتماد کرده بود ولی دیدید که چگونه علیه او کودتا کردند و تا آخر عمر او را در یک روستا محدود کردند. هرچه می‌خواستند علیه او انجام دادند و یک دولت بی‌کفایت را سرکار گذاشتند و همه چیز مملکت را به غارت بردند. 🔸نتیجه برجام چه شد؟ مگر قرار نبود که همه تحریم‌ها از بین برود؟ مگر طرفداران مذاکره نمی‌گفتند دیوار بی ‌اعتمادی فروریخت؟ آیا تحریم‌ها برداشته شدند؟ نه تنها تحریم‌ها برداشته نشدند بلکه چندین تحریم هم اضافه شد. 🔸در مقابله با جنگ اقتصادی، جوانان انقلابی و کاری به کار گرفته شوند. 🆔 @tabloyciyaci
تابلوی سیاسی
🔵اتفاق عجیب در #نماز_جمعه تهران😳 🔹جمعه این هفته در زمانی که #حجت_الاسلام_صدیقی داشتند خطبه های نما
🔵اتفاق عجیب در تهران😳 🔹جمعه این هفته در زمانی که داشتند خطبه های نماز جمعه تهران رو قرائت میکردند ناگهان مردی از میان جمعیت بلند و شد با لحن اعتراض خطاب به خطیب نماز جمعه درباره تورم و فساد و گرونی گفت.😳 🔹این مرد که ظاهرا از وضعیت معیشت خود ناراضی بوده و احساس کرده به او ستمی روا شده، میان سخنان خطیب نماز جمعه تهران، آقای صدیقی بلند می شود و داد و بیداد می کند و تظلم خواهی می کند. 🔹در این حین محافظین و کارمندان حراست فوری سر می رسند و زیر بغل مرد را می گیرند تا به زور و کشان کشان او را از صفوف بیرون ببرند تا نظم نماز و حرف های خطیب، بهم نخورد که آقای صدیقی حرف هایش را که در باب اهمیت شعار مرگ بر آمریکا بوده قطع می کند و از پشت تریبون می گوید: آقایان! .... آقایان! ... رها کنید این بنده خدا را ... بگذارید حرفش را بزند، اگر اینجا مردم نتوانند داد بزنند، پس کجا داد خود را ببرند. 🔹مردم متعجب و میخکوب به سمت مرکز اغتشاش برمی گردند تا ببینند چه خبر شده است.⁉️ محافظین، مرد را که هنوز با حرارت و خشم داد می زند رها می کنند. 🔹: بیا اینجا آقا جان ... بیا این بالا حرفت را بزن. بگو کی به تو ستم کرده، بیا بالا، من و امثال من چهل سال حرف زدیم، حالا شما بیا حرف بزن ... نماز جمعه فلسفه اش همین است اصلا که همه حرف بزنند نه فقط من. 🔹مرد خوشحال، مثل مرغی که رها شده، مردم را می شکافد و تند تند می رود سمت جایگاه. خطیب به استقبالش می آید و او را در آغوش می گیرد، مردم که حسابی سر شوق آمده و غافلگیر شده اند، نیم خیز می شوند و با همه وجود تکبیر می گویند. 🔴مرد پشت تریبون می ایستند و آقای صدیقی کنارش می ایستد. مرد بدون بسم الله و بدون مقدمه و بدون سلام و درود تعارفات منبری، با حرارت کاغذی که در دست دارد را نشان می دهد که سند ظلمی است که به او شده و با خشم می شورد بر مسئولین و از وضعیت وخیم معیشت و اجاره خانه و جهیزیه دختر و عرق شرم پیشانی اش می گوید و دادخواهی می کند. وسط حرف هایش بغض می کند و اشکش سرازیر می شود، اما با همان حال حرف های آتشینش را ادامه می دهد. از شهدا می گوید و از امام و اینکه خودش جانباز است و چند ترکش توی بدنش هنوز جا خوش کرده. 🔹حرفش که تمام می شود، آقای صدیقی بلندگو را می گیرد و با خشم، مسئولین خاطی را تهدید می کند که یا هفته دیگر بیایند نماز جمعه و توضیح دهند و یا او آبروی آنان را می برد و از دادستان کل کشور میخواهد از سوی مدعی العموم آنها را به دادگاه بکشاند.👏👏👏 🔹مردم سر از پا نمی شناسند و حالا کامل از جا بلند می شوند و بر تمام ستمگران از آمریکای جهانخوار تا امریکاهای داخلی کوچک، مرگ می فرستند و برای بقای انقلاب شعار می دهند و دعا می کنند. البته این داستان صرفا تخیل نویسنده بود و مرد مذکور را حراستی ها همان ابتدا از صفوف بیرون کرده اند.😄😔 🆔 @tabloyciyaci