eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش ششم) 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۳) 🔹سه مؤلفه ای که در قسمت قبلی این نوشتار بدان ها پرداخته شد، موضوع قصد (ع) را برای تشکیل حکومت اسلامی ثابت میکند، اما ممکن است این سؤال به ذهن برسد که آيا امام(ع) از شهادت خويش و يارانش در مسير حركت به سوى كوفه و قيام بر ضدّ يزيد، آگاه بود، يا خير؟ و اگر از اين امر مطّلع بود، آگاهى به شهادت با قيام و برنامه ريزى براى تشكيل حكومت اسلامى چگونه سازگار است؟! براساس شواهد تاريخى جاى هيچ ترديدى نيست كه (ع) از فرجام قيام خويش آگاه بود و با يقين به شهادت، نهضت خويش را آغاز كرد. روايات و اخبارى كه از طريق شيعه و اهل سنّت از پيامبر اكرم (ص) در موضوع شهادت (ع) نقل شده است به اندازه اى مشهور بود كه ابن عبّاس میگويد: «ما اهل بيت همگى ترديدى نداشتيم كه (ع) در سرزمين كربلا به شهادت خواهد رسيد». [۱] چنانكه از مفاد روايت فوق استفاده میشود، نه تنها امام، بلكه عموم اهل بيت حتّى از محلّ شهادت آن حضرت با اطّلاع بودند. علّامه مجلسى در بحارالانوار ۷۱ روايت در اين باره نقل كرده است. [۲] 🔹باملاحظه اين سخنان و نمونه‌هاى فراوان ديگر از اين دست، شكّى باقى نمیماند كه (ع) نه تنها از اصل كشته شدن خويش آگاهى داشت، بلكه دقيقاً از محلّ شهادت و نيز قاتلان خود با اطّلاع بوده است. اينك با توجّه به اين كه امام از سرانجام اين حركت آگاه بود اين سؤال مطرح میشود كه چگونه اطمينان (ع) به شهادت، با حركت آنحضرت براى دستيابى به حكومت اسلامى قابل جمع است؟! يعنى چگونه میشود امام هم سرانجام كار را بداند و به شهادت خويش و يارانش يقين داشته باشد و در عين حال به قصد تشكيل حكومت اسلامى قيام كند؟ پاسخ به اين سؤال به اندازه اى اهمّيّت دارد كه برخى از نويسندگان را كه نتوانستند بين «اداى وظيفه» و «آگاهى از نتيجه» وفق دهند، بر آن داشت تا به طور كلّى آگاهى امام از فرجام كار را انكار كنند! و تمام ادلّه تاريخى و روايى را كه در اين موضوع وارد شده است، زير سؤال برند! غافل از آنكه نتيجه كار نمیتواند تعيين كننده وظيفه مردان الهى باشد. 🔹در فرهنگ دين، آنچه مهم است و عمل به آن است و امّا رسيدن به نتيجه دلخواه، در مرحله دوم قرار دارد. تعاليم قرآن و اسلام و سيره معصومين (ع) گوياى اين واقعيّت است كه جمع بين «وظيفه» و «نتيجه» هرچند اولويّت دارد، ولى «عمل به وظيفه» مقدّم بر «رسيدن به نتيجه» میباشد. به عبارت ديگر بر هر فرد باايمانى لازم است در مسير انجام وظيفه گام نهد، هرگاه به نتيجه مطلوب برسد چه بهتر، و اگر نرسد نفس اينكار كه وارد مسير انجام وظيفه شده، خود مطلوب مهمّى است كه میتواند افراد بهانه جو را به كار وا دارد. زيرا بسيارمیشود كه بهانه جويان به بهانه اينكه حصول نتيجه مشكوك است، از انجام وظيفه و رسيدن به نتيجه باز میمانند. اين است كه (ع) در كنار سخنانى كه با صراحت از و يارانش ياد میكند، در عين حال از حركت خويش نيز به عنوان وظيفه الهى و تكليف دينى، سخن به ميان مى آورد و حتّى در پيش از آغاز جنگ به همين نكته اشاره كرده، میفرمايد: «آگاه باشيد! كه من حجّت را تمام كردم و از عاقبت شوم مخالفانِ حق، خبر دادم. آگاه باشيد! كه من با همين خانواده، با وجود نداشتن سپاه و بى وفايى ياران، جهاد خواهم كرد». [۳] 🔹آرى، امام درصدد اداى وظيفه است و نداشتن سپاه و كمى ياران، خللى در عزم او وارد نمیكند.اين است كه (ع) با وجود اينكه كاملًا از عاقبت امر آگاه بود، با انگيزه تشكيل حكومت اسلامى قيام كرد و اين درست به حكم «عمل به وظيفه» بوده است. سيره امامان معصوم (ع) همواره بر طبق «تكليف دينى» و «عمل به وظيفه» بوده است. آنان از اين منظر در هر حال احساس پيروزى میكردند و به تعبير آیه ۵۲ سوره توبه به «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ‏؛ يكى از دو نيكى» - شهادت يا پيروزى - میرسيدند. بر همين مبنا است كه (ع) مى فرمايد: «اگر قضاى الهى بر آنچه مى پسنديم نازل شود، خداوند را بر آن نعمت سپاسگزاريم وبراى شكرگزارى از او يارى مى‌طلبيم و اگر تقدير الهى ميان ما و آنچه به آن اميد داريم مانع شود، [و به شهادت برسيم] پس كسى كه نيّتش حق و درونش تقوا باشد از حق نگذشته [و به وظيفه خود عمل كرده است]». [۴] با اين بيان روشن است كه هيچ منافاتى بين آگاهى ازسرانجام كار (شهادت) و عمل به وظيفه (قيام براى تشكيل حكومت اسلامى) نيست. [۵] ... • مآخذ در منبع موجود است منبع مقاله ارزیابی حرکت امام حسین، ابوعلم، توفیق، ترجمه امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی ش۲۵ ص۲۳ منبع وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت پنجم و پایانی) 🔸عنايت ائمه عليهم السلام به مشكلات دوستان خود 🔹و اينك مى‌پردازيم به برخى از رواياتى كه دلالت دارد بر كمك رسانى و توجه عليهم السلام براى رفع مشكلات مردم، به‌طورى كه براى مردم محسوس نبود. رميله مى‌گويد: در زمان خلافت اميرالمؤمنين (ع) تب شديدى بر من عارض شد و چون روز جمعه رسيد مقدارى تب فرو كشيد و با خود گفتم چيزى بهتر از اين نيست كه خود را شستشو بدهم و بروم پشت سر امام على (ع) نماز گزارم؛ همين كه حضرت شروع به خطبه كرد تب شدت پيدا كرد. بعد از نماز حضرت وارد دارالاماره شد و من نيز با ايشان داخل شدم حضرت به من توجهى كرد و فرمود: چرا ناراحتى و به خود مى‌پيچى؟ حال خود را براى حضرت بيان كردم كه تب شديدى داشتم و امروز مقدارى بهتر بودم و به نماز آمدم ولى مجدّداً حالم سنگين شد؛ 🔹حضرت فرمود: «رميله هيچ مؤمنى نيست كه وقتى مريض مى‌شود ما نيز براى بیماری او مريض و براى حزن و اندوه او اندوهگين مى‌شويم، و آنان دعایى نمى‌كنند مگر ما براى استجابت آن آمين مى‌گویيم و اگر ساكت بمانند ما برايشان دعا مى‌كنيم. رميله مى‌گويد: عرض كردم اين مطلب مربوط مى‌شود به دوستان و مؤمنانى كه در همين شهر و در اطراف شما هستند؟ و حال آنكه دوستان شما و صاحبان ايمان در اطراف و اكناف عالم پخش اند؛ براى آنها چه عنايتى مى‌شود؟ حضرت فرمود: هيچ مؤمنى در شرق و غرب اين زمين نيست، الا اينكه از حال او مطلع هستيم و از ديد ما غائب نيست». 🔸كمك رسانى امام عصر (عج) به مردم 🔹روايات و شواهدى كه دلالت مى‌كند بر كمك رسانى و توجه (عج) در رفع مشكلات مستضعفان و شيعيان اهل بيت عصمت و طهارت فراوان است. به يكى دو نمونه از آن‌ها اشاره مى‌شود. امام على (ع) مى‌فرمايد: «هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ [دُنُوٌّ] دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ. أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ، لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً، فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ؛ [۱] زمان فراز آمدن چيزهايى است كه شما را وعده داده اند. و نزديك است كه فتنه اى را، كه نمى دانيد چيست، ديدار نمايد. بدانيد، كه از ما هر كه آن را دريابد با چراغ روشنى كه در دست دارد، آن تاريكيها را طى كند و پاى به جاى پاى صالحان نهد، تا بندهايى را كه بر گردنهاست بگشايد و اسيران را آزاد كند و جمعيت باطل را پريشان سازد و پراكندگان اهل صلاح را گرد آورد و اين كارها پوشيده از مردم به انجام رساند. آنكه در پى يافتن نشان اوست، هر چه به جستجويش كوشد، از او نشانى نيابد». 🔹شارحين نهج البلاغه مى‌گويند: مراد امام از جمله «أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا» و «گره گشایى، آزاد نمودن اسيران و...» مربوط به (عج) است؛ چون حضرت از كارهايى كه آن فرد از اهل‌بيت در زمان وقوع فتنه انجام مى‌دهد، خبر مى‌دهد: (فی سُتْرَةٍ عَنِ النّاسِ...) او پنهان از انظار به‌سر مى‌برد، به‌طورى‌كه جستجوگران با تمام سعى و كوشش خود نمى‌توانند اثرى از او بيابند، و يگانه فردى كه از اهل‌بيت غايب از انظار مى‌باشد (عج) مى‌باشد. بر اساس روايات تمامى ائمه عليهم السلام اقدامات آشكار و پنهان در مسير اصلاح جامعۀ مسلمين دارند. از احتجاج طبرسى نقل شده كه (عج) مى‌فرمايد: «ما در رعايت حال شما كوتاهى نمیكنيم و شما را فراموش نمی‌كنيم، اگر جز اين بود گرفتاريها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ريشه كن میكردند». [۲] 🔹بعد از نزول آيه «أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ» جابر از رسول خدا مى‌خواهد كه مراد از اين چه كسانى مى‌باشند؟ پيامبر اكرم (ص) در اين حديث خود را نام مى‌برد و مى‌فرمايد: اينها هستند و چون به دوازدهمين آنان مى‌رسد مى‌فرمايد: نام او نام من و كنيۀ او كنيه من است و از انظار غايب است، جابر عرض مى‌كند: آيا شيعيان از وجود ايشان بهره مى‌برند؟ پيامبر (ص) فرمود: آرى، سوگند به آن كسى‌كه مرا به پيغمبرى برانگيخت در او، از نور او روشنى مى‌گيرند و به ولايت او بهره‌مند مى‌شوند مانند خورشيد كه در پشت ابر است و مردم از نور او استفاده مى‌كنند.  پی نوشت‌ها؛ [۱]خطبه ١۵٠ نهج البلاغه [۲]امامت و مهدويت، ج٢، ص۴٧٣ 📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص۱۳۷ منبع وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️تربیت دینی خانواده (بخش هفدهم) 🔸عوامل مؤثر در تربیت دینی خانواده 🔴والدین (۴) 💠 یک نظام کوچک اجتماعی است که اعضای آن ارتباط متقابل با یکدیگر دارند. اگرچه افراد خانواده روابط گوناگونی با هم دارند، ولی آنچه بیش از همه مؤثر به نظر می رسد است؛ زیرا بایدها و نبایدهای دینی و دیگر معارف اسلامی معمولاً در قالب گفت‌وگو و دستورات توسط پدر و مادر به فرزندان القا می شود. نقش اساسی در دارد و آنها می توانند با ارائه رهنمودهای درست به فرزند خود، پایه های فکری او را به شکل کاملاً مطلوب بنیان نهند. در این زمینه، نکات چندی به نظر می رسد که ذیلاً بدان ها اشاره می شود: 🔹د - «مطابقت گفتار و رفتار والدین»: یکی دیگر از عوامل مؤثر در ، هماهنگ بودن علم و عمل مربی است؛ یعنی آنچه از کودک می خواهد و به انجام آن دستور می دهد، پیش از هر چیز، خود به آن باشد. انطباق علم و عمل در محیط خانه، که فضای شکل گیری منش ها و باورهای دینی و اخلاقی کودک است، اهمیت فراوان دارد. که نقش اساسی در تربیت و به خصوص تربیت دینی، کودک دارند، موظف اند هر گاه کاری را از کودک می خواهند، خود نیز به آن بها داده، عمل نمایند. و به عنوان برای فرزند، خودشان باید پاک، متدین و عامل به دستورات الهی باشند، تا بتوانند فرزندان پاک و صالحی تحویل جامعه دهند، وگرنه چراغی که خاموش و فاقد نور است، نمی تواند به دیگران نور ببخشد. درباره مطابقت گفتار و رفتار و اهمیت دادن به عمل، روایات متعددی از معصومان رسیده است؛ از جمله، در این باره، امام صادق (ع) فرمودند: «کونوا دعاة الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم؛ مردم را با خود به خوبی ها دعوت نمایید و تنها به زبان اکتفا نکنید»؛ [۱] یعنی آنچه را با زبان، خوب یا بد می دانید، در هم مورد توجه قرار دهید. 🔹گذشته از گفتار، علیهم السلام نیز نشان می دهد که آنچه را آنان از دیگران می خواستند، پیش از همه، خود بدان عمل می کردند. به عنوان نمونه، (س) ضمن هدایت فرزندان به انجام فرایض دینی، خود ارزش واقعی آن را عملاً به آنان نشان می دادند. در همین زمینه، از (ع) نقل شده است: «در یکی از شب های جمعه، دیدم مادرم، فاطمه زهرا (س)، تا صبح نماز خواند و برای تک تک همسایه ها دعا نمود، ولی برای خود و اهل خانه دعایی نکرد؛ پرسیدم: چرا این همه برای دیگران دعا کردی و برای خودت دعا نکردی؟ فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار؛ فرزندم، اول همسایه، بعد اهل خانه». [۲] از این روایت، استفاده می شود که شیوه حضرت زهرا (س) در ، تلفیق میان علم و عمل بوده و فرزندان ایشان نیز با الهام از رفتار مادر، چنان تربیت یافتند که هر کدام به عنوان یک مربی بزرگ، مسلمانان را هدایت کردند و اگر آن ها نبودند امروز چیزی به نام اسلام وجود نداشت. از آنچه گفته شد، لزوم مطابقت رفتار با گفتار پدر و مادر در محیط خانه روشن گردید. پس لازم است در برابر فرزندان، مراقب عملکرد خود باشند تا مبادا در اثر رفتار نادرست آنان، آسیبی به تربیت دینی کودک برسد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۹۸ [۲] همان، ج ۴۳، ص ۸۱ - ۸۲ برگرفته از فصلنامه معرفت، شماره ۳۲، محمد احسانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️عظمت کار حضرت‌ زینب کبری (س) 🔹عظمت كار زینب كبری (سلام الله علیها) را نمیشود در مقایسه‌ی با بقیّه‌ی حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسه‌ی با خود حادثه‌ی عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یكدیگرند. بیانات مقام معظم رهبری ۹۲/۰۸/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام على (ع) در خطبه ۱۹۹ نهج البلاغه درباره اهمّیّت و آثار «نماز» چه فرموده است؟ (بخش اول) 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۹۹ «نهج البلاغه» به آثار مهم معنوى و تربيتى و عاقبت شوم تاركان و سبك شمرندگان آن پرداخته، را معرفى مى كند، نخست مى فرمايد: «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ، وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا، وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها "كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً" [نساء، ۱۰۳]؛ را به خوبى مراقبت كنيد و در محافظت آن بكوشيد. بسيار نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرّب جوييد؛ "زيرا بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است"». در اين عبارت كوتاه چهار دستور درباره نماز داده شده است: «تعاهد»، «محافظت»، «استكثار»، و «تقرب جستن به آن». منظور از «تعاهد»، سركشى و اصلاح كردن است. اين تعبير در مورد كسى كه به املاك و مزارع خود سركشى كرده و در اصلاح آن مى كوشد به كار مى رود، بنابراين جمله بالا اشاره به اين است كه هاى خود را در مورد واجبات و مستحبات و مكروهاتِ نماز ادامه دهيد، به گونه اى كه هر روز، شما از نمازهاى روزهاى گذشته بهتر باشد. 🔹منظور از محافظت - كه در آيه ۲۳۸ سوره «بقره» نيز به آن اشاره شده: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَوةِ الْوُسْطَى» - نگاهدارى نماز از موانع و ريا و سُمعه و مانند آن است. بعضى نيز احتمال داده اند كه منظور، حفظ اوقات هر نماز در وقت فضيلت آن است. در چهارمين جمله كه در واقع نتيجه جمله هاى سه گانه قبل است، مى فرمايد: «به وسيله نماز به درگاه خدا تقرّب جوييد». امام على بن موسى الرضا (ع) در حديث معروفی می فرمایند:  «اَلصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِىٍّ؛ نماز، وسيله تقرّب هر پرهيزكارى است». [۱] 🔹سپس (ع) به ذكر دليل براى اين دستورات مهم در مورد پرداخته و به هفت نكته اشاره مى كند و به آياتى از قرآن مجيد و سنّت پيامبر (ص) استدلال مى فرمايد. نخست مى فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَوْقُوتاً [نساء، ۱۰۳] زيرا به عنوان [در اوقات مختلف شب و روز] بر مؤمنان مقرّر شده است». سپس به ذكر دليل دوم پرداخته، مى فرمايد: «أَلَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا: مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ - قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ [مدثر، ۴۲ و ۴۳]؛ آيا پاسخ را در برابر اين سؤال كه چه چيز شما را به دوزخ كشانيد؟ نمى شنويد كه مى گويند: ما از نمازگزاران نبوديم». (ع) در سومين و چهارمين دليل براى اثبات اهمّيّت نماز مى فرمايد: «وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَ تُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ الرِّبَقِ؛ ، گناهان را فرو مى ريزد؛ همچون فرو ريختن برگ از درختان [در فصل پاييز] و طناب هاى معاصى را از گردن ها مى گشايد». ... پی نوشت؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل و ابزار تقویت فرهنگ عمومی (بخش سوم) 🔸در ارتقای ، شاخص ها و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری نقش دارند که بررسی همگی آنها امری تخصصی و زمانبر است، از این رو، مجال پرداختن به همۀ آنها نیست و در این وجیزه تنها به برخی از آنها اشاره می شود. 2⃣رسانه های جمعی 🔹دانشمندان علوم ارتباطات میگویند که در انتقال پیامِ ارتباطی، دارای چهار نقش و کارکرد هستند: خبری (آگاهی بخشی)؛ تشریحی و تفسیری؛ آموزشی (انتقالی)؛ و تفریحی (سرگرمی). البته میتواند با ترکیب این چهار نقش پیامش را به مخاطب منتقل کند، مانند: مسابقات سرگرمی تلویزیونی که در عین سرگرم ساختن مخاطبان، فرهنگ سازی میکند. [۱] از این رو میتوان گفت که امروزه، گسترش «ارتباطات جمعی» و پیشرفت روزافزون تکنولوژی و ابزار رسانه ای تغییر یا استحکام فرهنگ عمومی را تسهیل کرده اند. 🔹از آنجا که ، غیررسمی، مورد پذیرش اکثریت و همراه با اقناع است، بالابردن فرهنگ عمومی به کمک رسانه های جمعی امری آسان به نظر میرسد؛ زیرا ویژگی رسانه های ارتباط جمعی انتقال پیام به تودۀ مخاطبان و جمع زیادی از آنان است. به عبارت دیگر رسانه های جمعی فراگیرند؛ به ویژه امروزه که بیشتر مردم به اینترنت، شبکه های اجتماعی و پیام‌رسان های موبایلی دسترسی دارند. از سوی دیگر، بر اساس نظریه برجسته سازی، اگرچه نتوانند روش و چگونگی فکر کردن را برای مردم تعیین کنند، اما این هستند که میگویند مخاطبشان به چه چیز فکر کند. بر این اساس، به تنهایی میتوانند برای مردم ذائقه سازی کنند و با جهت دهی به افکار عمومی، به یاری فرهنگ عمومی بشتابند و یا به نبرد با آن بروند. 🔹چنانکه دیده میشود برخی سریالهای تلویزیونی یا اینترنتی با نمایش مکرر عشق ها و روابط مثلثی، و یا نوع خاصی از پوشش، بخش قابل توجهی از اذهان و قلب ها را درگیر موضوعاتی همچون خیانت و آزادی پوشش میکنند. به همین خاطر است که سالها پیش امام خمینی (ره)، دربارۀ محصولات رسانه ای داخلی و خارجی هشدار دادند و فرمودند: «باید فیلم هایى که در تلویزیون هست، فیلم هایى آموزنده باشد، فیلم هایى باشد و لو از خود ایران درست کنند، آموزنده باشد، یا فیلم هایى که از خارج مى‏آید درست تفتیش بشود که هیچى نباشد. آنها با شیطنت ممکن است به اینجا فیلمهایى را بفرستند که بخواهند فاسد کنند جوانهاى ما را». [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] ارتباط شناسی، مهدی محسنیان راد، ص ۲۴ و ۳۲۸ [۲] صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۲۶ نویسنده: مجید پاک نیت منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام على (ع) در خطبه ۱۹۹ نهج البلاغه درباره اهمّیّت و آثار «نماز» چه فرموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹سپس امام (ع) در پنجمين استدلال خود با استناد به كلام معروف رسول خدا (ص) درباره اهمّيّت نماز مى فرمايد: «وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللهِ (ص) بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ و اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؛ رسول خدا (ص) را به چشمه آبگرمى تشبيه فرمود كه بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد كه بى شكّ چرك و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند [نمازهاى پنج گانه روزانه نيز آنچنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد]». [۱] با توجّه به اينكه در متن خطبه تعبير به «حمّه» (چشمه آبگرم يا آبهاى گرمى كه به عنوان درمان بيمارى ها مورد استفاده قرار مى گيرد) شده روشن مى شود كه همچون چشمه آب معمولى نيست، بلكه چشمه خاصّى است كه در زدودن آلودگى ها دارد؛ ولى بايد توجّه داشت كه اين تعبير تا آنجا كه ما تفحّص كرديم تنها در كلام امام (ع) و در اين خطبه آمده است. 🔹 (ع) در ادامه سخن در ششمين استدلال خود به آيه ديگرى در قرآن مجيد در ارتباط به مقام والاى نمازگزاران مى فرمايد: «وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنيِنَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ، يَقُولُ اللهُ سُبْحَانَهُ: "رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ"؛ [نور، ۳۷] گروهى از مؤمنان كه زينت متاع دنيا و فرزندان، اموالى كه مايه چشم روشنى است، آنها را به خود مشغول نداشته، را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرمايد: "آنها مردانى هستند كه تجارت و بيع آنان را از و و پرداختن زكات باز نمى دارد"». بايد توجّه داشت كه آيه فوق به فاصله يك آيه از «آيه نور» در «قرآن مجيد» واقع شده و در آيه قبل از آن سخن از بيوت مرتفعى است كه نور پرفروغ الهى در آن مى درخشد و صبح و شام در آن تسبيح و تحميد خدا مى شود و افرادى كه در آيه مورد بحث به آنان اشاره شده، همانند پاسداران نور الهى هستند كه زرق و برق دنيا آنها را به خود مشغول نمى كند و از ياد خالق و كمك به خلق باز نمى دارد. 🔹سرانجام در بيان هفتمين و آخرين دليل براى اهمّيّت نماز به برنامه پيامبر اكرم (ص) كه برگرفته از قرآن مجيد است اشاره کرده و مى فرمايد: «وَ كَانَ رَسُولُ اللهِ (ص) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللهِ سُبْحَانَهُ: "وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا" [طه، ۱۳۲]، فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يُصَبِّرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ؛ (ص) بعد از بشارت به بهشت، خويش را براى به تعب و مشقّت مى انداخت، زيرا خداوند به او فرموده بود: خانواده خويش را به دعوت كن و در برابر آن شكيبا باش [زيرا نماز كليد ورود به بهشت است] لذا آن حضرت پى در پى اهل بيت خود را به دعوت مى كرد و خود را بر آن وادار مى كرد [و در انجام آن اصرار و شكيبايى داشت]». اين دلايل هفتگانه كه اميرالمؤمنين امام على (ع) براى بيان از آيات قرآن و سنّت پيامبر (ص) آورده و ده ها دلايل ديگر كه به يقين، امام (ع) در مقام بيان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد كه چه گوهر گرانبهايى است و چه تأثيرى در و دارد و دور ماندن از نماز و بركات آن، چه خطراتى ايجاد مى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث را مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت، قم، چ اول، ج ‏۴، ص ۳۰ (باب تحريم إضاعة الصلاة و وجوب المحافظة عليها) آورده است. با اين تفاوت كه به جاى «حمّه»، «نهر» و «النهر الجارى» ذكر شده است. همين مضمون در مسند أبي داود الطيالسي، سليمان بن داود، دار هجر، الطبعه: الأولى، ج ۱، ص ۷۱؛ الجامع الصحيح المسمى بصحيح مسلم، القشيري النيسابوري، مسلم بن الحجاج، دار إحياء التراث العربی، ج ۱، ص ۴۶۲ نيز آمده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۷۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل و ابزار تقویت فرهنگ عمومی (بخش چهارم و پایانی) 🔸در ارتقای ، شاخص ها و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری نقش دارند که بررسی همگی آنها امری تخصصی و زمانبر است، از این رو، مجال پرداختن به همۀ آنها نیست و در این وجیزه تنها به برخی از آنها اشاره می شود. 3⃣‏‏مراکز آموزشی 🔹یکی از ساحت های زندگی هر انسانی و است، لذا انسان ها در طول عمر خود ساعت ها، روزها، ماه ها و گاهی سال ها نیاز به آموزش دارند. سازمان های دولتی و غیردولتی بسیاری در برطرف کردن این نیاز نقش دارند؛ از آموزش و پرورش گرفته تا مراکز آموزش عالی، دانشگاه ها، مراکز آموزش زبان، کانون های فرهنگی - ورزشی و... از آنجا که ، امری ارتباطی است، را در پی دارد، پس میتواند گامی در راستای اصلاح فرهنگ عمومی یا ارتقای آن باشد. در این میان، نهادهای آموزشی دولتی (مدرسه و دانشگاه) نقش محوری تری دارند، تا حدی که سنگ بنای تربیت - پس از خانواده - در مدرسه و مقطع ابتدایی گذاشته می شود و به دنبال تربیت صحیح افراد، فرهنگ عمومی نیز در مسیر صحیح قرار می گیرد.   🔹از دیدگاه امام خمینی (ره) سوای از علم آموزی، باید و معنوی دانش آموزان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند. ایشان خطاب به معلمان فرموده است: «همه در فکر این باشند که خودشان را کنند. باید خود را مهذب کنند تا حرفشان در دیگران اثر کند. معلمین و همه کسانی که در شغل معلمی به سر می برند باید بدانند که شغلشان بسیار مهم است. باید توجه کنند که بچه ها را از ابتدا خوب بار بیاورند که دانشگاه دیر است». [۱] همچنین ایشان، هدایت و رسیدن به مقاصد ملی و دینی یک کشور را در گرو اصلاح دانشگاه دانسته و فرموده اند: « در راس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست». [۲] 🔹این سخنان، گویای و استاد، در است. امام خامنه ای با اشاره به این مهم، خطاب به معلمان فرموده است: «امام (ره) فرمودند "معلّمی شغل انبیاء است"؛ این فقط یک شعار دل خوش کن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است: "وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة [بقره، ۱۲۹]؛ از جملۀ خصوصیّات پیامبران، است". یعنی شما دارید راهی را حرکت می کنید که برترین انسان های تاریخ بشریّت، آن راه را رفته اند و برای آن مقصود و برای آن پیمایش، مبعوث شده اند؛ یعنی پیغمبران. تأثیر بی نظیر، نقش بی نظیر تعلیم و تربیت عمومی در پیشرفت کشور، در سعادت کشور یک مسئلۀ فوق العاده مهمّی است. به نظر ما این جزو واضحات است، جزو بدیهیّات است - اگرچه بعضی متأسّفانه این امر بدیهی را درست درک نمی کنند - که آموزش و پرورش و تعلیم و ، زیرساخت اصلیِ سعادت یک ملّت و پیشرفت یک کشور و در جمهوری اسلامی، حرکت به سمت آرمانها است». [۳]   4⃣مذهب 🔹 به عنوان امری فراگیر، نقش بسیار مهمی در ارتقای فرهنگ عمومی دارد. متغیرهایی همچون مساجد، روحانیون، هیأت های مذهبی، جلسات قرآنی، و... به تنهایی میتوانند فرهنگ عمومی را تحت الشعاع قرار دهند. متغیرهای مذهبی، به پشتوانۀ اندیشه ها، اعتقادات و ارزش های اسلامی، توان هرگونه ایفای نقش در ارتقای فرهنگ عمومی را دارند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، ج ‏۱۹، ص ۱۹۰ [۲] صحیفه امام، ج‏ ۱۷، ص ۲۴۱ [۳] بیانات معظم له ۹۷/۰۲/۱۹ نویسنده: مجید پاک نیت منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود:  « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین
⭕️نقشۀ استعمارگران برای تسلط بر مسلمانان 🔹یکی از نقشه های کفار این است که پسرها و دخترها از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به این‌صورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند تا در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند و مردم از روحانیون بیزار شوند. همچنین قرآن به دست مردم داده نشود، بلکه ترجمۀ آن به مردم داده شود. [۱] ترجمۀ قرآن که قرآن نیست! (مقصود، ترجمه‌ی بدون متن عربی است). 🔹و نیز می‌خواهند روحانیون و اهل علم را از منابع اصلی و کتاب و سنت و معنویات و مدارک دینی جدا کنند و به خیال خودشان، اتصالات و اسنادها را پاک‌سازی و تهذیب کنند. کتاب و سنت را که سلاح آنهاست، از دست آنها بگیرند، ولو به این‌صورت که کسانی‌ را برای اداره کشور و مردم در رأس قرار دهند تا با مراجع و علمای دین، مخالفت و در نتیجه آنان را منزوی کنند و یا بکشند. ما در نجف شنیدیم که می‌خواهند کتاب‌ها را جمع کنند و بین اهل علم و علم جدایی افکنند. 🔹ای‌ کاش می‌فهمیدیم که گرگ‌ها بر ما هجوم آورده‌اند و دارند ما را می‌خورند! ما باید به کفار سوءظن داشته باشیم و با آنها اَوِدّاء و اَخِلاّء (محب و دوست) نباشیم، و از حقّشان بترسیم چه برسد به باطلشان؛ زیرا آنان حق را تور و وسیله صید و شکار ما قرار می‌دهند. خدا کند بفهمیم که صلاح دین و دنیای ما تمسک به انبیا و اولیا علیهم‌السلام است، و جدایی از آنها به صلاح دین و دنیای ما نیست، و اینکه کفار بعد از گرفتن دین ما، دنیای ما را هم از دست ما می‌گیرند. پی نوشت؛ [۱] ر.ک: خاطرات مستر همفر منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علل ناسازگاری و اختلافات همسران (بخش اول) 🔹هر چند به قول معروف دعوای زن و شوهر نمک زندگی است و بروز اختلافات خانوادگی تا حدودی عادی و طبيعى است، اما اگر اين به صورت صحيح نشده و به ناسازگاری و تنش تبديل شود، آسايش و آرامش از دست رفته و زندگی به جهنم تبديل می شود. اساساً هيچ زن و شوهری را نمی توان يافت که به دنبال شادکامی و شيرينی زندگی نباشند؛ اما عوامل بسيارى دست به دست هم مى دهند و اختلافات و ناسازگاری ها را به وجود می آورند که با و به موقع از آن ها، می توان لذت زندگی مشترک و خوشبختی را بيش از پيش احساس کرد. 💠برخی از آن علل و عوامل عبارتند از: 🔹 ۱) «ازدواج تحميلی»؛ ازدواج هايى که با فشار و اصرار والدين صورت ميگيرد، به دليل نبود عشق و علاقه لازم بين زوجين دوامی نخواهد داشت و اختلافات و ناسازگاری های زيادى را در پی خواهد داشت. ۲) «فریبکاری ها و وعدهای دروغ پيش از ازدواج». ۳) «هم کفو نبودن و عدم سنخيت فرهنگی»؛ زن و شوهری که از نظر سطح فرهنگ، اقتصاد، تحصيلات، دينداری، ميزان سن، علاقه ها و سليقه ها، نوع زندگی خانوادگی و... با هم تناسب نداشته و هماهنگ نباشند، غالباً با مشکلات و تنش های زيادى مواجه خواهند شد. ۴) «عدم درک متقابل و آشنايى با خصوصيات يکديگر»؛ عدم شناخت روحيات، علايق، طرز بينش و تفکر، خصلت ها و ويژگی های خاص هريک از همسران توسط ديگرى، يکی از عوامل بسيار جدی در ناسازگاری ها مى باشد. ۵) «عدم آشنايى با آئين همسرداری و توجه نکردن به وظايف و حقوق يکديگر». 🔹 ۶) «بداخلاقی و بدرفتاری»؛ بداخلاقی و پرخاشگری زن و شوهر به يکديگر، بدزبانی نسبت به هم و احترام نگذاشتن آنها به يکديگر، روابط حسنه آنها را تبديل به نزاع، درگيری و مشاجره و در نهايت جدايى ميکند. ۷) «ضعف ايمان، بی تقوايی و بی‌عفتی»؛ ضعف ايمان و بی تقوايی موجب مسئوليت ناپذيری، گناه و بی بندوباری، رعايت نکردن عفاف و پاکدامنی و در نهايت از هم گسيختگی خانواده ميشود. هوسرانی، نگاه های آلوده، بی حجابی و بدحجابی، زندگی مختلط و فسادانگيز علاوه بر حرمت شرعی، حس وفاداری به همسر را تضعيف و در نتيجه باعث بروز اختلاف و کشمکش بين زن و شوهر ميگردد. ۸) «بدبينی و سوء‌ظن»؛ ابتلا به بيماری بدگمانى، قلب انسان را تيره و تار ميکند و باعث ميشود بی جهت نسبت به اعمال و رفتار همسرش بی اعتماد شده و درباره او احتمال خيانت دهد. اين بدبينی زندگی را تلخ و موجب ناسازگاری ميشود. ۹) «توقعات و انتظارات بيجا»؛ انتظار اين که همسرمان همانگونه که ما می انديشيم و رفتار ميکنيم باشد. ... منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️حضرت بقیّةالله (عج) وسیله‌ای است برای عرض عبودیّت به درگاه خداوند 🔹در مورد (عج) نکته‌ی اوّل این [است] که این بزرگوار داعی‌الله است. نگاه به آن بزرگوار وسیله‌ای است برای عرض ارادت و عبودیّت به درگاه حضرت حقّ متعال. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ ‌اللهِ وَ رَبّانیَّ آیاتِه؛ همه‌چیز، همه‌ی انبیا، همه‌ی اولیا، همه‌ی مقدّسات، همه‌ی ارواح طیّبه که نورافشانی میکنند بر زندگی ما، بر عالم ما، بر همه‌ی عالم وجود، آیات حقّند، جلوه‌های حضرت پروردگارند؛ این نکته‌ای است که باید توجّه داشت. به (عج) توجّه میکنیم، توسّل میکنیم، در مقابل آن بزرگوار عرض خاکساری میکنیم، برای اینکه این خاکساری به ذات احدیّت برسد و پیش خدای متعال اظهار عبودیّت کرده باشیم. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۰۲/۲۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا