eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش دوم) 🔸 با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. 💠«انفاق» 🔹ماده «انفاق» ۷۲ بار در قرآن در سوره های گوناگون به صورت های مختلفی وارد شده است و این حاکی از آن است که عنایت خاصی نسبت به این موضوع دارد و از افراد پردرآمد خواسته است تا برای رفاه مردم، یک قسمت از اموال خود را کنند. خداوند متعال می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما كَسَبْتُمْ؛ [بقره، ۲۶۷] اى کسانى که ایمان آورده اید!از اموال پاکیزه اى که به دست آورده اید، کنید». و نیز می فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی أَحَدَکُمُ الْمُوْتُ؛ [منافقون، ۱۰] و از آنچه به شما روزى داده ایم کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرا رسد». گاهی در مسأله انفاق آنچنان تأکید می کند که رسیدن به نیکی ها و خوبی ها را منوط به انفاق می کند و می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ [آل عمران، ۹۲] هرگز به [حقیقتِ] نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، [در راه خدا] کنید». 🔹در آیه دیگر نیز می فرماید: «لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکَهِ وَالْکِتابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَالْیتامی وَالْمَساکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ؛ [بقره، ۱۷۷] نیکى، این نیست که [به هنگام نماز] روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید؛ [و تمام گفتگوى شما، درباره قبله و تغییر آن باشد] بلکه نیکوکار کسى است که به خدا وروز واپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال خود را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در سفر و سائلان و بردگان، مى کند». در آیه دیگر نیز می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً؛ [فرقان، ۶۷] و کسانى که هر گاه کنند، نه اسراف مى نمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند». 🔹از مجموع آیات و روایاتی که درباره وارد شده، دیدگاه اسلام درباره اموال و امکانات اضافی یک مسلمان که از راه حلال به دست آورده است، روشن می گردد که باید پس از تأمین زندگی معتدل و مناسب شأن خود، از اموال در راه رفاه خلق خدا انفاق کند؛ هر چند اینگونه از انفاق پس از ادای مالیات های واجب، مستحب مؤکد است، مادامی که ضرورت اجتماعی و دفاعی در کار نباشد. البته قرآن کریم میانه روی در انفاق را سفارش کرده است. اسلام با دستورالعمل به انفاق، جامعه را از و تبذیر که زیاده روی و ولخرجی در زندگی است بازداشته، همچنان که از «کنز» و زر اندوزی که آن نیز مایه انحراف از اقتصاد سالم است، نهی کرده است. 🔹خداوند متعال می فرماید: «وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ [اسراء، ۲۶و۲۷] و حقِّ خویشاوندان را بپرداز، و [همچنین حقِّ] مستمند و وامانده در راه را؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن * چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود». و درباره کنز و زراندوزی می فرماید: «وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ * یوْمَ یحْمی عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ؛ [توبه، ۳۴و۳۵] و کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] میسازند، و در راه خدا نمى کنند، به بشارت ده! * در آن روز که آن [اندوخته ها] را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند؛ [و به آنها مى گویند] این همان چیزى است که براى خود اندوختید و ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید!». ... 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معنويت در وجود یک انسان برای او مایه هدف‌دار شدن است 🔹اگر ذخیره معنوی در وجود انسان از حدّ لازم پایینتر رود، انسان دچار لغزشها و گمراهی های بزرگی خواهد شد. در وجود یک انسان، برای او مایه هدفدار شدن است؛ زندگىِ او را معنا می‌کند و به آن جهت می‌دهد، همچنان که آرمان های معنوی و اخلاقی، زندگی یک جامعه و یک کشور و یک ملت را جهت‌دار میکند؛ به تلاش و مبارزه آنها معنا می‌دهد و برای انسان هویّت می‌سازد. وقتی یک ملت و یک کشور از آرمان‌ های اخلاقی و معنوی تهی شد، هویّت حقیقی خود را از دست می‌دهد و مثل پَر کاهی می‌شود؛ گاهی به این طرف، گاهی به آن طرف می‌رود، گاهی دست این، گاهی هم دست آن می‌افتد. بیانات مقام معظم رهبری ۸۱/۰۷/۱۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین
⭕️منحصر نبودن قرآن به احکام شخصی‌ 🔹این که در بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در او زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید، می‌ بینید که مساله، مسئله این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه‌ بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است. مساله، مسئله دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری، و در عین حال که همه اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است. در تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در کارخانه‌ها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همه‌شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد... 🔹[عمل‌] نکردند این طور، از صدر اسلام؛ مصالح اسلام را همان طوری که قرآن شریف فرموده است، پیاده کنند [نکردند]، چون می‌دیدند که با قدرت های خودشان مخالف است. از آن اول آنچه را از قرآن که می‌ دیدند با مصالح خودشان مخالف است، چون نمی‌ توانستند از قرآن بردارند، تعبیر می‌کردند، کج معنا می‌کردند، - به - روحانیونی که وابسته به خودشان بود وادار می‌ کردند که اینها را کج معنا کنند، منحرف کنند قرآن را از آن چیزی که هست. ولی بحمدالله ماند بین مسلمین و نتوانستند قرآن را تحریف کنند و بردارند، اگر می‌ توانستند، می‌ کردند. لکن یکی از آنهایی که می‌ خواست یک حرف را از قرآن بردارد، یک عربی شمشیر را کشید گفت: با این شمشیر ما جواب می‌ دهیم. 🔹نگذاشتند قرآن شریف دست بخورد، و همان طوری که در زمان رسول الله وارد شد الآن هم همان است، به غیر او نیست. بنا بر این ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. البته با آن تفسیر هایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رای خودمان نمی‌ توانیم قرآن را تاویل کنیم. ما باید «انَّما یَعْرِفُ الْقُرآنُ مَنْ خُوطِبَ بِه» [۱] ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می‌ کنیم و بحمدالله از آن راه هم غنی هستیم. لکن انحرافاتی که از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلای به آن هستیم، این انحرافاتی است که آقایان ملاحظه می‌ کنند که بر خلاف قرآن مجید، دعوت به تفرقه، دعوت به جدایی، قرآن مجید می‌ فرماید که: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ‌ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» [۲]، آنها دعوت به تفرقه می‌کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۳۷- ۲۳۸، ح ۶. [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۰۳. « به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید». بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۲/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️شیعه غرق در نور است! 🔹دعاهایی که در ماه وارد شده، کمتر از دعاهای ماه رجب نیست. را با داشتن این همه ادعیه مأثوره از علیهم‌ السلام، غرق در نور می‌بینیم. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش دوم) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است. 💠مبانی‌ تربیتی در تربیت ‌عاشورایی امام سجاد (ع) 2⃣اسوه‌ و ملاک‌ قرار دادن‌ پیامبر (ص) 🔹از جمله مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ظلم هایی که از صدر خلقت تا کنون به وقوع پیوسته، پشت پا زدن به سنت و سیره نبوی در جامعه اسلامی بود، موضوع مهمی که ریشه اصلی همه مشکلات تربیتی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و اعتقادی به شمار می آمد، در واقع زمانی که جامعه انسانی فرهنگ نبوی و محتوای انسان ساز وحیانی را مورد بی مهری خود قرار داده و به آن تمکین نمی‌نماید و خود را مطیع خواهش های نفسانی و شیطانی قرار میدهد، واقعه تلخ و دردناک سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا به وقوع می‌پیوندد. 🔹 (ع) نیز به نوعی ریشه مشکلات به وقوع پیوسته را، دوری از سیره و سبک زندگی نبوی معرفی کرده و تلاش دارد در خطبه شام، مردم را متوجه این فراموشی مرگبار نماید، از این رو نسبت و ارتباط خود را با منبع وحی مشخص میکند: «هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند، با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. اى مردم! من فرزند مکه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند کسى هستم که حجرالاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود؛ من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم؛ من فرزند بهترین حج ‌گزاران و تلبیه‌گویان هستم؛ من فرزند آنم که بر براق سوار شد؛ من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر کرد؛ من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرةالمنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام بارى تعالى رسید». [۱] 🔹در واقع فراموشی جایگاه و منزلت امامت و ولایت در تربیت اسلامی نیز ریشه در فراموشی سنت نبوی و دخیل کردن اجتهاد و تفسیر به رأی، در برابر نص صریح بود. قاعدتاً جامعه‌ای که سنت نبوی را به حاشیه رانده و به نوعی تفاسیر سیاسی و شخصی را جایگزین آن می‌نماید، بهره ای از مقام و منزلت امامت نخواهد داشت و این چنین در سال ۶۱ هجری به مصاف آن خواهد شتافت. ... پی‌نوشت؛ [۱] عوالم‌ العلوم‌ والمعارف‌ والأحوال من‌ الآیات‌ والأخبار والأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۸ - السجادع، ص۳۰۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️عَن الباقِر عليه السلام: 🔸اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ: جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّيعَهَ عِنْدَ ناكثيروُنَ، فَقالَ: هَلْ يَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقيرَ، وَ يَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسى ء وَ يَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، قالَ عليه السلام: لَيْسَ هؤُلاءِ الشّيعَةَ، الشَّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هذا.  🔹يكى از ياران (عليه السلام) به آن حضرت گفت: در منطقه ما زيادند؛ حضرت فرمود: آيـا آنان بر مهر مى ورزد؟ و از مى گذرد؟ و مواسات و بذل و دارند؟ گفت: خير. حضرت فرمود: اينان شيعه نيستند؛ كسى است كه چنين باشد. 📕قضاء حقوق المؤمنين، الشيخ ابوعلى الصورى، ص ۲۱، ح ۲۲ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. 💠«زکات» 🔹راه دوم برای تعدیل ثروت و سرانجام رفع نیازمندی های اجتماعی، است که وجوب آن از می باشد. چیزهایی که پرداخت زکات آن ها واجب است عبارتند از: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، کشمش، گوسفند، گاو و شتر، و زکات این ها در صورتی واجب است که به حدّ نصاب برسد. و حدّ نصابی که برای آن ها تعیین شده است نمایانگر مفهوم «غنی» و «پردرآمد بودن» در «اقتصاد» اسلامی است. از امام صادق (علیه السلام) نقل است که فرمود: «انَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ اخْتِبَاراً لِلْأَغْنِیَاءِ وَ مَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَکَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِیَ مُسْلِمٌ فَقِیراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِیَاء؛ [۱] برای و و مستمندان واجب شد. هر گاه این گروه، زکات خود را بدهند، مسلمان نیازمندی در جامعه یافت نمی شود، هر نوع فقر و نیازی، گرسنگی و برهنگی در جامعه پیدا شود تنها به جهت سرپیچی متمکّنان از دادن حقوق این افراد است». 💠«خمس» 🔹بیست درصد غنایمی که مسلمانان در نبرد از دشمنان به دست می آورند، یا درآمدی که پس از کسر هزینه سالانه نصیب انسان می شود، یا گنجی که به دست می آید، یا جواهری که در سایه «غوّاصی» به دست می آید، یا مال حلالی که با حرام مخلوط می شود و مقدار حرام و صاحب آن معلوم نباشد، و یا دارایی کسانی که مرده اند و وارثی ندارند و منابع دیگری که در فقه اسلامی به طور مبسوط نوشته شده، باید «تخمیس» شده و این بیست درصد پرداخت شود و در مصارف زیر به کار گرفته شود: ۱) تأمین کمبود زندگی افرادی که طبق قوانین اسلام نمی توانند از زکات استفاده کنند؛ مانند خاندان پیامبر (علیهم السلام) و نسل او. ۲) تأسیس مراکز عمومی فرهنگی و تبلیغ اسلامی که بقای مکتب و اشاعه آن بستگی به چنین مراکزی دارد. ۳) تأمین زندگی بی درآمدها و یا کم درآمدها که انفاق های قبلی نتوانسته است زندگی آنان را تأمین نماید. پی نوشت؛ [۱] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، چ دوم، ج ‏۲، ص ۷ (علة وجوب الزکاة) 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اهمیت مراقبت و معنويت 🔹ما سایش و فرسایش پیدا می‌کنیم. دل و جان ما در برخورد با ، به طور دائم در حال است. باید حساب این فرسایش ها را کرد و آن را با وسایل درست، پیش‌بینی نمود، و الّا انسان از بین خواهد رفت. ممکن است انسان از لحاظ مادّی و صوری، تنومند و فربه هم بشود؛ اما اگر به فکر جبران این سایشها نباشد، از لحاظ نابود خواهد شد. 🔹 می‌فرماید: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللهُ ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائکة». یعنی اعتراف به در مقابل خدا و تسلیم در مقابل او. این چیز خیلی بزرگی است؛ اما کافی نیست. وقتی می‌ گوییم «ربّنا الله»، برای همین لحظه‌ای که می‌ گوییم، خیلی خوب است؛ اما اگر «ربّنا الله» را فراموش کردیم، «ربّنا الله» امروزِ ما دیگر برای فردای ما کاری صورت نخواهد داد. لذا می‌فرماید: ؛ پایداری و کنند و در این راه باقی بمانند. 🔹این است که موجب می‌شود «تتنزّل علیهم الملائکة»، و الّا با یک لحظه و یک برهه خوب بودن، خدا بر انسان نازل نمی‌ شوند، و دست کمک الهی به سوی انسان دراز نمی‌شود و انسان به مرتبه نمی‌رسد. باید این را ادامه داد و در این راه باقی ماند؛ . اگر بخواهید این استقامت به وجود آید، باید به طور دائم کنید که این بارِ مبنای از سطح لازم پایین نیفتد. بیانات مقام معظم رهبری ۸۱/۰۷/۱۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه زندگی محدود در اين دنيا چيست؟ چرا خداوند عمر طولانی‌تری به انسان نمی‌دهد؟ 🔹همانطور كه در تعبيرات دينی آمده است، صرفا مقدمه و پلی برای حياتی ديگر و آن حيات، اصل است. اين زندگی اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگی جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فی الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و فی الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور»؛ 🔹آنچه اين دنيايی است، از بين می‌رود، و فقط آن چيزی باقی می‌ماند كه رنگ و بوی الهی پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله ‌باق - و كل شیء هالك إلا وجهه». اگر به اين نگرش در زندگی برسيم، و درك كنيم كه زندگی واقعی، همان است، نه زندگی دنيوی، خواهيم پذيرفت كه اين زندگی بايد محدود باشد، نه بی نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و هدف نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداری كه باشد، باز جای اين سؤال باقی می‌ماند كه: «چرا اين قدر؟!». 🔹 نقل می‌كند كه عده‌ای چنان شده‌ اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگی كنند، و اگر حتی اين قدر زندگی كنند، اما باز راضی نمی‌شوند و بيشتر می‌خواهند. در هر صورت، اين زندگی موجب نجات آن‌ها از آتش نخواهد شد؛ يعنی اگر انسان را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدی راضی نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار می‌كنيم. 🔹حقيقت اين است كه ، تمام شدن زودتر زندگی دنيا و رسيدن سريعتر به زندگی‌ جاودانه‌ آخرت را طلب می‌كنند: «و لو لا أجل الله التی كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فی أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلی الثواب»؛ زيرا كه آنان كيفيت زندگی خود را بهبود بخشيده ‌اند، و ديگر دلبستگی كميت آن نيستند و چون با و ، خود را آباد ساخته‌ اند، شوقشان به و ورود به ، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابيطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أمه». 📕زندگی پس از مرگ،‌ ج ۴، حسين سوزنچی، ص ۵۰ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️«قرآن» کتاب انسان سازی است 🔹تمام و تمام و تمام و تمام و همه چيزهايى كه هست، همه اينها براى اين معناست كه را انسان كامل كند. كتاب انسان‌ سازى است؛ كتابى است كه با اين كتاب - اگر كسى توجه به آن بكند - تمام مراتبى كه از براى هست، اين كفالت دارد و همه مراتب را، به آن نظر دارد. بخشی از پیام حضرت‌ امام به طلاب حوزه نجف ۵۶/۷/۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️احساس لذت در نماز 🔹این احساس لذت در ، یک سری خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز؛ آن چه پیش از و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند؛ و ، را مکدّر می کند و را می برد؛ و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنی را از غیر خدا منصرف کند. برگی از دفتر آفتاب، ص۱۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل غفلت از حضور امام زمان (بخش سوم) 🔸معصومين عليهم السلام انسان های کاملی هستند که خداوند آنان را خليفه و نماينده خود در زمين قرار داده، و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسير اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نيز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. وقتی از امام حسين (ع) درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: «عبارت است از شناخت مردم هر زمان امامشان را، آن امامى كه اطاعت او بر آنها واجب است». بنابراين معرفت و آگاهی به  (عج) لازم است، و غفلت از آن حضرت نيز موجب خروج از جاده صحيح زندگی، و نرسيدن به سعادتی است که توسط خداوند برای انسان رقم زده می‌شود؛ و نیز باعث گمراهی و شقاوت می‌گردد. در ادامه به بیان برخی از آثار فردی غفلت از حضور امام زمان (عج) می‌پردازیم: 💠 «نااميدی و يأس»  🔹نوميدی و يأس، انسان را تدريجا به سوی فساد و همرنگی با محيط می‌کشاند، تا جایی که نمی‌تواند خود را به صورت يک اقليت صالح در برابر اکثريت ناسالم حفظ کند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوايی می‌داند. اين يکی از آثار از اصلاح جامعه و و قيام نجاتبخش او می‌باشد. پس تنها چيزی که می‌تواند به انسان روح اميد بدمد و نگذارد در محيط فاسد حل شود، اميد‌ به‌ مصلح‌ جهانی است. هنگامی که روزنه اميد برای انسان گشوده شود، اميد به تغيير وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او ايجاد می‌کند و چه بسا او را به توقف کردن در مسير گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می‌نمايد. 💠 «احساس بيهودگی و پوچی» 🔹انسان منتظر، باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ای که به تمام خواسته های مشروع بشری پاسخ داده، و منصفانه ترين قوانين را برای انسان‌ها آماده کرده است، نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زيباترين آن در عصر ظهور (عج) تحقق خواهد يافت و اين باعث نشاط زندگی می‌شود و زندگی را ارزشی کرده و انسان را از بيهودگی نجات می‌بخشد، بر خلاف افراد و گروه هایی که از چنين آينده درخشانی غافل اند، و نتيجه آن جز احساس بيهودگی و پوچی در زندگی چيز ديگری نخواهد بود. 💠 «عدم اصلاح خويش» 🔹آن کس که منتظر است، در خود می‌کوشد تا برای جامعه ايمانی، عنصری مفيد، موثر و کارآمد باشد. البته نکته مهم اينجاست که منتظر واقعی برای چنین برنامه مهمی، هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه بايد حتما در صف طالبان اصلاح قرار گيرد. [۱] همچنین موارد متعدد ديگری مانند: حل شدن در فساد محيط، کوری دل، مردن قلب، قساوت قلب، ناآرامی روحی و زيانکاری و... از جمله آثار غفلت از حضور امام زمان (عج) می‌باشد. ... پی نوشت؛ [۱] حکومت جهانی مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشريف ـ آيت الله مکارم شیرازی، ص ۱۰۵، چاپ علميه، قم، ۱۳۷۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️امام مهدی عجل الله تعالی فرجه؛ 🔸أما سَمِعْتُمْ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: «يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنوا اَطيعُوا اللهَ وَ أطيعُوا الرَّسولَ وَ اُولُو الأمْرِ مِنْكُمْ»؛ هَلْ أمرٌ إلاّ بِما هُوَ كائِنٌ إلى يَوْمِ القيامَةِ؟ 🔹آيا شنيديد كه خداوند بزرگ فرمود: «اى كسانى كه ايمان آورديد از خدا و رسول و صاحبان فرمان بر خود پيروى و فرمانبردارى كنيد»؛ آيا مقصود اين نيست فرمانى كه تا روز قيامت پابرجاست؟ 📕كمال الدين و تمام النعمة، ۲، ۴۸۷ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ خود بزرگ‌ بینی  🔹 ، یکی از بزرگترین بیماری های روحی و روانی است که از و نشأت می گیرد. امام علی (ع) در این مورد می‌فرماید: «اوْحَش الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ؛ بدترین وحشت، است»؛ [۱] امام سجّاد (ع) در یکی از دعاهایشان می‌فرماید: «و عَبِّدنی لَک وَ لا تُفْسِدْ عِبادتَی بِالْعُجْب؛ مرا به بندگی خود درآور و عبادتم را به وسیله تباه مساز». [۲] خواجه عبدالله انصاری می گوید: «عیب است بزرگ برکشیدن خود را ، از جمله خلق برگزیدن خود را ، از مردمک دیده بباید آموخت ، دیدن، همه کس را و ندیدن خود را». [۳] 💠حقیقت خودبزرگ بینی 🔹 ، خوش بینی انسان است نسبت به اعمال خود، و لایق شمردن خود از نظر عمل به وظایف و کسب امتیازات و موفقیت ها. مرحوم نراقی در حقیقت عُجب و خودبزرگ‌بینی می‌گوید: «عُجب، خودبزرگ بینی است، به جهت دیدن نوعی کمال، چه کمال واقعی و چه کمال خیالی و تصوری». [۴] مرحوم شیخ بهایی (ره) در تعریف عُجب می‌گوید: «عُجب، بزرگ دیدن عمل صالح و خوشحالی امر آن و نشان دادن اعمال و لایق دانستن خود است». [۵] 💠فرق خودبزرگ بینی و تکبّر 🔹خودبزرگ‌بینی، مربوط به عمل است و تکبّر مربوط به نفس است، که انسان نفس خود را بهتر از دیگران بداند. در مقایسه با دیگران، مطرح نیست، فقط خود شخص مطرح است، و لو کسی دیگر هم نباشد، [۶] ولی در مقایسه با دیگران مطرح است. خودبزرگ‌بینی در اثر داشتن چیزی است، در حالی که در تکبّر و خودبرتربینی، ممکن است بدون کمال هم مطرح باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، قصار ۳۸ و در قصار ۱۱۳ آمده است: «لا وَحْدَةَ اوحَشَ مِنَ الْعُجب؛ هيچ تنهايى وحشتناك‌تر از عُجب نيست. [۲] صحيفه سجاديه، دعاى فى مكارم الاخلاق، ص ۱۰۰ [۳] آشنايى با علوم اسلامى، شهيد مطهرى، ص ۲۱۳ [۴] جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۲۱ [۵] اربعين، شيخ بهايى، ص ۳۵؛ معراج السعادة، نراقى، ص ۲۲۱ [۶] جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۲۱ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
تبیین
⭕️انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌ای است 🔹 یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌ای است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر می‌ بیند که طواغیت عالم ترکتازی می‌ کنند و چپاولگری می‌کنند، و افسار گسیخته به حق انسان ها تعدی می‌ کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چاره‌ای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست - «للباطل جولة» - و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از «استقرار حکومت عدل»؛ و او خواهد آمد. 🔹انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستم‌ ها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداق‌ های دیگر هم دارد. وقتی به ما می‌ گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌ بستی قابل گشوده شدن است. ، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج می‌ آموزد و تعلیم می‌گیرد که هیچ بن‌بستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمی‌شود کرد؛ 🔹نه، وقتی در نهایتِ زندگىِ انسان، در مقابله‌ی با این‌ همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن‌ بست‌های جاری زندگی هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه‌ی انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه‌ی انسانهاست؛ لذا را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم می‌ شود ، یک عمل است، بی‌عملی نیست. 🔹نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. یک عمل است، یک آماده‌ سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه‌ی زمینه‌ها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه‌ی قرآنی است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» یا «ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین». یعنی هیچ‌وقت ملت‌ها و امت‌ها نباید از گشایش مأیوس شوند. بیانات مقام معظم رهبری ۸۴/۰۶/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel