پرهیزگار یوسفAUD-20211213-WA0018.mp3
زمان:
حجم:
900K
🌹ترتیل با ترجمه آيه به آيه
#صوت_پرهیزکار_صفحه_243
🆔 https://eitaa.com/tadaborarqurankarim
﷽
💥با توکل زانوی اشتر ببند
🌹وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ
وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ
وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ
إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ
عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
⚡️(یعقوب)گفت: اى پسران من، از يك دروازه داخل نشويد؛ از دروازههاى مختلف داخل شويد.
👈و من قضاى خدا را از شما دفع نتوانم كرد،
👈و هيچ فرمانى جز فرمان خدا نيست.
💝بر او توكل كردم و توكلكنندگان بر او توكل كنند.
(یوسف ۶۷)
📚 تفسیر المیزان
👇👇
🍂 وقتى كه ۱۱ فرزند حضرت یعقوب علیه السلام آماده سفر به مصر شدند و براى خداحافظى در برابرش صف كشيدند، او بطور الهام درك كرد كه اين پيوستگى، آنهم با اين وضع و هيات جالبى كه دارند بزودى از بين مى رود و از عدد ايشان كم مى شود، و چون چنين احساسی كرد، سفارش كرد كه هرگز تظاهر به اجتماع نكنند، و از يك دروازه وارد نشوند و دستور داد تا از درهاى متفرق وارد شهر مصر شوند.
🍂حضرت يعقوب نگران جان فرزندان خود بود. ترس يعقوب از اين بود كه مردم ايشان را چشم بزنند، و يا به آنان حسد برده و يا از ايشان حساب ببرند و براى شكستن اتحادشان توطئه بچينند، يا بلاى ديگرى بر سرشان بياورند.
🍂حضرت یعقوب علیه السلام متوجه بود که این سفارش (وارد شدن از درهاى متعدد) سبب اصيل و مستقلى براى دفع بلا نیست، و در حقيقت هيچ موثرى در وجود بجز خداى سبحان نيست، لذا در ادامه فرمود: *و ما اغنى عنكم من اللّه من شى ء* - من با اين سفارشم بهيچ وجه نمى توانم شما را از مقدرات خداوند بى نياز كنم- ، بلکه *«ان الحكم الا للّه»* اینگونه توصیه ها بدون حكم و اراده خدا اثرى ندارد و اين اسباب، اسباب ظاهرى هستند كه *اگر خدا اراده كند صاحب اثر مى شوند.*
🍂لذا حضرت يعقوب (عليه السلام) در ادامه گفتار خود اضافه كرد كه:
«عليه توكلت و عليه فليتوكل المتوكلون »
يعنى در عين اينكه دستورتان دادم كه به منظور دفع بلايى كه از آن بر شما مى ترسم متوسل به آن شويد، توكلم به خداست.
✍️و اين مسيرى است كه هر عاقلی بايد سيره خود قرار دهد، زيرا اگر انسان دچار گمراهى نباشد مى بيند و احساس مى كند كه نه خودش مستقلا مى تواند امور خود را اداره كند، و نه اسباب عادى كه در اختيار اوست مى توانند مستقلا او را به مقصدش برسانند، بلكه بايد در همه امورش به وكيلى متوسل شود كه اصلاح امورش به دست اوست، و اوست كه به بهترين وجهى امورش را تدبير مى كند، و آن وكيل همان خداى قاهرى است كه هيچ چيز بر او قاهر نيست، و خداى غالبى است كه هيچ چيز بر او غالب نيست، هر چه بخواهد مى كند و هر حكمى كه اراده كند انفاذ مى نمايد.
📚 تمرین قرانی: مکررا زمزمه کنیم: إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ
عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
@tadabordarqurankarim
244_Page.MP3
زمان:
حجم:
834.4K
🌹ترتیل با ترجمه آيه به آيه
#صوت_پرهیزکار_صفحه_244
🆔 https://eitaa.com/tadaborarqurankarim
﷽
💥 نقشه الهی برای بازگرداندن پسر به پدر
🌹 ....كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ
🥀 اينسان برای يوسف نقشه ای بکار بردیم.
🥀در آيين آن پادشاه، گرفتن برادر حق او نبود، چيزى بود كه خدا مىخواست.
🥀هر كس را كه بخواهيم به درجاتى بالا مىبريم و فراز هر دانايى داناترى است.
(یوسف ۷۶)
💝سلام دوستان عزیز، روزتان مملو از الطاف الهی
✅ ضرورت نقشه برای رسیدن پدر و پسر به یکدیگر چه بود؟
🥀 اگر حضرت یوسف علیه السلام خود را به برادران معرفی میکرد و از آنها میخواست که پدر را نزد او بیاورند، ممکن بود برادران از ترس آبروریزی اینکار را انجام ندهند. لذا باید نقشه ای طراحی میشد که پدر و پسر به هم برسند و برادران با توطئه مجدد مانع اینکار نشوند.
🥀 دلیلی که نشان میده برادران هنوز توبه نکرده و از کار زشت خود در مورد حضرت یوسف علیه السلام پشیمان نبودند، اینه که وقتی جام پادشاه در توشه بنیامین یافت شد، گفتند: اگر این برادر ما دزدی کرده جای تعجب نیست، بلکه برادر دیگری داشت که او هم دزدی کرده بود و منظورشان حضرت یوسف علیه السلام بود!!!
.
🥀عکس العمل حضرت یوسف علیه السلام در این موقع بسیار درس آموز است. به تصریح آیه ۷۷ ایشان اصلا به روی خود نیاوردند که بیانگر قدرت بالای روحی ایشان است.
✅ از طرف دیگر در هر برنامه و نقشه ای ملاحظات اخلاقی باید رعایت شود:
🌾هیچگونه کار حرامی انجام نشود.
🌾استرس به کسی وارد نشه.
🌾دروغ گفته نشود.
🌾یک مصلحت بزرگتر اقتضا کند و نه بدلیل یک تمایل شخصی.
🥀 دقت بفرمائید در این مورد خداوند مسئولیت این نقشه را بر عهده میگیرد و استرسی که به برادران وارد شد به هیچوجه قابل مقایسه با استرس و فشاری که آنها به حضرت یوسف علیه السلام وارد کردند، نبود.
🌻اما در مورد اینکه آیا گم شدن جام پادشاه دروغ نبود؟ مگر دروغ حرام نیست؟
✍️ در آیه۷۰ از کلمه سقایه و در آیه ۷۲ از کلمه صواع برای این جام استفاده شده و شاید بتوان گفت که جام شاهی (صواع الملک) ، واقعاً مفقود شده و يوسف راست گفته است ، ولی آنچه یوسف در بار برادرش می گذارد و سپس مأموران آن را کشف می کنند، اصلاً جام شاه نبوده، بلکه یک ظرف آبخوری زیبا بوده که قرآن کریم آن را «سقایة» نامیده است.
🥀از طرف دیگر، یوسف به کاروان برادران خود، نمی گوید شما جام شاهی را دزدیده اید، فقط می گوید شما سارق هستید، چون آنها یوسف را در کودکی دزدیده بودند ...
@tadabordarqurankarim
﷽
💐 با خدا درد دل میکنم و به او امیدوارم💐
🌹 قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
🍀 گفت: جز اين نيست كه شرح اندوه خويش تنها با خدا مىگويم.
🍀آنچه من از خدا مىدانم شما نمىدانيد.
(یوسف ۸۶)
🌻به فواید درددل با خدا و مضرات درددل با بندگان خدا بیاندیشیم.
✍ اگر با دوست درددل کنی او را ناراحت کردی، و اگر با دشمن او را خوشحال....نه ناراحت کردن دوست سزاوار است و نه خوشحال کردن دشمن.
💪 تمرین قرآنی: مکررا زمزمه کنیم: إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ
@tadabbordarqurankarim
🌻 یک نکته مهم: اگر بلایی که به ما رسیده از طرف خداوند و یک نوع امتحان باشد، درد دل کردن با دیگران در حقیقت گلایه از خداوند متعال است به حدیث زیر توجه فرمایید.
🌻امام باقر (علیه السلام) فرمود:
🌺 ابراهیم خلیل (علیه السلام) حضرت یعقوب (علیه السلام) را برای کاری نزد یکی از راهبها فرستاد هنگامیکه راهب او را دید خیال کرد که ابراهیم خلیل است آمد. با سرعت او را استقبال نموده و به آغوش گرفت و گفت: «مرحبا خوش آمدی ای ابراهیم (علیه السلام) و ای خلیل خدای رحمان».
🌺یعقوب (علیه السلام) گفت: «من ابراهیم نیستم،یعقوب بن اسحاق هستم».
🌺 راهب گفت: «پس چه شده و چه عاملی باعث شده که این چنین پیر شدهای»؟ گفت: «گرفتاری و ناراحتی و حزن و اندوه و بیماری».
🌺 یعقوب (علیه السلام) هنوز به داخل دژ نرسیده بود که خداوند وحی عتابآمیز نازل کرد که ای یعقوب (علیه السلام) از من به بندگان من شکایت کردی»؟
🌺پس یعقوب (علیه السلام) در همان آستانه در به سجده افتاد و عرض کرد:
👈خداوندا دیگر چنین کاری نخواهم کرد.
👈 پس خداوند وحی فرمود: «من تو را بخشیدم پس از این چنین نکن».
🌺 دیگر یعقوب (علیه السلام) در هیچ مصیبتی از مصائب دنیا لب به شکایت نگشود فقط گفت:
إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی الله وَ أَعْلَمُ مِنَ الله ما لا تَعْلَمُون.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۴۲
📚بحارالأنوار، ج۱۲، ص۳۱۰
📚العیاشی، ج۲، ص۱۸۸