19.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
🌴💢🌸💢🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱...۲...۳...
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔹 بچۀ سیزدهساله، همسنگرهایش تعریف میکنند و میگویند: «دیدار آیتالله مدنی، شهیدِ محراب رفتیم. تا نشستیم، در بین جمع ما یک بچۀ سیزدهساله بود که آقای مدنی نشانش کرد و شروع کردند با زبان شعر با هم صحبت کردن، و ما هم هیچ نمیفهمیدیم.
🔸به شعر پرسید بگو چه دیدی؟ او هم برگشت گفت: «درد هجری کشیدهام که مپرس، لب لعلی گزیدهام که مپرس» و هر دو گریه میکردند.» وقتی آن پسر شهید شد، پیش آیتالله مدنی آمدیم و داستانش را پرسیدیم، گفت: «بیچارهها نفهمیدند، آن چشم، امامزمان عجل الله تعالیفرجهالشریف دیده بود!»
🇮🇷 #شهیدمحمدرضاتورجیزاده
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
•
مهدیجان تو میآیی
همهی شهیدان نیز میآیند؛
آنگاه سید اهل قلم نجوا میکند:
″منتظران موعود ، اهل مبارزهاند ...″
[#اللهمعجللولیکالفرج
#واجعلنامنانصارهوعوانه]
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
صدای اذان را که میشنید، دست از کار میکشیــــد؛ وضو میگرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز میخواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم
یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را میشنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را میخوانیــــم»
🔻در طول مسیـــر، عبدالحسین دائماً میگفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خندهای کرد و گفت: اینم عاقبت تأخیــــر در نماز !
شهیدمدافعحرم #عبدالحسین_یوسفیان
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
مادرش خوابش را دید
در خواب به مادر گفت:
برای زمینه سازی#ظهورامامزمان (عج)،
تنها شعاردادن کافی نیست
باید حرکت کرد و در عمل، ارادت خود را نشان دهید...🙂✨
#شهیدرسولخلیلی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#همسرداری_شهدا🌷
بهترین لحظه هام را با حمید گذرانده ام و بهترین نمازهام را به او اقتدا کرده ام. مجبور می شدم راهی اش کنم برود و دعاش کنم برگردد، بیاید پیش من، تا باز با اطمینان خاطر مقتدای نماز من بشود.نمازمان را اهواز می رفتیم روی تراس پشت بام با هم می خواندیم.
یک بار گفت:«می آیی نماز شب بخوانیم؟»
گفتم: «اوهوم.»
او رفت ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد. من خسته شدم خوابم گرفت گفتم تو هم با این نماز شب خواندنت، چقدر طولش می دهی؟ من که خوابم گرفت مومن خدا.
گفت: «سعی کن خودت را عادت بدهی. مستحبات انسان را به خدا نزدیک تر می کند». تکیه کلامش بود که «بهشت را به مستحبات میدهند نه به واجبات»🌸🍃
#شهید_حمید_باکری
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهید"محمد طوقانی"؛شهیدی که تا آخرین لحظه دلاورانه جنگید
📌همرزم شهيد محمد تعريف می كرد،تقريبا برای اولين بار با صحنه دلخراش مواجه شديم، يك دفعه ديديم بوی كباب می آيد؛ به محمد گفتم اينها با چه دل خوشی در اين معركه كباب درست می كنند.
🔸اما وقتی جلوتر رفتيم، ديديم يك ميدان مين است و عراقی ها يك بشكه «فوگاز» را زده اند و يك گروهان از بچه های ما آتش گرفته و سوخته اند.
🔹بوی كبابی كه می آمد، بوی بدن های سوخته بچه های خودمان بود. مشاهده صحنه دلخراش پيكرهای قطعه قطعه شده و سوخته گردان های قبلی اين گزينه را به ذهن متبادر می كرد كه اينجا ديگر جای ماندن نيست
▪️اما شهيد محمد و حاج رضا گودينی اقدام بزرگی در اين لحظه انجام دادند نه تنها از ديدن صحنه واهمه به دل راه ندادند بلكه همان جا ذكر مصيبتی كردند كه روحيه بچه ها تضعيف نشود و با يك قوای جديد ادامه داديم.
▫️فرمانده و محمد به اين نتيجه می رسند كه ماندن مساوی است با دادن تلفات بيشتر به همين خاطر از همه می خواهند كه هر كس می خواهد برگردد، چرا كه گذشت زمان تنها شهيد می گيرد
🔻محمد به همرزمانش می گويد:" برويد كه آنها مسلحند و از نظر منطق ديگر جای ماندن نيست"، اما خودش می ماند. بچه های گردان عاشورايی بودند و چقدر مردانه تا آخرين لحظه ماندند.
●سرانجام محمد طوقانی"در عمليات والفجر يك،ارديبهشت ماه سال ۱۳۶۲ در فکه بر اثر اصابت ترکش و گلوله به شهادت رسید.
#شهیدمحمدطوقانی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●