◗ یادمههمیشـهمـیگـفت:
سعـیکـنجـوریزنـدگـیکـنی!
کـهخـداعـاشقتبشـه:)
اگـهخـداعـاشقـتبشـه
خـــوبتوروخریــداریمـیکـنـه..:)♥️
این جملھ زیبا از شهیدمحسن حججے هست کھ قضیه شهید شدن آن همانند امام حسین است:)!🙂❤️
#شهید_حججی
◗ یادمههمیشـهمـیگـفت:
سعـیکـنجـوریزنـدگـیکـنی!
کـهخـداعـاشقتبشـه:)
اگـهخـداعـاشقـتبشـه
خـــوبتوروخریــداریمـیکـنـه..:)♥️
این جملھ زیبا از شهیدمحسن حججے هست کھ قضیه شهید شدن آن همانند امام حسین است:)!🙂❤️
#شهید_حججی
@tafahos5
یھ بار اومَد پیشَم گُفت: جایی کار
سُراغ نَداری؟
گُفتَم: اِتفاقاً این قَنادی کھ کار میکُنَم
نیرو میخواد . .نَپُرسید حُقوقِش چِقَدره،
بیمه میکُنه یا نَهیا حَتی ساعَت کاریش
به چه شِکلھ ؛ اَوَلین سُوالِش این بود:
موقعِ نَماز میزارھ بِرَم نَماز بِخونَم؟
حُقوق کَمتر گِرفت اَما موقِع نَماز به
مَسجِد میرَفت
#شهید_حججی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ چشم تو چشم گلوله، اگه پاهات نلرزید ، نترسیدی قبول!
📆 ۱۸ مرداد سالروز شهادت #شهید_حججی
و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم گرامی باد!
🌷شادی ارواح مطهر شهدای مدافع حرم صلوات
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#خاطره
#شهیدیکهاهلبیتبراشیههفتهعزاداربودن😳😳👇
یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞
همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت #شهید_حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد #شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از #شهیدحججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم #حضرت_ابوالفضل علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔
روحت شاد و یادت گرامی
#شهیدانہ
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●