بســ🌺ـم الرب الشــ🥀ـهدا
🌹 #شهید_عباس_بابایی🌹
💫شوهر خواهرش می گفت: تازه وارد دانشکده نیروی هوایی شده بودیم که یه روز با من تماس گرفت و گفت: فلانی لطفا بیا تهران، کار واجبی دارم.
نگرانش شدم، مرخصی گرفتم و رفتم تهران.
به دانشکده که رسیدم رفتم آسایشگاه پیش عباس.
بعد احوالپرسی گفت: شما مسئول آسایشگاه ما رو می شناسی، بی زحمت برو راضیش کن تا منو از طبقه دوم بیاره طبقه اول.
گفتم: قضیه چیه عباس؟تو که یه سال بیشتر اینجا نیستی!
گفت: میدونی چیه؟راستش آسایشگامون به آسایشگاه خانوما دید داره، نمی خوام به گناه بیوفتم.
وقتی قضیه رو به مسئول آسایشگاه گفتم، خندش گرفت و گفت: طبقه دوم کلی طرفدار داره!
باشه به خاطر شما میارمش پایین.
🥀🕊
@tafahos5
✳ فرماندهای که برای روستاییها گل لگد میکرد
زمانی که با هواپیما پرواز میکرد، از آن بالا روستاهای دورافتاده را در میان شیارها و درهها شناسایی و موقعیت جغرافیایی این روستاها را ثبت میکرد.پس از اتمام مأموریت،با ماشین قدیمیخود مقداری غذا،آذوقه و وسایل مانند قند و چایی برای روستاییها برمیداشتیم و از میان کوهها و درهها با چه مشکلاتی رد میشدیم تا برسیم به روستایی که از روی هوا شناسایی کرده بود.وسایلی را که آورده بودیم به روستاییها میداد،از آنها میپرسید که چه امکاناتی کم دارند.مثلا روستاییها میگفتند حمام نداریم و ایشان با پول خودش برای آنها حمام میساخت،ایشان برای ساختن حمام با پای خودش گِل لگد میکرد،حمام را میساخت،چون روستا برق نداشت از پول شخصی خود موتور برق سیار میخرید و روشنایی آنها را تأمین میکرد،این پروژه حدود۲ماه طول میکشید.
🕊🌹اللهم عجل لولیک الفرج به حق عمه جان حضرت زینب س،سه مرتبه🕊🌹
🌷🍃شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر شریف صلوات🍃🌷
🌺انشاالله راس تمام دعاهایمان فرج یوسف حضرت زهرا س منتقم خون کربلا باشد،🌺
🕊🌹با عرض سلام انشاالله امروز در روز ۲۵ صلواتهای خالصانمون به نیت فرج صاحب الزمان عج،حل شدن تمام مشکلات ،برکت،عاقبت بخیری،و حاجت قلبی تک تک شما عزیزان به نیابت از شهید عزیز و والامقام عباس بابایی هدیه میکنیم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان عج🕊🌹
🍃🌹هدیه به روح پاک این شهید بزرگوار ۱۵ مرتبه صلوات
🍃 🥀الّلهُمَّ
🍃🥀صلّ
🍃 🥀علْی
🍃 🥀محَمَّد
🍃 🥀وآلَ
🍃 🥀محَمَّدٍ
🍃 🥀وعَجِّل
🍃🥀 فرَجَهُم
#شهید_عباس_بابایی
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 درسی از دوران دانش آموزی خلبان شهید عباس بابایی
🔹 در #روز_دانش_آموز یادی کنیم از نوجوانی شهید عباس بابایی، وقتی که سرایدار مدرسهاش را غافلگیر کرد...
#شوق_پرواز
#شهید_عباس_بابایی
#سیزده_آبان
#روز_دانش_آموز
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
چيزی را كه من در ايشان نيافتم، علاقه، توجه و فريفتگی به ماديات و زرق و برق دنيــا بود؛
زندگی بسيار سـاده ای داشت. بارها به من می گفت كه هيچ وقت خمس بدهـكار نمی شود و اصلا مهلت نمی دهد خمسی به گردنش بيفتد و سرماه از حقوقش به اندازه مخارجش برمی دارد و بقـيـه را در راه خــدا می دهـد.»
#شهید_عباس_بابایی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از شهید بابایی من این خانه را نمی خواهم!
#شهید_عباس_بابایی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
پنجمین روز شهادت «عباس» بود، دیدیم کسی به در خانه پدرم میکوبد.
جلوی در رفتیم دیدیم یک آقای روشن دلی است.
پدرم آمد و گفت: «بفرمایید»
مرد نابینا گفت: «عباس شهید شده؟»
گفتیم: «بله»
گفت: «من کسی را ندارم، من یک هفتهای است که حمام نرفتم، این شهید من را هر هفته روزهای جمعه کول میکرد و به حمام میبرد و لباسهایم را نیز میشست و بدون چشم داشت میرفت».
#شهید_عباس_بابایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
بِهم میگفت: ملیحه... !
ما یِه دیدن داریم، یِه نگاه کردن !
من تو خیابون شایَد ببینم
ولی نگاه نمیکنم
#شهید_عباس_بابایی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
با اصرار میخواست از طبقهی دومِ آسایشگاه به طبقهی اول منتقل شود.
با تعجب گفتم: «به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران!» گفت: «طبقهی دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است. دوست ندارم در معرض گناه باشم».
وقتی خواستهاش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت: «آسایشگاه بالا کُلی سرقفلی داره، ولی به روی چشم منتقلش میکنم پایین».
#شهید_عباس_بابایی
📚کتــاب پرواز تا بینهایت، ص35
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
وقتی نبود،وقتی منطقه بود و مدتها می شد که من و بچه ها نمی دیدمش،دلم می گرفت.توی خیابان زن ها و مرد ها را می دیدم که دست در دست هم راه می روند،غصه ام می شد.زن شوهر می خواهد بالای سرش باشد.
می گفتم:«تو اصلا می خواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟»
می گفت:«پس ما باید بی زن می ماندیم»
می گفتم:«اگر سر تو نخواهم نق بزنم پس باید سر چه کسی بزنم؟»
می گفت:«اشکال ندارد ولی کاری نکن اجر زحمتهایت را کم کنی،اصلا پشت پرده همه این کارهای من بودن توست که قدم هایم را محکم تر می کند»
نمی گذاشت اخمم باقی بماند.کاری می کرد که بخندم و آن وقت همه مشکلاتم تمام می شد..
#شهید_عباس_بابایی
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتما_ببینید و برای جوون ها هم ارسال کنید👌👌
✍ خاطره زیبا و واقعی از
شهید بابایی
🎙#حجت_الاسلام_عالی
#شهید_عباس_بابایی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●