•~❄️~•
روی مادر خیلی حساس بود. رضایت و
لبخند مادربرایش یك دنیا ارزش داشت
عادت داشت که هربار برای دیدنمادرش
میرفت، حمید خم میشد و پیشانی او
را میبوسید. امکاننداشت اینرا انجام
ندهد.
ــــــــــ ـــــ
چندروزی دکتر برای حمید استراحت
تجویز کرده بود، هربار مادرش تماس
میگرفت و سلام میداد حالت حمید
عوض میشد و مودبانہ و محترمانه
رفتارمیکرد.درازکشبود، مینشسـت.
نشسته بود، میایستاد. برای من، این
چیزها عجیب بود. به حمید گفتم که:
حمید ! مادرت کھ نمیبینه، تـو دراز
کشیدی و نشستی؛ درازکش که داری
استراحت میکنی، بامادرت صحبت
کن. درسته مادرم نیست و نمیبینه
ولی خدا که هست؛ خدا کھ میبینه.
ـ ـ ـــــ✨شهید حمیدسیاهکالیمرادی
#مثل_شهید (:
#شهیدانہ
@tafahos5
#مثل_شهید ❤️
حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه میگرفت. نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمیشد و همواره با گریه و تضرع همراه بود.
می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم؟ واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج میزند و آن عشق به شهادت است.
#شهید_حاج_عباس_ورامینی
#دائم_الوضو
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●