به فضه بگویید بیاید، که در این باغ
نیلوفر بیمار، پرستار ندارد
بر حاشیۀ برگ شقایق بنویسید:
گل، تاب فشار در و دیوار ندارد
#يازهرا
#شهادت_مادرم_افسانه_نيست
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💠کرامات #شهیدسیدمجتبی_علمدار
زمانی که مجتبی تازه شهید شده بود، پدر یکی از شهدا آمده بود و دنبال شهید علمدار میگشت. گفت: «من چند وقت پیش در خواب دیدم جنازهای را دارند میبرند. گفتم: این جنازه کیه؟ یکی از تشییع کنندگان گفت: این شهید علمدار ساری است.
یکی از دوازده سرباز آقا امام زمان(عج) بود. دوازده تا سرباز مخلص در مازندران داشت که یکی علمدار بود که شهید شد. یازده تای دیگرش هنوز هستند. گفت: اتفاقاً خود امام زمان هم تشریف آوردند که با دست خودشان شهید را داخل قبر بگذارند.»
علاوه بر این چندین بیمار از طریق شهید شفا پیدا کردهاند. مثلاً دختر دانشجویی از تبریز خودش میگفت: من سرطان داشتم و دکترها ناامید شده بودند و ساعت مرگم را تعیین کردند. یکی از بچههای مازندران در خوابگاه دانشگاه تبریز بود. عکس شهید علمدار را داشت. به من گفت: این شهیدی است که جدش خیلی معجزه دارد. اگر توسل به جدش بگیری حتماً شفا میگیری. من آن شب و چند مدت بعد هم، پشت سر هم خواب شهید علمدار را دیدم که میگفت: من برای تو جور میکنم که با دانشجویان بیایی شلمچه. وقتی برگشتی، شفا میگیری و همین هم شد. خیلی از این موارد پیش آمد. یکی خانم تهرانی بود که سرطان داشت و دکترها هم جوابش کرده بودند. تعریف میکرد که من تازه از تهران به ساری آمده بودم. شوهرم کارمند یکی از ادارات بود. سر قبر شهید آمدم و به جدش توسل کردم. در خواب شهید را دیدم که گفت تو سه روز دیگر شفا میگیری و همین هم شد و او هم یکی از مریدهای خاص شهید علمدار شده و الآن هم پس از ۴ سال راحت زندگی میکند.
مهم #ایمان و #اعتقاد به ائمه اطهار است. اصل ایمان به خداوند است که باعث میشود اتفاقاتی بیفتد که خارج از تفکر انسان است.
💠آیا تکه کلام به خصوصی داشتند؟
– همیشه « #یازهرا» میگفت. و البته عنایاتی هم نصیب ما میشد. مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول میشدیم؛ چون پسر بزرگ خانواده بود، همه از او انتظار داشتند، به همین خاطر به نزدیکانش هم کمک میکرد. از طرفی هم خودمان مستأجر بودیم و من هم دانشجو بودم. آنچنان توان مالی نداشتیم. یکبار گریهام گرفته بود. میخواستم دانشگاه بروم، اما کرایه نداشتم. مانده بودم ۵ تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود. وقتی به اطاق دیگر رفتم، دیدم اسکناس های هزاری زیر طاقچهمان است. تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک ۵ تومانی هم نداشتیم، این هزاری ها از کجا آمد. گفت: این لطف آقا امام زمان است. تا من زنده هستم به کسی نگو.
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
⭕️ شهید محمدرضا تورجی زاده
🌷 بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات های محمد را پخش میکردند، بیشتر مناجات ها و مداحی های محمد در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود؛ خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم، خوشحال بود و با نشاط، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهرهاش خیلی نورانی تر شده بود؛ یاد مداحی های او افتادم.
پرسیدم:
محمد، این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمد در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم....))
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
#یازهرا
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#بـشیـممثـلشهـدا
ابراهیـممۍگفت:
مطمئـنبـاݜ
هـیچچیـزمثل
برخـوردِخوب
روۍآدمهـاتأثیرنـداره!🌱
شهـیدابـراهیـمهادۍ
#یازهرا
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏤͟͟͞͞🥀🖤︴
ذکر توسل به حضرت زهرا...
#فاطمیه
#یازهرا
#حضرت_زهراسلاماللهعلیها
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
⊰•🤍🔗🌱•⊱
.
بعد از سالها همین یه پسر را داشتم
نمیخواستم بیپشت بمونم
ولی به مادرش گفتم:
دیگه محمود را فرزند خودت ندان!
او دیگر مال ما نیست، مال خداست
خودش از قبل ذخیره نگهش داشته بوده
برای همین روزها . .🌱!
-شهیدمحمودکاوه
#شهیدانھ
.
⊰•🤍•⊱¦⇢#شهیدانهـ
⊰•🤍•⊱¦⇢#یازهرا
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●