eitaa logo
تفکّر قرآنی _ زبان قرآن
2.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
82 فایل
#تفکّر_قرآنی تفکّر با قرآن است... تا انسان با چشمِ‌خدا ببیند همان شاهدبودن و شهیدشدن‌ @mrk_110
مشاهده در ایتا
دانلود
Ali Fani - Hossein.mp3
4.89M
‌‌ یک صف شده ایم و آتشین می آییم با آتشِ ❤️ عشق این چنین می آییم این اشکِ خداست بر زمین می بارد... جاری شده ایم و اربعین می آییم... شاعرسعیدصاعدی‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
می‌خواهد یک نگاه یا روحیه‌ای به ما بدهد، تا با آن روحیه بتوانیم با جهانِ بیرونِ خود روبرو شویم.‌ مثلاً من وقتی می‌خواهم برای شخصی سخنرانی کنم، باید با یک روحیه‌ای برای او حرف بزنم و الّا حرفهایم اثرگذار نیست. شما می‌نشینی حرف می‌زنی، حرف می‌زنی، جلو می‌روی، همه‌ی حرف‌های خوب‌ را هم میزنی، ولی اتّفاقی نمی‌افتد و حرفت اثری نمی‌گذارد! این‌جاست که باید گفت: چه کاری می‌کنی و با یک روحیه‌ای فرد را مورد خطاب خود قرار می‌دهی؟‌ ‌ یک چنین روحیه‌ای درونِ خود دارد؛ نباید این روحیه را از قرآن جدا کرد، نباید آن را سرد کنیم، اگر بتوانیم به آن روحیه‌ای که در است نگاه کنیم، می‌بینیم که جهان دارد با ما سخن می‌گوید.‌‌ ‌ باید در زبانِ سکنی بگزینیم، یعنی اینکه: به‌نحوی با قرآن ارتباط بگیریم که، گویی داریم با زبانِ قرآن زندگی می‌کنیم که اگر با این زبان زندگی کنیم، مسأله برای ما آشکار می‌شود.‌ زندگی با زبانِ ، ما را در یک سکونتی قرار می‌دهد و آرام‌آرام روحیه‌ای به ما می‌دهد تا با آن روحیه، بتوانیم جهان را ببینیم و با جهان زندگی کنیم.‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
‌‌ ‌ کلمات و حروفِ هر کدام برایِ خود یک حسّی دارند؛ وقتی این کلمات و حروف با همدیگر ترکیب می‌شوند، یک مزّه‌ای را در وجودِ آدم تولید می‌کنند. این‌که می‌گویند خودِ لحن دارد، خودِ قرآن است که حسّ دارد، خودِ قرآن است که آهنگ دارد.‌ اگر ما حواسمان باشد که آهنگ خودِ لفظ و آهنگِ خود سوره را بیابیم و با آن همگام و همراه شویم، اتّفاقی که می‌افتد این است که، در شخصِ خواننده‌ قرآن، یک احوالی ایجاد می‌شود، آن‌وقت در این احوال، یعنی در این آهنگین‌بودن ، این انسان است که راه افتاده‌ است. ‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
15-leisi-yousof(www.rasekhoon.net).mp3
5.31M
‌‌ ‌🖱تلاوتی زیبا از استاد اللیثی تلاوتی از سوره مبارکه‌ شروع تلاوت با دستگاه سه گاه یا سیکا می‌باشد‌‌. ‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
‌ ‌ با وجودِ است که آقا امیر‌المؤمنین علی علیه السّلام کلامشان به نهج‌البلاغه باز شده و به توصیف جهان پرداخته اند؛ یعنی مسأله این است که، آن‌جایی است که بشر زبانش به حقیقت و زبان حقیقی نزدیک می‌شود و جهان را در وجه وجودیَش برای ما آشکار می‌شود. اگر نبود، آیا امیر‌المؤمنین علیه السّلام بودند؟ می‌گوییم نبودند! حتّی پیامبر صلوات الله علیه و آله نبودند! این تکلّمِ خدا با انسان بود که زبانِ انسان را به حقیقت باز کرد. خدا اراده کرده است تا با انسان سخن بگوید و این سخن‌گفتنِ خدا در ، زبانِ انسان را به حقیقت باز کرده وگرنه انسان هیچ نبود!‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
‌ رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگرهٔ بزرگداشت شهدای اردبیل فرمودند: راه مجاهدت و استقامت راهی است که ما باید برای هموارکردن آن تلاش کنیم، فکر کنیم، خدا هم برکت می‌دهد. مثلاً فرض کنید شهیدی مثل شهید سلیمانی در راه خدا به می‌رسد، یک ملّت تکان می‌خورد، یک ملّت حرکت می‌کند و تمام این خطوط توهّمی‌ای که بین آحاد ملّت هست به‌هم می‌ریزد و ملّت یکپارچه راه میفتند؛ این برکتی است که خدا به خون شهید داده است.‌ ‌ ۱۴۰۲/۰۵/۲۲ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@tafakkor_qurani
‌‌ در بیت شعری از حافظ‌شیرازی است که می‌گوید: «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» چه می‌خواهد بگوید حافظ؟ می‌خواهد بگوید که: این بود که به من زبان و تکلّم‌کردن را آموخت. مثلاً دیده‌ایم که وقتی پدری می‌خواهد به فرزندش حرف‌زدن بیاموزد، پدر به فرزندش می‌گوید: بگو بابا! مثل آن پدری که به طفل خود زبان می‌آموزد، هم سخنِ حقّ گفتن را به ما می‌آموزاند. در پرتو همین است که شما، مرحوم شیخ‌انصاری و علّامه‌طباطبایی‌ها را می‌بینی که دیگر زبانِشان زبانِ حقّ شده است؛ به تعبیری زبان، زبانِ وجود است و در اُنس با است که یک‌دفعه این قضیه آشکار می‌شود و دیگر انسان شروع می‌کند به زبانِ تکلّم کند.‌ ‌ ‌ ‌ ‌@tafakkor_qurani
shahat-maede-tahaquran.ir_.mp3
12M
‌‌ . استادشحات‌ محمدانور تلاوت‌سوره‌مبارکه‌‌مائده‌را بهترین‌تلاوت‌خود‌میدانند باجان‌ودل‌گوش‌میدهیم. ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌@tafakkor_qurani
‌ امروزه ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که یک نوع دوگانگی بینِ حقیقت و نحوه‌ی زندگی ما وجود دارد! در فضاهای دینیِ ما مناسباتی وجود دارد که با مناسباتِ حاکم بر زندگیِ ما متفاوت است! برای عبور از این مساله، این است که می‌تواند این دوگانگی بینِ ما و جهانِ موجود را از بین ببرد. اگر ما در طلبِ عالَمی هستیم که در آن یک نوع یگانگی‌ وجود داشته باشد، یا به‌تعبیری کارِ ما، تجارتِ ما، زندگیِ خانوادگیِ ما، عینِ عبادتِ ما باشد، این زبان است که این مساله را برای ما پیش می‌آورد. ‌ ما چه نسبتی با زندگیِ بیرونِ خود داریم؟ پای خود را از هیات یا مسجد که بیرون می‌گذاریم، انگار که دیگر با معنویت غریبه ایم و دیگر نسبتی با آن نداریم! اگر این مسأله برایمان جدّی باشد، آن‌وقت یک طلبی در ما پیش می‌آید.‌.. تنها چیزی که می‌تواند برای ما یک عالَمی را به ظهور برساند، تا در آن عالَم احساسِ یگانگی بین امورِ مختلف داشته باشیم، زبان است. با زبان قرآن یا به‌تعبیری، زبان اصیلِ دین، می‌توانیم به جهانی نظر بیندازیم که در آن دیگر همه چیز یگانه است.‌ ‌‌ ‌ ‌@tafakkor_qurani
‌ وقتی به شهید حاج قاسم سلیمانی نگاه می‌کنیم، شاید این سوال برایِ ما پیش می‌آید که، ایشان چطور توانسته، آن پیچیده‌‌ترین صحنه‌های زندگی مثلِ جنگیدن را، با حیاتِ دینیِ خود جمع کند؟!‌ قاعدتاً مناسبات جنگیدن این است که در جنگ، ما یک عدّه را می‌کُشیم و یک عدّه هم می‌خواهند ما را بکُشند! امّا حاج قاسم در چه عالَمی وارد شده بود که این دشمنی‌ها، او را از حیات دینی‌اش خارج نکرد؟‌ در زندگیِ روزمرّه مثلاً اگر کسی بخواهد کسب‌و‌تجارتی به هم بزند، وقتی وارد بازار می‌شود، می‌بیند مثلاً اگر فلان دروغ را نگوید یا فلان حرف را نزند کاسب نمی‌شود! شاید گاهی باید به‌ضرورت دروغی هم بگوید! امّا یک صحنه‌ی خیلی پیچیده‌تر از این در جنگ وجود دارد. شاید در تجارت آدم‌های صاف و صادقی را پیدا می‌کنیم، ولی وقتی به جنگ با دشمن می‌رویم، طرفِ مقابلِ ما، قطعاً ایستاده تا ما را بکُشد! امّا سوال این است که ما چه‌طور می‌توانیم به یک نوع حیاتِ دینی فکرکنیم که غلبه‌ی بر دشمن، ما را از آن حیاتِ دینی‌ِمان خارج نکند؟! این‌جاست که می‌بینیم انگار با زبانِ است که شهدا و حاج قاسم‌ها، راه برایشان آشکار می‌شود.‌ شهدا "ماورایِ این پیروزی‌ها و شکست‌ها" توانسته اند در صحنه‌های جنگ حاضر شوند و همه چیز را در یَدقدرتِ خدا ببینند.‌ آن چیزی که انسان‌ها را از این مناسبات روزمرّه‌ی زندگی‌ جدا می‌کند و باعث می‌شود تا بتوانیم همه چیز را در یَدِقدرت خدا ببینیم، همین است. ‌‌ ‌‌ ‌@tafakkor_qurani