eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکرار کنیم🌹 « " امروز من گذشته و همه افرادی که آز آنها رنجیده ام را می بخشم و رها می کنم من‌رها می کنم‌ من رها می شوم... خداونداسپاسگزارم❣ ♡• ♡ •♡•♡• @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍰در این عصر زیبای 🌸 پاییزی آرزومندم 🍰دلتون آرام،تنتون سالم 🌸و ساز دنیا کوک 🍰خواستہ‌های قلبی‌تون باشہ 🌸زندگیتون شاد 🍰عصـرتون دلچسب ☕️ 🌸 اول هفته تون زیبا و دلنشین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
: 🔸از آنچه خداى متعال حرام شمرده، خويشتندارى كن تا عابد شوى ▫️و به آنچه خداى سبحان قسمتت كرده است، راضى باش تا بى نياز گردى ▫️و با همسايگان خود خوب رفتار كن تا مسلمان شوى ▫️و با مردم همان گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار كنند تا عادل باشى 📚 الخصال : ص 169 ح 222 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 / 💶 حکم خرید و فروش چک چیست؟ 🔈 : حجت الاسلام دارینی 📱تلفن پاسخگویی به سؤالات شرعی و اعتقادی حرم مطهر رضوی 👈 ۰۵۱۳۲۰۲۰ 🆔@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ ✨عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ ✨الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۷﴾ ✨و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى ✨شايسته كرده‏ اند قطعا گناهانشان ✨را از آنان مى زداييم ✨و بهتر از آنچه میکردند پاداششان مى‏ دهيم (۷) 📚 سوره مبارکه العنكبوت✍آیه۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✍ ، 🔹 گویند جوان معتادی با وضعیت نامناسب و چشمانی خمار برای گدایی به مغازۂ آهنگری داخل شد. آهنگر، جوان معتاد را با طرز اهانت‌آمیزی از کلام و فعل از همان ورودی مغازه بیرون کرد. جوان معتاد از شدت شرم سریع از مغازه خارج و به سرعت از آن مکان دور شد. 🔹 تِرمان دیوانهٔ شهر خوی که در بیرون مغازه در زیر درختی نشسته بود و سیگار می‌کشید و خودش بارها در عمرش شاهد تحقیر مردم به خاطر عقلش شده بود از دیدنِ این صحنه بسیار ناراحت شد و به سمت مغازه آمد و اعتراض کرد و گفت: کسی را که خدا او را زده است من و شما اگر کمکش نکردیم حق زدن او را هرگز نداریم. 🔸 مغازه‌دار که تِرمان را خوب می‌شناخت گفت: او حقّش توهین است خودش، خودش را معتاد کرده نه خدا... تِرمان سکوت کرد و رفت. 🔹 بعد از چند روز که تِرمان بیرون مغازه طبق معمول زیر درخت مشغول استراحت بود ناگاه دید مغازه‌دار، شاگردش را که پسرش بود به علت شُل گرفتن دستگیرۂ آهنگری که کلنگ سرخ را با هم می‌کوبیدند کتک زد و پسرش از مغازه از ترس پدر گریخت. 🔹 تِرمان سریع به سمت پسر آمد و یک توسری هم او بر شاگرد زد. ❓آهنگر آشفته شد و گفت: به تو چه مربوط است که پسر مرا (به خاطر خطایش) می‌زنی؟ 🔹تِرمان گفت: حق کسی که دستگیره را شُل بگیرد کتک‌خوردن است، مگر من کاری غیر از آن کردم که تو می‌خواستی بکنی؟! 🔸آهنگر گفت: او پسر من است و من برای او زحمت کشیده‌ام و دوستش دارم، بگو ببینم تو چه نسبتی با او داری؟ 🔹تِرمان گفت: به یاد داری روزی معتادی را توهین کردی؟ گفتی خودش کرده نه خدا... خواستم بدانی خدای که خالق اوست او را با فرستادن به گدایی به مغازۂ تو زده و خوارش ساخته بود، من و تو را نَشاید کسی را به خاطر معصیتی که کرده و خدایش مجازاتش می‌کند، او را مجازات کنیم چون ما بر مجازات خودمان به خاطر گناهان‌مان، بر مجازات‌ دیگران أولی‌تر هستیم... 🌸 وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ / ️و سائل را از خود مَران! 📖 سوره ضحی/۱۰ 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
☕️چای زنجبیل دمنوش سرماخوردگی:👇 2_3 تکه زنجبیل در هر فنجان چای ریخته شود و سپس میل کنید ؛ به همین سادگی شما یک دمنوش ضد سرماخوردگی حاوی زنجبیل دارید. اثر شفای چای زنجبیل نوشیدن چای زنجبیل :تقویت مغزی ،کمک به معده ناراحت ،بهبود گردش خون ،مفید برای آلزایمر ،کاهش التهاب مفصلی ،رفع دردهای ماهانه ‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ✅یاد بگیریم وقتی اشتباهی ازمون سر زد عذرخواهی کنیم و یاد بگیریم وقتی کسی از ما عذر خواهی کرده بهش احترام بگذاریم! عذر خواهی نشانه ضعف نیست، نشانه ی شخصیت وشعوره @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
تنبل خانه شاه عباسی هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می‌گویند: مگه تنبل خونه شاه عباسه؟ شاه عباس کبیر یک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده‌اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد. سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند. از نمایندگان اصناف پرسید، آن‌ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلاش‌های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند. اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط تنبل‌ها هستند که سرشان بی کلاه مانده. شاه بلافاصله دستورداد تا تنبل خانه‌ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبل‌ها بپردازد. بودجه‌ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد‌ و تنبل خانه مجلل و باشکوهی تاسیس شد. تنبل‌های سرتاسر مملکت در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد. تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می‌شد. شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبل‌ها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می‌شود! شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبل خانه بازدید کرد. دید تنبل‌ها از در و دیوار بالا می‌روند و جای سوزن انداختن نیست. شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده‌ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی‌توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این‌ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده‌اند تا مواجب بگیرند. شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت. مشاوران هریک طرحی ارایه دادند تا تنبل‌ها را از غیر تنبل‌ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح‌ها عملی نبود.سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص تنبل‌های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی‌آورند و از حمام بیرون می‌روند و تنبل‌های حقیقی در حمام می‌مانند. شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند. فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ‌های سوزان کف حمام خوابیده بودند. یکی ناله می‌کرد و می‌گفت: آخ سوختم، آخ سوختم ، دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می‌گفت: بگو رفیقم هم سوخت! 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
چوبکاری نفرمایید این عبارت به لحاظ معنی و مفهوم واقعی یعنی کسی را با چوب زدن و به وسیله چوب تنبیه و سیاست کردن است ولی مجازاً کسی را خجل و شرمسار کردن از بسیاری احسان و نیکی، بیش ازحد معمول و انتظار از کسی پذیرایی و به کسی محبت کردن ، نیکی کردن به آن که نسبت به تو نیکی نکرده است ، وبالاخره با انعام و اکرام کسی را که انعام و اکرام وظیفه او بوده خجل کردن است. در تمام این موارد طرف مقابل خجلت و شرمساریش را با عبارت بالا به صور و اشکال زیر پاسخ می‌گوید : چوبکاری نفرمایید ، فلانی مرا چوبکاری می‌کند ، خودم شرمنده هستم دیگر چوبکاری نفرمایید ، و قس علی هذا . چوبکاری همان طوری که در بالا ذکر شده حاکی از سیاست و تنبیه طرف مقابل به وسیله چوب زدن است . این نوع تنبیه و مجازات از قدیمی‌ترین ایام تاریخی بلکه از بدو خلقت بشرکه فقط چوب درختان جنگلی آلت و ابزار کار انسان‌های اولیه بوده معمول و متداول بوده است . اطفال خردسال بازیگوش را با چوبهای نازک که به دست و پایشان می زدند تنبیه می‌کردند . مردان متاهل همسرانشان را البته در دوره مردسالاری با چوبهای ضخیم مخصوصاً چوب انار که ضربه‌هایش دردناک بوده و بدن را متورم و خون آلود می‌کرده است مجازات می‌کرده‌اند . چوبکاری براثر زمان پیشرفت کرد! و از درون خانه داخل سیاست شده گوشه‌ای از گوشمالی و مجازات سیاست پیشه‌گان گناهکار را بر عهده گرفته است . در این مورد اگرگناهکار محکوم به مرگ می‌شد او را به پشت می‌خوابانیدند و با چوبهای ضخیم آن قدر به شکمش می‌نواختند که روده‌هایش پاره می‌شد و محکوم بیچاره بر اثر خونریزی داخلی به فجیع‌ترین وضعی جان می‌داد . چنانچه محکومیت گناهکار در حد مرگ و اعدام نبود این گونه محکومان را که اکثراً شاهزادگان و امرای ارتش وحکام ولایت بوده‌اند به طریق چوب زدن و نقره داغ کردن ، یعنی جریمه نقدی ، و نفی بلد و تبعید محکوم می‌کردند تا سایر ماموران دولت تکلیف خود را بدانند و سرجایشان بنشینند به طوری که یادآور شد اگرچه چوب زدن از قدیمی‌ترین ایام تاریخی رایج و معمول بود ولی چوبکاری رجال و زعمای قوم فتحعلی شاه قاجار اتفاق افتاد و بخصوص در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بنابرنقشه و تصمیم میرزا تقی خان امیرکبیر شاهزادگان و حکام ولایات و فرماندهان قشون را که در انجام وظایف محوله تهاون و قصور می‌ورزیدند بدین وسیله چوبکاری و مجازات می‌کردند تا درس عبرتی برای سایرخدمتگزاران و عمال دولت باشد . براثر نقشه و تدبیر امیرکبیر تا آنجا که مدارک موجود حکایت می‌کند علاوه بر حکام ولایات در حدود چهارده تن از عموها و عموزاده‌های شاه و حتی پسران خاقان مغفور به علت خطاهایی که مرتکب شده بودند چوب خورده جریمه شده‌اند ولی پس از قتل امیرکبیر این نظم و نسق و سختگیری بلاتفاوت نیز در عصر قاجار با خود او متروک شده است . به هرصورت در حال حاضر که جزء امثال وحکم در صحبتهایمان می‌گوییم فلانی مرا چوبکاری می‌کند از دوره قاجاریه به خصوص در زمان صدارت امیرکبیر که چوبکاری نسبت به تمام مقامات کشور رواج وکمال یافته به یادگار مانده است. 🆔@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حاتم طایی شدن آسان نیست وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد. برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند! مادرش گفت: تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز... برادر حاتم توجه نکرد. مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست. وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟ من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد. بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می شوند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍁 ✅تلنگر ✍از حکیمی پرسیدند: چرا از کسی که اذیتت می کند انتقام نمی گیری؟ با خنده جواب داد: آیا حکیمانه است سگی را که گازت گرفته را گاز بگیری . میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است . پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت می خواهی . پرتابت که کنند ، آنجا می روی که آنان می خواهند . پس پرواز را بیاموز...!!! پرنده ای که "پرواز" بلد نیست، به "قفس" میگوید.... "تقدیر" @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخدا گفتم:می‌شود مرا هم نجات دهی؟ به من هم نگاه کنی؟ مرا هم بخواهی؟ آخر با این همه سیاهی چه کنم؟ با این دل زنگار گرفته با این شیشه کدر!!! گفت: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ خداوند،توبه‌کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد 📖سوره بقره ۲۲۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺧﺪﺍﻳﺎ❣ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺧﻮﺏ باشد ﻭﻟﺒﺨﻨﺪﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﺮﻟﺒﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﮐﺎﻓﻲ ﺳﺖ خدایا❣ ﺩﺭهمه لحظات ﺁﻧﻬﺎﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ ﻣﻴﺴﭙﺎﺭﻡ ✨🌙⭐️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ✨﷽✨الهی به امیدتو 🍁 یکشنبه پاییزی را پربرکت کنیم ‌ با عطر خوش صلوات🍁 🍁اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍂مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍁وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🧡 💛 💖 وسط جاذبه ی این همه رنگ نوڪرٺ تا به ابد رنگ شماسٺ بی خیال همه ی مردم شهر دلم آقا به خدا تنگ شماسٺ 🌼تعجیل درفرج صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 حتی به عشق جاذبه ی یڪ نگاهتان می گردد آفتاب جهان، دور ماهتان آقای من سلام! دوباره منم همان آشفته ای که آمده‌ام در پناهتان 🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله 🌹روزم به نامتان ارباب @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 حتی به عشق جاذبه ی یڪ نگاهتان می گردد آفتاب جهان، دور ماهتان آقای من سلام! دوباره منم همان آشفته ای که آمده‌ام در پناهتان 🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله 🌹روزم به نامتان ارباب @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏞 🏞 پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهای بهشتی است که جای ماندگاریست و رودها در زیر کاخها و درختهای آن روان است. جاودانه برای همیشه در آنجا خواهند ماند. خدا از ایشان راضی و ایشان هم از خدا خوشنودند! این همه نعمت و خوشی از آنِ کسی خواهد بود که از نافرمانی پروردگار خویش بهراسد. 📖بینه۸ ☝️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
"تعارف شاه عبدالعظیمی چیست؟ " تعارف زبانی و ظاهری آورده اند كه ... تهرانی های متدین ایام ولیالی متبركه را در جوار حضرت عبدالعظیم به زیارت و عبادت می گذراندند و كمتر اتفاق می افتاد كه شب یا روز جمعه را به شهر ری نروند ولی اكثراً به علت نزدیكی تهران شب را باز می گشتند ، با این توصیف اگر كسی از ساكنان شهر ری در مقام دعوت از زایر تهرانی بر می آمد و تعارف می كرد به اصطلاح معروف تو را به این حضرت شب را در بنده منزل بمان ، پیداست كه چون دعوت شونده ناگزیر از مراجعت بود لذا تعاریف شاه عبدالعظیمی جنبهٔ عملی نداشت و نمی توانست مورد قبول تهرانی ها واقع شود و به سبب همین موضوع نزدیكی تهران و شهر ری و یا به جهت آنكه مردم شهر ری البته در قدیم می دانستند كه زایر تهرانی نمی ماند و مراجعت خواهد كرد لذا در دعوت و تعارف پا فشاری می كرد و به همین مناسبت عبارت تعارف شاه عبدالعظیمی رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد و در مواردی كه دعوت و تعارف از دل برنیاید مورد استشهاد و تمثیل قرار می گیرد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
روغن فروش و غلام مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود میگفت: در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد.. تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش، آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن برهند. آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
پدر من به بهشت رسیده است...!! ثروتمندزاده اى را در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقیرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى كرد و مى گفت: صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگین است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، این كجا و آن كجا؟ فقیرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زیر آن سنگ هاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است...!! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔹ملا نصرالدین برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد. 🔹ملا یکی یکی کفش ها را امتحان کرد، اما هیچ کدام را باب میلش نیافت هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد. بیش از ده جفت کفش دور و بر ملا چیده شده بود و فروشنده با صبر و حوصله ی هر چه تمام به کار خود ادامه می داد. 🔹ملا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه ی یک جفت کفش زیبا شد. آنها را پوشید. دید کفش ها درست اندازه ی پایش هستند. چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. 🔹بالاخره تصمیم خود را گرفت. می دانست که باید این کفشها را بخرد. از فروشنده پرسید: «قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟» 🔹فروشنده جواب داد: «این کفش ها، قیمتی ندارند.» ملا گفت: «چه طور چنین چیزی ممکن است. مرا مسخره می کنی؟» 🔹فروشنده گفت: «ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند، چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی!» 👈 این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست. همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است. ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست وجو می کنیم. خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم. فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است. ⚠خودکم بینی و اغلب خودنابینی باعث می شود که انسان خویشتن را به حساب نیاورد و هیچ شأنی برای خودش قائل نباشد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
معجون چربی سوزی قبل صبحانه 👈موادلازم 👌عسل 1 ق🍯 👌آب ولرم 1 لیوان💧 👌پودر دارچین 1 ق🍂 ✍همه را با هم ترکیب و هر روز قبل از صبحانه با معده خالی بنوشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام امروزتون پر از معجزه الهی دعای من برای تک تک شما خوبان لبخند به لبهاتون آرامش در دلهاتون و امید رسیدن به آرزوها و برآورده شدن دعاهاتونه 🌹یکشنبه تون پر از استجابت دعا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh