هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
#صبحت_بخیر
تُـو را مَن چَشـم دَر راهَـم...
گُـلِ نَرگـس 🍃🌼
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#جمعه_های_انتظار 😔
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
﷽
#سلام_اربابم✋
حرم امنِ تو #ارباب تماشا دارد
قبر شش گوشہ ے تو در دلمان جا دارد
هر ڪه برگشٺ دلش پیش تو جا میماند
بح ڪه ارباب عجب #گنبد_زیبا دارد
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#روزم_بنام_شما☀️ 🕘
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم(ص): کسی که سوره بلد را بخواند خداوند او را از خشم خود در قیامت در امان می دارد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🅾️ افراد دارای درد سیاتیک
در وعده های غذایی خود به ویژه وعده صبحانه
یا میان وعده های صبح و عصر ازشیره انگور و مغز گردو که در گروه مواد غذایی باطبع گرم هستند، استفاده کنند.
👇👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙
🌺داستان 🌺
✳️ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ!!
ﺭﻭﺯﯼ پلنگی وحشی مرﺩﯼ ﺭﺍ ﺩنباﻝ کرد.
البته داستان مربوط به زمانی است که هنوز پلنگ ها منقرض نشده بودند و می توانستند آزادانه دنبال مردم کنند، نه این که مردم دنبال آن ها بدوند تا پوستشان را بکنند و آن ها سر به بیابان بگذارند!
مرﺩ ﺩﻭﺍﻥ ﺩﻭﺍﻥ خوﺩ ﺭﺍ به گوﺩﺍلی بزﺭﮒ ﺭساند ﻭ وارد شیب گوﺩﺍﻝ شد. ناگهاﻥ متوجه شد تمساﺣﯽ ﺩﺭ ﺍنتهاﯼ گوﺩﺍﻝ با ﺩهاﻥ باﺯ منتظر ﺍﻭست.
مرﺩ در حال قل خوردن، ﺩستش ﺭﺍ به بوته تمشکی گرفت ﻭ شک کرد باﻻ برﻭد یا ﭘایین؟ در حالی که داشت با خودش کلنجار میرفت که خوراک پلنگ شود یا طعمه تمساح، چشمش به ﭼند ﺩﺍنه تمشک خوشرنگ که از بوته ﺁﻭیزﺍﻥ بود افتاد.
مرد که بر اثر دویدن، دچار افت قند شده بود دهانش آب افتاد و با خودش گفت: «بگذﺍﺭ قبل از. بلعیده شدن کمی تمشک بخورم. بعد به آن دو جانوری که برایم کمین کرده اند فکر خواهم کرد. تازه شاید این دو حیوان، گوشت با طعم تمشک دوست نداشته باشند!»
مرد ﺩﺍنه هاﯼ تمشک ﺭﺍ با لذﺕ ﺩﺭ ﺩهاﻥ میگذﺍشت ﻭ سعی می کرد به آن دو فکر نکند تا تمشک ها زهرمارش نشود.
وقتی تا حد ترکیدن خورد، نگاهی به بالای سر و پایین پایش کرد و دید که خبری از پلنگ و تمساح نیست.
با خود اندیشید که لابد جریان آن داستان است که می گویند «به گذشته و آینده فکر نکن و از لحظه لذت ببر» برای همین دوباره شروع کرد به خوردن باقیمانده تمشک ها.
ولی از بس زیاد خورد سنگین شد و به درون گودال افتاد و دید تمساح گوشه ای کمین کرده و پلنگ هم از بالا شیرجه زد و دو نفری از خجالتش درآمدند تا دیگر کسی در این موقعیت ها هوس تمشک نکند و به فکر رهایی خودش باشد، شکمو!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠
✨﷽✨
🌷مرحوم دولابی
✨به یک دسته گوسفند که کنار نهر آب میخورند، اگر دقّت کنی میبینی آخرین گوسفندی که پایین دست گوسفندها ایستاده است، کمی که آب خورد، نهر را رها میکند و گوسفندها را دور می زند و بالا دست همه گوسفندها میایستد و مشغول آب خوردن میشود. گوسفندهای دیگر هم به همین ترتیب، یکی یکی میروند بالاتر تا آب زلالتر بخورند، تا اینکه بالأخره به سرچشمه قنات میرسند. در سرچشمه قنات هم چندتا گوسفند را میبینی که سرشان را بردهاند داخل مظهر قنات. همه طالب آب صافتر و زلالترند. این سایه عالَم انسانیت است که به عالَم طبیعت افتاده است. گوسفندها در خوردن آب طبیعت بر هم سبقت میگیرند و مؤمنان در خوردن آب حیات، در ذکر خدا و در انجام هر کار خیر.
✨قرآن فرمود: وَ السّٰابِقُونَ السّٰابِقُونَ أُولٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ: سبقت گیرندگان، همانها مقرّبان درگاه
الهی هستند.
✨و فرمود: سٰابِقُوا إِلىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ: به سوی مغفرتی از جانب پروردگارتان و به سوی بهشت سبقت بگیرید.
✨و فرمود: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرٰاتِ: در کارهای خیر سبقت بگیرید.
📗 مصباح الهدی 242
↶【به ما بپیوندید 】↷
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#جوان_گنهکار
🔹در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت. مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
🔹 شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟
🔹جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:
يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ.
اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.
🔹 مالك، كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟» .
📚 كتاب انيس الليل
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ردپای خدا را در زندگی ام پيدا كردم،
ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ میتوانم ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ!
ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ!
حتی ﺁﺭﺯﻭﻫﺎی ﻣﺤﺎﻝ ...
ﻭﻗﺘی ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ...
"ﺗﺮﺱ" ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ
ﻭ ﺟﺎﻳﺶ ﺭﺍ "ﺍﻳﻤﺎﻥ" ﭘﺮ ﻛﺮﺩ ...
ﻭﻋﺪۀ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ :
ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎ ﻓﺘﺢ کنی ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ
ﻭ ﻣﻤﻜﻦ کنی، ﻧﺎممکنﻫﺎ ﺭﺍ
ﻭبه دﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭی ﺩﺳﺖنیافتنیها را
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام
آدینه تون بخیر و شادی
🍃امیدوارم
امروز پنجره آرزوهاتون
به سمت باغ اِجابت باز بشه
🌸و امیدوارم
در سایه عنایت حق تعالی
دلهاتون غرق در شادی بشه
🍃الهی آمین🤲
🌸 در کنار خانواده و عزیزان
🍃 آدینه تون شاد و پرخاطره
💖 تقدیم به شما خوبان 💐
💖 آدینه تون پر خیر و برکت
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم یه نکتهی شنیده نشده دربارهی حجاب.
درمورد حجاب تابحال اینقدر قانع نشده بودم😍
حتما ببینید👌
تا توان دارین این کلیپ زا در تمام کانالها
و گروه ها بارگذاری کنید و پخش کنید
بسیار زیباست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ از اون کلیپ هاست که واجبه حتما ببینید👆
✅ در مورد بی غیرتی
📚#استاد_دانشمند
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم❤️
امروز گشایشی عظیم در کار من است و من صدای شادی و هلهلهی برخاسته از آن گشایش را میشنوم و تنها مهربان خدایم را شکرگزارم
خدایا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨﷽✨
🌷داستان کوتاه
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.»
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت : «میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد و دادن غذا ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد.
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ، فقط کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید ...
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
💫💥💫
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم
قصه ها و داستان ها برای بیدار کردن ما از خواب نوشته شده اند ، ولی ما یک عمر از آنها برای خوابیدن استفاده کرده ایم . . .
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
💥این حکایت : تدبیر امام حسین (ع)💥
مرد بيابان نشينى حضور امام حسين عليه السلام شرفياب شد. پس از عرض سلام، اظهار حاجت كرد ...
در اين موقع امام حسين عليه السلام فرمود: اكنون حاجتت چيست؟ اعرابى حاجتش را روى زمين نوشت. امام حسين عليه السلام فرمود:
پدرم، على عليه السلام فرمود: ارزش آدمى در خور چيزى است كه از آن به خوبى بهره ور میشود. و از جدّم، حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، شنيدم كه میفرمود: كار شايسته و بخشش براى كسى انجام دادن بايد در حدّ معرفت و شناخت او باشد.
اينك سه سؤال از تو میكنم، اگر يكى از آنها را به خوبى پاسخ دادى يك سوم از آنچه در حال حاضر در اختيار دارم به تو میدهم، و اگر به دو پرسش پاسخ دادى دو سوم از آنچه را در اختيار دارم به تو میدهم و اگر هر سه سؤال را به خوبى پاسخ دادى تمام آنچه را در اختيار دارم، كه همانا كيسه هاى سر به مهر شده است كه از عراق برايم فرستاده اند، به تو خواهم بخشيد. مرد اعرابى گفت: سؤال بفرمائید، آنگاه «لا حول و لا قوّة بالله» گفت.
امام حسين عليه السلام از وى پرسيد: بهترين كارها چيست؟
اعرابى گفت: ايمان به خدا.
سؤال دوم: نجات بنده از هلاكت چيست؟
در پاسخ گفت: اطمينان و اعتماد به خدا.
سؤال سوم: چه چيز براى مردان زينت است؟ در پاسخ گفت: دانش همراه با بردبارى.
امام عليه السلام فرمود: اگر خطائى در آن واقع شد و به آن نرسيد؟
در پاسخ گفت: ثروت توأم با بخشش. فرمود: اگر در اين هم به خطا برخورد كرد و به آن دست نيافت؟
به عرض رسانيد: بينوائى همراه با شكيبائى.
فرمود: اين را نداشته باشد و به خطا برود؟ معروض داشت: سزاوار است بر چنين شخصى صاعقه هایی از آسمان فرود بيايد و او را بسوزاند!
امام حسين عليه السلام از پاسخ او خنديد و همه كيسهٔ سر به مهر شده را به او مرحمت فرمود.
منبع : جامع الاخبار صفحه ۱۳۷
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💫💥💫🌟💫💥💫🌟💫
📚داستان کوتاه📚
🏔روزی روزگاری، عابد خداپرستی
بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند.
❕بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
🌌آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد.
🔥طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد،
🍞آتش پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
🐕سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد،
سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت،
مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
🐕به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌷 داستان کوتاه
❄️⇦ روزی، سنگتراشی كه از كار خود ناراضی بود و احساس حقارت میكرد، از نزدیكی خانه بازرگانی رد میشد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوكران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو كرد كه مانند بازرگان باشد.در یك لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدتها فكر میكرد كه از همه قدرتمندتر است. تا این كه یك روز حاكم شهر از آنجا عبور كرد، او دید كه همه مردم به حاكم احترام میگذارند. حتی بازرگانان.
❄️⇦ مرد با خودش فكر كرد: كاش من هم یك حاكم بودم، آن وقت از همه قویتر میشدم!در همان لحظه، او تبدیل به حاكم مقتدر شهر شد. در حالی كه روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم میكردند. احساس كرد كه نور خورشید او را میآزارد و با خودش فكر كرد كه خورشید چقدر قدرتمند است.او آرزو كرد كه خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمامی نیرو سعی كرد كه به زمین بتابد و آن را گرم كند.پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلو تابش او را گرفت.
❄️⇦ پس با خود اندیشید كه نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.كمی نگذشته بود كه بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو كرد كه باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیكی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تكان دادن صخره را نداشت. با خود گفت كه قویترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد همانطور كه با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس كرد كه دارد خرد میشود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید كه با چكش و قلم به جان او افتاده است!
(نتیجه اخلاقی اینکه آنچه که هستیم شکرگزارباشیم)
💟← « بہ ما بپیونید » →💟
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#عراقیها_در_آتش_خودشان_تسلیم_شدند!!
🌷در عملیات نصر ۸، بعد از فتح کوههای سلیمانیه، با ده نفر از همرزمان برای دیدن منطقه به داخل دره رفتیم که صد متر با رودخانه فاصله داشتیم. ناگهان یکی از بسیجیها فریاد زد؛ عراقیها، عراقیها. اسلحه و تجهیزات نداشتیم فوری سنگر گرفتیم.
🌷در همان لحظه بین ما و عراقیها خمپاره ای به زمین خورد و صدایی آن منطقه را لرزاند. ۱۲ نفر عراقی دستهایشان را روی سر گذاشتند و به حالت تسلیم جلو آمدند در حالی که ما حتی یک سرنیزه نداشتیم.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرپیامی رو به خدا بفرستی👆
همون پیام و در زندگی میبینی ….
💙🦋💙🦋💙🦋💙
♦#عملىبهمنبياموزكهمرابهشتىكند
🔹باديه نشينى به نزد رسول خدا صلى الله آمد و گفت:
مرا به عملى راهنمايى فرما كه به وسيله آن، داخل بهشت شوم.
🌸 حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:
گرسنه را طعام ده و تشنه را سيراب كن.
امر به معروف و نهى از منكر كن
پس زبانت را نگاهدار مگر از (گفتن) خير
كه به يقين تو با آن بر شيطان غالب می آيى.
📚 تنبيه الخواطر ص ۱۰۶ - ۱۰۵
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
🌸 آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بارخدایا، به تو پناه میبریم از فتنهانگیزیهای شیطان راندهشده و از حیله و مکرهای گوناگونش و از تکیهکردن به آرزوها و وعدهها و فریب او و درافتادن به دامهایش
💚و از طمعبستن او به گمراهکردن ما از راه بندگیات، و خوارساختن ما به عصیان و نافرمانیات، یا خوب دانستن چیزی که آن را در نظرمان نیکو جلوه داده، یا گران دانستن چیزی که نزد ما زشت نشان داده
💚بارخدایا به قدرت عبادتت او را از میدان زندگی ما بران، و به سبب کوششمان در راه محبتت بینیاش را به خاک بمال، و بین ما و او پردهای افکن که آن را ندرد، و حجابی ضخیم که آن را نشکافد.
💌دعای هفدهم صحیفه سجادیه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آرامبخش☝️
صحنه ای بسیار نادر و زیبا🌸
از طبیعت و خلقت پروردگار بزرگ☺️
#سلامعصرتونبخیرونیکی🎂☕️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡• ♡ •♡•♡•♡•♡•♡•♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_مهدوی
💚 امام صادق(ع)
🔸زمانی که مهدی ظهور کند،
🔸خداوند درد و بیماری را از هر مومنی
🔸برطرف خواهد کرد.☘️
📒الغیبه للنعمانی؛ ص661
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
💚حضرت مهدی(ع):
✨اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ
عَن اَهلی و شیعَتی🍃
✨من ختمکنندة راه اوصیا هستم
و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من
و شیعیانم دفع مینماید.🍃
📒غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #احکام_غسل
❓پرسش:
مثلا سمت راست بدنو داري غسل ميدي بعد آب چن ثانيه قطع ميشه و وصل ميشه .... آيا بايد غسلو ادامه داد؟
✅پاسخ:
سلام
موالات درغسل شرط نیست و واجب نیست که اعضای بدن در غسل پی درپی و بدون فاصله شسته شوند بلکه اگر با فاصله باشد اشکال ندارد/.
اگر هنگام غسل آب قطع شود خللی به غسل وارد نمی شود بعداز اینکه آب وصل شود غسل را ادامه دهید ولازم نیست از اول شروع کنید.
منتشر کنید👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
💕وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛💕
🌹و ما تو را(حضرت محمد ص) جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.🌹
📚 سوره مبارکه انبیاء
✍آیه ۱۰۷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌴 #حکایت_وصل_مهدی_عج🌴
#حکایات_ملاقات_باامام_زمان_عج_الله.
#ویژه_جمعه
"شـيـخ ورام " در كتاب تنبيه الخاطر و نزهة النّاظر مى گويد :
مـرحـوم على بن جعفر المدائنى علوى نقل كرده و گفته كه :
در كـوفـه پـيـرمـرد قدكوتاهى كه معروف به زهد و عبادت و پاكدامنى بود زنـدگى مـى كـرد روزى مــن درمـجـلس پـدرم بودم كه آن پيرمرد قضيه اى را براى پدرم مى گفت و آن قضيه اين است كه گفت :
شـبـى در مـسـجـد جـعـفـى كـه مـسـجـد قـديـمـى در پـشـت كـوفـه اسـت بـودم نـيمه هاى شب تنها مـشـغـول عـبادت بودم كه سه نفر وارد مسجد شدند وقتى به وسط مسجد رسـيدند، يكـى از آنهـا نشسـت و دست به زمين كشيد، ناگهان آب زيادى مانند چشمه از زمين جوشيد، سپس وضو گرفت و به آن دو نفر دستور داد كه وضو بگيرند، آنها هم وضو گرفتند، آن شخص جلو ايستاد و اين دو نفر به او اقتداء كردند، من هم اقتداء
كردم و با آنها نماز خوانده ام ، وقتى كه نماز را سلام داد و من از اينكه از زمين خشـك آب خـارج كـرده بـود تعجب كرده بودم از آن فردى كه طرف راست من نـشـسـتـه بـود، پـرسـيـدم :
ايـن آقـا كيست ؟ به من گفت :
اين آقا "صاحب الامر امام زمان " (عليه السـّلام ) فـرزند "امام حسـن عسـكرى " (عليـه السـلام ) اسـت ،خدمتش رفتم سلام كردم و دستش ? را بـوسـيدم و عرض كردم اى پسر پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله ) نظـر مباركتان درباره شريف عمر بن حمزه كه يكى از سادات است چيست ؟ آيا او برحق است ؟ فرمود :
او الان بر حق نيست ولى هدايت مى شود او نمى ميرد تا آنكه مرا مى بيند .
عـلى بـن جـعـفـر مـدائنـى مـى گـويد :
من اين قضيه را كتمان مى كردم مدت طولانى از اين جريان گذشت و شريف عمره بـن حمـزه فـوت شـد و ندانستم كه آيا او بالاخره خدمت حضرت "بقية اللّه " (عليه السلام ) رسيد يا خير .
روزى بـه آن پـيـرمـرد زاهـدى كـه قـضـيـّه را بـراى پـدرم نـقل مى كرد رسيدم و مثـل كسـى كـه منكـر
است به او گفتم ، مگر شما نگفتيد، كه شريف عمر نمى ميرد مگر آنكه خدمت حضرت "صاحب الامر " (عليه السلام ) مى رسد؟ به من گفت تو از كجا دانستى كه او خدمت حضرت "صاحب الامر " (عليه السلام ) نرسيده است ؟ مـن بـعـدهـا در مـجـلسى به فرزند شريف عمر بن حمـزه كـه معـروف بـه شـريف ابوالمناقـب بـود بـرخـوردم ، گـفـت :
وقـتـى پـدرم مـريـض بـود، شـبـى مـن خـدمـتـش بـودم بـه كـلى قـوايـش تحليل رفتـه بـود و حتّـى
جوهره صوتش شنيده نمى شد .
اواخـر شـب بـا آنـكـه مـن تـمـام درهـا را بـسـتـه بـودم ، نـاگـهـان ديـدم شـخـصـى وارد مـنــزل شــد
كـه از هـيـبـت او مـن جـرات نـكـردم از ورودش سـؤ ال كـنـم ، پـهـلوى پـدرم نشسـت و بـا او آرام آرام
صحبت مى كرد، پدرم مرتب اشك مى ريخت سپس بـرخـاسـت و رفـت . وقـى از چـشـم مـا نـاپـديـد شد،
پدرم گفت :
مرا بنشانيد، ما او را نشانيدم چـشـمـهـايـش را بـاز كرد و گفت :
اين مردى كه پهلوى من نشسته بود كجا رفت ؟ گفتيم از همان راهــى كــه آمــده بــود بـيــرون رفــت ،
گـفـت :
عـقـبـش بـرويـد او را بـرگـردانـيد، ما ديديم درها مثل قبل بسته است و اثرى از او نيست ، برگشتيم نزد پدر و جريان را براى او گفتيم .
گفت :
اين آقا حضرت "صاحب الامر" (عليه السلام ) بود، سپس باز كسالتش سنگين شد و بى هوش گرديد و پس از چند روز از دنيا رفت
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
📋مـطالـب کـانـال را بـراے دوسـتان وگـروهـهاے خـود ارسـال کنـــــید 🌹
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
⛅️ أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ⛅️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
⇱ ڪلیــک ڪنــید ⇩⇩⇩
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
پرتقال،
لیموترش،
گریپ فروت
ونارنگی
جزومرکباتی هستند که باعث بهبود خلق وخوی وتقویت سیستم ایمنی کودک و نوجوان شمامیشود.
ویتامین C مانع افسردگی میشود.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh