🌸🍃🌸🍃
معبودا! آنان که از دنیای خود برای کسب رضایت تو گذشتند قطعاً و بیتردید گوشهی کوچکی از دنیای دیگرشان را در زمانِ حیاتشان نشان دادی؛ بر منِ ناتوان هم اندکی از زیباییها و نعمتهای جایی که خواهم رفت نشان ده تا در این دنیای فنا، میخِ چادر بقا بر زمین، با خساست و دنیاطلبی نکوبم.
خدایا! چنان جمال کبریایی خود بر ما بنمای که به قدرت تو یقین کنیم. قدرتی را که بعد از مرگمان بر آن چارهای جز یقین نداریم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان
مهربان بودن را به تاخیر انداخت"
شاید فرصت ها هرگز تکرار نشوند...
شاید فرصت تقدیم یک نگاه مهربان؛
یک کلام زندگی بخش؛
و یا یک لبخند روح بخش؛
به پدر
به مادر
به یک دوست
به یک همراه
و به هر کسی که به مسیر زندگی
ما زیبایی آشنایی بخشیده است؛
هرگز تکرار نشود
آنچنانکه من دریافتم و با عمق وجودم درک کردم
زمان درگذر است...
"مهربانی را زودتر دریابیم"
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#لحظه_مرگ_دوستان_خدا
میدونستید انسانهای مؤمن که از دنیا میرن چه اتفاقی براشون میافته؟
عزرائیل بهشون چی میگه؟چطور وارد بهشت برزخیشون میشن؟
کیا اونجا منتظرشون هستن؟
در این روایت به همه اینها اشاره شده:
امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمودند:
هرآينه هر كدام از شما چون جانش به گلويش برسد، در آن حال ملك الموت بر او فرود میآيد و به او ميگويد:
آنچه را كه اميد داشتی به تو بخشيده شد؛
و از آنچه را كه میترسیدی، در امن و امان واقع شدی؛
آنگاه دری از بهشت بسوی منزلش باز ميشود و به او گفته ميشود:
نگاه كن بسوی مسكن خود در بهشت،
نگاه كن اينها رسول خدا و عليّ و حسن و حسين عليهم السّلام، رفقای تو هستند؛
اين همان قول خدای تعالي است که فرموده:
كسانی كه ايمان آوردند و رويّۀ آنان تقوی بوده، برای آنان بشارت است در زندگی دنيا و آخرت.
إنَّمَا أَحَدُكُمْ حِينَ يَبْلُغُ نَفْسُهُ هَبهُنَا يَنْزِلُ عَلَيْهِ مَلَكُ الْمَوْتِ فَيَقُولُ: أَمَّا مَا كُنْتَ تَرْجُو فَقَدْ أُعْطِيتَهُ وَ أَمَّا مَا كُنْتَ تَخَافُهُ فَقَدْ أَمِنْتَ مِنْهُ، وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إلَی مَنْزِلِهِ مِنَ الْجَنَّةِ، وَ يُقَالُ لَهُ: انْظُرْ إلَی مَسْكَنِكَ فِی الْجَنَّةِ، وَ انْظُرْ هَذَا رَسُولُ اللَهِ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ رُفَقَآؤُكَ، وَ هُوَ قَوْلُ اللَهِ: الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَی' فِی الْحَيَو'ةِ الدُّنْيَا وَ فِی الا خِرَةِ.
#بحارالانوارج٦ص١٧٧
خوشا به حال و احوال اینها
ان شاء الله که ما هم جزو این دسته از مؤمنین باشیم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
شیخ صدوق می نویسد:
روزی معاذ بن جبل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و با چشمانی اشکبار عرضه داشت: یا رسول اللَّه! جوانی زیبا بیرون خانه شما ایستاده و زار زار گریه می کند و می خواهد به حضور شما برسد.
حضرت فرمود: او را نزد من بیاور! جوان با همان حالت گریان داخل شد و سلام کرد.
پیامبر علت گریه اش را پرسید. گفت: یا رسول اللَّه! گناهان بزرگی مرتکب شده ام که شاید خداوند هیچ گاه مرا نیامرزد. حضرت با ناراحتی فرمود:
«وَیحَک یا شابُّ ذُنُوبِک اعْظَمُ امْ رَبُّک؛»
وای بر تو ای جوان! آیا گناهان تو بزرگ تر است یا پروردگارت؟
گفت: ای پیامبر! پروردگارم از همه چیز بزرگ تر است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا مرا به یکی از گناهانت خبر نمی دهی؟
او گفت: یا رسول اللَّه! من هفت سال بود که نبش قبر می کردم و بعد از بیرون آوردن مرده ها کفن آنان را می ربودم تا اینکه دختر جوانی از انصار مرد. من آن شب بعد از نبش قبر وی کفن او را دزدیدم و عریان رهایش کردم. در آن حال، شیطان مرا وسوسه کرد و من به عمل شنیع زنا مرتکب شدم.
هنگامی که گورستان را ترک می کردم، آوازی از آن مرده شنیدم که تمام وجود مرا تحت تأثیر قرار داد و آن صدا این گونه مرا ندا داد: ای جوان! وای بر تو از روز قیامت، هنگامی که خداوند مرا و تو را احضار خواهد کرد. کفن مرا ربودی و از قبر بیرون آوردی و مرا ناپاک رها کردی!
یا رسول اللَّه! من با این اعمال ننگین گمان نمی کنم که هرگز بوی بهشت را استشمام کنم.
پیامبر صلی الله علیه و آله بر او نهیب زد: از من دور شو ای فاسق! می ترسم من نیز به آتش تو بسوزم، چقدر به جهنم نزدیکی!
حضرت رسول صلی الله علیه و آله این سخن را می گفت و همواره با دست به او اشاره می کرد که از حضورش بیرون رود تا اینکه آن جوان از حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون رفت.
جوان گنهکار توشه تهیه کرده و به یکی از کوه های مدینه رفت و دست هایش را به گردن بست. پیوسته داد می زد و می گفت: پروردگارا! تو مرا می شناسی و گناهم را می دانی. خدایا! من پشیمان شدم و به نزد پیامبرت رفتم، اظهار توبه کردم، امّا مرا از خود دور و خوفم را زیاد کرد.
از تو می خواهم به حق نام های بزرگوارت که مرا ناامید نگردانی! چهل شبانه روز می گفت و می گریست تا اینکه خداوند متعال این آیه را نازل کرد:
(وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ
ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکرُوا اللَّهَ
فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یغْفِرُ
الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ؛)[1]
(بندگان خوب خدا) آنهایی هستند که هرگاه کار ناشایستی انجام دهند یا به خودشان ستم کنند، خدا را یاد می کنند و برای بخشش گناهانشان استغفار می کنند و جز خدا چه کسی گناهان را می آمرزد؟
پس از نزول آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه اصحاب به دنبال آن جوان پشیمان که همان بهلول نبّاش بود، آمد و پذیرش توبه اش را به وی ابلاغ کرد و وعده بهشت به او داد و سپس به یارانش توصیه کرد: گناهان خود را همانند این جوان جبران کنید![2]
پی نوشت ها
[1] سوره آل عمران، آيه 135.
[2] الامالى، صدوق، ص 42، با تلخيص
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#حس_زيباي_مادرانه
چند وقتیه یه شماره ثابت زنگ میزنه رو موبایلم بر میدارم یه پیرزن از اون ور میگه: ناصیر، میگم حاج خانم من ناصر نیستم، میگه: بالا باغیشلا ایشتباه توتمیشام.
دیگه شماره رو حفظ شده ام یا ناصیر رو میخواد یا شهرام رو.
امروز که رانندگی میکردم باز زنگ زد، جواب دادم گفت ناصیر! گفتم حاج خانم منم، گفت باز اشتباه گرفتم؟ گفتم آره، گفت پیریه دیگه پسرم باغیشلا، گفتم چه حرفیه حاج خانم پیش میاد من دیگه عادت کردم شما یا ناصیر رو میخای یا شهرام رو، گفت ناصر پسرمه، شهرام نواه ام، نمی دونم چجوری میشه اشتباهی تو رو می گیرم، گفتم خب به آقا ناصر بگو شماره شو یا سیو کنه یا جوری بنویسه که شما راحت بخونی، گفت: ناصیر چوخ دا ایری یازیب، چوخ دا آید یازیب، منیم گوزلریم ضعیف لیب.
(ناصر خیلی هم درشت و واضح نوشته، منم چشمام ضعیف شده)
دلم غش رفت برا حس مادرانه و مهربونی اش
گفتم پس هیچی بهش نگو، منم راضی ام شما "هّر دَن ده" اشتباهی بگیر.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
دانش دو نوع است:
غریزی (فطری)
یاد گرفتنی (اکتسابی)
اگر علم اکتسابی هماهنگ با علم فطری (استعداد) نباشد، سودمند نخواهد بود....!
نهجالبلاغه حکمت ۳۳۸
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#چندجمله_حرف_حساب
دلگیر مباش..!
از مرغانی که نزد تو دانه خوردند و نزد همسایه تخم گذاشتند
ایمان داشته باش روزی بوی کبابشان به مشامت خواهد رسید.
صبور باش،صبر اوج احترام،به حکمت خداست.
دنیا دو روزه،یک روز با تو،یک روز علیه تو ،پس ناامید نشو،
زمان زود میگذرد،بی بی ها هم یک روز نی نی بودن،
فقط گذر زمان نقطه هایشان را جابجا کرده است.
جنگل هم باشی با بریدن درخت هایت بیابان میشوی.
فراموش نکن نیلوفر جایزه ی ایستادگی مرداب است،
بادبادک تا با باد مخالف رو به رو نگردد اوج نخواهد گرفت.
نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریاست.
روزگار صحنه ی عجیبی است ،
زیبا باشی به کور میرسی ، خوش صدا باشی به کر میرسی ، عاشق باشی به سنگ میرسی...
ابراهیم نیستم ولی غرورم را قربانی کسی نمیکنم که ارزشش کمتر از گوسفند است،
در گاوبازی میدونی به چه کسی جایزه ی اول تعلق میگیره؟
به کسی که نسبت به حمله ی گاو بهترین جاخالی ها رو میده،
نه به اون کسی که با گاو درگیر میشه.
و آخرین حرف دل ...
بزرگترین اقیانوس جهان، اقیانوس آرام است
پس آرام بگیر تا بزرگ شوی...
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
تفاوت رک بودن با گستاخی
«رک بودن»
یعنی من در مورد مسائل مربوط به خودم
با صراحت جواب بدم؛
مثلا
این غذارو دوس ندارم
مهمونی نمیام
حوصله ندارم
و …
«گستاخ بودن»
یعنی من در مورد مسائل شخصی دیگران
مانند رنگ مو، چاق و لاغر بودن، سایز بینی، نوع پوشش، اظهار نظر کنم.
در قالب «رک بودن» به دیگران توهین نکنیم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
توی یک کوچه ای چهار خیاط بودند…همیشه با هم بحث میکردند..
یک روز، اولین خیاط یک تابلو بالای مغازه اش نصب کرد.
روی تابلو نوشته بود “بهترین خیاط شهر”.
دومین خیاط روی تابلوی بالای سردر مغازش نوشت “بهترین خیاط کشور”.
سومین خیاط نوشت “بهترین خیاط دنیا“
چهارمین خیاط وقتی با این واقعه مواجه شد روی یک برگه کوچک با یک خط معمولی نوشت:
“بهترین خیاط این کوچه”
قرار نیست دنیایمان را بزرگ کنیم که در آن گم شویم در همان دنیایی که هستیم میشود آدم بزرگى باشیم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
گویند مردی از گرسنگی رو به مرگ افتاده بود.
شیطان برای او غذایی آورد، به شرط آنکه ایمانش را به او بفروشد.
مرد پس از سیری از فروختن ایمان خود ابا کرد و گفت: آنچه در گرسنگی فروختم، موهوم و معدومی بیش نبود،
چرا که : «آدم گرسنه دین و ایمان ندارد.»
گرگ گرسنه چو یافت گوشت، نپرسد
کاین شتر صالح است یا خرِ دجال
#امثال_و_حكم_دهخدا
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#تهمت
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی
آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
4_5778649433277207786.mp3
1.57M
منبر صوتی:
قسیم النار و الجنة
حجت الاسلام ظهيري
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝