هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_اباعبدالله_الحسین
#سلام_ارباب_خوبم #صبحم_بنامتان
با ذکر حسین مستی آغاز کنید
با گریه بر او عشق خود ابراز کنید
از خانه ی دل تا که سلامی بدهید
یک پنجره رو بہ کربلا باز کنید
#الطریــق_الے_ڪربــلا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆 #صبر
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه 23 خرداد ماه 1398
🌞اذان صبح: 04:02
☀️طلوع آفتاب: 05:48
🌝اذان ظهر: 13:04
🌑غروب آفتاب: 20:21
🌖اذان مغرب: 20:42
🌓نیمه شب شرعی: 00:11
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروز👆
🌸ذكر روز پنجشنبه🌸
لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز۵شنبه۲رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواندوسپس《سوره یاسین》بخواندواین
عمل را تا ۳ روز انجام دهدبهتراست
📚گوهر شب چراغ۱۵۷/ ۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی #بادام_هندی:
✅بادام هندی کلسترول ندارد
✅برای حفظ سلامت لثه ودندان مفید است
✅بادام هندی انرژی زاست
✅حاوی چربی اشباع شده است که
✅برای سلامت قلبی عروقی مفید است
✅اگرمیخواهید استخوانهای
سالمی داشته باشید
✅بادام هندی بخورید
بهترین زمان مصرف
✅میان وعده صبح میباشد
تعداد در زمان رژیم5عدد
✅تعداد در زمان حجم15عدد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼امروز پنجشنبه
✨23خردادماه هست
🌼بایک سینی خرما
✨شاخه گلی یاس و گلاب
🌼به استقبال عزیزان میرویم
✨چیزی زیادی ازما نمیخواهند
🌼فقط هرپنجشنبه به آنها سربزنیم
✨برای شادی روحشان #فاتحه_صلوات
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕امروزتون سرشار از آرامش
🌸مهر و محبت
💕نشان لبخند خدا
🌸در زندگی است...
💕ان شا الله نگاه خدا
🌸توجه و لبخند عنایتش
💕همیشه شامل حالتون بشه
🌸پنج شنبه تون به عافیت و نیکی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💐داستانی بسیار زیبا
✏
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است .
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :3⃣5⃣2⃣
#فصل_نوزدهم
بچه ها داشتند تلویزیون نگاه می کردند. خدیجه مشغول خواندن درس هایش بود، گفت: «مامان! راستی ظهر که رفته بودی نان بخری، عمو شمس الله آمد. آلبوممان را از توی کمد برداشت. یکی از عکس های بابا را با خودش برد.»
ناراحت شدم. پرسیدم: «چرا زودتر نگفتی؟!...»
خدیجه سرش را پایین انداخت و گفت: «یادم رفت.»
اوقاتم تلخ شد. یعنی چرا آقا شمس الله آمده بود خانه ما و بدون اینکه به من بگوید، رفته بود سراغ کمد و عکس صمد را برداشته بود. توی این فکرها بودم که صدای در آمد.
بچه ها با شادی بلند شدند و دویدند طرف در. مهدی با خوشحالی فریاد زد: «بابا!. . بابا آمد...»
نفهمیدم چطور خودم را رساندم توی راه پله. از چیزی که می دیدم، تعجب کرده بودم. پدرشوهرم در را باز کرده بود و آمده بود تو. برادرم، امین، هم با او بود. بهت زده پرسیدم: «با صمد آمدید؟! صمد هم آمده؟!»
پدرشوهرم پیرتر شده بود. خاک آلوده بود. با اوقاتی تلخ گفت: «نه... خودمان آمدیم. صمد ماند منطقه.»
پرسیدم: «چطور در را باز کردید؟! شما که کلید ندارید!»
ادامه دارد...✒️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :4⃣5⃣2⃣
#فصل_نوزدهم
پدرشوهرم دستپاچه شد. گفت: «... کلید...! آره کلید نداریم؛ اما در باز بود.»
گفتم: «نه، در باز نبود. من مطمئنم. عصر که برای خرید رفتم بیرون، خودم در را بستم. مطمئنم در را بستم.»
پدرشوهرم کلافه بود. گفت: «حتماً حواست نبوده؛ بچه ها رفته اند بیرون در را باز گذاشته اند.»
هر چند مطمئن بودم؛ اما نخواستم توی رویش بایستم. پرسیدم: «پس صمد کجاست؟!»
با بی حوصلگی گفت: «جبهه!»
گفتم: «مگر قرار نبود با شما برگردد؛ آن هم دو سه روزه.»
گفت: «منطقه که رسیدیم، از هم جدا شدیم. صمد رفت دنبال کارهای خودش. از او خبر ندارم. من دنبال ستار بودم. پیدایش نکردم.»
فکر کردم پدرشوهرم به خاطر اینکه ستار را پیدا نکرده، این قدر ناراحت است. تعارفشان کردم بیایند تو. اما ته دلم شور می زد. با خودم گفتم اگر راست می گوید، چطور با برادرم آمده! امین که قایش بود! خبر دارم که قایش بوده. نکند اتفاقی افتاده!
دوباره پرسیدم: «راست می گویید از صمد خبر ندارید؟! حالش خوب است؟!»
پدرشوهرم با اوقات تلخی گفت: «گفتم که خبر ندارم. خیلی خسته ام. جایم را بینداز بخوابم.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#ضعف_معده
🍎کسانی که زودبه زودگرسنه میشوند!
🍯عسل طبیعی یک قاشق با یک سیب سرخ شیرین رنده شده مخلوط کرده ومیل کنید.
📗طب معنوی حافظ
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰
✅کبد در حین خواب نیز به پاکسازی بدن، سنتز آنزیم ها و سوخت و ساز بدن مشغول است.
✅خوردن یک قاشق عسل قبل از خواب باعث سلامت کبد و داشتن خوابی راحت می شود.
ڪلیڪ ڪنید 👇
⇲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانک #معجزه_شکرگزاری
🍃ما دیگران را بیش از آنچه که هستند، خوشبخت تصور میکنیم
در خواب وقتی که خودم را از بالای ساختمان پرتاپ کردم...
🍃در طبقه دهم زن و شوهر به ظاهر مهربانی را دیدم که سخت مشغول نزاع بودند!
🍃در طبقه نهم "پیتر" قوی جثه و پر زور را دیدم که گریه میکرد!
🍃در طبقه هشتم "می" داشت گریه میکرد، چون نامزدش ترکش کرده بود .
🍃در طبقه هفتم "هنگ" بیکار را دیدم که او هنوز هم روزی هفت روزنامه می خرد تا بلکه کاری پیدا کند.
🍃در طبقه ششم "وانگ" به ظاهر ثروتمند را دیدم که در خلوت، حساب بدهکاری هایش را می کرد.
قبل از پریدن فکر می کردم از همه بیچارهترم!
اما حالا می دانم که هرکس گرفتاری ها و نگرانی های خودش را دارد.
بعد از دیدن همه، فهمیدم که وضعم آنقدرها هم بد نیست!
حالا کسانی که همین الان دیدم، دارند به من نگاه میکنند.
فکر می کنم آن ها هم بعد از دیدن من با خودشان فکر می کنند که وضع شان آنقدرها هم بد نیست!
@tafakornab
@shamimrezvan
💕🌿💕🌿💕🌿💕
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پندانـــــــهـــ
فرزندم!
بدى بابدى خاموش نمىشود،
چنان كه آتش با آتش خاموش نمىشود.
بدى باخوبى خاموش مىشود،
چنان كه آتش با آب،خاموش مىگردد.
🗞لقمان حکیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh