هدایت شده از تبادلات لیستی بنری سنتری ۱۱۰ تبادل
ناب ترین ڪاناݪ هاے ایتا را دنبال کنید✅
➖➖➖🔷🔶🔹🔸🔷🔶➖➖➖
💢نجات ازپرتگاه شبهات وشایعات باعضویت در👇
📡 eitaa.com/joinchat/271908868Cfa339de8a5
🔶بی نمازی بچه ها دغدغه بسیاری از والدین معلمان و مربیان
eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
🔶تلنگر مذهبی
eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7
🔶مرکز مشاوره خانواده به سبک اسلامی
eitaa.com/joinchat/3784441859Cfa68065d23
🔶فــال متــــولدین ماهها
eitaa.com/joinchat/4089643012C2ac94014f9
🔶داخل این کانال همه چی از خانه و خانواده هست اما... به سبک مذهبی
eitaa.com/joinchat/3459514378Ca66f30224f
🔶اسـرار الهــی آرامـش ♡حـال خوبـــــــ ♡
eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
🔶مـتـن هــاے انرژی مثبت بـراے زیبـــا انــدیشــــان که باید با طلا نوشت
eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
🔶پختــــ و پز اســلامی
eitaa.com/joinchat/1540489237C2c6fec98da
🔶قصه های قرانی
eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
🔶زیبا زندگی کن، جوری که خدا عاشقت بشه
eitaa.com/joinchat/3363766286C39ae354bec
🔶فقط سیاست هـای همســــرداری « منـــــو آقامونـــــــ »
eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
🔶حـس آرامـش نـاب بـا یـاد پـروردگار
eitaa.com/joinchat/1993277442Ce1e0ec17d2
🔶هــــمــــســـــران بــــهــشــ♡ــــتـــــی (دلـــبـــری)
eitaa.com/joinchat/1205272600Cc2514eff85
🔶احادیث۱۴معصومعلیهالسلام، تفسیرقرآن
eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d
🔶ختم سوره نمل برای حاجتهای بزرگ و ذڪرهاےگرـღـگشای بسیار مجرب
eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
🔶تقویم تاریخےاسلامی شیعه
eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859
🔶تنهامسیر آرامش *درآغوش خدا *
eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🔶کلیپ اتفاقی عجيب و منتشر نشده در زمان تدفين پيکر سردار سليمانی
eitaa.com/joinchat/1262092289C1a30cab0ac
✅دلت گرفته نمیتونی #قرآن بخونی😕😔
دیگههه #نگران نباش.. باما همراه شو☺️👇
💕 eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a
➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖
لیست ویژه17اسفند؛ @Listi_Baneri_110
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
✨خرد هرکجا گنجی آرد پدید
✨زنام خدا سازد آن را کلید
✨به نام خداوند لوح و قلم
✨حقیقت نگار وجود وعدم
✨خدایی که داننده رازهاست
✨نخستین سرآغاز آغازهاست
🌸 الهی به امید تو...... 🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸شروع هفته ای بی نظیر 👌
و پر برکت
با صلوات بر حضرت محمد (ص)
و خاندان مطهرش🍃🌸
(🌸)اللّهُمَّ
✨(🌸)صَلِّ
✨✨(🌸)عَلَی
✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ
✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ
✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ
(🌸)اَجْمَعِین
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
کـی باغ به بوی او معطر گردد
کـی دیدن روی او میسر گردد
آن مـاه که از فراق او جان به لبــم
کی دیده به نور او منور گردد
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_روز☝️ #هرکس_ازیادخدارویگردان_شود
🌎اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #شنبه 17 اسفند ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:03
☀️طلوع آفتاب: 06:26
🌝اذان ظهر: 12:15
🌑غروب آفتاب: 18:05
🌖اذان مغرب: 18:23
🌓نیمه شب شرعی: 23:34
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#زیارت_عاشورافراموش_نشود
#ذکرروز
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نماز را بخواند خدا او را
در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد
[۴رڪعت ودر هر رڪعت
حمد، توحید، آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ در این ایام که ویروس #کرونا خیلی راحت میتونه وارد منزل شما بشه
حتما مواردی رو که تو این کلیپ توضیح داده شده رو رعایت کنید
🔴 حتما برای دوستانتان ارسال کنید 🔴
#کرونا_را_شکست_میدهیم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸آرزویم برای شما در آغاز این هفته
🍃🌸الهی
🍃🌸خونههاتون پُر برکت
🍃🌸رابطههاتون پر از رنگ زیبای عشق💕
🍃🌸وجودتون سلامت🥰💪
🍃🌸دلتون پر اميد به امروز و فرداها💕
🍃🌸جیبتون پر پول💰
🍃🌸 و لحظاتتون سرشار از آرامش💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💜
من با خودم و همه دنیا در صلح و آرامش هستم. به همه عشق میورزم و برخورد همه با من، همراه با عشق و محبت و احترام است.
خدایا سپاسگزارم❣
┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥😍
🌺کلیپ زیبای صــبــح بخیر
🌺تـقـدیم به شـمــا عـزیـزانـم
🌺روزی پر انرژی داشته باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_نهم:
💜حسابی گیج و کلافه بودم. اصلا نمی فهمیدم چه اتفاقی افتاده.من و دانیال مبارزه ای نداشتیم برای دل بریدن از هم.اصلا همین مبارزه حق زندگی را از ما گرفته بود و هر دو قسم خورده بودیم که هیچ وقت نخواهیمش..اما حالا …
نمیدانستم در کدام قسمت از زندگیم ایستاده ام.عثمان با شنیدن این کلمه تعجب نکرد،تنها جا خورد…و فقط پرسید:مبارزه؟؟ مگر دیگر چیزی برای از دست دادن داریم که مبارزه کنیم؟؟
و من مدام سوالش را تکرار میکردم. و چقدر ساده،تمام زندگیم را؛در یک جمله به رخم کشید این مسلمان ترسو!
ای کاش زودتر از اینها با هانیه حرف میزد و تمام داشته هایش را روی دایره میریخت و نشانش میداد که چیزی برای مبارزه نمانده.
حکم صادر شد،مسلمانها دیوانه ای بیش نیستند.اما برادرم دوست داشتنی بود.پس باید برای خودم می ماند…
حالا من مانده بودم و تکه های پازلی که طراحش اسلام بود.باید از ماجرا سردرمیاوردم…حداقل از مبارزه ای که دانیال را از من جدا کرد.و تنها سرنخهای من و عثمان چند عکس بود و کلمه ی مبارزه…
مدتی از جستجوهای بی نتیجه مان گذشت و ناامیدی بیتوته کرده بود در وجودمان.و من هر شب ناخواسته از پیگیری های بی نتیجه ام به مادرِ همیشه نگران توضیح میدادم و او فقط با اشک پاسخ میداد.
تا اینکه بعد از مدتها تلاش چیزی نظرم را جلب کرد.سخنرانی تبلیغات گونه ی مردی مسلمان در یکی از خیابانها…
ظاهرش درست مثل دانیال عجیب و مسخره بود.کچل…ریش بلند،بدون سبیل و به رسم مسلمانان کلاهی سفید و توری شکل بر سر داشت.
چند مرد دیگر روی سکویی بلند در اطرافش ایستاده و با مهربانی پاسخ جوانانِ جمع شده را میدادند و برشورهایی را بین شان توزیع میکردند.
ای مسلمانان حیله گر…آن دوست مسلمان با همین فریبگری اش،دانیال را از من گرفت…آخ که اگر پیداش کنم،به سنت خودشان ذره ذره نابودش میکنم…
سریع با عثمان تماس گرفتم و آدرس را دادم.تا آمدنش در گوشه ایی از خیابان ایستادم و با دقت به حرفهای مبلغان گوش دادم.چه وعده هایی…بهشت و جهنم را میان خودشان تقسیم کرده بودند و از مبارزه ای عجیب میگفتند… و احمقهایی که با دهان باز و گوشهایی دراز،آب از لب و لوچه شان آویزان بود…یعنی زمین آنقدر ابله داشت؟؟؟
زمان زیادی نگذشته بود که عثمان سریع خود را رساند.با سر به مرد سخنرانِ روی سکو اشاره کردم.و او هم با سکوت در کنار ایستاد.و سپس زیر لب زمزمه کرد (بیچاره هانیه!)
ادامه دارد..
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡