فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💜
من با خودم و همه دنیا در صلح و آرامش هستم. به همه عشق میورزم و برخورد همه با من، همراه با عشق و محبت و احترام است.
خدایا سپاسگزارم❣
┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥😍
🌺کلیپ زیبای صــبــح بخیر
🌺تـقـدیم به شـمــا عـزیـزانـم
🌺روزی پر انرژی داشته باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_نهم:
💜حسابی گیج و کلافه بودم. اصلا نمی فهمیدم چه اتفاقی افتاده.من و دانیال مبارزه ای نداشتیم برای دل بریدن از هم.اصلا همین مبارزه حق زندگی را از ما گرفته بود و هر دو قسم خورده بودیم که هیچ وقت نخواهیمش..اما حالا …
نمیدانستم در کدام قسمت از زندگیم ایستاده ام.عثمان با شنیدن این کلمه تعجب نکرد،تنها جا خورد…و فقط پرسید:مبارزه؟؟ مگر دیگر چیزی برای از دست دادن داریم که مبارزه کنیم؟؟
و من مدام سوالش را تکرار میکردم. و چقدر ساده،تمام زندگیم را؛در یک جمله به رخم کشید این مسلمان ترسو!
ای کاش زودتر از اینها با هانیه حرف میزد و تمام داشته هایش را روی دایره میریخت و نشانش میداد که چیزی برای مبارزه نمانده.
حکم صادر شد،مسلمانها دیوانه ای بیش نیستند.اما برادرم دوست داشتنی بود.پس باید برای خودم می ماند…
حالا من مانده بودم و تکه های پازلی که طراحش اسلام بود.باید از ماجرا سردرمیاوردم…حداقل از مبارزه ای که دانیال را از من جدا کرد.و تنها سرنخهای من و عثمان چند عکس بود و کلمه ی مبارزه…
مدتی از جستجوهای بی نتیجه مان گذشت و ناامیدی بیتوته کرده بود در وجودمان.و من هر شب ناخواسته از پیگیری های بی نتیجه ام به مادرِ همیشه نگران توضیح میدادم و او فقط با اشک پاسخ میداد.
تا اینکه بعد از مدتها تلاش چیزی نظرم را جلب کرد.سخنرانی تبلیغات گونه ی مردی مسلمان در یکی از خیابانها…
ظاهرش درست مثل دانیال عجیب و مسخره بود.کچل…ریش بلند،بدون سبیل و به رسم مسلمانان کلاهی سفید و توری شکل بر سر داشت.
چند مرد دیگر روی سکویی بلند در اطرافش ایستاده و با مهربانی پاسخ جوانانِ جمع شده را میدادند و برشورهایی را بین شان توزیع میکردند.
ای مسلمانان حیله گر…آن دوست مسلمان با همین فریبگری اش،دانیال را از من گرفت…آخ که اگر پیداش کنم،به سنت خودشان ذره ذره نابودش میکنم…
سریع با عثمان تماس گرفتم و آدرس را دادم.تا آمدنش در گوشه ایی از خیابان ایستادم و با دقت به حرفهای مبلغان گوش دادم.چه وعده هایی…بهشت و جهنم را میان خودشان تقسیم کرده بودند و از مبارزه ای عجیب میگفتند… و احمقهایی که با دهان باز و گوشهایی دراز،آب از لب و لوچه شان آویزان بود…یعنی زمین آنقدر ابله داشت؟؟؟
زمان زیادی نگذشته بود که عثمان سریع خود را رساند.با سر به مرد سخنرانِ روی سکو اشاره کردم.و او هم با سکوت در کنار ایستاد.و سپس زیر لب زمزمه کرد (بیچاره هانیه!)
ادامه دارد..
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
✅ دو نعمت هستند كه
[در زمان بودنشان]، ناديده گرفته مى شوند:
#امنیت و #سلامت.
🌸 نِعمَتانِ مَكفورَتانِ : الأمنُ والعافِيَةُ.
💕 رسول الله (ص)
📕 بحار الأنوار : 81 / 170 / 1
تاکورنا نیومده بود قدر نعمت امنیت و سلامتی رانداشتیم😔
#درخانه_بمانیم
#کرونا_را_شکست_می_دهیم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
‼️ نماز با دستکش #عکس_نوشته☝️
✍ مقام معظم رهبری
#احکام_شرعی #احکام_نماز
#درخانه_بمانیم
#کرونا_راشکست_می_دهیم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا
✨حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا
✨وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا
✨حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً
✨قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ
✨الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ
✨وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ
✨لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ
✨وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۵﴾
✨و انسان را نسبت به پدر و مادرش
✨به احسان سفارش كرديم مادرش
✨با تحمل رنج به او باردار شد و
✨با تحمل رنج او را به دنيا آورد
✨و باربرداشتن و از شيرگرفتن
✨او سى ماه است تا آنگاه كه به
✨رشد كامل خود برسد و به چهل سال
✨برسد مى گويد پروردگارا بر دلم بيفكن
✨تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم
✨ارزانى داشته اى سپاس گويم و كار
✨شايسته اى انجام دهم كه آن را
✨خوش دارى و فرزندانم را برايم
✨شايسته گردان در حقيقت من به درگاه
✨ تو توبه آوردم و من از فرمان پذيرانم (۱۵)
📚سوره مبارکه الأحقاف
آیه ۱۵✍
#روزپدرمبارک🎊🎉🎁
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_عظم_البلا☝️
#آیه_درمانی حفظ از #بدی و #بلا
هر کس این آیات را تلاوت کند و با خود همراه داشته باشد در پناه و حفاظت خدا خواهد بود از هر بدی و بلا
لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ
📚مصباح کفعمی ص 196
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅
🌱حکایت
سلطان به وزیرگفت۳سوال میکنم فردااگرجواب دادی هستی وگرنه عزل میشوی. سوال اول:خداچه میخورد؟سوال دوم:خداچه می پوشد؟ سوال سوم:خداچه کارمیکند؟ وزیر ازاینکه جواب سوالهارانمیدانست ناراحت بود.
غلامی فهمیده وزیرک داشت.وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگرجواب ندهم برکنارمیشوم.اینکه :خداچه میخورد؟چه می پوشد؟چه کارمیکند؟غلام گفت هرسه را میدانم اما دوجواب را الان میگویم وسومی رافردا اما خداچه میخورد؟خداغم بندهایش رامیخورد ، اینکه چه میپوشد؟خداعیبهای بندهای خودرامی پوشد. اماپاسخ سوم را اجازه بدهیدفردابگویم.
فرداوزیر و غلام نزدسلطان رفتند.وزیربه دوسوال جواب داد.سلطان گفت درست است ولی بگوجوابهاراخودت گفتی یاازکسی پرسیدی وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابهارااوداد. گفت پس لباس وزارت رادربیاوروبه این غلام بده غلام هم لباس نوکری رادرآوردوبه وزیرداد.بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟غلام گفت:آیاهنوزنفهمیدی خداچکارمیکند!خدادریک لحظه غلام راوزیر میکندو وزیرراغلام میکند.
🖋☕️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
به عقیدهی من فرقی ندارد :
سیاه باشی یا سفید ...!
زشت باشی یا جذاب ...!
پیر باشی یا جوان ...!
کوتاه باشی یا بلند ...!
اصلا ؛
فرقی نمیکند مرد باشی یا زن !
مهم انسان بودن است ...!
و مهم تر از آن ؛
این است که آدم به درد بخورد ...!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
دنیا نه خوشبخت است، نه بدبخت...
دنیا همان چیزی میشود که ما میبینیم.
دنیا بینش ماست، دنیا در نگاه ما آفریده
میشود.
هر آدمی آفرینندهی دنیای خویش است.
🖋☕️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
زنی که قرار بود زنده بگور شود ...!
در هنگام جنگ جهانی دوم بعد از چند هفته بالاخره یک سرباز موفق میشود چند روز مرخصی بگیرد.
وقتی به محل سکونت خود میرسد متوجه یک کامیون حامل تعدادی جنازه میشود که بسمت قبرستان میرفت وخبر دار میشود که دشمن آن منطقه را بمباران کرده است لذا برای آخرین بار قصد داشت به جنازه همشهریهایش نگاهی بیندازد که متوجه میشود کفشی در میان اجساد وجود دارد که شباهت به کفش همسرش دارد وبسرعت بسمت خانه میدود ومتوجه میشود خانه اش ویران شده لذا پس از این شوک بزرگ خود را به کامیون میرساند وآن جنازه را تحویل میگیرد که در قبرستان دسته جمعی دفن نشود وبا مراسم واحترام خاص دفن نماید ولی متوجه میشود جنازه همسرش هنوز نفس میکشد.
لذا او را به بیمارستان میرساند وان زن زنده میماندوسالها بعد صاحب فرزندی از آن زن میگردد،نام کودکی که دنیا آمد ولادمیر پوتین رئیس فعلی روسیه است!
🗞
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
دستهایم به آروزهایم نرسید !
آنها بسیار دورند ؛
اما درخت سبز صبرم می گوید ،
امیدی هست ؛
دعایی هست ؛
مهمتر از همه خدایی هست . . . !
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆