هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼امروز پنجشنبه
✨2 2خردادماه هست
🌼بایک سینی خرما
✨شاخه گلی یاس و گلاب
🌼به استقبال عزیزان میرویم
✨چیزی زیادی ازما نمیخواهند
🌼فقط هرپنجشنبه به آنها سربزنیم
✨برای شادی روحشان #فاتحه_صلوات
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستان_واقعی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۱۰۱
❤️به پیراهنی بلند و یشمی رنگ که هنرِ دستانِ پروین و فاطمه خانم بود رضایت دادم. اصلا تنها لباسِ پوشیده ام به جز مانتو، همین پیراهنِ ساده و زیبا بود که بعد از محجبه شدن برایم دوختند.
حالا باید چیزی سرم میکردم. نگاهی به بساطِ درونِ کمدم انداختم، غیر از چند شالِ معمولی و تیره رنگ چیزی پیدا نمیشد، به جز…..
به جز آن روسری که حسام قبل از رفتنش به سوریه هدیه داده بود.
نفسهایم تند شد. باید فراموشش میکردم. با خشم در کمد را بستم. و به آن تیکه دادم.
اما فعلا آّبرویِ دانیال از یک دلبستگیِ احمقانه مهم تر بود. و این روسری، تنها داراییِ زیبایم برایِ شیک به نظر رسیدن در این شب نشینی دوستانه..
پس روسری به دست روبه رویِ آینه ایستادم.
بزرگ بود و زیبا، با مخلوطی از رنگهایِ یک بسته مداد شمعیِ بیست و چهار طعم.
آن را سر کردم و به شیوه ی لبنانی ها، گوشه ی صورتم سنجاقی اش زدم.
با مداد به ابروهایِ نصف و نیمه ام رنگ دادم و در آینه خوب خودم را برانداز کردم.
ماننده گذشته نه، اما شبیه به حالم، کمی زیبا شده بودم. سلیقه ی حسام در انتخاب روسری واقعا حرف نداشت.
دانیال چند ضربه به در زد و وارد شد. لبخند رویِ لبهاش جا خشک کرد ( چه عجب بابا.. ما شما رو دوباره خوشگل دیدیم.. اونا چیه صبح تا شب تو خونه میپوشی؟؟
نکنه لباسایِ مامان بزرگِ خدا بیامرزو از زیر زمین کش رفتی که هی دم به دقیقه تنت میکنی؟؟
اینا خوبه پوشیدی دیگه.. خدایی پروین از تو خوش سلیقه تره.. ببین چی دوخته.. محشره..
راستی دختری، خواهر زاده ایی.. چیزی نداره؟؟)
و من با برادرانه هایش ریسه رفتم و ذوق کردم.
صدای زنگ بلند و او دست پاچه از اتاق بیرون دویید.
کمی ادکلن زدم و تجدید نگاهی در آینه کردم.
صَندلهایِ مشکی را پوشیدم و از اتاق خارج شد.
یک قدم مانده به قرار گرفتن در تیررسِ دانیال و مهمانهایش، صدایی آشنا گوشم را کشید.
اما امکان نداشت.. با تردید به سمت مهمانها گام برداشتم.
پاهایم خشک شد.. قلبم سر به سینه کوبید و دستانم یخ زد..
دانیال با مهربانی و شوخی، مهمانها را دعوت به نشستن میکرد..
آن هم چه مهمانانی..
فاطمه خانم با صورتی خندان پوشیده در چادر و روسری زیبا و گرانمایه..
و حسام قاب شده در کت و شلواری، مشکی و اندامی که با پیراهنی سفید، حسابی استایلِ نظامی اش را گوش زد میکرد.
مات مانده بودم. جریان چه بود؟؟ آنها اینجا چه کار میکردند؟؟
ناگهان فاطمه خانم متوجه حضورم شدم و با شوق ومحبت صدایم زد.
دانیال آب دهانش را ا استرس قورت داد. و حسام با تبسمی خاصی ابرویی در هم کشید و دسته گلو شیرینی را روی میز گذاشت.
فاطمه خانم، منِ گیج و بی حرکت مانده را به آغوش کشید و قربان صدقه ام رفت و با لحنی پر عجز و مهربان، آرام کنارِ گوشم نجوا کرد که حلالش کنم.. که گفته هایش را از خاطر ببرم و به دریا بسپارم.. که اشتباه کرده..
و من وامانده چشم برنمیداشتم از سینه سپر شده ی حسام و سری که با لبخندی خاص، کمی کجش کرده بود..
و نمیدانستم این مرد، خودِ واقعیِ حسامِ مظلوم است؟؟
یا امیر مهدیِ فاطمه خانم..؟؟
ادامه دارد....
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبردرآیات_قرآن
✨وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾
✨سوگند به نفس و آن كس
✨كه آن را درست كرد (۷)
✨فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾
✨سپس پليدكارى و پرهيزگارى اش
✨را به آن الهام كرد (۸)
📚سوره مبارکه الشمس
✍آیات ۷ تا ۸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #احکام_پیداکردن_طلاومال
♨️ #سوال:
🔰فردي قطعه طلاپيدا کرد آيا ميتواند همانجايي که برداشته دوباره برود و قرار دهد؟
✅ #پاسخ:
✍ کسي که طلا را پيدا کرده و برداشته است اگر نشانه اي دارد بايد اعلام کند و اعلام نکردن آن اگر قيمت آن بيش از تومان باشد حرام است و درصورتيکه اميد دارد صاحبش پيدا شود بايد تا يکسال در اطراف همان محل اعلام کند (مثلا هفته اول، هر روز و بعد از آن تا يکسال هفته اي يک بار) مثلا بگويد يا بنويسد و در محل ديد مردم قرار دهد و چنانچه صاحبش پيدا نشد آنرا با اجازه حاکم شرع از طرف صاحبش به فقير صدقه دهد.
لطفا حداقل به یک نفر بفرستین👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام :
✨إنَّ ... لِلاِقتِصادِ مِقدارا فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ بُخلٌ .
✨براى ميانه روى، اندازه اى است كه اگر از آن فزون تر شود، آن ، بخل است.
📚میزان الحکمه.ج١٣ص٣١٦
💎 امام حسن عسکری (ع):
✍ جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی نکن که بر تو دلیر شوند.
📚 تحف العقول، ص ۴۸۶
#جدال #شوخی
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎 امام عسكرى (ع):
✍ هر كه برادرش را در خلوت پند دهد او را آراسته است وهر كس برادرش رادر جمع پند دهداو راسرشكسته كرده است
📚 تحف العقول،ص۴۸۹
#پند
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#ضعف_معده
🍎کسانی که زودبه زودگرسنه میشوند!
🍯عسل طبیعی یک قاشق با یک سیب سرخ شیرین رنده شده مخلوط کرده ومیل کنید.
📗طب معنوی حافظ
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰
✅کبد در حین خواب نیز به پاکسازی بدن، سنتز آنزیم ها و سوخت و ساز بدن مشغول است.
✅خوردن یک قاشق عسل قبل از خواب باعث سلامت کبد و داشتن خوابی راحت می شود.
ڪلیڪ ڪنید 👇
⇲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانک #معجزه_شکرگزاری
🍃ما دیگران را بیش از آنچه که هستند، خوشبخت تصور میکنیم
در خواب وقتی که خودم را از بالای ساختمان پرتاپ کردم...
🍃در طبقه دهم زن و شوهر به ظاهر مهربانی را دیدم که سخت مشغول نزاع بودند!
🍃در طبقه نهم "پیتر" قوی جثه و پر زور را دیدم که گریه میکرد!
🍃در طبقه هشتم "می" داشت گریه میکرد، چون نامزدش ترکش کرده بود .
🍃در طبقه هفتم "هنگ" بیکار را دیدم که او هنوز هم روزی هفت روزنامه می خرد تا بلکه کاری پیدا کند.
🍃در طبقه ششم "وانگ" به ظاهر ثروتمند را دیدم که در خلوت، حساب بدهکاری هایش را می کرد.
قبل از پریدن فکر می کردم از همه بیچارهترم!
اما حالا می دانم که هرکس گرفتاری ها و نگرانی های خودش را دارد.
بعد از دیدن همه، فهمیدم که وضعم آنقدرها هم بد نیست!
حالا کسانی که همین الان دیدم، دارند به من نگاه میکنند.
فکر می کنم آن ها هم بعد از دیدن من با خودشان فکر می کنند که وضع شان آنقدرها هم بد نیست!
@tafakornab
@shamimrezvan
💕🌿💕🌿💕🌿💕
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پندانـــــــهـــ
فرزندم!
بدى بابدى خاموش نمىشود،
چنان كه آتش با آتش خاموش نمىشود.
بدى باخوبى خاموش مىشود،
چنان كه آتش با آب،خاموش مىگردد.
🗞لقمان حکیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
💝 #عاشقانه💝
من وتووو👨🏻👩🏻
وقتی کنار همیم,👫
قشنگترین💑
ترکیب دنیاییم❤️❤️
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
در زندگی
پیوسته باید مواظب سه چیز باشیم :
وقتی تنها هستیم
مواظب افکار خود
وقتی با خانواده هستیم
مراقب اخلاق خود
و
وقتی که در جامعه می باشیم
مواظب زبان خود
#شبتون_بخیرونیکی✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❁﷽❁الهی به امیدتو
خدایا !
به ذکر نام زیبایت
و نیایش لحظه هایت
وجود زمینیام راملکوتى گردان
تا آنچه
تو میخواهی باشم
و ازآنچه
من هستم رهاشوم
که تو بی نیاز ومن غرق نیازم
#سلام_روزبخیر
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖بر نائب بر حق
امامت صَلوات🌸🍃
💜بر صاحب انوار
قیامت صَلوات🌸🍃
💛خواهے ڪہ بہ روز
حَشر نگردے مایوس🌸🍃
💚بفرست بہ پیشگاہ
مَهدے صَلوات🌸🍃
🌸✨اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج✨🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh