eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز را با شکر گزاری شروع کنید و آخر شب نیز با شکر گزاری به پایان برسانید ارتعاش عالی که سپاسگزاری دارد بی اندازه شگفت‌انگیز است... خدایا شکرت برای این لحظه.. خدایا شکرت برای سلامتی.. خدایا شکرت برای زنده ماندنم.. خدایا شکرت برای اب ،برق ،تلفن، گاز،اینترنت،هوا،گیاهان ، گلها، ودهها نعمتی که قابل شکر گزاری وتقدیر از خداوند متعال است.. این شکرگزاری احساسی عالی به شما می‌دهد وشما راروی ارتعاش شگفت انگیز میگذارد.. "شکر نعمت نعمتت افزون کند" . از خدا تشکر کنید ممنون 😚 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸 امام صادق (علیه السلام) : هنگامى كه تكبيرة الإحرام نماز را گفتى، به آن توجّه داشته باش... خداوند به دل غافل، چيزى عطا نمی‏كند. 📙 دعائم الإسلام ج 1 ص 158 ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 🌱 نکنید ولی گدا را نکنید 🌷امام محمد باقر(ع): اگر نیازمند بداند كه در اظهار نیاز کردن از مردم چه چیزی نهفته است، هرگز از كسى چيزى درخواست نمى كند، و اگر كسى كه از وى خواهشى مى شود بداند كه در نوميد كردن دیگران چه چیزی نهفته است، هرگز كسى را نااميد نمی کند. 📚تحف العقول ، ص۳۰۰ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰 🌷 امام محمدباقر(ع): اسلحه آدم های پست گفتن حرف های زشت است. 📚میزان الحکمه،ح۱۵۳۹۵ به حرفامون باشه.. 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ ✨الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ✨وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۷﴾ ✨و نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته ✨و نيز پيمانى را كه شما را به انجام آن ✨متعهد گردانيده به ياد آوريد آنگاه كه ✨گفتيد شنيديم و اطاعت كرديم و از ✨خدا پروا داريد كه خدا به راز دلها آگاه است (۷) 📚سوره مبارکه المائدة✍آیه ۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍓 یه عصر دوست داشتنی ☕️ با یه عالمه خبرخوب 🍓 وپر از برکت ودلخوشی ☕️ همراه با طبیعت 🍓داشته باشید ☕️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
درویشی به در خانه خواجه اصفهانی رفت. به او گفت آدم پدر من و تو است و حوا نیز مادر ماست. پس ما با هم برادریم، تو اینهمه ثروت داری و میخواهم برادرانه سهم مرا بدهی. خواجه به غلام خود گفت یک فلوس (سکه سیاه) به او بده.درویش گفت ای خواجه چرا در تقسیم، برابری را رعایت نمیکنی؟ خواجه گفت: ساکت باش که اگر برادرانت با خبر شوند همین قدرهم به تو نمیرسد... 📙کشکول شیخ بهائی 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ پسری را به آهنگری بردند تا شاگردی کند. استاد گفت: دَم آهنگری را بدم. شاگرد مدتی ایستاده، دم را دمید و خسته شد و گفت: اوستا اجازه میدی بنشینم و بدمم؟اوستای آهنگر گفت: بنشین و بدم. شاگرد باز مدتی دمید و خسته شد و گفت: اوستا اجازه میدی پام و دراز کنم و بدمم.اوستای آهنگر گفت: پا تو دراز کن و بدم.بعد از مدتی شاگرد تنبل باز خسته شد؛ گفت: اوستا اجازه میدی بخوابم و بدمم؟ اوستا گفت: تو بدم، بمیر و بدم... 📙تمثیل مثل 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
میگویند ماهاتما گاندی بزی داشت که سمبل عدم وابستگی بود. از مویش لباس تهیه میکرد و شیر و فراورده های شیری بز قوت روزانه اش بود.زمانی قرار شد که گاندی به برای مذاکراتی به بریتانیای کبیر سفر کند ولی حاضر نبود بدون بزش سوار هواپیما شود. اما در قوانین انگلیس چنین اجازه ای داده نشده بود. این موضوع مشکلی برای مذاکرات میان هند و انگلستان شده بود.به ناچار قانونی از تصویب پارلمان انگلستان گذشت که در آن بیان شد: ورود حیوانات به پارلمان انگلیس ممنوع است بجز بز گاندی.. اصالت داشته باش خودت باش و بر باورهایت استوار باش به ناچار همه خودشان را برای پذیرشت تغییر میدهند 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
باورش قدری عجیبه؛ اما در گورستان خالدنبی در استان گلستان، یک تیرک چوبی وجود داره که برخی برای شفای بیماران (خصوصا دندان درد) باید ازاین تیرک بالابرن و سرتیرک رو گاز بگیرند! حتی این اعتقاد وجود داره که سر تیرک رو اگه گاز بگیرند، دیگه هیچوقت دچار دندان‌ درد نخواهند شد...! 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
نه نرِ نرِ است، نه مادهِ ماده در زمان‌های قدیم كه خسروپرویز بر ایران حكومت می‌كرد. یك روز كه خسروپرویز در قصر به همراه همسرش بازی فرزندانش را نگاه می‌كرد و لذت می‌برد. یكی از نگهبانان قصر وارد شد، و گفت: ماهیگیری آمده، پیش كشی برای جناب پادشاه آورده و اجازه‌ی حضور می‌خواهد. پادشاه كه خیلی سرحال بود و از طرفی می‌خواست همسرش كه خیلی ماهی دوست داشت را هم خوشحال كند، گفت: به مرد ماهیگیر بگویید وارد شود. مرد ماهیگیر با یک ماهی خیلی بزرگ و هفت رنگ وارد شد. سلام كرد، ماهی را به شاه تقدیم كرد و گفت: این ماهی بزرگترین و زیباترین ماهی است كه من در طی این سال‌ها كه در دریا مشغول ماهیگیری بودم دیده‌ام. با خود فكر كردم چنین ماهی خاصی باید توسط یک آدم خاص خورده شود. به همین جهت به سرعت خود را به قصر رساندم تا آن را پیش كش شما كنم. خسروپرویز از این همه تملق و چرب‌زبانی خیلی لذت برد. سریع دستور داد، چهار هزار سكه طلا به مرد ماهیگیر پاداش دهند مرد با خوشحالی هدیه را گرفت و به سرعت خواست از قصر خارج شود. همسر خسروپرویز رو به شاه كرد و گفت: چهار هزار سكه در ازاء كاری كه او كرده بود خیلی زیاد است، با این كار تو برای مردم توقع ایجاد می‌شود كه با آوردن محصولات خود به قصر چند برابر قیمت آن پاداش بگیرند. خسروپرویز نگهبانی را به دنبال مرد ماهیگیر فرستاد تا او را بازگرداند. و از همسرش پرسید: حالا چطوری پول اضافه را از او بگیرم كه برازنده شاه ایران باشد؟ همسر او با زیركی گفت: از او می‌پرسیم این ماهی نر بود یا ماده؟ اگر گفت: نر بوده می‌گوییم: نه ما ماهی نر نمی‌خوریم ماهی را بردار و ببر و اگر گفت: ماهی ماده بود، ما می‌گوییم نه ما ماهی ماده نمی‌خوریم. ماهی را بردار ببر و پول را بازگردان. با این سؤال او خارج از این نوع جواب، جوابی ندارد و ما خیلی راحت می‌توانیم پول را به خزانه بازگردانیم. مرد ماهیگیر وارد شد و خسروپرویز از او پرسید: تو به ما نگفتی این ماهی نر است یا ماده؟ ماهیگیر كه خیلی زرنگ بود و فهمید كاسه‌ای زیر نیم كاسه است، جواب داد خدمتتان گفتم كه این ماهی یک ماهی خاص است. این ماهی نرینه‌ی ماده است. نه كاملاً نر است و نه كاملاً ماده. خسروپرویز از ذكاوت و تیزهوشی ماهیگیر خوشش آمد و دستور داد چهار هزار سكه‌ی دیگر به او پاداش دهند. شیرین همسر خسروپرویز كه تحمل این دست و دلبازی‌های خسروپرویز برای مردم عادی را نداشت از این كار همسرش خیلی عصبانی شد و دید مرد ماهیگیر وقتی پاداش را گرفت و تعظیم كرد، یك سكه از كیسه افتاد. مرد خم شد تا آن سكه را بردارد، شیرین كه خیلی عصبانی بود سریع گفت: تو این همه سكه پاداش گرفتی باز چشمت دنبال آن یک سكه كه روی زمین افتاده بود، هست. تو از یك سكه طلا هم نمی‌توانی بگذری. ماهیگیر زرنگ كه می‌دانست اینها همه بهانه است تا به نحوی سكه‌ها را از او بگیرند، گفت: تعداد سكه‌ها مهم نیست، بلكه نقش زیبای روی سكه‌ها كه یک طرف نام پادشاه و طرف دیگر تصویر پادشاه است مهم است و من دلم نیامد نام زیبای پادشاه زیر پای درباریان بیفتد. خسروپرویز كه از این چرب زبانی خیلی لذت برد بدون توجه به همسرش كه از عصبانیت سرخ شده بود، چهارهزار سكه دیگر به ماهیگیر بخشید و او جمعاً با دوازده هزار سكه‌ی طلا قصر را ترک كرد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان