eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم 💫الهی به امیدتو گاهی فکر می‌کنم آفتابگردان‌ها هم، از من عاقل‌ترند که تا چشم باز می کنند؛ سر به سوی تو، بالا می‌گیرند! معبودم... صبحی که با سلامِ تو کلید می‌خورد؛ آرام، به مقصدِ شب ختم می‌شود... ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ 🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ 👈 ناسا: امروزه دانشمندان برای اندازه گیری شکل، گرانش و چرخش زمین از زمین سنجی (geodesy) استفاده میکنند و به طور دقیق اندازه گیری میکند که نشان می دهد زمین گرد است. با استفاده از GPS و سایر ماهواره ها، دانشمندان قادرند شکل زمین را در عوض یک سانتی متر اندازه گیری کنتد. تصاویر از فضا همچنین نشان می دهد که زمین مثل ماه گرد است. سوره زمر: 《زمر》 به معتای گروه و جماعت است. و نام گذاری این سوره به این خاطر این است که دوزخیان و بهشتیان به صورت گروه گروه وارد دوزخ یا بهشت می شوند. از آیات مشهور این سوره آیه ۵۳ است که به بندگان توصیه میکند هرگز از رحمت خدا ناامید نشوند. حق بودن آسمان ها و زمین دلیل بر این است که هدفی بزرگ دارند و آن هدف تکامل موجودات، و در پیشاپیش آنها انسان، و سپس منتهی شدن به رستاخیز است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ⚠ ... 🔸 انرژی ها در دو جای بدن تراکم بالاتری دارند: اطراف کف دستها و اطراف چشم ها 🔸عصبانیت، خشم، نفرت و... باعث ایجاد انرژی های منفی در اطراف چشم میشوند به همین دلیل از حالت چشم یک نفر می شود حالت روحی اش را فهمید. ❓ چیست؟ 🔸 وقتی از درون حالمان از انباشتن صفاتی چون عصبانیت، حسادت، کینه و ....... بسیار بد است اما وانمود می کنیم که خوبیم ، منفی ترین انرژی ممکن از چشمان ساطع می شود. 🔸مثال : فرزند شما بسیار لاغر است ...به خانه همسایه میروید که فرزندی فربه دارد در ظاهر میگویید : به چه خوشگلی، تپل مپلی...اما در درون میگویید ببین تو رو خدا چی میخوری اینقد چاقی 🔸از درون خرابیم از بیرون نشان می دهیم عالی هستیم ، زمینه چشم زخم فراهم شده و منفی ترین انرژی ساطع میشود که میتواند تجسم یابد و به شکلی اتفاق افتد ⁉️میگویند پدر و مادر هم فرزند را چشم می زنند ⭕ امکان ندارد، پدر و مادر شاید به دلیل حساسیت و نگرانی باعث ایجاد انرژی منفی شوند اما چشم زخم، نه. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج شنبه است 💫 رویاد کنیم... ✨با و یک ... 💫برای در گذشتگان ✨ شاید همه دلتنگیم ؛ بهر 💫که نیست یااینکه دل دیوانه وار دلتنگ ✨ . قرین 💫تمام اسیران خاک ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ 🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
نسخه طب سنتی برای پوکی استخوان👇 🔺ناشتا، ارده با عسل 🔺صبح، شیر عسل 🔺ظهر، شیر خرما 🔺عصرانه، پودر سنجد با شیر یا مخلوط شیره توت، خرما و انگور 🔺شب، مغز گردو با پنیر ✔ ➳@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم یک نشانی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت نشانی رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند. دوست من اگر مشکلی داری، یعنی تو زنده ای...! 🆔 ‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الـهـی که امـروزتـون 💕پرباشه از خبرای خوش 🌸پر باشه از پـیام های 💕زیبـای عشق و محبت 🌸الـهـی خـدا هر لحظه 💕حواسش بهتون باشه 🌸آخرهفته خوبی داشته باشید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌕 به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت.  با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد.  وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. ➥ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻درود دوست من ، روزت پر از انرژی مثبت 🌷دریافت انرژی الهی🌷 🌹ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺗﺎ بیکران در کوچ مرا هم مست باران کن ، ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش ...خـــدایا ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ , ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ...ﺍﻟﻬﯽ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ که می‌شوید ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ، ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ، از پندار ، از گفتار ، از کردار ، تمام آنچه نازیباست. 🤲الهی آمین🤲 ✅جملات تاکیدی: امروز من سراسر عشق و آرامش هستم و می‌کوشم تا هر کاری را در زندگی به مهر و مهربانی تبدیل کنم. امروز حالم عالیست. ❣خدایا سپاسگزارم❣‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻درود دوست من ، روزت پر از انرژی مثبت 🌷دریافت انرژی الهی🌷 🌹ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺗﺎ بیکران در کوچ مرا هم مست باران کن ، ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش ...خـــدایا ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ , ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ...ﺍﻟﻬﯽ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ که می‌شوید ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ، ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ، از پندار ، از گفتار ، از کردار ، تمام آنچه نازیباست. 🤲الهی آمین🤲 ✅جملات تاکیدی: امروز من سراسر عشق و آرامش هستم و می‌کوشم تا هر کاری را در زندگی به مهر و مهربانی تبدیل کنم. امروز حالم عالیست. ❣خدایا سپاسگزارم❣‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
از امام جواد(علیه السلام)روایت شد: هر گاه آمد، و از و امانت او راضی بودید؛ او را نکنید و گرنه فتنه و فساد بزرگی بپا می شود.💖 📒✏️📝📚التهذیب، 7:369 )فرمودند: مومن به توفیق خدا و داشتن پندگویی درونی و خوی نصیحت پذیری از کسی که او را نصیحت میکند،نیاز دارد. 🔸تحف العقول صفحه ۴۵۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔸 پاک بودن ❓سؤال: تماس دست با الکل طبی چه حکمی دارد؟ ✅ پاسخ: بدون علم به محکوم به طهارت است. 📚استفتئات رهبری @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ✨وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ✨أَنْتَ مَوْلَانَا ﴿۲۸۶﴾ ✨پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم ✨بر ما تحميل مكن‏ و از ما درگذر ✨و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور ✨سرور ما تويى‏ (۲۸۶) 📚سوره مبارکه البقرة✍بخشی از آیه ۲۸۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
گویند: مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد... مردم خشمگین شدند و بسمت او هجوم بردند و خواستند که او را بکشند! مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت: ایهاالناس! من قادر به ادرار کردن نبودم، امامزاده مرا شفا داد...! به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند! مردم ما اینگونه اند و بس... 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم یک نشانی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت نشانی رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند. دوست من اگر مشکلی داری، یعنی تو زنده ای...! 🆔 ‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
برو بالاتر توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان ‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید... به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر... عفونت از این جا بالاتر نرفته! لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!! بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود... وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم.‌.. گندم و جو می فروختم... خیلی سال پیش... قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم... 🖌دکتر مرتضی عبدالوهابی، استاد آناتومی دانشگاه تهران 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
سوغات دو همسفر، ناصرالدین شاه و امپراطور ژاپن برای کشورشان چه بود؟ تقارن جالبی است؛ ناصرالدین شاهِ ما و امپراتور مِی‌جیِ ژاپن در یک زمان به اروپا رفتند؛ اروپایِ پیشرفته و صنعتی. قرار بود این سفر، نگرشی تازه برای زمامداران دو کشور به‌وجود بیاورد. مِی‌جی از سفر که بازگشت، سه هیات با سه ماموریت ویژه به اروپا فرستاد. یک گروه مسئول بررسی و کنکاش در نظام آموزش و پرورش چند کشور مثل بلژیک، هلند، آلمان، فرانسه شد. گروه دوم مسئول بررسی قانون اساسی این کشورها و نحوۀ اجرایی شدن آن شد و گروه سوم هم ماموریت یافت تا صنایع جدیدی که در اروپا متداول شده بود را فرا گیرند. به‌هر سه گروه البته ماموریت ویژه «بررسی نظام حکومتداری کشورها» نیز محول شد. اما رهاورد ناصرالدین‌شاه از سفر به اروپا، سه دستور عجیب بود. او سالن نمایش «آلبرت هال» را در لندن دید و دستور داد تا با الگوبرداری از آن، «تکیه دولت» را در تهران احداث کنند و در آن گروه‌های تعزیه هنر خود را به‌نمایش بگذارند! دستور دومش این بود که به‌رسم رقصنده‌های اروپایی، زنان حرمسرا، دامن‌های چین‌دار بپوشند. و سومین دستور این که «سرسره» وارد کشور کنند تا او از بالا به آغوش زنان حرمسرا بیفتد! احتمالا شما هم از این تفاوت فکر شوکه شده‌اید و بی‌اختیار می‌خندید، امپراتور مِی‌جی با تکیه بر گزارش‌های سه‌هیات، در اولین قدم ژاپن را به‌هشت قسمت تقسیم کرد، در هر قسمت ۲۰۰مدرسه، ۳۰دبیرستان و یک دانشگاه تاسیس کرد و عجیب اینکه در همان‌سال‌ها در ایران، حسن رشدیه برای تاسیس مدرسه به فلاکت و بیچارگی دچار شده بود و مدارسش را تخریب می‌کردند و از ترس، از شهری به‌شهر دیگر پناه می‌برد و نهایتا با این تعقیب و گریزها موفق شد ۱۵مدرسه بسازد. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
خسرو جهانی ! شبی در بهار سال ٧١ شام را خوردم و خوابیدم؛ ساعت ٢ و نیم بامداد تلفن زنگ خورد! با خودم گفتم نصفه شبی چه کسی با ما کار دارد تلفن را برداشتم. شخصی گفت: آقای جهانی؟ گفتم: بله گفت: من از سفارت فلان کشور در تهران با شما تماس می گیرم. دولت آمریکا از ما خواسته تا با رضایت شما، ترتیب انتقال شما و خانواده ات را به آمریکا بدهیم. اول فکر کردم یکی از دوستان بی خواب شده و نصفه شبی شوخی اش گرفته ... گفتم دولت آمریکا چه نیازی به من دارد؟ گفت: شما به عنوان کسی که هشت سال تجربه جنگی با سامانه پدافندی هاوک دارید، از طرف شرکت ری تیان دعوتنامه دارید تا با فلان مبلغ حقوق ماهیانه به همراه منزل و اتومبیل، به عنوان مشاور در این شرکت مشغول به کار شوید! آن شب هر طور بود با جواب های سر بالا، وی را دست به سر کردم تا باصطلاح، بی خیال ما شود؛ اما مدتی بعد دوباره در همان ساعات نیمه شب تماس گرفت و همان حرف ها را دوباره تکرار کرد... این بار در جوابش گفتم: من در ایران یک قطعه زمین دارم و اگر از ایران بروم، احتمال اینکه این قطعه زمین از دستم برود هست! گفت: مرد حسابی! من به تو می گم شرکت ری تیان ضمانت داده اگر پایت را داخل آمریکا بذاری، فلان مبلغ را به حساب بانکی خودت واریز کند. با این پول می توانی کل محله تان را بخری! حالا ارزش آن قطعه زمین در برابر این مقدار پول چقدر است؟! گفتم: این قطعه زمین، یک قبر است در بهشت زهرا کنار آرامگاه پدر و مادرم و در مجاورت قطعه همرزمان شهیدم در پدافند زمین به هوای ارتش! اگر دولت آمریکا می تواند چنین قطعه زمینی را در خاک آمریکا برایم کنار بگذارد، فردا صبح نه همین الان می آیم و خودم را به سفارت شما معرفی می کنم! گفت: الحق که دوستانت راست می گویند که کله ات بوی قورمه سبزی میدهد! گفتم: زمانی که ما وارد ارتش شدیم این شعر با گوشت و خونمان آمیخته شد: اگر ایران به جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم اگر آب و هوایش دلنشین نیست من این آب و هوا را دوست دارم اگر آلوده دامانید اگر پاک من ای مردم ایران شما را دوست دارم این شعر را که خواندم، بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد و دیگر تماس نگرفت! خاطره ای که خواندید از سرهنگ دکتر "خسرو جهانی" فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) و رکورددار جهان در انهدام ۶٨ فروند جنگنده پیشرفته و انهدام دو فروند هواپیمای دشمن با یک تیر موشک در دو مرحله (عملی بی‌نظیر در دنیا) است. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
👌 مردی متوجه شد که گوش همسرش شنوایی‌اش کم شده است. ولی نمی‌دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی‌شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیق‌تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده‌ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعد در ۲متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟” و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ ” خوراک مرغ!“ گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم، شاید عیبهایی که تصور می‌کنیم در دیگران وجود دارد در وجود خودمان است. اول به خودت نگاه کن ...! 👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
جنگ حران اهمیت زیادی در تاریخ ایران دارد، زیرا رومی ها تا آن زمان در همه جا فاتح و پیروز بودند و این شکست بزرگ بر هیبت آنها سایه افکند و نام حکومت پارت را در جهان بزرگ کرد. این جنگ به رهبری سورنا، سردار دلیر اشکانی علیه روم به رهبری کراسوس صورت گرفت. طبق نوشته پلوتارک، در پایان نبرد ۲۰ هزار رومی کشته و ۱۰ هزار تن اسیر شدند! در حالی که تعداد زخمی‌ها و کشته‌های اشکانی بسیار کمتر بود. سردار سورنا در این جنگ برای اولین بار از تاکتیک حمله و گریز استفاده کرد که اکنون این شیوه جنگ را با نام پارتیزانی میشناسیم. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✏️ حکایت می کنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: «این سبد گردو را هدیه می دهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد.» مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: «نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی‌رسد.» او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: «من از همان اول گردو نمی‌خواستم. این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.»این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد. ➥ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
داستان کوتاه 📚 ! فرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض نانوایی در آن شهر به نیازمندان نان رایگان میداد روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از نانوا بگیرید تا اینکه او مریض شد و احدی به عیادت او نرفت. این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر نانوابه کسی نان رایگان نداد. اوگفت کسی که پول نان رامیداد دیروز از دنیا رفت! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh