eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم🌹 🌸به نام خالق پیدا و پنهان ‌🌺که پیدا و نهان داند ب یکسان 🌸بنام خالق خورشید و باران 🌺خداوند طراوت ، جویباران 🌸الهی ب امیدتو 🌺نه خلق روزگار @tafakornab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان را تو صفا ده به صفای صلوات همراز ملک شو به نوای صلوات هرکس که صلوات می فرستد یک بار ده بار خدا بر او فرستد صلوات 🌸اللهم صلی علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌸 @tafakornab @zendegiasheghaneh
👆 جزء7 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه129
#حدیث_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز #سه شنبه 4 دی ماه 1397 🌞اذان صبح: 05:42 ☀️طلوع آفتاب: 07:13 🌝اذان ظهر: 12:03 🌑غروب آفتاب: 16:57 🌖اذان مغرب: 17:17 🌓نیمه شب شرعی: 23:19 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔔🎄🎉 عیـــــدِ پاڪ و میلادِ پیامبرِ مهربانی ها مسیح( ع ) بر همۂ جهانیان ومسیحیان عزیز کشورمان مبارك🌲✨🎄✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سه‌شنبه 4 دی‌ماهتون بخیر🌹 🌼از خـــدا می‌خواهم 🌸خـوشـی و شــادی را 🌺نـصیـبـتـان کــنــد 🌼عافیت و تندرستے را 🌸بـه شمــا بـپـوشـانـد 🌺و موفقیت و کامیابے را 🌼در مسیرتان قرار دهد @tafakornab
💕 داستان "وصیت پیرمرد آسیابان" آسیابان پیری بود که هر کس گندمی را نزد او برای آرد کردن می برد، علاوه بر دستمزد پیمانه ای از آن را برای خود برمی داشت. مردم ده با وجود دزدی آشکارش، چاره ای نداشتند و فقط نفرینش می کردند. پس از چندسال آسیابان پیر مُرد و آسیاب به پسرانش رسید. شبی پیرمرد به خواب پسران آمد و گفت: چاره ای بیاندیشید که به سبب دزدی گندم های مردم از نفرین آنها در عذابم! پسران هر یک راه کاری ارائه دادند.‌ پسر کوچک گفت: مردم منصفانه رفتار کنیم و تنها دستمزد بگیریم؛ پسر بزرگتر گفت: اگر چنین کنیم مردم چون انصاف ما را ببینند، پدر را بیشتر لعن کنند که او بی انصاف بود. بهتر است هر کسی گندم برای آسیاب آورد؛ دو پیمانه از او برداریم. با اینکار مردم به پدر درود می فرستند و می گویند، خدا آسیابان پیر را بیامرزد؛ او با انصاف تر از پسرانش بود! پس چنین کردند و همان شد که پسر بزرگتر گفته بود! مردم همواره پدرشان را دعا می‌کردند و این وصیت گهر بار نسل به نسل میان نوادگان آسیابان منتقل شد و به ما رسید! و شد حکایت این روزهای ما... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🌸 من به خدا چشم می‌دوزم و هدایتِ او را می‌طلبم و توانگر می‌شوم. من از نظم الهی سرشارم و اکنون در نظم متعالی قرار دارم.‌ خدایا سپاسگزارم❣ @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
روزي ملانصرالدين خطايي مرتکب ميشود و او را نزد حاکم مي برند تا مجازات را تعيين کند . حاکم برايش حکم مرگ صادر مي کند اما مقداري رافت به خرج مي دهد و به وي مي گويد اگر بتواني ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بياموزاني از مجازاتت درمي گذرم . ملانصرالدين هم قبول مي کند و ماموران حاکم رهايش مي کنند!!!!! عده اي به ملا مي گويند مرد حسابي آخر تو چگونه مي تواني به يک الاغ خواندن و نوشتن ياد بدهي ؟ ملانصرالدين مي فرمايد : انشاءالله در اين سه سال يا حاکم مي ميرد يا خرم...!! هميشه اميدوار باشيد؛ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💟 💟 🔮داستان مدافعان حرم 🔮 قسمت 1⃣1⃣ وارد خونه شدیم عزیزجون من برم لباسام عوض کنم بیام کمکتون برو مادر آقاجون : خانم به نظرت چهره اون پسره مرتضی کرمی برات آشنانبود ؟ چرا حاجی انگار یه جا دیدمش اما خوب یادم نمیاد تو این هفته اتفاق خاصی تو خونه ما نیفتد فردا اردوی دانشگاه است آقاجون ی عالمه برام خوراکی خریده تو عابربانکم پول ریخته امشب سیدهادی و همسرش اومدن خونه ما موندن فردا صبح سیدهادی منو میبره محل حرکت اتوبوس جدیدا دکتر رانندگی برای آقاجون ممنوع کرده چمدونم بسته ام آمده گذاشتم گوشه اتاق کیف دسته ایم هم آماده ام است تایم حرکتمون شش و نیم صبح بود بعداز نماز صبح دیگه هیچکس دیگه نخوابید تا صبحانه بخوریم منو سیدهادی آماده بشیم ساعت ۶ شد عزیزجون منو از زیرقرآن رد کرد پشتم آب ریخت بعد از خداحافظی باهمه یه ربع تو بغل آقاجون بودم بالاخره ساعت ۶:۱۵ از خونه دراومدیم تقریبا بچه ها اومده بودن تا سیدهادی از ماشین پیداشد آقای کرمی اومد جلو إه سلام سیدجان تو اینجا چیکارمیکنی؟ سلام مرتضی جان اومدم عمه ام برسونم یه ربعی سیدهادی و آقای کرمی باهم صحبت کردن بعداز خداحافظی سیدهادی آقای کریمی از هممون خواست جمع بشیم و به حرفاش گوش کنیم بسم الله الرحمن الرحیم ابتدا حضورتون درجمع دانشجویان و ورودتون به مرکز علمی تبریک میگم خواهرای محترم توجه داشته باشند مسئولشون خانم کریمی هستن هرسوالی و یاهرمشکلی بود با خانم کرمی مطرح میکنید ایشان به من میگن لزوم و دلیلی برای هم صحبتی هیچکدام از خواهران با برادران و بالعکس نیست چناچه از هرفردی مشاهده بشه حتما برخود میکنیم یاعلی خواهران و برادران بفرمایید سوارشید علی جان برادران راهنمایی سمت اتوبوس شون ⏪⏮ ادامه دارد @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌