eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
💢امام سجّاد عليه السلام: مؤمن مى كند تا ماند و سخن مى گويد تا برد 📚ميزان الحكمه ج1 ص461 〰➿〰➿〰 💢امام باقر عليه السلام: هيچ طمعى همانند مسابقه دادن براى كسب مقام، و هيچ عدالتى همانند انصاف، و هيچ تجاوزى همانند ستم كردن، و هيچ ستمى همانند پيروى از هواى نفس نيست... 📚تحف العقول، صفحه286 ➿〰➿〰➿〰 💢امام صادق (ع): 🔻هر كه به دنيا دل بسته شود، به سه چيز بسته مى شود: اندوه پايان ناپذير، دست نيافتنى، و اميد نارسيدنى🔺 📚کافی، ج ۲، ص ۳۲۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💢امام سجّاد عليه السلام: مؤمن مى كند تا ماند و سخن مى گويد تا برد 📚ميزان الحكمه ج1 ص461 〰➿〰➿〰 💢امام باقر عليه السلام: هيچ طمعى همانند مسابقه دادن براى كسب مقام، و هيچ عدالتى همانند انصاف، و هيچ تجاوزى همانند ستم كردن، و هيچ ستمى همانند پيروى از هواى نفس نيست... 📚تحف العقول، صفحه286 ➿〰➿〰➿〰 💢امام صادق (ع): 🔻هر كه به دنيا دل بسته شود، به سه چيز بسته مى شود: اندوه پايان ناپذير، دست نيافتنى، و اميد نارسيدنى🔺 📚کافی، ج ۲، ص ۳۲۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💢امام سجّاد عليه السلام: مؤمن مى كند تا ماند و سخن مى گويد تا برد 📚ميزان الحكمه ج1 ص461 〰➿〰➿〰 💢امام باقر عليه السلام: هيچ طمعى همانند مسابقه دادن براى كسب مقام، و هيچ عدالتى همانند انصاف، و هيچ تجاوزى همانند ستم كردن، و هيچ ستمى همانند پيروى از هواى نفس نيست... 📚تحف العقول، صفحه286 ➿〰➿〰➿〰 💢امام صادق (ع): 🔻هر كه به دنيا دل بسته شود، به سه چيز بسته مى شود: اندوه پايان ناپذير، دست نيافتنى، و اميد نارسيدنى🔺 📚کافی، ج ۲، ص ۳۲۰
🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌺 وقتی خدا برایمان قصه می گوید. 🔹 نامش " حارث " بود. اهل آسمان همه می شناختندش. آوازه نمازهایش همه جا پیچیده بود. داستان از انجا شروع شد که ناگهان روال همیشگی زندگی اش ریخت به هم. 🌸 خدا از همه خواسته بود که به پای آدم (ع) بیفتند. و این سخت بود. انگار حسی تازه را ته ِ ته ِ دلش یافته بود. حسی غیر از این همه سال پرستشی که ریخته بود پای خدایش. 🔹 خودش! به خدا گفت: " قول می دهم تا ابد عبادتت کنم. برای تو سجده کنم ولی برای این آفریده ات هرگز!" حرف کمی نبود. حرف روی حرف خدا زده بود. 🌸 خدای مهربان از او پرسید: " چرا نمی خواهی از سجده گزاران باشی؟ " انگار او اصلا نفهمیده بود، در مقابل چه کسی ایستاده و دارد سوال چه کسی را جواب می دهد. گفت: چون من موجودی نیستم که به مشتی خاک سجده کنم." ‼ یعنی داشت همین عبادتهای نفهمیده اش را به رخ خدا می کشید. و خدا...خدای مهربان او را از خودش راند. از مهربانی ِ قشنگش! 💢 **خوبتر که فکر می کنم می بینم چیزی که "حارث" را " ابلیس" کرد بود. او می خواست خدا را هر جور که دلش می خواهد بپرستد نه آن جور که خدا می خواهد.... ☝ مواظب دلمان باشد خدا را آنگونه که دلمان می خواهد نه بلکه آنگونه که او می خواهد بپرستیم ... 📚 برگرفته از آیات مبارکه سوره بقره و حجر @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌺 وقتی خدا برایمان قصه می گوید. 🔹 نامش " حارث " بود. اهل آسمان همه می شناختندش. آوازه نمازهایش همه جا پیچیده بود. داستان از انجا شروع شد که ناگهان روال همیشگی زندگی اش ریخت به هم. 🌸 خدا از همه خواسته بود که به پای آدم (ع) بیفتند. و این سخت بود. انگار حسی تازه را ته ِ ته ِ دلش یافته بود. حسی غیر از این همه سال پرستشی که ریخته بود پای خدایش. 🔹 خودش! به خدا گفت: " قول می دهم تا ابد عبادتت کنم. برای تو سجده کنم ولی برای این آفریده ات هرگز!" حرف کمی نبود. حرف روی حرف خدا زده بود. 🌸 خدای مهربان از او پرسید: " چرا نمی خواهی از سجده گزاران باشی؟ " انگار او اصلا نفهمیده بود، در مقابل چه کسی ایستاده و دارد سوال چه کسی را جواب می دهد. گفت: چون من موجودی نیستم که به مشتی خاک سجده کنم." ‼ یعنی داشت همین عبادتهای نفهمیده اش را به رخ خدا می کشید. و خدا...خدای مهربان او را از خودش راند. از مهربانی ِ قشنگش! 💢 **خوبتر که فکر می کنم می بینم چیزی که "حارث" را " ابلیس" کرد بود. او می خواست خدا را هر جور که دلش می خواهد بپرستد نه آن جور که خدا می خواهد.... ☝ مواظب دلمان باشد خدا را آنگونه که دلمان می خواهد نه بلکه آنگونه که او می خواهد بپرستیم ... 📚 برگرفته از آیات مبارکه سوره بقره و حجر @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌺 وقتی خدا برایمان قصه می گوید. 🔹 نامش " حارث " بود. اهل آسمان همه می شناختندش. آوازه نمازهایش همه جا پیچیده بود. داستان از انجا شروع شد که ناگهان روال همیشگی زندگی اش ریخت به هم. 🌸 خدا از همه خواسته بود که به پای آدم (ع) بیفتند. و این سخت بود. انگار حسی تازه را ته ِ ته ِ دلش یافته بود. حسی غیر از این همه سال پرستشی که ریخته بود پای خدایش. 🔹 خودش! به خدا گفت: " قول می دهم تا ابد عبادتت کنم. برای تو سجده کنم ولی برای این آفریده ات هرگز!" حرف کمی نبود. حرف روی حرف خدا زده بود. 🌸 خدای مهربان از او پرسید: " چرا نمی خواهی از سجده گزاران باشی؟ " انگار او اصلا نفهمیده بود، در مقابل چه کسی ایستاده و دارد سوال چه کسی را جواب می دهد. گفت: چون من موجودی نیستم که به مشتی خاک سجده کنم." ‼ یعنی داشت همین عبادتهای نفهمیده اش را به رخ خدا می کشید. و خدا...خدای مهربان او را از خودش راند. از مهربانی ِ قشنگش! 💢 **خوبتر که فکر می کنم می بینم چیزی که "حارث" را " ابلیس" کرد بود. او می خواست خدا را هر جور که دلش می خواهد بپرستد نه آن جور که خدا می خواهد.... ☝ مواظب دلمان باشد خدا را آنگونه که دلمان می خواهد نه بلکه آنگونه که او می خواهد بپرستیم ... 📚 برگرفته از آیات مبارکه سوره بقره و حجر @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃