eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 : 🔸دهه اول رحــمت 🔸 دهه دوم مغفــرت 🔸 دهه سوم اجـابت 🌸 پس دهه اول را دعا کنیم رحمت خدا نصیب حال ما بشه و کلمه طیبه را زیاد بخوانیم: لا اله الا الله 🌸 دهه دوم را استغفار بخوانیم تا عفو شویم : استغفرالله و اتوب الیه 🌸 دهه سوم برای طلب بهشت و رهایی از جهنم دعا کنیم: اللهم اجرنی من النار.اللهم ادخلن الجنت. 🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام سجاد(ع) 🔸دعای مومن یکی از سه فایده را دارد: 🟡 در دنیا برآورده می‌شود، 🔴 یا برای آخرت او ذخیره می‌شود، 🟣 یا بلایی که می‌خواست به او برسد از او رفع می‌گردد. 📕تحف العقول 〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎 امام سجاد (ع) میفرماید : 🔹 اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو بیشتر بود بگو چون سنش از من بیشتر است پس ایمانش هم از من بیشتر است، 🔹 و اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو کمتر بود بگو چون سنش از من کمتر است پس گناهش هم از من کمتر است ، 🔹 و اگر با کسی برخورد کردی که هم سن و سال تو بود بگو من به گناه خود یقین دارم و ، به گناه او شک ، پس در هر حالت ممکن است که او در نزد خداوند ازمن عزیزتر باشد. 🔹 بیائيد همه با هم این کلام و فرمایش زیبای امام سجاد (ع) را سر مشق کلام و امور خود قرار بدهيم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬆️⬆️⬆️ 📽 احکام تصویری کلیپ « آموزش شستن و پاک کردن لباس، پارچه، فرش و چیزهای دیگری که نجس شده اند » لطفا حداقل به یک نفر بفرستین👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا ✨وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ ✨وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ ﴿۲۰۵﴾ ✨و در دل خويش پروردگارت را ✨بامدادان و شامگاهان با تضرع ✨و ترس بی صداى بلند ياد كن ✨و از غافلان مباش (۲۰۵) 📚سوره مبارکه الأعراف✍آیه ۲۰۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
⚠️مصرف مواد قندی در وعده‌های سحر و افطار را کاهش دهید ! ▫️یک کارشناس ارشد تغذیه:روزه داران باید در وعده‌های سحر و افطار مصرف مواد قندی را به حداقل برسانند چون این مواد باعث خشکی گلو در طول روز می‌شود که این امر بدن را برای ابتلا به کرونا آماده می‌کند ▫️در وعده سحر، روزه داران حتما از سبزی‌ها و صیفی‌جات که آب بیشتری دارند مانند کاهو، خیار و گوجه استفاده کنند چون این مواد از کم آبی بدن و خشکی گلو و دهان جلوگیری می‌کنند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📚ترجیح دنیا بر آخرت روزی حضرت (ع) در محلی عبور می کرد دید: مردی می کند و در درگاه می نالد . از آنجا گذشت، هنگام مراجعت نیز گذارش به همانجا افتاد، دید آن همچنان در درگاه خدا می نالد و می گرید . موسی متوجه خداوند شده عرض کرد: پروردگارا تو از تو می گرید (به او توجه فرما:) خطاب رسید ای پسر اگر او آنقدر بگرید که مغزش همراه چشمش به زمین بریزد و دستش را آنقدر به سوی بلند کند که ساقط شود او را نمی آمرزم و چرا که او دنیا را دارد و دوستی دنیا را بر دوستی آخرت ترجیح می دهد . 📚منبع : مجموعه ورام، ج 1، ص 134 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‌✨﷽✨ 📚هر چیز که خوار آید ، یک روز به کار آید ✍یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت . در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد . پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند . پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید . و به راه ادامه دادند . در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد . در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده . گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت . پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد . پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت . پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما 20 بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مردى خدمت على عليه السلام آمد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين من حاجتى دارم . حضرت فرمود: حاجتت را روى زمين بنويس ! زيرا كه من گرفتارى تو را آشكارا در چهره تو مى بين و لازم نیست بیانش کنی! مرد روى زمين نوشت . ” انا فقير محتاج ” من فقيرى نيازمندم . ❤️على عليه السلام به قنبر فرمود: با دو جامه ارزشمند او را بپوشان . مرد فقير پس از آن ، با چند بيت شعر از اميرالمؤمنين عليه السلام تشكر نمود. حضرت فرمود: يكصد دينار نيز به او بدهيد!بعضى گفتند:يا اميرالمؤمنين او را ثروتمند كردى ! ❤️على عليه السلام فرمود: من از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود:مردم را در جايگاه خود قرار دهيد و به شخصيتشان احترام بگذاريد. آنگاه فرمود:من براستى تعجب مى كنم از بعضى مردم ، آنان بردگان را با پول مى خرند ولى آزادگان را با نيكى هاى خود نمى خرند. 🌺نيكى ها انسان را برده و بنده مى كند. منبع :بحار : ج 41، ص 34 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌═══‌‌‌‌♥️ ♥️═══ ‎‌‌‌ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‌ 📚تاثیر لقمه حرام شريك بن عبدالله نخعى از دانشمندان معروف اسلامى در قرن دوم بود، مهدى عباسى (سومين خليفه عباسى ) به و هوش شريك ، اطلاع داشت ، او را به حضور طلبيد و اصرار كرد كه منصب را قبول كند، او كه مى دانست قضاوت در دستگاه طاغوتى عباسيان ، بزرگ است ، قبول نكرد. مهدى عباسى اصرار كرد كه او فرزندانش گردد، او به شكلى از زير بار اين پيشنهاد نيز خارج شد و نپذيرفت . تا اينكه روزى خليفه عباسى به وى گفت : ((من از تو سه توقع دارم كه بايد يكى از آنها را بپذيرى : 1- قضاوت 2- 3- امروز من باشى و بر سر سفره ام بنشينى )). شريك ، تاءملى كرد و سپس گفت : اكنون كه به انتخاب يكى از اين سه كار مجبور هستم ترجيح مى دهم كه مورد سوم (مهمانى ) را بپذيرم . قبول كرد و به آشپز خود، دستور داد: لذيذترين ها را آماده نمايد و از شريك ، به بهترين وضع ممكن پذيرائى نمايد. پس از آماده شدن غذا، شريك كه آن روز از آن غذاهاى لذيذ و گوناگون نخورده بود، با حرص و ولع از آنها خورد، در همين حال يكى از نزديكان خليفه به خليفه گفت : ((همين روزها، شريك ، هم منصب قضاوت را مى پذيرد و هم منصب آموزگارى فرزندان شما را، و اتفاقاً همين طور هم شد و او عهده دار هر دو مقام گرديد)). از طرف دستگاه ، و ماهيانه مناسبى برايش معين كردند، روزى شريك با متصدى پرداخت حقوق ، حرفش شد. متصدى به او گفت : ((مگر گندم به ما فروخته اى كه اين همه توقع دارى ؟)). شريك ، جواب داد: ((چيزى بهتر از گندم به شما فروخته ام ، من دينم را به شما فروخته ام )). آرى# غذاى_حرام و ، آنچنان او را تيره و تار كرد، كه او به راحتى جزء درباريان دستگاه ظلمه گرديد، و به اين ترتيب انسان خوبى بر اثر غذاى آلوده ، منحرف و عاقبت به شر شد. 📚 منبع: داستان دوستان، ج1 👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ 🌼عطای بدون درخواست ✍محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم. تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم. همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد. 📚داستان های شنيدنی از چهارده معصوم(ع)/ محمد محمدی اشتهاردی ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
‍ 🔮🎊 هرشب یک داستان آموزنده 🎊🔮 ❌ انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! 🎙محقق عالی قدر استاد فاطمی نیا فرمودند: 🕯یکی از علما - که از دنیا رفته است-از یکی از صلحا برایم تعریف می‌کرد که یک نفر گفته بود: 🗄 من در قسمت بایگانی اداره ای کار می‌کردم و پرونده‌های متعدد و بعضاََ بسیار مهم می‌آمد و ما در قسمت بایگانی قرار می‌دادیم. 📮 یک روز پرونده ی بسیار مهمی به دستم رسید. 🎐چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. 🍁 در آن گیر و دار که کاملا نا امید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پرونده‌ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در مورد شما اجرا می‌شود یا اعدام است یا حبس ابد؛ 💐 از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده. 🌾 همان توسل را انجام دادم. 🔆 روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان «مولوی» رفتم. 🌻دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا؛ مشکل تو به دست آن شخص - که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است - حل می‌شود. بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات ☀️دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می‌شود. 🍇 پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟ 🌼 حالتی بهت زده و متعجب داشتم. 🦚 ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟!تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. 🍂 بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. ☘ وقتی در زدم و خواهرم متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! 🍃 گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف میکنم، غلط کردم. 🎁 آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. 📨 فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که پرونده ۱۲۲ پیدا شده است. 🏮این پیرمرد عرق چین به سر، عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود! 📕کرامات معنوی / ۷۲، @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان