هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هنگامى كه از «اُدرى هپبورن» خواسته شد از رمزهاى زيبايى زنان بگويد،
او متنى كه در زير مى خوانيد نوشت كه بعد از مراسم تشييع جنازهاش خوانده شد...👇🏻👇🏻👇🏻
«براى داشتن لبهاى جذاب، كلمات محبت آميز تلفظ كن.
براى داشتن نگاه پرعاطفه و عاشقانه، در اشخاص خوبیهايشان را جستجو كن.
براى داشتن هيكل خوش فرم و نه چاق غذايت را با گرسنگان تقسيم كن.
براى داشتن متانت، با دانستن اينكه هرگز تنها نيستى راه برو، چون كسانى كه تو را دوست دارند، تو را همراهي مىكنند.
زيبايى یک زن نه در لباس، نه در چهره و نه در مدل آرايش كردن او است،
زيبايى یک زن در چشمهايش است،
چون آن، درِ بازِ روى قلبش و سرچشمه عشقش است.»
#ادري_هپبورن
🔸شرط مهمان نوازی این است که خالی از تکلف باشد !
حکیم سعد الدین نزاری با سعدی شیرازی معاصر بود. این دو بزرگ با یکدیگر رفت و آمد داشتند به طوری که شیخ اجل سعدی دو بار از شیراز به دیار حکیم، قهستان رفت.
در سفری که حکیم نزاری برای دیدن سعدی به شیراز آمد، سعدی آنقدر در تجلیل و پذیرائی او تکلف ورزید و خود را به مشقت انداخت که حکیم چندان در شیراز توقف نکرد و در هنگام حرکت به سعدی گفت:
ما رفتیم ولی این شرط مهمان نوازی نبود که تو کردی....
شیخ هم از این سخن درشگفت شد و پوزش خواست.
چندی بعد سعدی به دیدار حکیم به قهستان سفر کرد و در هنگام ورود حکیم را در مزرعه یافت که مشغول زراعت بود. او هم شیخ را به منزل فرستاد و خود بکارش ادامه داد تا فراغت حاصل کرد و به منزل رفت.
در پذیرائی از سعدی هم هیچ تکلف و تشریفاتی قائل نشد و در تهیه خوراک و لوازم پذیرائی چندان سادگی پیشه کرد که سعدی سه ماه در بیرجند ماند و چون وقت مراجعت رسید و آماده سفر شد، حکیم به بزرگان بیرجند پیغام فرستاد تا آنچه رسم تشریفات و پذیرائی است در حق سعدی بجا آورند و آنها نیز یکماه تمام از سعدی دعوتها نموده و پذیرائیها کردند.
چون سعدی عزم سفر کرد، حکیم به او گفت:
شرط مهمان نوازی این است که خالی از تکلف باشد تا مهمان را توقف میسر گردد نه اینکه چندان بخود زحمت دهی تا مهمان سرافکنده و پشیمان باز گردد !!
#داستان_کوتاه
☘ گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.
☘ گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند
اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند.
☘گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند !
☘چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم، پله ی صعودمان باشد
و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد
@tafakornab
#داستان_کوتاه
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند.
سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند.
سخنران بادکنکها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد.
سپس از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد.
همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند.
همه دیوانهوار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل میدادند؛ به یکدیگر برخورد میکردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حد نداشت.
مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد.
بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است.
در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.
سخنران ادامه داده گفت: «همین اتّفاق در زندگی ما میافتد
.
همه دیوانهوار و سراسیمه در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ میاندازیم و نمیدانیم سعادت ما در کجا واقع شده است.
سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است. به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید .!.
⚘|❀
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📕داستانی واقعی و زیبا از یک دختر پاکدامن
فواید🌸 #آیة_الکرسی 🌸
🌃 شبی دخترک مسلمان از نیویورک آمریکا از دانشگاه به سمت خانه می رفت که پس از مدتی متوجه شد مردی با ژاکت کلاه دار که سعی در پنهان نمودن چهره اش مینمود او را تعقیب می کند.
🔻 دختر بسیار وحشت زده بود
و شروع کرد به خواندن آیت الکرسی
و به الله سبحان و تعالی توکل کرد...
🔸الحمدالله بخیر گذشت و دختر به سلامت به خانه رسید.
ولی فردای آن شب در اخبار شنید که دیشب به دختری در همان محل و همان ساعت تجاوز شده و جسد دختر را در میان دو ساختمان پیدا نموده اند.
🔹پلیس از مردم خواست که اگر کسی شاهد بوده و یا چیزی دیده به اداره پلیس برود تا قاتل را شناسایی کنند.
🚨 دختر به اداره پلیس رفته و ماجرا را به پلیس گفته و از بین مردهایی که صف کشیده بودند از پشت آینه قاتل شناسایی کرد.
پلیس از قاتل می پرسد
که در آن شب یک دختر با حجاب را تعقیب میکردی چرا به او حمله نکردی؟
💥 قاتل گفت من ترسیدم چون دو مرد هیکل دار با او راه میرفتند.
♦️ این است عظمت 🍃توکل به خداوند.
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بسته_سلامتے
#رفع_سستی_بدن
سـیـب زمیـنـی
🖊 مصرف روزانه سیب زمینی بخارپز
بدلیل داشتن "منیزیم" براے ڪسانیڪه
دچار سستی و ناتوانایی عضلات هستند
مفید و موثر است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
☘#راندن_سموم_از_بدن
☑️چغندر سرشار از «متیونین» است که به بدن کمک میکند تا از شر توکسینها یا همان سموم خلاص شود.
☑️از این گذشته «بتانین» موجود در آن نیز در سوخت و ساز اسیدهای چرب به کبد کم میکند.
🥙میتوانید چغندر را مانند هویج رنده کرده و به سالادهایتان اضافه کنید.🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هرگز پلی را که از روی آن
عبور می کنی خراب نکن
حتی اگر دیگر مسیرت به آنجا نمی خورد.
در زندگی از اینکه چقدر مجبور می شوی
از روی یک پل قدیمی عبور کنی، تعجب خواهی کرد!🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
⚠️سبک زندگی شبانه خطرناک است.
بسیاری به خصوص جوانان شب ها کامل بیدار هستند و تا لنگ ظهر در خوابند،
این سبک زندگی به مرور باعث آسیب روانی و جسمی شده و بعد چند سال علائم افسردگی شروع میشود.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 جانم امام زمان
می بارد از آسمان
و از صحرا، عشــق
باید برویم
تا به دریا، تا عشــق
حالا که تمام
جاده ها منتظرند
هرهفته سه شنبه،
جمکران، مولا، عشـق
🌼 #السلامعلیک_یابقیه_الله
🌼 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌼 #شبتون_مهدوی💫✨
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️بسم الله الرحمن الرحیم
🌹الهی به امیدتو
❤خدایاکمک کن در
🌹آخرین روزها ازفصل زیبای پاییز
❤آخرین غم هارا
🌹پشت سربگذاریم
❤آخرین کینه هاو
🌹آخرین حسرتهارا
❤فراموش کنیم
🌹آخرین ناامیدی هارا
❤ازذهنمان پاک کنیم
🌹وآرام وسبک بال درخانه زمستان واردشویم
الهی آآآآآآآمین ❣
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم #سلام_ارباب_خوبم
♥️رخســارشـهیدِکربلا را صلوات
♥️ سـالارِ قیــامِ نینــــوا را صلوات
♥️جانها به فدای نـامِ والای حسین
♥️آن نورِدوچشمِ مصطفی را صلوات
♥️اللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلےٰمحَمَّدٍ وَّ آلِ
♥️ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_روز👆#نساء۱۹ #رفتار_بازنان
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #چهارشنبه 26 آذر ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:38
☀️طلوع آفتاب: 07:08
🌝اذان ظهر: 12:00
🌑غروب آفتاب: 16:53
🌖اذان مغرب: 17:13
🌓نیمه شب شرعی: 23:15
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیه_نگار
💌 «وقتی بندگانم درباره من از تو میپرسند، از قول من بگو: نزدیکم من! همیشه هم دعای دعاکننده را وقتی فقط من را بخواند، سریع جواب میدهم. پس آنان هم دعوتم را بپذیرند و مرا باور داشته باشند تا در مسیر رشد قرار گیرند.»
📖سوره بقره - آیه ۱۸۶
#قاری: احمد العجمی
🤲 همانا آنکه دعا را به انسان الهام نمود، اجابت را هم روزی او کرد.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
سست ترین کلمه “شانس”است…
به امید آن نباش.
شایع ترین کلمه “شهرت”است…
دنبالش نرو.
لطیف ترین کلمه “لبخند”است…
آن را حفظ کن.
حسرت انگیز ترین کلمه “حسادت”است…
از آن فاصله بگیر.
ضروری ترین کلمه “تفاهم”است آن را ایجاد کن
سالم ترین کلمه “سلامتی”است…
به آن اهمیت بده.
اصلی ترین کلمه “اطمینان”است…
به آن اعتماد کن.
بی احساس ترین کلمه “بی تفاوتی”است
مراقب آن باش.
دوستانه ترین کلمه “رفاقت”است…
از آن سوءاستفاده نکن.
زیباترین کلمه “راستی”است…
با آن روراست باش.
زشت ترین کلمه “دورویی”است…
یک رنگ باش.
ویرانگرترین کلمه “تمسخر”است…
دوست داری با تو چنین کنند؟
موقرترین کلمه “احترام”است…
برایش ارزش قایل شو.
آرام ترین کلمه “آرامش”است به آن برس
عاقلانه ترین کلمه “احتیاط”است…
حواست را جمع کن...
🌺🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کار_خوب
🎥 کمک مردم به راننده کامیون برای جمع کردن بار چپشدهاش در جاده آذرشهر - تبریز
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#کار_خوب
هزار پرس سبزیپلو با ماهی برای یلدای نیازمندان
👏 پویش همسایه براساس یک حدیث حضرت زهرا(س) ۱۰ ماهی هست که توسط جوونای شرق تهران راهاندازی شده و اونا هرهفته هزار پرس غذای گرم طبخ و به دست نیازمندای مناطق بومهن، رودهن، پاکدشت، قیامدشت، خاک سفید، هرندی و حومه شهر کرج میرسونن.
👏 این گروه قراره با کمک مردم در شب یلدا هزار پرس سبزیپلو با ماهی بپزن و بین نیازمندا توزیع کنن.
🔸 شما هم از این اگه توانایی دارین ازاین کارای خوب انجام بدین و واسمون بفرستید.
#شب_یلدانیازمندان_رافراموش_نکنید🙏
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅افرادي كه صبح ها همراه با صبحانه نان جو مي خورند
نسبت به ساير افراد كالري بيشتري مي سوزانند.
🍞نان جو از سفيد شدن مو جلوگيري مي كند و سلامت قلب را تضمين مي كند
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#نمازنافله_صبح_چهارشنبه
#جهت_دفع_دشمن_وخلاصی_ازآن
◆✍اون دوستانی ڪه دشمن و حسود زیاد دارند و براے رهایی یا خلاصی از آنها ,نماز نافله صبح چهار شنبه را بجا آورند
❧✿در رڪعت اول نافله صبح ( چهارشنبه بعد از حمد )
والضحی و الم نشرح و در رکعت دوم حمد و فیل و قریش بخواند
❧✿بعد از سلام ده بار بگوید :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِ الْعَظِیمِ یَا حَیُ یَا قَیُّومُ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اللهم کُفَّ عَنِّی بَأْسَ مَنْ اَرَادَ بی سُوءً اَو اِسائَهً فَاِنَّکَ اَشَدُّ بَاساً وَ اَشَدُّ تَنکیلاً
❧✿بعد یک بار بگوید :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ فی قَلْبِی نُورَا ، واجْعَلْ مِنْ خَلْفِیْ نُورَا ، واجْعَلْ فیْ لِسَاْنِی نُورَا ، و اجعل فیْ سَمْعِیْ
نُورَا ، واجْعَلْ مِنْ أَمَاْمِیْ نُورَا ، ومِنْ تَحْتِیْ نُورَا ، اللَّهُمَّ أَعْطِنِیْ نُورَا
◆✍نماز نافله چیست؟
نماز نافله نمازیست ڪه قبل از نماز واجب خونده میشه مثلا قبل نماز صبح ,دو رڪعت نماز نافله خونده میشه یا قبل نماز ظهر و عصر, هشت رڪعت نماز نافله خونده میشه,همینطور نماز مغرب و عشاء
♡"خواندن نوافل باعث ایجاد آمادگى براے خواندن نمازهاے واجب مى گردد و رغبت بیشترے نسبت به اداےفرایض و نمازهاے واجب در انسان ایجاد مى ڪند. نمازهاےنافله مانند سدے هستند ڪه از نمازهاے واجب محافظت مى ڪنند یا موجب جبران نقائص نماز مى گردند."♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_درمانے ☝️☝️
#رسیدن_به_مهمات_سخت
#حاجتی_که_امیدبه_اجابتش_ندارید
🌸✨ آیه ۵۸ سوره یس را ۱۵
روز و روزی ۸۱۸ مرتبه بخواند و از
روز چهارشنبه آغاز نماید در نهایت
موثر است✨
📚 رهنمای گرفتاران ۱۶۷
ڪلیڪ ڪنید ↩️
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چهارشنبه تون آباد
🍎به نیت 4 روز مانده
🌸 تا پایان پائیز
🍎4 اتفاق خوب
🌸4 خبر خوش
🍎4موفقیت عالی نصیبتون بشه
🌸وخوشبختی 4 بار
🍎دَرِ خونه تونو بزنه
🌸آمین یا رب العالمین
🍎آخرین ۴شنبه پاییزتون بخیر
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و هشتم ✍ بخش چهارم
🌸قوطی کنار دستش بود ، باز کرد و یک تیکه نبات انداخت تو چایی منو خودش اونو هم زد و داد دست من …… و گفت : کاش اول غذا می خوردی ، حتما بازم ضعف کردی ، خوب غذاتو می خوردی بعد میومدی ….
گفتم اشتها نداشتم تبسم مریض بود اول رفتم پیش اون ……
از جاش پرید و پرسید : چی شده چرا مریض شده ؟
گفتم تب کرده فکر کنم برای تو بیقراره …
گفت : شاید سرما خورده ؟
گفتم حتما ولی اون مقاومت بدنش وقتی ناراحته کم میشه …..
🌸گفت: من ….من ….نمی دونم ..بعد از اون شب که ناراحتت بودم دیگه فکرم کار نمی کنه حالم خوب نیست ، نمی خواستم باعث ناراحتی تو بشم …..
گفتم : خوب فکر نکردی با نیومدن و قهر کردنت دو برابر ناراحتم می کنی ؟ به نظرت واقعا من مستحق این کار هستم ؟ اگر به من شک داری که یک حرف دیگه اس اگر نداری چرا این کارارو می کنی ؟ همین الان تکلیف این مسئله رو روشن کن من دیگه نمی تونم این وضع رو تحمل کنم دیگه از سایه ی خودمم هم می ترسم …وقتی خانواده دور هم جمع میشیم اونی که دائما معذب و ناراحته منم از ترس اینکه تو چیزی رو به دلت نگیری می ترسم با مریم و علی حرف بزنم ….. اینطوری نمی تونم ادامه بدم ……
🌸گفت: آخه من خودمم نمی دونم دارم درست فکر می کنم یا اشتباهه … منم خیلی عذاب می کشم این فکر مثل خوره افتاده به جونم که تورج هنوز نتونسته تو رو فراموش کنه … به حضرت عباس به تو شک ندارم می دونم تو چقدر پاک و بی آلایشی می دونم همیشه همونی هستی که نشون میدی ….اینو می فهمم و همیشه بهت افتخار می کنم ولی …. نمی دونم چرا این که ممکنه تورج …( صورتشو با دست بهم مالید و نفس بلندی کشید بازم کلافه بود ) نمی خوام اصلا بهش فکر کنم حتی بیشتر شب ها کابوس می ببینم …. به خدا دست خودم نیست و از روت خجالت می کشم …..
🌸گفتم: ببین الان گفتی که به من اعتماد داری …. اگر راست میگی؟ از خودم بپرس تورج مثل یک فرشته پاک و نجیبه …. بهت قول میدم حتی به ذهنش هم خطور نمی کنه که همچین فکری بکنه …. اگر این طور بود اول از همه مینا می فهمید ….تو می دونی زن ها بیشتر از مردا حواسشون به این چیزا هست ….
تورج اگر همچین نظری داشت جلوی تو منو می کشید تو اتاق تا با من حرف بزنه؟….اون این کارو کرد که چی بشه ؟ تو خودت فکر کن ؟ نه؛ این طوری که تو می گی نیست نمی تونه باشه ، فقط بهم اعتماد داره مثل زن برادرش؛؛ زن ایرج ،،، ایرجی که اون مثل بت می پرسته …. ایرج جان اشتباه می کنی،، به خدا قسم اشتباه می کنی ؛؛ و این وضع دیگه قابل دوام نیست …من حتی نمی تونم به کسی بگم سر چی دعوا کردیم ..
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و نهم ✍ بخش اول
🌸با عجله نماز خوندم و همین طور که حاضر می شدم به ایرج سفارش می کردم ….
دخترا یک صفحه مشق دارن کنترل کن بنویسن ، اگر من نتونستم بیام برای صبح کیفشونو حاضر کن ، صبح براشون نون و پنیر و گردو بزار تا هله هوله نخورن یک سیب هم بزار توی کیفشون ….
بچه ها ساعت هفت باید دم در باشن با ماشین برو وایسا تا سرویسشون بیاد ….
🌸هر دو شون باید ژاکت بپوشن نکنه هوا سرد بشه …. یک قاشق شربت سرما خوردگی احتیاطا بده به تبسم … اگر صبح حال نداشت نزار بره مدرسه …….
ایرج گفت: حواسم هست تو نمی خواد نگران باشی …..
مینا اومده بود و کمکم می کرد اونم خاطرم رو جمع کرد که مراقب بچه ها هست بوسیدمشو تشکر کردم و رفتم …..
🌸توی راه ایرج همین طور برای من زبون می ریخت ولی تمام حواس من توی بیمارستان بود که چه اتفاق بدی افتاده که دکتر صالح اون موقع شب اونجاست و منو خواسته …..
جلوی در پیاده شدم و ازش خدا حافظی کردم… گفت : می خوای وایستم با هم بر گردیم ؟ گفتم نه معلوم نیست چه خبره اگر کارم تموم شد بهت زنگ می زنم بیایی دنبالم تو برو راحت باش …. تو رو خدا حواست به بچه ها باشه دلشون برات خیلی تنگ شده بود ….و با عجله رفتم تو بیمارستان…..
🌸از همون دم در بیمارستان معلوم بود چه خبره همه کادر ِبیمارستان آماده بودن و برو بیای عجیبی بود آمبولانس پشت آمبولانس وارد می شد و زخمی پیاده می کرد ….. با عجله خودمو رسوندم اتاق عمل پیش دکتر صالح ….
تو ی راهرو ها پر بود از مجروح های جنگ همه تیر و خمپاره خورده …..
دکتر مشغول عمل بود …. منو که دید گفت … زود به زخمیها برس بدو ، گفتم برات تخت عمل حاضر کنن ..دکتر ساجدی آماده عمل می کنه تو دیگه خودت می دونی وقت نیست شروع کن ببینم چیکار می کنی …
🌸اولین نفر کسی بود که تیر به قفسه ی سینه اش خورده بود و ریه ش صدمه زده بود یک جوون هفده ؛هیجده ساله …… با عجله مشغول شدم اولش می ترسیدم که نتونم از عهده ی کار بر بیام عمل خطر ناکی بود و اگر کوچکترین خطایی می کردم جون اون جوون رو به خطر مینداختم …..
🌸با یک نگاه به صورت معصوم اون گفتم خدایا کمک کن همراهم باش؛ من فقط با یاد تو کارمو شروع می کنم …. با سرعت گلوله رو در آوردم و اعضا داخلی رو بخیه زدم و جلوی خونریزی رو گرفتم و پاک سازی کردم و در حالیکه از کارم راضی بودم ….اونو فرستادم تو ریکاوری و نفر بعد دستش ….
🌸 و نفر بعد شکمش و بعدی …….. یک دفعه نگاه کردم صبح شده و منو کادر پزشکی بیمارستان هنوز مشغول بودیم …..دکتر صالح داشت از خستگی به خودش می پیچید کنار اتاق عمل نشست و گفت : می دونم خسته هستی ولی اون زن باید امروز عمل بشه الان دارن حاضرش می کنن اگر خسته شدی خودم انجامش بدم ….
گفتم نه دکتر شما برو استراحت کن من خودم انجام میدم ……
🌸 شاید اگر شبی رو مثل دیشب نگذرونده بودم می ترسیدم ولی عملی که در پیش بود خیلی ساده تر از عمل هایی بود که من شب قبل انجام داده بودم و دیگه ترسی نداشتم و با شجاعت و اعتماد به نفس اون عمل رو هم انجام دادم و از اتاق عمل که اومدم بیرون …
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
🌹وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا
( الاحزاب ، آیه٣٩)
خداوند آنچه را که در قلب شماست می داند