هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
⁉ برای جلوگیری از پُرخوری عصبی، چه كارهايى مىتوان انجام داد ؟
🔹 #راهرفتن:
هنگامی که عصبی می شوید، تنفس و راه رفتن در هوای آزاد، به شما کمک بسیاری میکند، زیرا اکسیژن رسانی به بدن بسیار کاهش پیدا میکند و همین امر باعث کند شدن روند تولید ATP در بدن و احساس گرسنگی در شما میشود.
🔹 #خوردنآب:
استفاده از یک لیوان آب، زمانی که عصبی میشوید و یا استرس دارید، به شما در کَم کردن اشتها و همچنین ریلکس شدن، کمک زیادی میکند.
🔹 #خوردنسبزيجات:
استفاده از سبزیجات کم کالری، مانند هویج و کرفس، در کم کردن اشتها کمک میکند.
🔹 #استفادهازشکلاتتلخ:
علاوه بر دارا بودن امگا۳، باعث ترشح آندروفین در بدن و باعث شادی و نشاط می شود.
🔹 #استفادهازچایسبز:
علاوه بر داشتن آنتی اکسیدان، باعث کاهش اشتهای کاذب نيز میشود.
🔹 #استفادهازدانههایمغذی:
از جمله بادام ، بادام زمینی، گردو و... علاوه بر رساندن مواد مغذی به بدن، به کاهش اشتها هم کمک میكند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸سلام آدینه تون پُراز
🍃🌸بهتـرین ها
🍃🌸بهتـرین دورهمی
🍃🌸بهتـرین دلخوشی
🍃🌸بهتـرین لبخند
🍃🌸بهتـرین شادی
🍃🌸بهتـرین عبادت و
🍃🌸الهی
🍃🌸بهتـرین زندگی رو
🍃🌸داشتـه باشیـد
🍃🌸آدینه تون گلبارون
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کن مهربان ،
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍست
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ شکند
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ...
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ
ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرﺩ...
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
نازنین ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ...
💖 سلام و درود
امروزتون پر از بهترینها
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تزریقانرژیمثبت😍
🍃امید همیشه هست
در جایی که حس میکنی
بر روی لبه پرتگاهی هستی
🍂زمانی که فکر میکنی یک قدم
تا نیستی و نابودی فاصله است
🍁او همیشه هست
کنار تمام دلت
❣خدایا بارها گمان میکردم که مرا رها کردی
✨اما فهمیدم تو بودی
که من هنوز هستم
🍁تو هستی و خواهی بود
💌خدایا از این امید تازه ی قلبم
❣#ازتممنونم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☕️چای بهانه ست
🌸کنارهم بنشیند
🌸مهربان باشید
🌸عشق بورزید
که خداوند بنده های مهربونش
راکه بهم عشق می ورزند
را دوست داره
عصرآدینه تون بخیروخوشی ☕ 🍰
در کنار خانواده 😊🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
✅ عزیز زهرا بقیة الله، کجایی آقا
#غروب_جمعه، #غروب_دلتنگی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#از_زبانپدر
🔆 امام مهدی عج:
آنکه در دادنِ نعمتهایی که خدا به او داده،
به کسانیکه فرمان رسیدگی به آنها را داده بخل ورزد،
در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود
#حدیث_مهدوی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی
#احکام_نفقه
📞⏰🍴 #تهیه_وسایل_مورد_لزوم_خانه
❓ آیا تهیه وسائل #منزل بر عهده #مرد است؟ چه مقدار؟
🍃 تهیه وسایل منزل مانند #فرش، #روانداز، پرده، #لحاف، وسایل پخت و پز و آنچه که زن برای نظافت نیاز دارد نیز همگی به عهده مرد است و مقدار، جنس و کیفیت هر یک نیز باید متناسب با #شأن و منزلت #زن باشد.
✅ در نتیجه: اگر زن در #خانه ای زندگی کرده است که مثلاً از نوعی خاص فرش و #رختخواب استفاده می کرده، مثلاً همیشه روی #تخت می خوابیده و شأن او داشتن #پرده های خاص و یا وسایل خاصی است، بر مرد واجب است آنها را تهیه نماید. البته تا آنجا که منجر به #حرامی نگردد.
✴️ منبع: امام، تحریر الوسیله، کتاب نکاح، فصل فی النفقات، مسأله 8.
➖➖➖➖➖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا ﴿۴۵﴾
✨كافى است كه خدا سرپرست شما باشد
✨و كافى است كه خدا ياور شما باشد (۴۵)
📚سوره مبارکه النساء✍بخشی از آیه ۴۵
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#کریم_شیره_ای
می گویند روزی ناصرالدین شاه به کریم شیره ای گفت نام ابلهان عمده تهران را بنویس !
کریم گفت به شرط آنکه نام هر کسی را بنویسم عصبانی نشوی و دستور قتل مرا صادر نکنی !
شاه به کریم شیره ای قول داد.
کریم در اول لیست اسم ناصرالدین شاه را نوشت ! ناصرالدین شاه عصبانی شد و خطاب به کریم گفت:
اگر ابلهی و حماقت مرا ثابت نکنی میر غضب را احضار می کنم تا گردنت را بزند !
کریم گفت:
مگر تو براتی پنجاه هزار تومانی به پرنس ملکم خان نداده ای که برود در پاریس آن را نقد کند و بیاورد؟!
ناصرالدین شاه گفت:
بلی همین طور است. کریم گفت:
من تحقیق کرده ام، پرنس همه املاک و اموال خود را در این مملکت نقد کرده و زن و فرزند و دلبستگی هم در این دیار ندارد، اگر آن وجه را به دست آورد و دیگر به مملکت برنگردد و تو نتوانی به او دست یابی چه می گویی!؟
ناصرالدین شاه گفت:
« اگر او این کار را نکرده و آن پول را پس بیاورد تو چه خواهی گفت ؟»
کریم شیره ای گفت:
« آن وقت نام شما را پاک می کنم و نام او را در اول لیست می نویسم !!»
کریم شیرهای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه قاجار بود. محبوبیتش نزد شاه باعث شد که زمانی که وی مُرد سه روز عزای عمومی اعلام شود.
او در اصفهان زندگی میکردهاست و همه او را با نام کریم پشه میشناختند (به خاطر نیش و کنایه هایش)
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
هنوز کفشهایم را پیدا نکردهام
تقلید کورکورانه از دیگران موجب رسوایی انسان میشود. در نکوهش تقلید کورکورانه و اطاعت بیچون و چرا از دیگران و آنگاه که کسی به تقلید از دیگری بخواهد کاری انجام دهد و نتواند رسوا شود، به کار میرود.
خواجهای، خوش خدمتی غلام خود را پیش جمعی میستود و میگفت: آنچنان این غلام وظیفهشناس است که وقتی او را به جایی میفرستم، چون در راه به چیزی توجه ندارد، لحظه بازگشتنش را هم میتوانم پیشبینی کنم. حاضران درخواست کردند که این امر شگفت را به آنان نشان دهد. خواجه، غلام را مأمور کرد تا پیامی را به مکانی برساند.
چون غلام رفت، خواجه به تخمین میگفت: اکنون به فلان کوی رسید، از فلان برزن عبور کرد، به چنین بازاری وارد شد، از بازار بگذاشت، پیغام رساند و بازگشت و در راه است و اینک پشت در ایستاده است. آنگاه خواجه غلام را صدا زد و غلام وارد شد.
در آن جمع خواجهای دیگر حضور داشت. شب ماجرای آن غلام را با غلام سیاه خود قصه کرد و او را سرزنش فرمود. غلام گفت: در جایی شما نیز چنین بگویید تا بدانید من از آن غلام کم نیایم. خواجه با اعتماد به گفته غلام، روز دیگر در مجلس همان ادعا را مطرح کرد و برای اثبات ادعای خود، غلام را به جایی دور فرستاد و پیوسته به حضار، مسافت پیموده غلام را تعیین کرد و پس از ساعتی گفت: اینک غلام حاضر است. آنگاه غلام را خواند و غلام بر در بود. خواجه با نهایت خرسندی پرسید: فرمان را انجام دادی؟ گفت: آقا! هنوز کفشهایم را پیدا نکردهام.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#چوپان_وزیر
چوپانى به مقام وزارت رسید. هر روز بامداد بر مىخاست و كلید بر مىداشت و درب خانه پیشین خود باز مىكرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مىگذراند. سپس از آنجا بیرون مىآمد و به نزد امیر مىرفت. شاه را خبر دادند كه وزیر هر روز صبح به خلوتى مىرود و هیچ كس را از كار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند كه در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید كه پوستین چوپانى بر تن كرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مىخواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست كه مىبینم؟»
وزیر گفت: «هر روز بدین جا مىآیم تا ابتداى خویش را فراموش نكنم و به غلط نیفتم، كه هر كه روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.»
امیر، انگشترى خود از انگشت بیرون كرد و گفت: «بگیر و در انگشت كن؛ تاكنون وزیر بودى، اكنون امیرى!»
«زندگی دنیا شما را نفریبد.»..
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
هرچه میگویم نر است میگوید بدوش
مورد استفاده: به كسی گفته میشود كه اصرار زیاد به كار غیرممكن دارد.
در دورهای كه نادر افشار پادشاه ایران بود، حكایتهای جالبی نقل شده است. نادرشاه مرد جنگ بود و بیشتر عمر خود را صرف لشكركشیهای مختلف كرد و تا توانست تمام ایران را تحت فرمان خود درآورد و حتی به كشورهای همسایهی خود نیز لشكركشی كرد و آنها را هم تحت اطاعت خود درآورد. از جمله هند كه آن موقع كشوری بزرگ با ذخایر فراوان طلا و نقره و انواع جواهرات و الماس بود. نادر غنایم فراوانی از این حملهها جمع آوری كرد و به ایران آورد.
در یكی از جنگهایی كه نادر با شورشیان داخلی ایران داشت، چون نادر جوان بود و تجربهی كافی در جنگ نداشت، دشمن در منطقهای كمین كرد و از پشت به سپاه او حمله كرد نادر توان دفاع از پشت سر را نداشت و غافلگیر شد. سربازانش یكی پس از دیگری با ضربات دشمن از پای درمیآمدند و میرفت تا نادر با سپاهیانش در این جنگ شكست بخورند. اما در آن حال چارهای به ذهنش رسید و دستور عقب نشینی داد تا پس از آرایش دوباره سپاه با یك نقشه و طرح جدید وارد جنگ شوند.
ولی دشمن كه دید شكست سپاه نادر نزدیك است و تعداد كمی از سپاهیانش باقی ماندهاند اجازه عقب نشینی به آنها نداد. هركس میخواست از میدان جنگ عقب نشینی كند را دنبال میكرد یا اینكه با ضربهای او را از پای درمیآوردند.
در این میان نادرشاه به كمك عدهای از نزدیكانش توانست به سمت بیابان فرار كند. نادر آنقدر دوید تا مطمئن شد كسی او را دنبال نمیكند و به حدی دور شده كه به راحتی نمیتوانند او را پیدا كنند. كم كم تشنگی و گرسنگی باعث ضعف او میشد كه از دور روستای كوچكی را دید. جان دوبارهای گرفت به امید نجات یافتن از این شرایط به هر نحوی كه بود خود را به آن روستا رساند.
نادر به اولین خانهای كه رسید در زد. پیرزنی در را باز كرد و وقتی او را ضعیف و ناتوان دید به خانهاش راه داد. نادر همان وسط اتاق افتاد. دیگر توان حركت نداشت. به سختی شروع به حرف زدن كرد و گفت: پیرزن! من نادرشاه، پادشاه ایران هستم هرچه در خانه برای خوردن و آشامیدن داری برایم بیاور.
پیرزن كه اصلاً او را نمیشناخت با بیتفاوتی گفت: هركسی میخواهی باشی، باش! تو میهمان من هستی و من در حد توانم از میهمانم پذیرایی میكنم. نادر گفت: هرچه تو میگویی. من گرسنه و تشنهام چیزی برای من بیار. پیرزن گفت: حالا غذایی برای خوردن ندارم ولی آب هست برایت میآورم. پسر من خاركن است. بارش را امروز به شهر برده تا بفروشد و با پولش آرد بخرد تا من نان بپزم. اگر صبر كنی تا پسرم بیاید نان هم دارم و كوزهی آب را جلوی نادر گذاشت.
نادر كه خیلی تشنه بود سریع ظرفی را پر از آب كرد و سر كشید. در همین حین صدای گاوی را شنید از پیرزن پرسید این مگر صدای گاو نیست؟ پیرزن گفت:بله. گفت: خوب برو مقداری شیر بدوش بیاور تا من بخورم.
پیرزن گفت: گاو من نر است. اگر ماده بود و شیر داشت خودم میدوشیدم و میآوردم با هم بخوریم.
نادرشاه كه بینهایت خودرأی بود و حرف حساب سرش نمیشد، اصرار میكرد كه من این چیزها سرم نمیشود و من گرسنهام برو برای من شیر گاو را بدوش و بیاور.
پیرزن گفت: حالا فهمیدم كه تو پادشاهی. حتماً به زیردستانت هم مثل من حرف ناحسابی زدی كه حالا در این بیابان گرسنه و تشنه رهایت كردند. من میگویم نر است، تو میگویی بدوش.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
داستان ازدواج حضرت داوود(ع)
امام رضا(ع)در مجلس مامون كه برای مناظره با سران ادیان تشكیل شده بود از ابن جهم می پرسد كه بگو ببینم پدران شما در باره داوود چه گفتهاند؟ ابن جهم عرضه داشت: مىگویند او در محرابش مشغول نماز بود كه ابلیس به صورت مرغى در برابرش ممثل شد، مرغى كه زیباتر از آن تصور نداشت. پس داوود نماز خود را شكست و برخاست تا آن مرغ را بگیرد. مرغ پرید و داوود آن را دنبال كرد، مرغ بالاى بام رفت، داوود هم به دنبالش به بام رفت، مرغ به داخل خانه اوریا فرزند حیان شد، داوود به دنبالش رفت، و ناگهان زنى زیبا را دید كه مشغول آب تنى است.
داوود عاشق زن شد، و اتفاقا همسر او یعنى اوریا را قبلا به ماموریت جنگى روانه كرده بود، پس به امیر لشكر خود نوشت كه اوریا را پیشاپیش تابوت قرار بده، و او هم چنین كرد، اما به جاى اینكه كشته شود، بر مشركین غلبه كرد. و داوود از شنیدن قصه ناراحت شد، دوباره به امیر لشكرش نوشت او را هم چنان جلو تابوت قرار بده! امیر چنان كرد و اوریا كشته شد، و داوود با همسر وى ازدواج كرد.
راوى مىگوید:حضرت رضا (ع) دست به پیشانى خود زد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» آیا به یكى از انبیاى خدا نسبت مىدهید كه نماز را سبك شمرده و آن را شكست، و به دنبال مرغ به خانه مردم درآمده، و به زن مردم نگاه كرده و عاشق شده، و شوهر او را متعمدا كشته است؟
ابن جهم پرسید: یا بن رسول اللَّه پس گناه داوود در داستان دو متخاصم چه بود؟ فرمود واى بر تو خطاى داوود از این قرار بود كه او در دل خود گمان كرد كه خدا هیچ خلقى داناتر از او نیافریده، خداى تعالى (براى تربیت او، و دور نگه داشتن او از عجب) دو فرشته نزد وى فرستاد تا از دیوار محرابش بالا روند، یكى گفت ما دو خصم هستیم، كه یكى به دیگرى ستم كرده، تو بین ما به حق داورى كن و از راه حق منحرف مشو، و ما را به راه عدل رهنمون شو.
این آقا برادر من نود و نه میش دارد و من یك میش دارم، به من مىگوید این یك میش خودت را در اختیار من بگذار و این سخن را طورى مىگوید كه مرا زبون مىكند، داوود بدون اینكه از طرف مقابل بپرسد: تو چه مىگویى؟ و یا از مدعى مطالبه شاهد كند در قضاوت عجله كرد و علیه آن طرف و به نفع صاحب یك میش حكم كرد، و گفت: او كه از تو مىخواهد یك میشت را هم در اختیارش بگذارى به تو ظلم كرده. خطاى داوود در همین بوده كه از رسم داورى تجاوز كرده، نه آنكه شما مىگویید، مگر نشنیدهاى كه خداى عز و جل مىفرماید: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ ...».
ابن جهم عرضه داشت: یا بن رسول اللَّه پس داستان داوود با اوریا چه بوده؟ حضرت رضا (ع) فرمود: در عصر داوود حكم چنین بود كه اگر زنى شوهرش مىمرد و یا كشته مىشد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار كند، و اولین كسى كه خدا این حكم را برایش برداشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج كند، داوود (ع) بود كه با همسر اوریا بعد از كشته شدن او و گذشتن عده ازدواج كرد، و این بر مردم آن روز گران آمد.
📚عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ج ۱، ص ۱۹۳
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_های_بحار_الانوار
#داستانفوق_العاده_زیبا📚
#رازویرانی_مسجدی_در_یمن ❗️
قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند.
خلیفه گفت: باید بنای #مسجد را محکم بسازید.
مجدداً مسجد را ساختند، ولی ویران شد، باز هم نزد خلیفه رفتند و جریان را به اطلاع رساندند، خلیفه نمیدانست چه باید بکند، مثل همیشه به حضرت علی متوسل شد و از او کمک خواست.
امام علی(ع) فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو #قبر آشکار میشود که روی آن نوشته شده: «من رضوا هستم و خواهرم حیا که هر دو دختران تبّع پادشاه یمن هستیم، ما مردیم در حالی که به خداوند شرک نورزیدیم».
پس آنها را در آوردید، غسل و کفن کنید و بر آنها نماز بخوانید و بعد آنها را به خاک بسپارید، سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود، آنان امر حضرت را اجرا کردند و پس از آن مسجد خراب نشد.
📓بحارالانوار،ج41، ص297، ح22
#بافروارد_کردن_پستها
#ما_راحمایت_کنید😍👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🔴زرد چوبه
✅زردچوبه بادشکن ، تصفیه کننده خون ،
تببر ، محرک و انرژیزا میباشد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌺ببخشید
امانگذارید ازشماسواستفاده شود
🌸عشق بورزید
امانگذاریدبا قلبتان بدرفتاری شود
🌺اعتمادکنید
اماساده وزودباورنباشید
🌸حرف دیگران رابشنوید
اماصدای خودتان راازدست ندهید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب✨
آسمان اجابت
چقدر زیباست✨🌹
بیا شاخه های
آرزویت را بتکان...🌹
الهی شیرینی کامت
مرا آرام جــــان باشد😇
حالتون قشنگ و دلتون آرام❤️
و شبتون پر از عطر خدا ✨🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 خدایا
با نام تو آغاز می کنم
شروع هر لحظه را
ای که زیباترین
علت هر آغاز تویی !
این روز و هفته را به
لطف و مهربانی تو می سپارم
یار و یاورم باش ای بهترین
🌼 بسم الله الرحمن الرحیم
🌼 الهی به امید تو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع هفته تون را معطر کنید
نفستون رو خوشبو کنید 🌸🍃
به ذکر صلوات بر محمد وآل محمد
برای امروزتون برکتی عظیم 🌸🍃
ومعجزه هایی بی بدیل آرزومندم🤲
🍃🌸اَللّهُمَ صَلی عَلیٰ
🍃🌸مُحَمَّدو آل مُحَمَّدٍ
🍃🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌼 #حضرت_مولا_سلام
شنبه شد پنجره از
آمدنت وا مانده
دوسه تا دلهره از
جُمعه زِ توجامانده
جُمعه وشنبه دگر
فرق ندارد بی تو
تا میان من و تو
فاصله برجا مانده
🌼 السَّلامُ علیکَ یابقیَّةَ اللهِ
تو بودهای و هستی و میآیی از راه..
به حسینی های عالم بگویید که حسین این زمان مهدیست واو تنها و آواره...
🌻تعجیل درفرج #پنج صلوات🌻
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صلی الله علیک یا ابا عبدالله
هر روز صبح
بعدِ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
میفرستم من
سلامی بر شهنشاهم حسین
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
شروع هفته تون مزین
به نام ارباب دو عالم
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
#@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💓💓💓💓
💓💓💓
💓💓
💓
#راز_و_رمز_قرآن
💓#جلسهاول 👇
💓از صبح آنقدری نگذشته بود که
بد جوری #هواشو کرده بودم
دلم می خواست یک بهونه ای پیدا میکردم
و بهش زنگ میزدم
تا بیاد خونه گفته بود انروز جلسه
مهمی داره ومن بخاطر همین
نمیتونستم زنگ بزنم ولی
نمیدونم چرا ... 💓
💓انقدر بی تابش بودم
با خودم تو
شیش و بش بودم که یک وقت
دیدم دارم التماسش میکنم بیاد خونه
نمی دونم کی زنگ زدم ....
وقتی داشت باهام حرف میزد دیدم
انگار اینجوری بدتر شدم قلبم از سینه اومده بود
بیرون و تالاپ تالاپ میزد ...
اوهم متوجه بیقراریم شد
گفت 👇
💓اتفاقا جلسمون زود تموم شد
دارم میام .....
تا امدنش مثل ادم هایی
که انگار تازه #نامزد شدن دل تودلم نبود
هول شده بودم چی براش درست کنم ...
قورمه سبزی دوست داره .. 😊
خوب اینم ژله .... 😊
اینم دوغ ... و
.. صدای زنگ که اومد باز قلبم
شروع کرد به زدن
با صدای بلند بلند .... 💓
💓راستی
آیا #علاقه زن و شوهربه یکدیگر اشکالی ندارد ....؟
💓جواب
آیه #قرآن 👇
زین للناس #حب الشهوات
والبنین و القناطیر المقنطره من الذهب .....
💓این از #معجزات خداوند
مهربان است که زینت داد
دوستی زن و شوهر رو ....😊
برای اینکه علاقه زن وشوهر
بیشتر شود
این آیه را بخوانید 👇😊
💓زین للناس حب الشهوات
والبنین و القناطیر المقنطره من الذهب .....
این آیه زیبا در سوره ال عمران
آیه 14 میباشد 🌸
( این درس ادامه دارد 👆)
➖➖➖➖➖
❣کانال❣
↪️@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #رباخوارشکمشازآتشپرشود
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #شنبه 13 آذر ماه 1400
🌞اذان صبح: 05:29
☀️طلوع آفتاب: 06:59
🌝اذان ظهر: 11:54
🌑غروب آفتاب: 16:50
🌖اذان مغرب: 17:10
🌓نیمه شب شرعی: 23:9
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❣ #ذکرروزشنبه
⚜﷽⚜
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نماز را بخواند خدا او را
در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد
[۴رڪعت ودر هر رڪعت
حمد، توحید، آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh