eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.4هزار دنبال‌کننده
106 عکس
27 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «180» و نيكوترين نام‌ها براى خداوند است، پس خداوند را با آنها بخوانيد. و كسانى را كه در اسم‌هاى خدا به كژى و مجادله ميل دارند خدا را به چيزى كه لايق او نيست توصيف مى‌كنند (و به جنگ و ستيزه مى‌پردازند و صفات خدا را بر غير او مى‌نهند) رهاكنيد. آنان به زودى به كيفر آنچه مى‌كردند، خواهند رسيد. نکته ها گرچه همه‌ى نام‌ها و صفات الهى نيكوست و خداوند همه‌ى كمالات را دارد كه قابل احصا و شماره نيست، امّا در روايات، بر يك‌صد اسم تكيه شده و در كتب اهل‌سنّت مانند صحيح مسلم، بخارى، ترمذى نيز آمده است. و هركس خدا را با آنها بخواند، دعايش مستجاب‌ جلد 3 - صفحه 227 مى‌شود. «1» و هر كس آنها را شماره كند، اهل بهشت است. البتّه منظور تنها شمردن لفظى و با حركات لب نيست، بلكه توجّه و الهام گرفتن از اين صفات و اتّصال به آنهاست. اين يك‌صد اسم، عبارتند از: «اللّه، اله، الواحد، الاحد، الصّمد، الاوّل، الآخر، السّميع، البصير، القدير، القاهر، العلىّ، الاعلى، الباقى، البديع، البارّ، الاكرم، الظاهر، الباطن، الحىّ، الحكيم، العليم، الحليم، الحفيظ، الحقّ، الحسيب، الحميد، الحفىّ، الربّ، الرّحمن، الرّحيم، الذّارء، الرّازق، الرّقيب، الرؤوف، الرّائى، السّلام، المؤمن، المهيمن، العزيز، الجبّار، المتكبّر، السيّد، السُبّوح، الشهيد، الصادق، الصانع، الطاهر، العدل، العفو، الغفور، الغنىّ، الغياث، الفاطر، الفرد، الفتّاح، الفالق، القديم، الملك، القدّوس، القوىّ، القريب، القيّوم، القابض، الباسط، قاضى‌الحاجات، المجيد، المولى، المنّان، المحيط، المبين، المقيت، المصوّر، الكريم، الكبير، الكافى، كاشف الضرّ، الوتر، النور، الوهّاب، الناصر، الواسع، الودود، الهادى، الوفىّ، الوكيل، الوارث، البرّ، الباعث، التوّاب، الجليل، الجواد، الخبير، الخالق، خير النّاصرين، الديّان، الشكور، العظيم، اللطيف، الشافى». «2» در قرآن، 145 اسم از اسامى خدا آمده است و عدد نودونه در روايات، يا براى اين است كه برخى نام‌ها قابل ادغام و تطبيق بر بعض ديگر است، يا مراد اين است كه اين نام‌ها در قرآن نيز هست، نه اينكه فقط اين تعداد باشد. در بعضى از آيات، مضمون اين نام‌ها وجود دارد. مثلًا «صادق»، به عنوان نام خدا در قرآن نيست، ولى آيه‌ى؛ «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا» «3» چه‌كسى راستگوتر از خداست؟ آمده است. در برخى روايات و دعاها مانند دعاى جوشن كبير، نام‌هاى ديگرى هم براى خدا بيان شده است، البتّه بعضى از اسماى حسناى الهى، آثار و بركات و امتيازات خاصّى دارد. فخررازى مى‌گويد: همه‌ى صفات خداوند، به دو چيز بر مى‌گردد: بى‌نيازى او و نيازمندى ديگران به او. «4» امام صادق عليه السلام فرمود: به خدا سوگند، اسماى حسنى ماييم. «5» يعنى صفات الهى در ما «1». تفاسير الميزان و نمونه. «2». تفاسير مجمع‌البيان و نورالثقلين؛ توحيد صدوق. «3». نساء، 122. «4». تفسير كبيرفخررازى. «5». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 1، ص 143. جلد 3 - صفحه 228 منعكس شده است و ما راه شناخت واقعى خداييم. طبق اين احاديث، جمله‌ى‌ «ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ»، به ما مى‌گويد كه به ملحدان فضائل اهل‌بيت عليهم السلام تكيه و اعتنا نكنيد. در روايت ديگرى امام رضا عليه السلام فرمودند: ما اهل‌بيت عليهم السلام اسماى حسناى خدا هستيم و عمل هيچ‌كس بدون معرفت ما قبول نمى‌شود. «نحن واللّه الاسماء الحسنى الّذى لايقبل اللّه من احد عملًا الّا بمعرفتنا» «1» عبارت‌ «الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌»، چهار بار در قرآن آمده است. «2» اسماى حُسنى‌ سه مصداق دارد: صفات الهى، نام‌هاى الهى و اولياى الهى. «3» امام رضا عليه السلام فرمود: هرگاه به شما مشكلات و سختى روى آورد، به وسيله‌ى ما از خداوند كمك بخواهيد و سپس فرمود: «وللّه الاسماء الحسنى فادعوه بها» «4» طبق روايات، هر كه اسم اعظم خداوند را بداند، دعايش مستجاب است و مى‌تواند در طبيعت، تصرّف كند. چنانكه بلعم‌باعورا (كه در آيه‌ى 175 از او ياد شد) اسم اعظم الهى را مى‌دانسته است. امّا اين‌كه اسم اعظم چيست؟ بعضى گفته‌اند: يكى از نام‌هاى الهى است كه بر ما پوشيده است. بعضى گويند: اسم اعظم، در حقيقت لفظ و نام نيست، بلكه كمال و صفتى از خداوند است كه هركس بتواند پرتوى از آن را در وجود خويش پديد آورد، قدرت روحى او به حدّى مى‌رسد كه مى‌تواند در طبيعت تصرّف كند، وگرنه چنان نيست كه فردى، با فراگرفتن لفظ و گفتن كلمه‌اى بتواند «مستجاب الدّعوه» شود و مثلا در جهان اثر بگذارد. «5» امام رضا عليه السلام فرمود: «انّ الخالق لا يوصف الّا بما وصف به نفسه» آفريدگار، جز به آنچه خود توصيف كرده، وصف نمى‌شود. يعنى نمى‌توان از پيش خود بر خدا نام نهاد. مثلًا او را عفيف و شجاع و ... ناميد. «6» اسم،
نمايانگر مُسمّى است، ذات خداوند مقدّس است، نام او هم بايد مقدّس باشد. بنابراين‌ «1». تفسير اثنى عشرى. «2». اسراء، 110؛ طه، 8؛ حشر، 24 و اين آيه. «3». تفسير فرقان. «4». بحار، ج 91، ص 5. «5». تفسير نمونه. «6». تفسير فرقان. جلد 3 - صفحه 229 هم ذات خدا را بايد منزّه شمرد، «سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» «1» و هم نام او را تنزيه كرد. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» «2» لذا قرار دادنِ نام ديگران در رديف نام خدا جايز نيست و نمى‌توان گفت: به نام خدا و خلق. شهيد مطهرى مى‌گويد: نام‌هاى خداوند جنبه علامت ندارند، بلكه نمايان‌گر صفت و حقيقتى از حقايق ذات مقدّس او مى‌باشند. «3» پیام ها 1- كلمه‌ى «اللّه»، محور همه‌ى اسماى الهى است. «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» (كلمه‌ى «اللَّهِ»، دربردارنده‌ى تمام صفات الهى است) 2- تمام خصال نيكو، براى خداست، ديگران براى رسيدن به «حُسنى» بايد سراغ او بروند. «لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» 3- دعوت و دعا بايد به زيبايى‌ها و خوبى‌ها باشد. «الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها» 4- اسماى الهى نشانه‌هاى اوست، مى‌توان از نشانه به او رسيد. «لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها» 5- ايمان به اين‌كه خداوند تمام كمالات را دارد و از همه‌ى عيب‌ها دور است، انسان را به دعا و ستايش وامى‌دارد. «فَادْعُوهُ بِها» 6- داروى غفلت، ياد خداست. در آيه‌ى قبل خوانديم: «هُمُ الْغافِلُونَ» در اين آيه مى‌خوانيم: «فَادْعُوهُ بِها» 7- در برابر به ملحدان و منحرفان، عكس العمل نشان دهيم. «ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ «181» و از كسانى كه آفريده‌ايم، گروهى (ديگران را) به حقّ هدايت مى‌كنند و به آن حكم مى‌كنند. «1». توبه، 31. «2». اعلى، 1. «3». آشنايى با قرآن، ص 14. جلد 3 - صفحه 230 نکته ها در روايات آمده است مراد از اين آيه اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام و شيعيان آنان مى‌باشند. «1» حضرت على عليه السلام ضمن اشاره به گروه‌هاى مختلفى كه در امّت اسلامى پيدا خواهند شد، فرمودند: «تنها گروهى كه اهل نجاتند، شيعيان اهل‌بيت عليهم السلام مى‌باشند». «2» پیام ها 1- هدايت‌گرى با روشها و وسائل باطل و يا به سوى باطل، ممنوع است. «يَهْدُونَ بِالْحَقِّ» 2- هدايت، حكومت و قضاوت، بايد در مسير «حقّ» باشد. «يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» 3- كسانى ارزش بيشترى دارند كه علاوه بر هدايت‌پذيرى، در فكر ايجاد نظام حقّ نيز باشند. آرى، تنها شناخت و عمل شخصى كافى نيست، نشر حقّ نيز مهم است. ( «بِهِ يَعْدِلُونَ»، يعنى «به يحكمون»). 4- جامعه به گروهى هدايتگر و داورِ به حقّ، نيازمند است. (كلّ آيه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا