"تفسیر نور (محسن قرائتی)
دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «10»
دعا و نيايش آنان در بهشت، «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» (خدايا تو پاك و منزّهى) است و درودشان در آنجا سلام است و پايان نيايش آنان، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (سپاس و ستايش مخصوص خداست) مىباشد.
نکته ها
«سَلامٌ»، كلام اهل بهشت است و در بهشت، سلام فضاى همه جا را پر مىكند: سلام از سوى خداوند، «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «2»، سلام از سوى فرشتگان «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» «3»، و سلام از سوى بهشتيان نسبت به هم. «4» «إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً» «5»
«2». يس، 58.
«3». زمر، 73.
«4». تفسير مراغى.
«5». واقعه، 26.
جلد 3 - صفحه 545
«الْحَمْدُ لِلَّهِ»، كلام انبيا و اولياست. حضرت نوح عليه السلام پس از نجات از قوم ظالم، «الْحَمْدُ لِلَّهِ» گفت، «1» و ابراهيم عليه السلام نيز خدا را حمد كرد كه در سنّ پيرى اسماعيل واسحاق را به او بخشيده است. «2» «الْحَمْدُ لِلَّهِ» سخن مؤمنان «3» و كلام بهشتيان است.
در حديث آمده است: اهل بهشت با كلمهى «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» مسئولان پذيرايى را صدا مىزنند، آنان نيز فورى حاضر شده، خواستهى اهل بهشت را تأمين مىكنند. «4»
در حديث است: هرگاه بندهاى مشغول تمجيد خدا باشد و از درخواست حوائج خود از او غافل شود، خداوند بيش از آنچه با دعا كردن به او مىداد، عطا مىكند. «5»
پیام ها
1- ياد خدا تنها در دنيا نيست، آخرت هم جاى ذكر الهى است. «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ»
2- انسان به جايى مىرسد كه دعا و خواستهاش هم تمجيد پروردگار مىشود. «دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ» و اين تسبيح و تمجيد آنان را كامياب مىسازد.
3- مؤمنان، در برابر صفات الهى مىگويند: «سُبْحانَكَ»، در برابر ساير مؤمنان مىگويند: «سَلامٌ» و در مقابل كاميابى از نعمتهاى الهى مىگويند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ»
4- مؤمن، عاشق خداست. بهشت و لذّتهاى بهشتى هم او را از ياد محبوب باز نمىدارد، بلكه در همه چيز، لطف و قدرت خدا را مىبيند. «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ، الْحَمْدُ لِلَّهِ»
5- آغاز سخن مؤمنان با «سُبْحانَ اللَّهِ» و پايان آن با «الْحَمْدُ لِلَّهِ» مىباشد. (از عبارت «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ» استفاده مىشود كه اوّل سخن آنان «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» است.)"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «11»
واگر خداوند براى مردم به همان شتاب كه براى خود خير مىطلبند، در رساندن بلا به آنان شتاب مىنمود، قطعاً اجلشان فرا رسيده بود. پس كسانى را كه به ديدار ما اميد (و باور) ندارند به حال خود رها مىكنيم تا در سركشى خويش سرگردان بمانند.
نکته ها
مشابه مفهوم اين آيه، در سورهى كهف آيهى 58 و سوره فاطر آيهى 45 نيز آمده است كه اگر خداوند مردم را زود به كيفر كارهايشان برساند و مؤاخذه كند، همه نابود مىشوند. به علاوه اختيار كه اساس تكليف است از بين مىرود و اطاعت، جنبهى اضطرارى پيدا مىكند.
ممكن است معناى «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» اين باشد كه سنّت خداوند در خيررسانى، سرعت و در شرّ رسانى، با مهلت است و معناى جمله اين باشد كه خداوند در خيررسانى سرعت و عجله دارد.
پیام ها
1- انسان، طبيعتاً عجول است. «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» «1»
2- اگر خداوند در دنيا، بدكاران را كيفر فورى مىداد، كسى باقى نمىماند و نسل بشر منقرض مىشد. لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ ... لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ
3- يكى از سنّتهاى الهى، «استدراج» در عذاب و مهلتدادن به ظالمان است. فَنَذَرُ الَّذِينَ ...
4- هلاك نشدن كفّار، نشانهى حقّانيّت آنان نيست. «فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»
5- آنان كه از خدا بريده و سرگرم خود شدهاند، هدف معيّنى ندارند و حيرانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
«1». در آيهى ديگرى آمده است: «خُلِق الانسان من عجل» انبياء، 37.
جلد 3 - صفحه 547
6- انكار و بىتوجّهى به قيامت، موجب طغيان و رهاشدن به حال خود و محروم شدن از الطاف الهى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۱جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «12»
وهنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابيده يا نشسته و يا ايستاده است، ما را مىخواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختيم، چنان به راه خود مىرود كه گويى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسيده بود، نخوانده است! اينگونه براى اسرافكاران، عملكردشان زيبا جلوه مىكند.
نکته ها
بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مىخواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مىشود و او را فراموش مىكند.
پیام ها
1- ايمان به خداوند، در عمق روح انسان عجين شده و حوادث تلخ، عامل بيدارى اين وجدان وفطرت خداجوى اوست. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا»
2- آنان كه دعا و نيايش موسمى دارند، مورد انتقاد و كارشان بىارزش است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا»
3- دعا در هر حال جايز است؛ ايستاده، نشسته يا خوابيده. «لِجَنْبِهِ، قاعِداً، قائِماً»
4- نيايش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. دَعانا ... كَشَفْنا
5- رفاه، زمينهى غفلت است. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا»
6- انسان، ناسپاس است. «مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا»
جلد 3 - صفحه 548
7- آنان كه خدا را فراموش كنند، زندگى مادّى در نظرشان زيبا جلوه مىكند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ»
8- فراموش كردن الطاف خداوند، نوعى اسراف است. مَرَّ ... لِلْمُسْرِفِينَ
9- هر كس در رفاه، غافل و در گرفتارى دعا كند، مسرف است. مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا ... فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ ... زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ
10- مرفّهان، از خودراضىاند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۲_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ «13»
وهمانا ما امّتهاى پيش از شما را چون ستم كردند، هلاك كرديم. (زيرا) پيامبرانشان براى آنها معجزات آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند. ما اين گونه گروه تبهكاران را كيفر مىدهيم.
نکته ها
«قرون» جمع «قرن»، به مردمى كه در يك عصر وزمان زندگى مىكنند، گفته مىشود.
پیام ها
1- ظلم وستم، زمينهساز سقوط ملّتهاست. أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ ... لَمَّا ظَلَمُوا
2- عقاب و قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. «أَهْلَكْنَا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ»
3- هلاكت، براى ستمگرانى است كه اميدى به ايمان و اصلاحشان نيست. «وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا»
4- در كنار تاريخ بايد فلسفهى تاريخ نيز بيان شود تا مايهى عبرت باشد. «1» أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ ... كَذلِكَ نَجْزِي
5- سنّتهاى الهى، همگانى و هميشگى است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ»
«1». هلاك اقوام گذشته، تاريخ است و رمز هلاك كه ستم و جُرم است، فلسفه تاريخ.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 549"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ «14»
سپس شما را پس از (هلاكت) آنان، جانشينانى در زمين قرار داديم، تا ببينيم شما چگونه عمل مىكنيد.
پیام ها
1- حكومت و تمكّن، وسيلهى آزمايش الهى است. جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ ... لِنَنْظُرَ
2- هر مديرى كه مسئوليّت مىدهد، بايد نظارت هم بكند. «جَعَلْناكُمْ، لِنَنْظُرَ»
3- عملكرد ما، زير نظر خداوند است. «لِنَنْظُرَ»
4- همهى اقوام، نزد خدا يكسانند و قانونِ آزمايش الهى، دربارهى همه جارى مىشود. «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ»
5- سرنوشت مردم، نتيجهى عملكرد خودشان است. «كَيْفَ تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۴_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام