eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «11» واگر خداوند براى مردم به همان شتاب كه براى خود خير مى‌طلبند، در رساندن بلا به آنان شتاب مى‌نمود، قطعاً اجلشان فرا رسيده بود. پس كسانى را كه به ديدار ما اميد (و باور) ندارند به حال خود رها مى‌كنيم تا در سركشى خويش سرگردان بمانند. نکته ها مشابه مفهوم اين آيه، در سوره‌ى كهف آيه‌ى 58 و سوره فاطر آيه‌ى 45 نيز آمده است كه اگر خداوند مردم را زود به كيفر كارهايشان برساند و مؤاخذه كند، همه نابود مى‌شوند. به علاوه اختيار كه اساس تكليف است از بين مى‌رود و اطاعت، جنبه‌ى اضطرارى پيدا مى‌كند. ممكن است معناى‌ «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» اين باشد كه سنّت خداوند در خيررسانى، سرعت و در شرّ رسانى، با مهلت است و معناى جمله اين باشد كه خداوند در خيررسانى سرعت و عجله دارد. پیام ها 1- انسان، طبيعتاً عجول است. «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» «1» 2- اگر خداوند در دنيا، بدكاران را كيفر فورى مى‌داد، كسى باقى نمى‌ماند و نسل بشر منقرض مى‌شد. لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ‌ ... لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ‌ 3- يكى از سنّت‌هاى الهى، «استدراج» در عذاب و مهلت‌دادن به ظالمان است. فَنَذَرُ الَّذِينَ‌ ... 4- هلاك نشدن كفّار، نشانه‌ى حقّانيّت آنان نيست. «فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا» 5- آنان كه از خدا بريده و سرگرم خود شده‌اند، هدف معيّنى ندارند و حيرانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» «1». در آيه‌ى ديگرى آمده است: «خُلِق الانسان من عجل» انبياء، 37. جلد 3 - صفحه 547 6- انكار و بى‌توجّهى به قيامت، موجب طغيان و رهاشدن به حال خود و محروم شدن از الطاف الهى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‌ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «12» وهنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابيده يا نشسته و يا ايستاده است، ما را مى‌خواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختيم، چنان به راه خود مى‌رود كه گويى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسيده بود، نخوانده است! اين‌گونه براى اسرافكاران، عملكردشان زيبا جلوه مى‌كند. نکته ها بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مى‌خواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مى‌شود و او را فراموش مى‌كند. پیام ها 1- ايمان به خداوند، در عمق روح انسان عجين شده و حوادث تلخ، عامل بيدارى اين وجدان وفطرت خداجوى اوست. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 2- آنان كه دعا و نيايش موسمى دارند، مورد انتقاد و كارشان بى‌ارزش است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 3- دعا در هر حال جايز است؛ ايستاده، نشسته يا خوابيده. «لِجَنْبِهِ‌، قاعِداً، قائِماً» 4- نيايش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. دَعانا ... كَشَفْنا 5- رفاه، زمينه‌ى غفلت است. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» 6- انسان، ناسپاس است. «مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» جلد 3 - صفحه 548 7- آنان كه خدا را فراموش كنند، زندگى مادّى در نظرشان زيبا جلوه مى‌كند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ» 8- فراموش كردن الطاف خداوند، نوعى اسراف است. مَرَّ ... لِلْمُسْرِفِينَ‌ 9- هر كس در رفاه، غافل و در گرفتارى دعا كند، مسرف است. مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا ... فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ ... زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ‌ 10- مرفّهان، از خودراضى‌اند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ «13» وهمانا ما امّت‌هاى پيش از شما را چون ستم كردند، هلاك كرديم. (زيرا) پيامبرانشان براى آنها معجزات آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند. ما اين گونه گروه تبهكاران را كيفر مى‌دهيم. نکته ها «قرون» جمع «قرن»، به مردمى كه در يك عصر وزمان زندگى مى‌كنند، گفته مى‌شود. پیام ها 1- ظلم وستم، زمينه‌ساز سقوط ملّت‌هاست. أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... لَمَّا ظَلَمُوا 2- عقاب و قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. «أَهْلَكْنَا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ» 3- هلاكت، براى ستمگرانى است كه اميدى به ايمان و اصلاحشان نيست. «وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا» 4- در كنار تاريخ بايد فلسفه‌ى تاريخ نيز بيان شود تا مايه‌ى عبرت باشد. «1» أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... كَذلِكَ نَجْزِي‌ 5- سنّت‌هاى الهى، همگانى و هميشگى است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ» «1». هلاك اقوام گذشته، تاريخ است و رمز هلاك كه ستم و جُرم است، فلسفه تاريخ. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 549" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ «14» سپس شما را پس از (هلاكت) آنان، جانشينانى در زمين قرار داديم، تا ببينيم شما چگونه عمل مى‌كنيد. پیام ها 1- حكومت و تمكّن، وسيله‌ى آزمايش الهى است. جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ‌ ... لِنَنْظُرَ 2- هر مديرى كه مسئوليّت مى‌دهد، بايد نظارت هم بكند. «جَعَلْناكُمْ‌، لِنَنْظُرَ» 3- عملكرد ما، زير نظر خداوند است. «لِنَنْظُرَ» 4- همه‌ى اقوام، نزد خدا يكسانند و قانونِ آزمايش الهى، درباره‌ى همه جارى مى‌شود. «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» 5- سرنوشت مردم، نتيجه‌ى عملكرد خودشان است. «كَيْفَ تَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» وهرگاه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‌شود، كسانى كه به ديدار ما (و دريافت پاداشهاى اخروى) اميد و باورى ندارند مى‌گويند: قرآنى غير از اين بياور، يا اين قرآن را تغيير بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم. من پيروى نمى‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قيامت) بيمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. نکته ها بعضى از بت‌پرستان از رسول خدا صلى الله عليه و آله درخواست داشتند كه بعضى آيات اين قرآن را كه به نكوهش از بت‌هاى آنان مى‌پردازد، تغيير دهد و قرآن ديگرى بياورد! هميشه كسانى كه‌ جلد 3 - صفحه 550 تعاليم آسمانى را مخالف هواى نفس خود مى‌ديدند، اين گونه تقاضاها را داشته‌اند. پیام ها 1- آيات ونشانه‌هاى شناخت الهى بايد براى مردم بيان شود. إِذا تُتْلى‌ ... 2- هيچ‌كس حتى پيامبر نمى‌تواند قانون الهى را تغيير دهد. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 3- هرگز تسليم بهانه‌جويى‌ها و هوسهاى مردم نشويم. اصل آن است كه خدا مى‌گويد، نه آنچه مردم مى‌خواهند. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 4- هيچ بشرى حتّى پيامبر، در قرآن دست نداشته است. «مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي» 5- اضافه شدن پيروان، به قيمت تغيير و تحريف مكتب و دست برداشتن از اصول، ارزشى ندارد. (با توجّه به شأن نزول) 6- پيامبران، معصومند و جز از وحى پيروى نمى‌كنند. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌» 7- ياد معاد، عامل تقوا و مصونيّت از گناه است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»، همچنان كه غفلت از معاد، عامل بهانه‌گيرى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا» 8- سرچشمه‌ى عصمت انبيا، ايمان و يقين به معاد است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «16» بگو: اگر خداوند مى‌خواست، آن (قرآن) را بر شما نمى‌خواندم و شما را به آن آگاه نمى‌ساختم. من پيش از (آوردن) قرآن، عمرى در ميان شما بوده‌ام، آيا نمى‌انديشيد؟! نکته ها خطاب آيه به درخواست كنندگان تغيير قرآن است و مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله چهل سال در ميان شما زيسته است، اگر قرآن تراوشات فكرى او بود، مى‌بايست در اين مدّت نمونه‌هاى ديگرى از افكارش بر زبان او جارى مى‌شد. جلد 3 - صفحه 551 پیام ها 1- پيامبر خدا، بى‌اجازه و اراده‌ى الهى كارى نمى‌كند. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ» 2- قرآن معجزه‌ى الهى است، نه محصول فكر بشر. ما تَلَوْتُهُ‌ ... وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ‌ 3- سابقه‌ى پاكى و امانت وامّى بودن پيامبر، نشانه‌ى حقّانيّت اوست. فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ «17» پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد، يا آيات او را دروغ بشمارد؟ قطعاً مجرمان، رستگار نمى‌شوند. نکته ها آيه، ادامه‌ى پاسخ كسانى است كه از پيامبر تقاضاى تغيير و تبديل قرآن را داشتند و اين تقاضا، نوعى افترا بر خداوند به حساب آمده است. مشابه اين آيه در موارد ديگرى هم هست، از جمله: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْ‌ءٌ» «1» كه ادّعاى دروغين وحى را دروغ بستن به خداوند شمرده است. پیام ها 1- بزرگ‌ترين ظلم، ظلم فرهنگى، اعتقادى وتحريف آيات است. «فَمَنْ أَظْلَمُ» 2- هرچه شخصيّت بزرگتر باشد، افترا بر او خطرناك‌تر است. «أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ» 3- دين‌تراش ودين‌ساز، با كافر در يك رديف هستند. «افْتَرى‌، كَذَّبَ» 4- بدعت، جرم است. «الْمُجْرِمُونَ» 5- مبلّغ دينى اگر تفكّرات خود را به اسم دين بگويد، سزاوار تعبيراتى همچون‌ «أَظْلَمُ»، «لا يُفْلِحُ» و «مجرم» است. «1». انعام، 93. جلد 3 - صفحه 552" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «18» و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه نه به آنان ضرر مى‌رساند و نه سودشان مى‌دهد و مى‌گويند: اين بت‌ها شفيعان ما نزد خدايند. بگو: آيا خدا را به چيزى خبر مى‌دهيد كه او خبرى از آنها در آسمان‌ها و زمين ندارد؟ خداوند منزّه و والاتر است از شريكانى كه برايش قرار مى‌دهند. نکته ها تفسير مراغى با تمسك به اين آيه، توسّل به اوليا وزيارت قبور را ردّ كرده است. در حالى كه اوّلًا: در اين آيه، «يَعْبُدُونَ» به كار رفته است و در زيارت و توسّل، كسى را پرستش نمى‌كنيم. ثانياً: ما به حيات برزخى معتقديم، قرآن هم شهيدان را زنده مى‌داند. ما از اولياى خدا كه در راه خدا شهيد شده‌اند، تقاضاى دعا داريم. مقايسه‌ى آنان و شهدا، با سنگ و چوب، بى‌انصافى است. پرستش بت‌ها، يا براى ترس است يا اميد نفع. بت‌ها، نه زيان مى‌رسانند كه از روى ترس عبادت شوند، نه سودى مى‌رسانند تا لايق عبادت باشند، پس بهانه‌اى براى بت‌پرستى نيست. «لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ» پیام ها 1- بت‌پرستان، منطق ندارند و بت‌پرستى كارى بى‌منطق است. يَعْبُدُونَ‌ ... لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ‌ 2- بت‌پرستان خدا را قبول داشتند، ليكن بت‌ها را واسطه مى‌دانستند و لذا بت‌ها را پرستش مى‌كردند. «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 553" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «19» (در آغاز) مردم جز امّتى واحد نبودند (و بر فطرت پاك توحيدى بودند)، پس دچار اختلاف شدند، (گروهى موّحد و گروهى مشرك،) و اگر سنّتِ (مهلت يافتن مردم براى آزمايش) از سوى پروردگارت مقدّم و مقدّر نگرديده بود، (در همين دنيا) ميان مردم در آنچه اختلاف مى‌كردند، داورى مى‌شد (و به هلاك منحرفان حكم مى‌گرديد). نکته ها خداوند به هنگام هبوط آدم و حوا به زمين، فرمود: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‌ حِينٍ» «1» زمين براى شما و نسل شما تا مدّتى جايگاه است. بنابراين از روز اوّل، تقدير اين بوده كه انسان تا مدّتى در زمين مهلت داشته باشد، پس شايد مراد از «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ» در اين آيه، همان تقدير و برنامه‌ى زندگى انسان باشد. پیام ها 1- بشر از آغاز يك امّت واحد، همفكر و هم عقيده در توحيد بوده است. «ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً» 2- انسان از همان آغاز، زندگى اجتماعى داشته است. «أُمَّةً» 3- مهلت دادن، از شئون ربوبيّت الهى است. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» 4- سنّت الهى، مهلت دادن به افراد براى انتخاب وعمل است. لَوْ لا كَلِمَةٌ ... لَقُضِيَ‌ «1». بقره، 36. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 554" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20» و مى‌گويند: چرا از سوى پروردگارش بر او آيه و معجزه‌اى نازل نمى‌شود؟ پس بگو: غيب (و معجزه كه به جهان غيب مربوط است)، از آنِ خداست (نه در اختيار من يا تابع هوس مردم). پس در انتظار باشيد، من نيز همراه شما از منتظرانم (كه خداوند چگونه پاسخ بهانه‌گيرى‌هاى شما را مى‌دهد). پیام ها 1- بهانه‌گيران، قرآن وصدها آيه را ناديده مى‌گيرند و خواستار آيه‌ى ديگرى مى‌شوند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ» 2- معجزه، به خواست خداست، نه در اختيار پيامبر و نه تابع هوسها و تمايلات مردم. «إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ» 3- سنّت و قانون خدا، مهلت دادن است. فَانْتَظِرُوا ..." ‏‏‏‏٠جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آياتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ «21» و هرگاه پس از رنجى كه به مردم رسيده، (طعم) رحمت و لطفى به آنان بچشانيم، (به جاى سپاس،) در آيات ما مكر و حيله مى‌كنند. بگو: تدبير الهى سريعتر و نافذتر است. همانا فرستادگان ما (فرشتگان)، آنچه را مكر و نيرنگ مى‌كنيد مى‌نويسند. نکته ها آيه‌ى قبل به بهانه‌گيرى آنان اشاره كرد كه مى‌گفتند: چرا آيه‌اى نازل نمى‌شود. اينجا به لجاجت آنان پرداخته، كه پس از نزول آيه هم به جاى تقدير، نيرنگ مى‌كنند. در مكّه خشكسالى و قحطى شد و خداوند به بركت رسول خدا صلى الله عليه و آله باران فرستاد. ولى‌ جلد 3 - صفحه 555 مشركان گفتند كه باران به خاطر بت‌ها بوده است! اين آيه نازل شد و آنان را رسوا كرد. «1» در اكثر تفاسير آمده است كه يكى از تدابير ومكر دشمنان، كوبيدن شخصيّت پيامبر و استهزاى آيات الهى بوده است. پیام ها 1- نعمت‌هايى را كه انسان از آن استفاده مى‌كند، گوشه‌اى از رحمت بى‌كران الهى است. «أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً» 2- بعضى از انسان‌ها از نعمت‌هاى الهى سوء استفاده مى‌كند و به جاى شكر، مكر مى‌كند. أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً .... إِذا لَهُمْ مَكْرٌ 3- كسى كه مكر كند، به تدبير و مكر قهرآميز الهى گرفتار مى‌شود. إِذا لَهُمْ مَكْرٌ ... اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً 4- كيفر الهى با جرم متناسب است. «لَهُمْ مَكْرٌ، اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً» «1». تفاسير صافى، فى‌ظلال‌القرآن و كبيرفخررازى" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22» او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‌دهد، تا آنگاه كه در كشتى باشيد و بادى موافق، كشتى‌ها را به جريان در آورد و بدين وسيله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آيد و موج از هر سو سراغشان آيد و گمان برند كه در محاصره‌ى بلا گرفتارند، (در اين هنگام) خداوند را با اخلاص عقيده مى‌خوانند (و مى‌گويند:) اگر ما را از اين خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهيم بود. جلد 3 - صفحه 556 نکته ها آلوسى و مراغى در تفاسير خود، آورده‌اند كه شيعيان هنگام خطر، امامان خود را صدا مى‌زنند، در حالى كه مشركان در وقت خطر خدا را صدا مى‌كنند!! غافل از آنكه توسّل به امام معصوم شهيد كه به گفته‌ى قرآن زنده است، با توسّل به بت فرق دارد. پیام ها 1- قوانينِ حاكم بر طبيعت، مخلوق ومحكوم خداوند است. «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ» 2- كارهاى انسان، به خدا هم نسبت داده مى‌شود، چون قدرت از اوست. با آنكه سِير، عمل انسان است، «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ»، امّا مى‌فرمايد: «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ» 3- انسان هر چه هم پيشرفت كند، از گزند حوادث طبيعى درامان نيست. «جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ» 4- مرفّهان نپندارند كه پيوسته در رفاه خواهند بود. «فَرِحُوا بِها، أُحِيطَ بِهِمْ» 5- حوادث طبيعى، غرور و تكبّر انسان را برطرف ساخته، او را در برابر خداوند خاضع مى‌سازد. «دَعَوُا اللَّهَ» 6- هنگام خطر، فطرت انسان به يك مبدأ نجات متوجّه مى‌شود. «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ» 7- ايمان و اخلاص بايد دائمى باشد، نه موسمى و به هنگام احساس خطر. «أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ» 8- انسان در هنگامه‌ى خطر قول مى‌دهد، ولى به رفاه كه رسيد غافل مى‌شود. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا» 9- ناسپاسى و كفران نعمت‌ها، يكى از زمينه‌هاى بروز سختى و عذاب است. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «23» پس چون خداوند نجاتشان داد، در آن هنگام در زمين به ناحقّ سركشى مى‌كنند. اى مردم! همانا سركشى شما فقط به زيانِ خودتان است. كاميابى زندگى دنيا (چند روزى بيش نيست)، سپس بازگشت شما به سوى ماست كه شما را به عملكردتان آگاه خواهيم ساخت (وكيفر ستم‌هايتان را خواهيم داد). جلد 3 - صفحه 557 نکته ها «بغى» به معناى طلب است. ظالم چون هميشه خواهانِ حقّ ديگران است، به او باغى مى‌گويند. «1» پیام ها 1- انسان كافر بى‌وفا، عهدشكن و ناسپاس است. «فَلَمَّا أَنْجاهُمْ‌، يَبْغُونَ» (در آيه‌ى قبل، وعده داد اگر نجات يابد شكر كند، ولى پس از نجات ناسپاسى مى‌كند) 2- ظلم به مردم، ظلم به خويش است، چون همه از يكديگريم. «2» «بَغْيُكُمْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ» 3- كيفر ستم، هم در دنياست هم در آخرت. «عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ، إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ» 4- ظالمان، تنها در چند روزه‌ى دنيا كاميابى دارند كه در برابر كيفر قيامت، ناچيز است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 5- ريشه‌ى ظلم‌ها، دنياطلبى انسان است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 6- ياد قيامت، از عوامل بازدارنده‌ى گناه است. يا أَيُّهَا النَّاسُ‌ ... إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ‌ 7- خداوند به همه‌ى كارهاى انسان آگاه است وانسان نيز در قيامت از همه‌ى كارهاى خود آگاه خواهد شد. «فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «1». تفسير الميزان. «2». «بعضكم من بعض» آل‌عمران، 195. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 55 ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «24» همانا مَثَل زندگى دنيا همچون آبى است كه از آسمان فرود آورديم، پس گياهِ زمين از آنچه مردم و چهارپايان مى‌خورند با آن در آميخت (و روئيد)، تا آنكه زمين (از آن گياهان) زينت بگرفت و اهل زمين پنداشتند كه بر استفاده از آن همه‌ى نباتات توانايند. (ناگهان) فرمان (ويرانى ما) شبى يا روزى آمد، پس آن را چنان درو كرديم كه گويى ديروز گياهى وجود نداشته است. ما اين گونه آيات خود را براى گروه انديشمند تشريح مى‌كنيم. نکته ها آيه‌ى قبل، دنيا را متاعى ناچيز شمرد واين آيه با تمثيلى زيبا، آن را ترسيم مى‌كند. در برخى روايات، اين آيه رمز ظهور حضرت مهدى عليه السلام به شمار آمده است كه هرگاه زمين غرق در زرق، برق و ماديّات شد، با امر الهى و انقلاب مكتبى همه چيز عوض مى‌شود. «1» بهترين مثال‌ها آن است كه از طبيعت گرفته شود و زمين و زمان آن را كهنه نسازد. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ» پیام ها 1- مثال، از بهترين شيوه‌هاى تبليغ و آموزش است. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا» 2- در بهره‌گيرى از مواهب مادّى طبيعت، انسان و حيوان يكسانند، ولى ارزش انسان به بهره‌گيرى از معنويّات است. «يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ» «1». تفسير نورالثقلين. جلد 3 - صفحه 559 3- تناسب داشتن سبزه‌ها با نيازهاى انسان و حيوانات، از الطاف الهى است. «نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ» 4- زينت انسان، ايمان است‌ «1» وزينت زمين، گياهان هستند. «ازَّيَّنَتْ» 5- دنيا، انسان را فريب داده و به خيال و گمان وامى‌دارد. «ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ» 6- همان گونه كه روياندن گياهان به دست خداست، «2» خشكاندن و نابود كردن آن هم به دست اوست. «فَجَعَلْناها حَصِيداً» 7- دنيا وجلوه‌هاى آن، در معرض انواع حوادث است. ازَّيَّنَتْ‌ ... حَصِيداً 8- عمر انسان در دنيا همچون عمر سبزه‌ها وگلها كوتاه وگذراست. مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا ... كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ‌ 9- قهر خدا گاه چنان شديد است كه هيچ اثرى را باقى نمى‌گذارد. «لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ» 10- مثالهاى قرآن، زمينه‌ى تفكّر است، پس آنها را ساده نگيريم. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» 11- دلبستگى و مغرور شدن به دنيا، نشانه‌ى كوته‌فكرى و مغرور نشدن، نشانه‌ى انديشه وفكر است. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» «1». «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» حجرات، 7. «2». «ءَانتم تزرعونه ام نحن الزارعون» واقعه، 64." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى‌ دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «25» و خداوند (مردم را) به سر منزل سلامت و سعادت (بهشت) مى‌خواند و هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مى‌كند. نکته ها «دارِ السَّلامِ»، يكى از نامهاى بهشت است، زيرا در آنجا كينه‌اى در دلها نيست، تا جنگ وجدال وبهره‌كشى پيش بيايد. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» «3» سلام، نام خداست ودارالسلام، يعنى جوار رحمت الهى وجايى كه كلام ودرودشان سلام‌ «3». اعراف، 43. جلد 3 - صفحه 560 است و از خداوند هم به آنان سلام مى‌شود. «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «1» در روايات، راه ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و رهبران معصوم آسمانى به عنوان بهترين نمونه‌ى راه مستقيم بيان شده است. پیام ها 1- دعوت الهى، نشانه‌ى لطف خاصّ او بر بندگان است. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا» 2- سلامتى دنيا گذراست، ولى سلامت آخرت، پايدار است. «دارِ السَّلامِ» 3- صراط مستقيم، مايه‌ى آرامش است و علاوه بر آخرت، همين دنيا را هم براى انسان دارالسلام مى‌سازد. «يَدْعُوا إِلى‌ دارِ السَّلامِ» 4- زندگى و جامعه‌اى سالم، خواستگاه خداوند است. «يَدْعُوا إِلى‌ دارِ السَّلامِ» 5- خداوند، هم دعوت مى‌كند و هم راه نشان مى‌دهد. «يَدْعُوا، يَهْدِي» 6- دعوت الهى براى همه است، ولى هدايتِ ويژه، مخصوص كسانى است كه او بخواهد و خواست خداوند هم متوقف است بر آگاه‌سازى خود فرد. «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ» 7- حركت در صراط مستقيم، توفيق الهى مى‌خواهد. يَهْدِي‌ ... إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‌ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «26» براى آنان كه نيكى كنند، پاداشى نيكوتر (از نظر كيفى) و افزون‌تر (از نظر كمّى) خواهد بود و بر چهره‌ى آنان غبار ذلّت و خوارى ننشيند، آنان اهل بهشتند و هميشه در آنجايند. نکته ها «رهق» به معناى پوشاندن اجبارى است و «قَتَرٌ» به معناى غبار، دود و خاكستر. جلد 3 - صفحه 561 اعطاى پاداش زيادتر و مضاعف، با تعبير «زِيادَةٌ»، «ضِعْفٌ» و «اضعاف» مكرّر در قرآن آمده است. از جمله: هر كه نيكى كند پاداش ده برابر دارد، «1» خداوند علاوه بر پاداش كامل از فضل خود به آنان عطا مى‌كند، «2» پاداش هفتصد برابر براى انفاق در راه خدا. «3» امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: هر چيز اندازه‌اى دارد، جز اشك كه قطره‌اى از آن آتشها را خاموش كند. سپس فرمود: كسى كه اشكى براى خدا بريزد، چهره‌اش تيرگى و خوارى نخواهد ديد. «لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ» «4» در بعضى روايات مراد از «زِيادَةٌ» را دنيا گرفته‌اند. «5» و روايات بسيارى از اهل سنّت، «زِيادَةٌ» را ملاقات با خدا (والطاف او) دانسته است. «6» «أَحْسَنُوا»، دامنه‌ى نيكى، شامل عقيده‌ى نيك، عمل شايسته و گفتار خوب مى‌شود. پیام ها 1- دريافت الطاف الهى، مخصوص نيكوكاران است. «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‌» 2- خداوند، هم پاداش عمل را مى‌دهد و هم تشويق مى‌كند. «الْحُسْنى‌ وَ زِيادَةٌ» 3- پاداش نيكوكاران در قيامت، بهترين پاداش‌هاست. «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‌» 4- آنان كه به غيرخدا رو كنند عذرى ندارند، چون خداوند هم دعوت مى‌كند، «يَدْعُوا إِلى‌ دارِ السَّلامِ» هم راهنمايى مى‌كند، «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ» هم مزد مى‌دهد، «الْحُسْنى‌» و هم اضافه مى‌دهد. «زِيادَةٌ» و هم اضافه‌اش بسيار مهم است. «7» 5- احسان و نيكى در دنياى زودگذر و فانى، زندگى در بهشت جاودان را بدنبال دارد. أَحْسَنُوا ... هُمْ فِيها خالِدُونَ‌ «1». انعام، 160. «2». نساء، 173. «3». بقره، 261. «4». تفسير نورالثقلين. «5». تفسير نورالثقلين. «6». تفسير درّالمنثور. «7». كلمه‌ى «زيادة» نكره آمده كه نشانه‌ى عظمت است. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 562" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «27» و آنان كه به دنبال كسب بدى‌ها رفتند، به قدر همان بدى‌ها مجازات دارند و غبار ذلّت و خوارى آنان را فرا مى‌گيرد. از قهر خداوند، پناه دهنده‌اى ندارند، گويا چهره‌هايشان با پاره‌هايى از شب تيره پوشانده شده است. آنان اهل دوزخند و در آن جاودانه‌اند. نکته ها امام باقر عليه السلام فرمود: اين آيه در مورد اهل بدعت وشبهات وشهوات است. «1» «ليلِ مُظلم»، شبى است كه از نور ماه هيچ خبرى نيست كه در هر ماه، يك شب چنين است. در مقابل «ليلِ مُقمِر» كه مهتابش براى همه روشن است. به قرينه‌ى آياتى همچون: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ. تَرْهَقُها قَتَرَةٌ. أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ» «2» و آيه‌ى‌ «فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ» «3»، مى‌توان گفت كه در اين آيه، جمله‌ى‌ «أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ»، نظر به كفّار دارد. علاوه بر اين كه‌ «السَّيِّئاتِ» الف و لام استغراق دارد و همه‌ى بدى‌ها را شامل مى‌شود كه مهم‌ترين آنها كفر است. پیام ها 1- انسان‌ها با اراده سراغ گناه مى‌روند، نه به اجبار. «كَسَبُوا» 2- رفتار خداوند با بدكاران، عادلانه است. «جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها» 3- دنيا، سراى عمل و آخرت سراى پاداش است. وَ الَّذِينَ كَسَبُوا ... جَزاءُ 4- تشويق بايد بيش از تنبيه و مجازات باشد. درباره‌ى نيكان فرمود: «الْحُسْنى‌ وَ زِيادَةٌ» و درباره‌ى بدكاران فرمود: «سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها» «1». تفسير نورالثقلين. «2». عبس، 40- 42. «3». آل‌عمران، 106. جلد 3 - صفحه 563 5- روسياهى مخصوص كفّار است، نه مؤمنان گنهكار. «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» 6- در قيامت، هم مجازات و تنبيه است، هم تحقير و روسياهى. سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها، أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ‌ ... 7- راه فرار ونجات وشفاعت به روى كافران بسته است. «ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام