"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47»
براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مىشود و ستمى به آنان روا نمىگردد.
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48»
كفّار (از روى استهزا) مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟
نکته ها
كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مىپرسيدند كه اگر راست مىگوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مىگرفتند، ولى مگر لازمهى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟!
سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟
پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با
جلد 3 - صفحه 580
واسطه. والّا مىبايست در هر منطقهاى پيامبرى باشد!
حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است.
امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مىكنند. «1»
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيهى ديگرى مىخوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»
3- قهر الهى (كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايهى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»
5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مىشوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مىشود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ ... (در آيهى ديگر مىفرمايد: «وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»)
6- انكار قيامت و وعدههاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ... «1». تفسير صافى.
«2». فاطر، 24.
«3». زمر، 69."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۴۷_۴۸جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ «49»
بگو: من (حتّى) براى خودم جز آنچه خدا بخواهد، مالك زيان و سودى نيستم (تا چه رسد براى شما)، براى هر امّتى اجل و سرآمدى معيّن است كه هرگاه مدّتشان فرا رسد، نه لحظهاى تأخير دارند و نه پيشى مىگيرند.
جلد 3 - صفحه 581
نکته ها
در آيهى قبل، براى هر امّتى «رسول» بود، در اينجا براى هر امّتى «أجل» است. شايد بتوان گفت: فرارسيدن زمان شقاوت يا سعادت هر قومى وابسته به پيروى از رسول يا بىاعتنايى به اوست.
سؤال: اگر هر امّتى اجلى دارد، پس امّت اسلام نيز بايد اجل و پايانى داشته باشد؟
پاسخ: امّت به معناى گروه و جماعت است، نه مذهب. پس منافاتى با خاتميّت ندارد و دليل بر لزوم تغيير مذهب در هر مدّت زمانى نيست.
پیام ها
1- هيچ كس حتّى انبيا، از پيش خود قدرتى و مالكيّتى ندارد. «لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي»
2- قدرت انبيا و اوليا، پرتوى از قدرت الهى است. «1» «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»
3- نشانهى صداقت پيامبر صلى الله عليه و آله، گفتنِ «لا املك لنفسى نفعاً و لا ضرّا» است.
4- تعيين زمان كيفر كفّار، تنها به دست خداست. مَتى هذَا الْوَعْدُ ... قُلْ لا أَمْلِكُ ...
5- جامعه همچون افراد، اجل، سعادت و شقاوت، رشد و غىّ دارد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» (سرآمدن اجلها، گاهى با هلاكت و نابودى است، گاهى با از دست دادن شوكت و عزّت)
6- حكومت وقدرت دنيوى ابدى نيست، به آن مغرور نشويم. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
7- مهلت دادن به امّتها، از سنّتهاى الهى است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
8- مقدّراتِ امّتها، بر اساس سنّتهاى الهى است و تقديم و تأخير ندارد. پس در مقدّرات الهى شتاب نكنيم. فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ...
«1». متأسفانه در تفسير مراغى براى ردّ توسّل، بحثى مفصّل شده و به جملهقل لا املكاستناد شده و از جملهالّا ما شاء اللَّهغفلت شده است!!
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 582"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۴۹جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ «50»
بگو: آيا انديشيدهايد، اگر عذاب خداوند شب يا روز به سراغ شما آيد (چه مىكنيد؟) گناهكاران چه چيزى را از او به شتاب مىخواهند (كه مىگويند: «مَتى هذَا الْوَعْدُ» عذاب خدا چه وقت است).
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «51»
آيا پس از آنكه (عذاب) نازل شد، به آن ايمان مىآوريد؟ حالا؟ در حالى كه پيشتر خواستار زود آمدن عذاب بوديد؟
نکته ها
در حديثى مىخوانيم كه مصداق عذاب در آيه، عذابى است كه در آخر الزّمان نصيب اهل قبله مىشود. «1»
پیام ها
1- قهر الهى، ناگهانى است و شب و روز در آن مطرح نيست. «بَياتاً أَوْ نَهاراً»
2- خردمند، با احتمال عذاب بايد احتياط كند، نه شتاب. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
3- به هنگام قهر خدا كه مجرمان را غافلگير مىكند، «بَياتاً أَوْ نَهاراً» راه نجات بسته است. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
4- ايمان آوردن هنگام خطر، اثرى ندارد. آلْآنَ ...
5- مشركان همواره خواهان تسريع در عذاب الهى بودهاند. «كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵٠_۵۱_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
10.Yunus.050-53.mp3
2.65M
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵٠_۵۱_۵۲_۵۳_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «52»
سپس به ستمگران گفته شود: عذاب هميشگى را بچشيد. آيا جز به آنچه به دست آوردهايد، كيفر داده مىشويد؟
جلد 3 - صفحه 583
نکته ها
مراد از عذاب در آيهى قبل، كيفر الهى در دنيا بود و در اين آيه، عذاب رستاخيز مطرح است، لذا فرمود: «ذُوقُوا» و نفرمود: «يذوقون».
پیام ها
1- مخالفان پيامبران، ظالمند. «ظَلَمُوا» (با توجّه به آيات قبل)
2- كيفر الهى، براى گروهى از مجرمان جاودانه است. «عَذابَ الْخُلْدِ»
3- كيفرهاى اخروى، هم روحى است و هم جسمانى. قِيلَ ... ذُوقُوا
4- كيفرها طبق عدل الهى است. «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ»
5- انسان در عملِ نيك و بد آزاد است، نه مجبور. «تَكْسِبُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۲_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «53»
و از تو خبر مىگيرند كه آيا آن (وعدهى مجازات الهى) حقّ است؟ بگو:
آرى، سوگند به پروردگارم كه آن حتمى است و شما نمىتوانيد (خدا را از انجام آن) عاجز كنيد.
نکته ها
اين آيه، نظير آيهى 8 سورهى طور است: «إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ» قطعاً عذاب الهى واقع خواهد شد و هيچ مانعى جلوگير آن نيست.
پیام ها
1- وعدههاى الهى قطعى و حتمى است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ» (سوگند، كلمهى انّ، حرفِ لام در «لحقّ» نشانهى تأكيد است)
2- رهبر بايد از مردم رفع ترديد و ابهام كند. «قُلْ»
جلد 3 - صفحه 584
3- در برابر ترديدها بايد با قاطعيّت سخن گفت. «إِي وَ رَبِّي»
4- گاهى سوگند براى رفع ترديد و تزلزل مردم لازم است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ»
5- در نظام هستى، هيچ قدرتى مانع ارادهى الهى نيست. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۳_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام