مانت
«1». انفال، 43.
«2». فتح، 27.
«3». صافات، 10.
جلد 4 - صفحه 153
بوده، آنرا به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتى بيدار شد به سراغ كتاب رفت، با نشانههايى كه پدر گفته بود تطبيق داشت، آن را برداشت. وقتى مىخواست از خانه بيرون برود، كتاب از دستش افتاد و كمى ضربه ديد. او كتاب را به صاحبش برگرداند و چيزى نگفت، دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتى كتاب تو ضربه ديده است تا اگر خواست خسارت بگيرد و يا رضايت دهد.
پیام ها
1- فرزندان، بايد به درايت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت كنند. «قالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ»*
2- پدر را به اسم صدا نزنيم. «يا أَبَتِ»
3- پدر و مادر، بهترين مرجع براى حلّ مشكلات فرزندان هستند. «يا أَبَتِ»
4- پدران و فرزندان در خطاب به يكديگر، از واژههايى كه نشانهى صميميّت، رحمت و شفقت است، استفاده كنند. «يا أَبَتِ»*
5- والدين به خوابهاى فرزندانشان توجّه كنند. «يا أَبَتِ»
6- حضرت يوسف در ابتدا، تعبير خواب نمىدانست و لذا براى تعبير رؤيايش از پدر استمداد كرد. «يا أَبَتِ»
7- گاهى رؤيا وخواب ديدن، يكى از راههاى دريافت حقايق است. «إِنِّي رَأَيْتُ»
8- در فرهنگِ خواب، اشيا، نماد حقايق مىشوند. (مثلًا خورشيد نشان پدر و ماه تعبير از مادر و ستارگان نشان برادران است.) رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً ...
9- ديدن ماه و خورشيد و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتىهاى رؤياى يوسف است. «كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ»*
10- خوابِ اولياىِ خدا، واقعى است. «رَأَيْتُ» در اين آيه «رَأَيْتُ» تكرار شده است تا بگويد حتماً ديدم و گمان نشود ماجرا خيالى بوده است.
11- يوسف عليه السلام در خواب چنان ديد كه خورشيد و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مىكنند. (جمله «رَأَيْتُهُمْ» براى افراد عاقل بكار مىرود)*
جلد 4 - صفحه 154
12- انسانهاى برگزيده، به مقامى مىرسند كه مسجود ديگر انسانها مىشوند. «رَأَيْتُهُمْ لِي ساجِدِينَ»*
13- گاهى در نوجوان، استعدادى هست كه بزرگترها را به تواضع وامىدارد. «ساجِدِينَ»
14- شروع داستان با رؤيا و پايان آن با تعبير آن، از بهترين روشها براى نوشتن داستان و سناريو است. «أَحْسَنَ الْقَصَصِ- رَأَيْتُهُمْ لِي ساجِدِينَ»*"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ «5»
(يعقوب) گفت: اى پسر كوچكم! خوابت را براى برادرانت بازگو مكن كه برايت نقشهاى (خطرناك) مىكشند. همانا شيطان، براى انسان دشمنى آشكار است.
نکته ها
يكى از اصول زندگى، رازدارى است. اگر مسلمانان به مفاد اين آيه عمل مىكردند، اين همه كتب خطى، آثار علمى، هنرى و عتيقههاى ما، در موزه كشورهاى خارجى جاى نمىگرفت و به اسم كارشناس، ديپلمات و جهانگرد از منابع و امكانات و منافع ما آگاه نمىشدند و در اثر سادگى يا خيانت، اسرارمان در اختيار كسانىكه دائماً در حال كيد و مكر بر عليه ما هستند، قرار نمىگرفت.
حضرت يوسف، خواب خود را دور از چشم برادران، به پدر گفت كه اين خود نشانهى تيزهوشى اوست.
پیام ها
1- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد. «يا بُنَيَّ»*
جلد 4 - صفحه 155
2- پدر و مادر بايستى رابطهاى صميمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح كنند. «يا بُنَيَّ»*
3- خطر حسادت در محيط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد كنيم. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ...
4- از كودكى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بياموزيم. «يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ»*
5- دانستهها و اطلاعات، بايد طبقهبندى شود و محرمانه و غيرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تَقْصُصْ»
6- هر حرفى را به هر كسى نزنيم. «لا تَقْصُصْ»
7- كتمان فضايل به خاطر جلوگيرى از حسادتها، كارى بايسته است. «لا تَقْصُصْ»*
8- با پى بردن به استعداد يك فرزند، آن را با ساير فرزندان مطرح نكنيم. «لا تَقْصُصْ»*
9- در معرّفى افراد تيزهوش و نابغه، بايد احتياط كرد. «لا تَقْصُصْ»*
10- حضرت يعقوب نيز داراى علم و موهبت تعبير خواب بوده است. «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ»*
11- گاهى شيطان در آستين است. «إِخْوَتِكَ»*
12- پيشگيرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پيشگيرى از تحريك حسادت است) «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا»*
13- در خانواده انبيا نيز، مسايل ضد اخلاقى همچون حسد و حيله ميان فرزندان مطرح است. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا ...
14- زمينههاى حسادت را شعلهور نكنيد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا
15- حسادت، موجب ناديده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خويشاوندى مىگردد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
16- برادران يوسف عليه السلام كه از خواب وى و مقام آينده او اطلاعى نداشتند چنان
جلد 4 - صفحه 156
كردند. اگر اطلاع مىيافتند چه مىكردند؟! لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
17- پيش بينى و آينده نگرى صفاتى ارزنده هستند. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
18- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممكن است بسيار گران تمام شود. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
19- برخى اسرار به قدرى مهم هستند كه افشاى آن زندگى فرد يا افرادى را به مخاطره مىاندازد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
20- در موارد مهم و حسّاس بايد خطر را قبل از وقوع آن گوشزد كرد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
21- حضرت يعقوب در مورد كيد برادران نسبت به يوسف اطمينان داشت. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
22- در پيشبينى مسايل مهم، گاهى اظهار سوءظن و يا پردهبرداشتن از خصلتها مانعى ندارد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
23- لازم است والدين، از روحيات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مديريّت كامل نمايند. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
24- كيد وحيله، كارى شيطانى است. فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ
25- شيطان با استفاده از زمينههاى درونى بر ما سلطه مىيابد. (حسادت برادران، زمينه را براى بروز دشمنى شيطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ
26- شيطان دشمن انسان است، حتّى اگر پيامبر زاده باشد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
27- از كودكى، شيطان را به كودكان معرّفى و نقش او را بيان نماييد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 157"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۵_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ كَما أَتَمَّها عَلى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «6»
و اينگونه پرودگارت تو را برمىگزيند و از تعبير خوابها (و سرانجام امور) تو را آگاه مىسازد و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مىكند. همان گونه كه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد.
همانا پرودگارت داناى حكيم است.
نکته ها
تأويل خواب به معناى بيانِ باطن و نحوهى تحقّق خواب است. «احاديث» جمع «حديث» به معناى نقل ماجراست. از آنجايى كه انسان رؤياى خود را براى ديگران نقل مىكند، به خواب نيز حديث گفتهاند.
حضرت يعقوب در اين آيه، خواب فرزندش يوسف را براى او تعبير مىكند و از آيندهاش خبر مىدهد.
گرچه ظاهر آيه آن است كه گويندهى جمله «وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ» يا خداوند است و يا حضرت يعقوب كه چون علم او از طرف خداوند است، يك پيشگويى صحيح است و مانعى ندارد به خصوص با توجّه به اينكه در آن زمان يوسف، پيامبر نبوده با جملهى «يَجْتَبِيكَ» مورد خطاب مستقيم خداوند واقع شود.
پیام ها
1- پيامبران، برگزيدگان خداوند هستند. «يَجْتَبِيكَ»
2- چون يوسف عليه السلام برگزيده و ... بود به انواع گرفتارىها مبتلا شد تا گوهر وجودش در گرفتارىها نمايانده شود. «يَجْتَبِيكَ» (البلاء للولاء ...)*
3- ارزش انسان به سن و سال نيست، ممكن است كسى از نظر سنى كوچكتر ولى از نظر خصلتها و ارزش والاتر باشد. (چنانكه يوسف از برادران خود
جلد 4 - صفحه 158
كوچكتر بود) «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ»*
4- اولياى خدا از يك خواب، آينده افراد را مىبينند. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»
5- علوم مهم و دانشهاى كليدى و اساسى را نبايد به هر كس آموخت؛ اوّل بايد افراد لايق را گزينش كرد و سپس علوم را در اختيار آنان قرار داد. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»*
6- علم، اولين هديه الهى به برگزيدگان خود است. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»
7- انبيا، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند. «يُعَلِّمُكَ»
8- تعبير خواب، از امورى است كه خداوند به انسان عطا مىكند. «يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»
9- از جمله راههاى ارتباط با غيب، تعبير رؤيا و خواب است. «يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»*
10- علم آموخته شده به يوسف عليه السلام نيز محدود بوده است. ( «من» در جملهى «مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»، به معناى بخشى از علم تعبير خواب است)*
11- مقام نبوّت و حكومت، سرآمد نعمتهاست. «وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ»
12- در فرهنگ قرآن، اجداد در حكم پدر هستند. «أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ»
13- علم و هدايت و لياقت يك فرد علاوه بر خود او براى خانواده و خويشاوندان او نيز نعمت و موهبت الهى است. «عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ»*
14- اتمام نعمت بر آل يعقوب نشان از عاقبت به خيرى برادران يوسف دارد.
«يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ»*
15- انتخاب انبيا، بر اساس علم و حكمت الهى است. يَجْتَبِيكَ ... عَلِيمٌ حَكِيمٌ
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 159"