#نکته_قرآنی
❓ آیا در بیان زیبایی حضرت یوسف (ع) مبالغه صورت نگرفته است ؟
آیات ۳۰ الی ۳۲ سوره یوسف ، یکی از بخشهای حیرتانگیز داستان این پیامبر را بیان میکند:
🔸 و [دستهای از] زنان در شهر گفتند: زن عزیز مصر از غلام خود کام خواسته و سخت خاطر خواه او شده است. به راستی ما او را در گمراهی آشکاری میبینم. پس چون [همسر عزیز ] از مکرشان اطلاع یافت، نزد آنان فرستاد و محفلی برایشان آماده ساخت و به هر یک از آنان [میوه و] کاردی داد و [به یوسف] گفت: برآنان درآی. پس چون زنان او را دیدند، وی را بس شگفت یافتند و [از شدت هیجان و مات زدگی] دستهای خود را بریدند و گفتند: منزه است خدا، این بشر نیست، این جز فرشتهای بزرگوار نیست، [زلیخا] گفت:
این همان است که دربارهاش مرا سرزنش میکردید، من از او کام خواستم…
🔹 مطابق این آیات و بنا به روایاتی که در تفسیر آنها آمدهاست،
زیبایی یوسف آنقدر خیرهکننده و حیرتانگیز بوده که وقتی زنان برای اولین بار او را (در این صحنه) دیدند، از خود بیخود شدند به گونهای که متوجه نشدند که به جای بریدن میوه در حال بریدن دستهای خودشان هستند!
🔺 یوسف (بنا به فرض) سالها در دربار پادشاه مصر به عنوان غلام و یا فرزندخوانده عزیز مصر زندگی میکرد و بنابراین در این مدت صدها بار در کوچه و خیابان و بازار و همینطور در دربار پادشاه رفت و آمد کرده است و هزاران نفر از مرد و زن و پیر و جوان (خصوصاً زنان دربار و اطرافیان زلیخا) بارها او را دیدهاند.
❓ در اینجا دو نکته سوال برانگیز وجود دارد:
🔸 ۱-. اگر یوسف چنان زیبایی افسانهای و خیرهکننده و شگفتانگیزی داشت (که گمان میرفت فرشتهای آسمانی است) در این صورت مدتها پیش از این حادثه، آوازه زیبایی عجیب و سحرانگیزِ او در شهر میپیچید و همه (خصوصاً زنان!) او را میشناختند.
در حالی که مطابق آیات فوق، زنان مصر تا آن زمان یوسف را ندیده بودند. آیا همین، داستان را مشکوک نمیکند؟
🔹 ۲-. اگر زیبایی یوسف اینقدر سحرانگیز بود، در این صورت وجود او در شهر، بلای جان زنان میشد!
تصور کنید اگر یوسف با آن زیبایی در کوچه و بازار رفت و آمد کند، چه اتفاقات وحشتناکی برای زنانی که او را میبینند رخ میدهد!
بدون شک خطر مرگ آنها را تهدید میکند!
🔺 قبل از بیان عباراتی قابل توجه از علامه طباطبایی(ره) در این رابطه باید به چند نکته توجه داشته باشیم:
🔸 اول اینکه این زنان خودشان هم زنان هوسرانی بودند نه زنان معمولی و با عفت.
بعضی نوشتهاند: این بانوان، پنج نفر بودند که عبارتند از:
۱. همسر ساقی شاه
۲. همسر رئیس نانواها
۳. همسر رئیس نگهبانان چهار پایان
۴. همسر رئیس زندان
۵. همسر وزیر دربار (بحار، ج ۱۲، ص ۲۲۶)
🔹 نکته دوم اینکه:
حضرت یوسف علیه السلام غلام زلیخا بود و زیاد در کوچه و بازار رفت و آمد نداشت بلکه بیشتر وقتش را در دربار بود.
همچنین آن زنان هوسباز ، همسران اشراف و درباریان مصر بودند و آن ها نیز زیاد در کوچه و خیابان رفت و آمد نداشتند.
با توجه به نظام طبقاتی و برده داری ، آنان توجهی به بردگان و غلامان نداشتند.
و آنچه از تاریخ و تفاسیر استفاده می شود، آنان هنوز حضرت یوسف را ندیده بودند.
🌸 علامه طباطبایی در مورد علت بریدن دستها توسط زنان اشراف مصر می فرماید:
«به محضی که یوسف وارد شد تو گویی افتابی درخشیدن گرفت.
چشم حضار که به او افتاد عقل از سرشان پرید،و حیرتزده و مسحور جمال او شدند،
در نتیجه از شدت بهت زدگی و شیدایی با کاردهای تیز دستهای خود را بجای میوه بریدند.
آری این،اثر و خاصیت شیفتگی و دلدادگی است،
چون وقتی نَفس آدمی مجذوب چیزی گردد آن هم به طوری که علاقه و یا ترسش نسبت به آن چیز از حد بگذرد،دچار اضطراب می گردد و در صورتیکه بهت زده شود و مشاعر خود را از دست دهد، دیگر نمی تواند تدبیر و تنظیم قوای اعضای خود را در دست بگیرد و چه بسا در این لحظه با سرعت هرچه تمامتر خود را به سوی همان خطری که از آن مبهوت شده بود پرتاپ میکند، و نظایر این حوادث در صحنۀ عشق و محبت بشسیار و حکایات عشاق روزگار که سرانجامشان به چه جنونی انجامیده معروف است.
{تفسیر المیزان،ج۱۱ص۱۹۷-۱۹۸}
☘ آنچه از تفاسیر و منابع تاریخی آیات قرآن که این ماجرا را بیان می کند،
هوسباز بودن و بی عفت بودن زنان حاظر در مجلس زلیخا را ثابت می کند، و بخاطر وجود چنین زمینه ای در آنها بود که با دیدن چهره آن حضرت از خود بی خود شدند.
#نکته_قرآنی
💠موضوع:
زمان انتقام گرفتن خداوند
✍ انتقام الهی را از حیث زمان می توان به اخروی و دنیوی تقسیم کرد:
الف. انتقام اخروی:
✍ در برخی از آیات قرآن، زمان انتقام گرفتن خداوند روز قیامت است: «يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ»؛(۱) (ما از آنها انتقام مىگيريم) در آن روز كه آنها را با قدرت خواهيم گرفت؛ آرى ما انتقام گيرندهايم!
🔹در آیه ی دیگر میفرماید: «...يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَالْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»؛(۲) ...در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مىشود و آنان در پيشگاه خداوندِ واحدِ قهار ظاهر مى گردند.
🔸در حقیقت انتقام الهی در عالم آخرت همان عذابهای گوناگون خداوند است که هر فرد به اندازهای که استحقاق عذاب دارد، گرفتار آن خواهد شد.(۳)
🔹در آیات فوق انتقام خدای تعالی به روز قیامت اختصاص داده است با این که خدای تعالی همیشه دارای انتقام است، این مطلب بدین جهت است که انتقام اخروی، عالیترین جلوههای انتقام است.(۴)
📚۱) سوره دخان/۱۶
۲) سوره ابراهیم/۴۸
۳) سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید، بیروت، دارالتعاریف، ۱۴۰۶ ق، چاپ اول، ج ۶، ص ۳۸۵
۴) المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ۱۲، ص ۸۸
@tafsir_yazd
#نکته_قرآنی
💠 زمان انتقام گرفتن خداوند
✍ ب. انتقام دنیوی:
خداوند متعال از برخی در دنیا انتقام میگیرد؛ مانند عذاب هایی که به عنوان انتقام بر قوم فرعون(۱) و قوم شعیب (۲) نازل کرد. خداوند برخی از اقوام را به انتقام دنیوی تهدید کرده است به عنوان نمونه، خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ»؛(۳) و هرگاه تو را از ميان آنها ببريم، حتماً از آنان انتقام خواهيم گرفت!
🔹منظور از بردن پیامبر اسلام (ص) از میان امتش، رحلت آن بزرگوار است و اشاره به این دارد که اگر مردم به راه خود همچنان ادامه دهند، در غیاب پیامبرشان شدیداً آنها را مجازات میکنیم.(۴) مشروط کردن انتقام به عدم حضور پیامبر در میان امت به خاطر آن است که پیامبر (ص) مظهر رحمت واسعه الهی و رحمه للعالمین است و وجود او مانع نزول قهر الهی و بلا و عذاب است . آنچنان که در آیه ۳۳ سوره انفال می فرماید : وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛ خداوند، تا تو در میان آنها هستى آنها را مجازات نخواهد کرد، و (نیز) تا استغفار مى کنند خدا عذابشان نمى کند.
🔸همچنین قرآن کریم یکی دیگر از انتقامهای دنیوی خداوند را اضلال گناهکاران و گمراهان برشمرده و فرموده است: «وَ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِىانتِقَام»؛(۵) و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ هدايتكنندهاى ندارد... آيا خداوند توانا و داراى مجازات نيست؟!
🔹عزت و صاحب انتقام بودن خداوند اقتضا میکند از کسی که حق را انکار کرده و بر کفر خود اصرار ورزیده، انتقام گرفته شود و انتقامش به این صورت است که او را گمراه کند و راهنمایی نباشد که او را هدایت کند. باید توجه داشت که این گمراه کردن توسط خداوند به عنوان یک مجازات بوده وگرنه خداوند ابتداً هیچکس را گمراه نمیکند؛ بلکه اضلال خداوند ثانوی است.(۶)
📚۱) سوره اعراف/۱۳۶
۲) سوره حجر/۷۹
۳) سوره زخرف/۴۱
۴) مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۷۱
۵) سوره زمر/۳۶
۶) المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲
@tafsir_yazd