وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَي بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُوراً (55)
و پروردگارت به هر كه در آسمان ها و زمين است، داناتر است. و البتّه ما بعضى از پيامبران را بربعض ديگر برترى بخشيديم وبه داود زبور داديم.
- پيامبران تحت توجّه خاصّ الهى مى باشند. «ربّك»
- عالم، محضر خداست و او بر همه چيز آگاه است. «ربّك اعلم»
- در آسمان ها نيز موجودات با شعور وجود دارند. «من فى السموات»
- در ميان پيامبران نيز سلسله مراتب و برترى وجود دارد. حتى بهترين افراد و متّقين با هم يكسان نيستند. «فضّلنا»
- تفاوت و برترى دادن هاى الهى، بر اساس علم همه جانبه ى او بر همه چيز و همه كس است. «ربّك اعلم، فضّلنا»
- كتاب آسمانى، از نشانه هاى برترى يك پيامبر است. «فضّلنا، آتينا داود زبوراً»
- برترى فرهنگى، اساسى ترين برترى است، نه مال ومقام وعمر. «فضّلنا، زبوراً»
قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)
بگو: كسانى را كه غير خداوند گمان مى كرديد (معبود شمايند) بخوانيد. كه آنها نه مشكلى را مى توانند از شما برطرف كنند و نه تغييرى در آن دهند.
- سراغ غير خدا رفتن و به آن اميد داشتن، خيالى بيش نيست. «زعمتم»
- در شيوه ى تبليغ، ضمن آنكه بايد حقيقت را بيان كرد، بايد مردم را در انتخاب به حال خود گذاشت تا آن را با اختيار رد كرده يا بپذيرند. «قل ادعوا الّذين زعمتم... لايملكون كشف الضّر»
- انگيزه ى پرستش، پناهجويى به يك قدرت است و بت ها اين توان را ندارند. «فلا يملكون كشف الضّر»
- غير خدا، نه مى تواند خطر را رفع كند و نه آن را به ديگرى برگرداند، و يا آن را تبديل كند و يا تخفيف دهد. «كشف الضّر، تحويلاً» (عقيده به شفاعت اولياى خدا براى رفع مشكلات و عذاب، به اذن خداست و حساب ديگرى دارد.)
أُولَـئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَي رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً (57)
آنان را كه (مشركان به جاى خدا) مى خوانند (مانند عيسى و فرشتگان) خودشان وسيله اى براى تقرّب به پروردگارشان مى جويند، وسيله اى هر چه نزديك تر، و به رحمت او اميدوارند و از عذابش بيمناك. همانا عذاب پروردگارت در خور پرهيز و وحشت است.
- بيم و اميد، نشان وابستگى و ضعف است، پس كسى كه خود در پى وسيله مى رود، چگونه او را وسيله قرار مى دهيد؟ «يبتغون الى ربّهم الوسيلة»
- براى قرب به خدا، راهها و وسائلى وجود دارد. «يبتغون الى ربّهم الوسيلة»
- سراغ وسيله رفتن و شفاعت طلبى، نبايد انسان را از عذاب غافل كند. «يبتغون... يخافون عذابه»
- در تقرّب به خدا، سبقت ومسابقه ارزش دارد. «أيّهم أقرب» (هر كه به خدا نزديك تر است، تلاشش براى توسّل بيشتر است.)
- بهترين وسيله آن است كه انسان را به خدا نزديك تر كند. «أيّهم أقرب»
- رحمت الهى بر غضبش سبقت دارد. (اميد به رحمت، پيش از خوف از عذاب آمده است.) «يرجون... يخافون»
- عذاب، از شئون ربوبيّت خداوند است، آن را شوخى نگيريم. «عذاب ربّك... محذوراً...»
وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِيداً كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً (58)
وهيچ منطقه آبادى نيست، مگر آنكه پيش از روز قيامت، آن را هلاك مى كنيم يا (به خاطر گناهانشان) به شدّت عذاب مى كنيم، اين در كتاب الهى (و لوح محفوظ) ثبت شده است.
- زندگى براى هيچ كس ماندگار و پايدار نيست. «و اِن من قرية...»
- برچيده شدن بساط زندگى روى زمين، نه يك تصادف، بلكه براساس قانونى است كه خداوند، از پيش تعيين و ثبت كرده است. «فى الكتاب مسطوراً»
هدایت شده از کانال جلسات خانگی قرآن ( شهرستان ميبد )
📣 📣 📣
توجه.⏰
توجه.⏰
توجه ⏰
مژده 🙋♂
مژده 🙋♂
مژده 🙋♂
با عرض سلام و ارادت خدمت مردم قرآن دوست شهرستان میبد 🌺🌸🌺
شورای مردمی جلسات خانگی قرآن کریم شهرستان ميبد در نظر دارد
👇👇👇👇
جهت ترویج فرهنگ انس با قرآن کریم و افزایش تعداد جلسات خانگی قرآن در سطح شهرستان 🌺🌸🌺
به کسانی که حاضرند جلسه قرائت قرآن خانگی [جدید] را در منزلشان راه اندازی نمایند تعداد ۱۰ جلد قرآن کریم و یک جلد تفسير مبین هدیه نماید، 🙏
همچنین یک عدد پرچم متبرک جلسات خانگی قرآن کریم جهت نصب در محل قرائت قرآن هدیه نماید 🙏
لذا افرادی که مایل به راه اندازی جلسه خانگی [جدید] قرآن و دریافت هدایا می باشند 🤝
می توانند با شماره تلفن زیر تماس گرفته و یا از طریق 🆔 ما پیام داده و هدایای خود را دریافت کنند
🌹۳۲۳۳۹۷۵۱🌹شماره تماس
🆔 @zaree_qurane
دفتر شورای مردمی جلسات خانگی قرآن کریم شهرستان ميبد
🌸🌺🌸🌺
هدایت شده از محتواهای ۳۱مین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻فهرست محتواهای سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
📗 آئین نامه مسابقات (توضیحات کامل بخشها و رشتهها)
🖼 پوسترهای تبلیغاتی
📖 ترجمه جزء یکم قرآن کریم - استاد حسین انصاریان
📖 اطلاعات عمومی قرآنی
📖 جزوه زندگی با آیه ها
📖 جزوه ۲۰ حکمت نهجالبلاغه
📖 درسنامه صراط جلد دوم
📖 کتابچه مسطورا
📖 دعای ۲۴ صحیفه سجادیه
🎙صوت سوره حمد و بقره تا آیه ۵ با صدای استاد منشاوی
🎙 صوت سوره حشر آیه ۲۱ تا آخر با صدای استاد عبدالباسط
🎙 صوت سوره آل عمران از آیه ۱۹۰ تا ۱۹۴ با صدای استاد مصطفی اسماعیل
📖 درسنامه صراط جلد سوم
📑 فرمهای داوری
📚 کتاب تفسیر سوره صف رهبر معظم انقلاب
💻 پاورپوینت توضیح در خصوص اجرای مسابقات ویژه مجریان مرحله حوزه مقاومت
🎙توضیحاتی پیرامون چگونگی برگزاری مسابقات قرآن بسیج ویژه مجریان مرحله حوزه و ناحیه
🎞 موشن تبلیغاتی مسابقات همراه با لینک با کیفیت
💌 توضیحاتی در خصوص شیوه داوری رشته های حفظ (ردیفهای ۱ تا ۱۱)
🔻 سایت ثبت نام مسابقات:
event.quranbsj.ir
💌 برای مشاهده محتواها لطفاً روی هر کدام لمس کنید.
🌷دبیرخانه سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
#مسابقات_قرآن_بسیج
#مسجد_پایگاه_قرآن
#جان_فدای_قرآنیم
@quranbsj_ir
🌺🍀🌸☘
با عرض سلام و ارادت 🙏
بدینوسیله لینک گروه شورای مردمی جلسات خانگی قرآن کریم شهرستان ميبد جهت عضویت شما به منظور ارتباط و تعامل با سایر جلسات خانگی قرآن شهرستان و آشنایی با مباحث و موضوعات جلسات خانگی قرآن و اخبار و رویدادهای قرآنی شهرستان ارسال میگردد
🙏🌸🙏🌺
لازم به ذکر است در صورت هرگونه ابهام و سوال می توانید به صورت حضوری به دفتر شورای جلسات خانگی قرآن کریم شهرستان ميبد
واقع در : خیابان شهید میرباقری محمودآباد ، جنب صندوق قرضالحسنه محمودآباد ، مراجعه فرمائید
اجر شما با صاحب قرآن
🌺🌸🌺🌸
شماره تلفن تماس با دفتر شورای مردمی جلسات خانگی میبد
۳۲۳۳۹۷۵۱
لینک گروه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4178313869Cc766d3d996
در پناه قرآن محفوظ و رستگار باشید 🙏🌺🙏🌺
شورای مردمی جلسات خانگی قرآن کریم شهرستان ميبد
وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَاناً كَبِيراً (60)
و (به يادآور) آنگاه كه به تو گفتيم: همانا پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤيايى را كه نشانت داديم و آن درخت نفرين شده در قرآن را، جز براى آزمايش مردم قرار نداديم. و ما مردم را بيم مى دهيم، ولى (هشدار ما) جز طغيان و سركشى بزرگ، چيزى بر آنان نمى افزايد.
- خداوند، گاهى از طريق خواب، بعضى حقايق را به پيامبر و ديگران الهام مى كند. «اَريناك»
- هر حادثه اى، حتّى تعبير خواب، مى تواند وسيله ى آزمايش مردم قرار گيرد. «الرؤيا... فتنة»
- قبايل و گروه هايى كه عامل انحراف شوند، «شجره ى ملعونه»اند. «فتنة للناس و الشجرة الملعونه»
- هشدار به مردم، حتّى به قبايل و دودمان هاى ملعون، از سنّت هاى الهى است. «نخوّفهم»
- در دل لجوجان متعصّب، هشدارها اثر ندارد. (نرود ميخ آهنين در سنگ) «فما يزيدهم الاّ طغياناً كبيراً»
وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفاً (59)
و هيچ چيزى ما را از فرستادن آيات و معجزات (مورد درخواست مردم) بازنداشت، جز اينكه امّت هاى پيشين آنها را تكذيب كردند (وهلاك شدند). ما به قوم ثمود ماده شترى داديم كه روشنگر (اذهان مردم) بود، امّا به آن ستم كردند و ما معجزات (درخواستى) را نمى فرستيم مگر براى بيم دادن.
- پيامبران با داشتن معجزه هاى گوناگون، پيوسته گرفتار افراد لجوج بودند. «كذّب بها الأوّلون»
- خداوند بر هر كارى تواناست، امّا كارش براساس حكمت است، نه ارضاى هوسهاى مردم. «ما منعنا...»
- توهين به مقدّسات و تكذيب معجزات، قهر و عذاب الهى را به دنبال دارد. «آتينا... فظلموا بها»
- آنچه از سوى خداست ورنگ خدايى دارد، حسابش از امور عادّى جداست. «آتينا... فظلموا بها»
- معجزات، وسيله ى شناخت و بينش و هشدار مردم است. «مبصرةً، تخويفاً»
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (61)
وبه يادآور زمانى كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس سجده كردند، مگر ابليس كه گفت: آيا براى كسى سجده كنم كه از گل آفريده اى؟!
- سجده براى غير خدا، اما به فرمان خداوند، مانعى ندارد. «قلنا...اُسجدوا لآدم»
- انسان گل سرسبد موجودات است، چرا كه فرشتگان معصوم در برابر او سجده كردند. «اُسجدوا لآدم فسجدوا»
- فرشتگان، تسليم فرمان خدايند. «اُسجدوا... فسجدوا»
- اعتقاد به برترى هاى موهوم، شيطانى است، زيرا شيطان، به برترى نوع خود عقيده داشت. «ءاسجد لمن خلقت طيناً»
- اعتراض به حكمت، عدل وامر خدا، بدتر از سجده نكردن است. «ءاسجد...»
- ابليس موجودى سنجش گر و داراى اختيار است. «الاّ ابليس ءاسجد...»
- اجتهاد در مقابل نصّ ممنوع است. (ابليس، در برابر نصّ خداوند، اجتهاد كرد) «قلنا... اُسجدوا... ءاسجد لمن خلقت طيناً»
- ريشه ى معصيت گاهى خودبرتربينى است. «ءاسجد لمن خلقت طيناً»
- حسد ابليس، چشم حقيقت بين او را بست، خاك و گل بودن آدم را ديد، ولى روح الهى «نفخت فيه من روحى»(143) او را نديد. «ءاسجد... طيناً»
- ابليس ملاك ارزش را عناصر مادّى مى پندارد. «طيناً»
-----
143) حجر، 29.
قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إَلاَّ قَلِيلاً (62)
ابليس گفت: به من خبر ده، اين است آن كسى كه بر من گرامى داشتى؟ اگر تا قيامت مهلتم دهى، يقيناً بر نسل او افسار زده، به زير سلطه مى كشم، مگر اندكى را.
- خودپرستى، انسان را به طغيان در برابر خدا مى كشد. «هذا الّذى كرّمت علىّ»
- دل كندن از جاه و مقام، يكى از سخت ترين امتحانات است. «كرّمتَ علىّ»(145)
- ابليس هم از قيامت آگاه بود و هم به آن ايمان داشت. «اخّرتن الى يوم القيامة»
- حسادت، به تدريج به كينه و اقدام عليه ديگران تبديل مى شود. «لئن اخّرتن... لاحتنكنّ ذرّيته»
- برخى حسدها وكينه ها نسل هاى آينده را نيز در برمى گيرد. «ذرّيته»
- انسان در برابر وسوسه هاى شيطان، آزاد است و حقّ انتخاب دارد. «الاّ قليلاً»
- برخى مردم، از خطر سلطه ى ابليس درامانند. «الاّ قليلاً»
-----
145) در سخن بزرگان آمده است: «آخر ما يخرج من رؤوس الصدّيقين حُبّ الرئاسة» آخرين چيزى كه انسان در خودسازى از آن دل مى كند، جاه ومقام است.
قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمْ جَزَاء مَّوْفُوراً (63)
(خداوند به ابليس) گفت : برو، هر كس از آدميان از تو پيروى كند، قطعاً كيفرتان دوزخ است، كيفرى كامل!
- خداوند تقاضاى مهلت خواهى ابليس را پذيرفت. «اذهب»
- انسان در پذيرش راه خدا يا پيروى از شيطان، آزاد است. «فمن تبعك»
- جايگاه ابليس و پيروانش دوزخ است. «جزائكم جهنّم»
- كيفر الهى كامل است، گنهكاران هم كيفر گناهان خودرا مى چشند، هم كيفر گمراه كردن ديگران را به طور كامل دريافت مى كنند. «موفورا»
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً (64)
و (اى شيطان!) هر كس از مردم را مى توانى با صداى خود بلغزان و نيروهاى سواره و پياده ات را بر ضدّ آنان گسيل دار و در اموال وفرزندان با آنان شريك شو و به آنان وعده بده، و شيطان جز فريب، وعده اى به آنان نمى دهد.
- قدرت ابليس محدود است. «مَن استطعت»
- تبليغات فاسد، در انحراف مردم نقش دارد. «بصوتك»
- تهاجم تبليغاتى و فرهنگى دشمن، مقدّم بر تهاجم نظامى است. «صوت» قبل از «خيل» آمده است. «بصوتك، اجلب عليهم بخيلك»
شيطان ابتدا با تبليغات، انگيزه ى توحيدى انسان را مى گيرد، سپس با تسليحات و لشكريانش بر او هجوم مى آورد.
- ابليس، هم خود مايه ى گمراهى است، «استفزز» وهم نيروهاى او. «خيلك»
- شيوه ى شيطان، در كمين نشستن و جلب و ربودن است. «اجلب»
- شركت ابليس در مال و فرزند انسان، از آغاز آن شروع مى شود و تا لقمه ى حرام و مشتبه و زنا ادامه مى يابد. «شاركهم»
- هر آزادى و اختيارى نشان لطف الهى نيست، گاهى قدرت مانور، نوعى قهر الهى است. «استفزز، اجلب، شاركهم، و عِدهم»
- بستر نفوذ شيطان، آرزوهاى انسان است كه با وعده هاى خيالى شيطان تقويت مى شود. «عِدهم و مايعدهم الشيطان الاّ غرورا»
- شيطان، علاوه بر فريب، گناه را توجيه مى كند، وعده ى دروغ شفاعت مى دهد و توبه را به تأخير مى اندازد. «و ما يعدهم الشيطان الاّ غرورا»
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَي بِرَبِّكَ وَكِيلاً (65)
قطعاً تو بر بندگان (خالص) من تسلّطى ندارى و حمايت ونگهبانى پروردگارت (براى آنان) كافى است.
- بندگان واقعى خداوند، كم هستند. «اِنّ عبادى ليس لك عليهم سلطان» در آيه 62 خوانديم كه ابليس گفت: «لاحتنكنّ ذريّته الاّ قليلا» من همه ى مردم را گمراه مى كنم مگر عدّه ى اندكى را.
- بندگى خدا، انسان را در برابر تبليغات و لشكركشى هاى ابليسى بيمه مى كند. «اِنّ عبادى ليس لك عليهم سلطان» آرى كسى كه به قدرت بى نهايت متّصل شد، نفوذناپذير مى شود.
- انسان آزاد است و در برابر هجوم ابليس مى تواند با پناه بردن به ايمان و عبوديّت، مقاومت كند. «عبادى ليس لك عليهم سلطان»
- كسى كه عبد خدا شد، خداوند هم وكيل، حافظ و عهده دار او مى شود. «عبادى... كفى بربّك وكيلاً»
- پيامبر تحت حفاظت خاصّ الهى است واز نفوذ شيطان درامان است. «انّ عبادى... كفى بربّك وكيلاً»
رَّبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً (66)
پروردگار شما كسى است كه برايتان كشتى را در دريا به حركت درمى آورد، تا با تلاش خود از فضل و رحمتش بهره بريد. البتّه او همواره نسبت به شما مهربان است.
- تأمين نيازهاى مادّى انسان، نشانه ى قدرت خداوند بر كفايت انسان است. «كفى بربّك وكيلاً ربّكم الّذى...»
- امكانات وفضل از سوى خداست و كار و تلاش از ما. «يُزجى، لتبتغوا من فضله»
- آنچه از نعمت هاى دريا به دست مى آوريم، تفضّل اوست. «من فضله»
- ربوبيّت خداوند همراه رحمتِ دائمى اوست. «ربّكم... كان بكم رحيماً»
وَإِذَا مَسَّكُمُ الْضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَي الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الإِنْسَانُ كَفُوراً (67)
وهرگاه در دريا به شما محنت و رنج رسد، هر كه را جز خداوند مى خوانيد، محو وگم مى شود، پس چون شما را نجات دهد و به خشكى رساند، از او رومى گردانيد. وانسان بسيار ناسپاس است.
- ايمان و توبه ى موسمى و موضعى ارزشى ندارد. «مسّكم الضرّ...»
- در گرداب خطر، انسان يكتاپرست مى شود، «الاّ اياه» و نارسايى همه ى اسباب ظاهرى و پندارى روشن مى گردد. «ضلّ مَن تدعون»
- فاصله گرفتن از وسايل مادّى، عامل درك بهتر حقايق است. «مسّكم الضرّ فى البحر ضلّ مَن تدعون الاّ ايّاه»
- جز خداوند، هر معبودى محو و نابود مى شود. «ضَلّ مَن تدعون الاّ ايّاه»
- دعاى خالصانه مستجاب مى شود. «الاّ ايّاه فلمّا نجّاكم»
- آسايش، عامل غفلت است. «نجّاكم الى البَرّ اعرضتم»
- جاذبه هاى دنيا به قدرى دلفريب است كه انسان پس از ساعتى نجات از مهلكه، همه چيز را فراموش مى كند. «فلمّا نجّاكم... اعرضتم»
- فراموش كردن خداوند پس از نجات، جلوه ى روشن كفران است. «و كان الانسان كفوراً»
أَفَأَمِنتُمْ أَن يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِباً ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَكُمْ وَكِيلاً (68)
پس آيا ايمن شده ايد از اين كه شما را در ناحيه ى خشكى (به قهر خود) فرو برد، يا باران ريگ بر شما بباراند، سپس نگهبانى براى خود نيابيد؟
- به نعمت هاى الهى مغرور نشويم. «نجّاكم... افأمنتم» نجات از يك حادثه، نشانه نجات ابدى نيست، شايد دروقتى ديگر يا نقطه اى ديگر دچار مصيبت شويم.
- احساس امنيّت از عقوبت، زمينه ساز غفلت و تجاوز است. «أفامنتم»
- انسان در هر لحظه و هر جا كه باشد، در دست قدرت خداست و خشكى و دريا براى قهر خدا فرق نمى كند. «يخسف بكم جانب البَرّ»
- در برابر قهر خدا، هيچ قدرت وتكيه گاهى نيست. «ثمّ لاتجدوا لكم وكيلاً»
أَمْ أَمِنتُمْ أَن يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَي فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُم بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعاً (69)
يا اينكه ايمن شده ايد از اينكه خداوند دوباره شما را به دريا ببرد و طوفانى شكننده بر شما بفرستد، پس شما را به خاطر كفرتان غرق كند. آنگاه براى خودتان هيچ دادخواه و پيجويى در برابر قهر ما نيابيد!؟
- به آرامش هاى موقّت مغرور نشويم، خطر هميشه در كمين است. «أمنتم أن يعيدكم فيه تارةًاخرى» با نجات از مهلكه اى، خطر براى هميشه رفع نشده است.
- كيفر برخى ناسپاسى ها، در همين دنياست. «فيُغرقكم بما كفرتم»
- غفلت از خدا پس از نجات، نمونه اى از كفر و كفران است. «بما كفرتم»
- عامل هلاكت وبدبختى انسان، گرايش او به كفر وعملكرد خود اوست. «فيُغرقكم بما كفرتم»
- هيچ قدرتى نمى تواند در برابر خداوند، قرار گيرد و خداوند در برابر هيچ كس مسئول نيست. «لا تجدوا لكم علينا تبيعاً»
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَي كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً (70)
وهمانا فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا (بر مركب ها) حمل كرديم و از چيزهاى پاكيزه روزى شان داديم و آنان را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى كامل داديم.
- توجّه انسان به مقام و كرامت خود، سبب شكر و دورى از كفران است. «بماكفرتم... و لقد كرّمنا»
- نه تنها حضرت آدم، بلكه نسل انسان مورد كرامت و برترى و گراميداشت است. «كرّمنا بنى آدم»
- تفاوت انسان با جانداران ديگر و برترى او، بسيار زياد است. «لقد كرّمنا...فضّلناهم... تفضيلاً»
- زمينه هاى رشد وكمال انسان از سوى خداست. «كرّمنا، حملنا، رزقنا، فضّلنا، خلقنا»