#تفسیر_مقارن
تفسیر مقارن استادهاشمی همدانی
برگزاری کلاس:
هر روز ساعت 11صبح
مدرسه آیت الله گلپایگانی
شهر مقدس قم
لینک کانال:
@Tafsirmoqaran
.:
🔰زندگی حکیمانه(ادب معاشرت)
🔸قسمت پایانی
👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی
وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ
(ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎﺵ، ﻭ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻳﺖ ﺑﻜﺎﻩ ﻛﻪ بی ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺻﺪﺍی ﺧﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ .(لقمان ۱۹).
🔸 از حکمت های دستور به راه رفتن میانه این است که مومن وقارش در جامعه محفوظ بماند؛ چرا که کند رفتن و تند رفتن هر دو وقار انسان را می شکند زیرا اولی وضع انسان را خجول و دومی حالت او را عجول نشان می دهد.
البته راه رفتن با اعتدال باید بگونه ای نباشد که از آن تکبر و غرور برداشت شود چراکه نشانه راه رفتن مومن تواضع در مشی است چنانچه فرمود: "وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا"
(ﻭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎنی ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎ ﻓﺮﻭتنی ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﻑ ﺧﻄﺎﺏ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﺳﺨﻨﺎن ﻣﺴﺎﻟﻤﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ.فرقان۶۳)
🔸سفارش به اعتدال اگر چه در راه رفتن شده ولی شامل اعتدال در تمام امور می شود و راه رفتن از باب ذکر مصداق ضروری اعتدال در زندگی است. لذا در دوستی و دشمنی و خوردن و خوابیدن و تولید و مصرف نیز باید از سرعت و سبقت کاست و میانه روی را رعایت نمود.
قران فقط در دو چیز از ما تسریع و تعجیل را خواسته است:
▫️ یکی اینکه فرموده گناه کردید سریعا دنبال مغفرت باشید:
"وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ" (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻣﺮﺯشی ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ بهشتی ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ به پهنای ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ، بهشتی ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. آل عمران۱۳۳)
▫️دوم سرعت و سبقت از دیگران در امور خیر است:
"وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ..." (ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﮔﺮﻭهی ﻗﺒﻠﻪ ﺍی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪﻩ ﺭﻭی ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻗﺒﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ نیکی ﻫﺎ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻴﺮ پیشی ﺟﻮﻳﻴﺪ. بقره ۱۴۸)
در روایت نبوی وارد شده است که فرمودند: "انّ اللهَ یُحِبُّ مِنَ الخَیرِ ما یُعَجَّلُ" (خداوند از امور خیر ان را دوست می دارد که با سرعت انجام شود) در حدیثی دل انگیز امام صادق علیه السلام فرمودند: إذا هَمَّ أحدُكُم بخَيرٍ أو صِلَةٍ فإنَّ عن يَمينِهِ و شِمالِهِ شَيطانَيْنِ ، فَلْيُبادِرْ لا يَكُفّاهُ عَن ذلك"َ (هریک از شما ها که نیت کار خیری کند يا رساندن نفعى به ديگرى، دو شيطان در جانب راست و چپ او حاضر شوند؛ پس او بايد عجله كند، تا آن دو شيطان او را از آن كار باز ندارند.)
🔸در تفسیر علی بن ابراهیم خیرات در "فاستبقوا الخیرات" به ولایت تفسیر شده کما اینکه در قران نیز سر چشمه خیر را امامان هدایت ذکر می کند" وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِين"َ (
ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎنی ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻥ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﻧﻴﻚ ﻭ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺯﻛﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭحی ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ .انبیا ۷۳)
🔸آخرین فراز نصیحت لقمان حکیم به فرزندش توجه به ادب گفتگو و مدیریت صوت و لحن است. برخی گمان می کنند که صدای بلند نشانگر قدرت و عزت و صلابت است کما اینکه این صفت را از اخلاق دوران جاهلی ذکر کرده اند. این آیات بیانگر این است که اگر صدای بلند دلیل عزت و صلابت بود باید خران از همه با صلابت تر و عزیز تر بودند در حالی که ناپسند ترین صداها صدای خران است. بنابر این میزان در دانایی و صلابت و عزت، صدای بلند نیست. بلکه ادب در گفتگو و رعایت اعتدال است که نشانگر عقل و حکمت و تسلط بر خویشتن است.
▫️صدای خران برای انسان ناپسند است نه فی ذاته چرا که فی نفسه و از نظر مخلوق بودن، صدای خران برای خران و حیوانات و طبیعت نه تنها ناپسند نیست بلکه ضروری طبیعت و خلقت است؛ امروزه بنابر گفته زیست شناسان، بریده شدن بسیاری از صداها توسط بشر که برایش ناپسند بوده مانند صدای جغد، باعث شده بسیاری از آفات طبیعی به اطراف زندگی بشر هجوم آورند.
🔸اینکه صدای بلند در گفتگو، به انکر الاصوات تعبیر امده است دلیل بر عمق نفرت خداوند از صدای بلند در گفتار است.
#تفسیر_مقارن _قرآن کریم
@tafsirmoqaran
🔰بی قراری های مومنانه
👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی
🔸یکی ظریف ترین زیبایی های ایمان که خداوند آن را دوست می دارد و در قرآن از آن ستایش می کند و گاهی ما از این لطیفه دلپذیر غافلیم، بی قراری مومن در انجام کارهای خیر است. چنانچه قرآن، نفس شتاب در گناه را گناهی دیگر می شمارد.
در آیاتی از قران در نکوهش کفار بجای "یکفرون" عبارت "یسارعون فی الکفر" بکار رفته است: " وَلَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ..." (ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ کنند...ال عمران ۱۷۶) و نیز در کنار گناه، شتاب بر گناه را نکوهش می کند: "و َتَرَىٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ" (ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ بینی ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺧﻮاری ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺍﻋﻤﺎلی ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ .مائده۶۲). این نشان می دهد نفس ناشکیبایی بر انجام گناهان مانند بی تابی در تفتیش و تجسس از احوال مومن، افشای سر مومن، غیبت، شایعه پراکنی، ظلم، هتک حرمت، مصاحبت با افراد فاجر و تصرف در مال حرام از گناهانی است که مورد غضب الهی است.
🔸در مقابل، نفس شتاب در امور خیر و تحصیل رضای خداوند مورد توجه و ستایش قرآن کریم است و یکی از اوصاف انبیا و مومنان را بی قراری آنها در اعمال خیر می شمارد. جناب موسی که قرار بود دنبال او قومش نیز به کوه طور بروند خود شتابان به طور حرکت کرد خطاب آمد: "و َمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى"ٰ
ﺍی ﻣﻮسی! ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ پیش ﺍﺯ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ [ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ] پیشی گرفتی؟ طه ۸۳)
" قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَىٰ أَثَرِي وَعَجِلت اِلیکَ رَبِّ لِتَرْضَى" (ﮔﻔﺖ: ﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﻭهی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻚ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ، و من به سوی تو شتافتم پروردگارا تا تو خشنود شوی. طه ۸۴).
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
گاهی نیز امر مورد رضای خدا را با عبارت خیرات بیان می دارد: "أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ" (ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻴﺮ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﻭ ﺩﺭ [ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻥ ] ﺁﻥ [ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ] پیشی ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ .مومنون ۶۱)
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: إذا هَمَّ أحدُكُم بخَيرٍ أو صِلَةٍ فإنَّ عن يَمينِهِ و شِمالِهِ شَيطانَيْنِ ، فَلْيُبادِرْ لا يَكُفّاهُ عَن ذلك"َ (هریک از شما ها که نیت کار خیری کند يا رساندن نفعى به ديگرى، دو شيطان در جانب راست و چپ او حاضر شوند؛ پس او بايد عجله كند، تا آن دو شيطان او را از آن كار باز ندارند.)
البته در تفسیر علی بن ابراهیم خیرات در "فاستبقوا الخیرات" به ولایت تفسیر شده است وقطعا از باب بیان مصداق اتم و اکمل خیر است چرا که هیچ خیری به خیریت ولایت نمی رسد.
🔸در کنار این دو بیان که یکی شتاب در جلب رضایت حق تعالی و دیگری سرعت در کار های خیر است دستور به مصداقی از خیر و مورد رضای خداوند را بطور خاص ذکر کرده و آن شتافتن به آمرزش بعد از گناه است؛ به این معنی که مومن نه تنها از گناه خویش شادمان نمی شود بلکه گناه را بجای زیرکی خود، زبونی خویش در برابر نفس حساب می کند و سریعا دنبال امرزش گناهان بوسیله استغفار و توبه و عمل صالح می رود:
"وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ" (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺁﻣﺮﺯشی از ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ بهشتی ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ به پهنای ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ، بهشتی ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. آل عمران ۱۳۳) ودر ادامه همین ایات در وصف اهل تقوی می فرماید: "وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ..."
(ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺭ زشتی ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﻮﻧﺪ ﻳﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻭﺭﺯﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ...آل عمران ۱۳۵)
#تفسیر_مقارن _قرآن کریم
@tafsirmoqaran