eitaa logo
تفسیر قرآن کریم(استاد هاشمی همدانی)
1.4هزار دنبال‌کننده
57 عکس
18 ویدیو
2 فایل
🔸️نظرات و پیشنهادات خود را با مدیر مطرح بفرمایید. @Smmousaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰زندگی حکیمانه ▫️ قسمت سوم(معاد باوری) 👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی "يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ" (ﭘﺴﺮﻛﻢ ! ﺍﮔﺮ ﻋﻤﻞ ﻫﻤﻮﺯﻥ ﺩﺍﻧﻪ ﺧﺮﺩﻟﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﻨﮕﻲ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ] ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻟﻄﻴﻒ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. لقمان ۱۶) 🔸دومین حقیقتی که لقمان حکیم در مقام تربیت فرزندش بعد از مساله توحید به آن توجه دارد موضوع معاد و ایجاد باور به محاسبه الهی در جهانی دیگر است. موضوعی که در جهان امروز در برنامه های تربیتی، رنگ باخته و پدران و مادران و مربیان، کمتر به آن عنایت دارند و گاهی با گفتار و رفتار خود سبب معاد فراموشی نیز می شوند. 🔸خدای سبحان ترس ندارد؛ ▫️برخی سخن به گونه ای می گویند که ترس از ذات خداوند را به انسان القا می کنند. از همین روی عده ای نیز به شبهه زدایی می پردازند که خداوند، لطیف و رئوف و ارحم الرحمین است و ترس ندارد. این هر دو گفتاری نادرست است. زیرا روشن است که رافت و رحمت حق، سراسرش نشاط و امید است بلکه ترس از خداوند ترس از عدل اوست که در جوشن کبیر نیز چنین وارد شده است "یا مَن لایُخافُ الا عَدلُهُ"(ای کسی که از او نمی هراسند مگر بخاطر عدالتش) و ترس از عدل خداوند بازگشتش به هراس از اعمال خودمان است. 🔸 سخن از محاسبه دانه خردلی در بین زمین و اسمان، این اگاهی را می دهد که علاوه بر حضور اعمال در قیامت، دستگاه سنجش الهی دقیق ترین ترازوی ممکن است که دانه خردل را برای حسابرسی حاضر می کنند. چنانچه می فرماید: "وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون"َ (ﻣﻴﺰﺍﻥ حق ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭﺯﻥ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﺎﺷﺪ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ .اعراف٨) "الوزن" در ایه مبتدا و "الحق" نعت آن و "یومئذ" خبر است یعنی میزان راستین برای سنجش هر چیزی در آن روز است به گونه ای که علاوه بر تشخیص وزن اعمال، کم ترین ناخالصی ها در اعمال نیز مشخص می شود. ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود تسبیح شیخ و خرقه رند شراب خوار 🔸نقش باور راستین به معاد در زندگی؛ ▫️روز قیامت، انس و جن، جز به خویش نمی اندیشند و مفهوم عشق و نسب و خویشاوندی رنگ می بازد. "لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ" (ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﺮﻛسی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ [و ﻧﻤﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮی ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ .عبس ۳۷) حال اگر انسان به راستی باور کند که چنین روزی در پیش است و بر این باور تربیت شود که دانه خردلی که کنایه از ذره است و به چشم نمی اید در روز قیامت حساب دارد همانطور که در قیامت وضع به گونه ای است که هر کس به عمل و حساب خویش مشغول است در همین جهان نیز چنین می شود و هر کس به حال خود مشغول می‌شود و از سَبُعیّت و دریدن شخصیت و حقوق این و آن در ظاهر و باطن باز می ایستد. به همین خاطر است که برنامه های انبیا بعد از توحید، مسئله تذکر و یادآوری معاد بوده به گونه‌ای که قرآن کریم ثلث آیاتش در رابطه با معاد و مسائل آن است. از همین روی مهم ترین رسالت عالمان و معلمان و متولیان ارشاد جامعه و پدران ومادرانی که دغدغه تربیت فرزند دارند تربیت بر محور معاد باوری است. @tafsirmoqaran
.: 🔰ساحت های وجودی انسان و خطای بزرگ او 👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸انسان از نظر حقیقت وجودی، دارای چهار ساحت است: ساحت جسمانی ساحت روانی ساحت کمال جویی ساحت ابدیت خواهی 🔸 اول: بعد جسمانی که با خوردن، خوابیدن و تنظیم میزان قند و چربی و و یتامین و آهن و امثال آن تأمین می شود. 🔸 دوم: بعد روانی که با ازدواج، تحصیل، تدریس، گعده دوستانه، سفر، اشتغالات مناسب، شادی و محیط مناسب و مانند اینها تأمین می شود. بیشتر انسان هایی که نشاط و رفاه و روابط حسنه ای دارند و به اولویت های زندگی توجه دارند از حیث روانی از ارامش و رضایت خوبی برخوردارند. 🔸 سوم: سومین بعد انسان، کمال طلبی مومنانه است که بالفطره در همه انسان ها هست. انسان گونه ای افریده شده که دوست دارد با فضیلت و مومنانه زندگی کند نه با رذیلت و ملحدانه، دوست دارد احساس عزت و سربلندی در وجدان خود داشته باشد نه ذلت و سر افکندگی، ایمان و افعال ایمانی محبوب اوست و افعال ضد ایمانی مبغوض اوست. انسان عاشق رابطه با محبوب قادر بی همتایی است که در تمام تنهایی ها و ضعف ها در کنار او و پناهگاه اوست: "وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ"(ﻭلی ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﻴﺎﺭﺍﺳﺖ، ﻭ ﻛﻔﺮ ﻭ ﺑﺪﻛﺎﺭی ﻭ گناه ﺭﺍ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﺧﺖ. حجرات٧). اگر ایمان و عشق به افعال معنوی محبوب انسان نبود و اگر انسان تنفر از هدایت و کمال داشت تلاش هیچ پیامبری نتیجه نمی داد. این بعد انسان با خوردن و خوابیدن و گعده کردن تامین نمی شود بلکه با فضیلت ها و کمالات اخلاقی تأمین می شود. انسان هایی که فضیلت اخلاقی از آنها سر نمی زند اگر چه از جهت جسمی ممکن است متعادل باشند اما از حیث معنوی در اختلال هستند. نماز و مناجات و دعا انسان را آرامش معنوی می بخشد، انفاق و دستگیری و خیر خواهی دیگران، هدایت گری و اصلاح گری و دیگر کمالات، این حس ضروری را در انسان تامین می کند و به انسان ارامش معنوی می دهد. 🔶 چهارم: بقاء طلبی؛ یعنی انسان ذاتا ابدیت خواه و از فنا و نیستی متنفر است. این فطری ترین و قوی ترین حس انسان است. مهم ترین بعد انسان این است که برای یک لحظه بیشتر ماندن می خواهد هر چه دارد را فدا کند. زیرا حس بقاء طلبی با ارزش ترین حس فطری انسان است. در خطرات بزرگی مانند زلزله، هیچ کس به فکر هیچ یک از متعلقات خودش نیست بلکه فقط در اندیشه ماندن است. و لذا حسی مهم تر از ابدیت خواهی در انسان وجود ندارد. ابلیس به دلیل قوت زیاد این حس در انسان و اراده او، از این حس برای فریب آدم و حواء بهره برد: "وَ قَالَ مَا نهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَالِدِين" (و ابلیس گفت خداوند شما را از این درخت منع نکرده است مگر از این جهت که می خواهد شما جاودان نباشید. اعراف ۲۰) این حقیقت ما انسان ها و نیازهای تار و پود وجودمان است یک سال، یک ماه، یک هفته و یک شبانه روز را برای تامین کدام نیازمان به سر می بریم و کدامش مهم تر است؟ اغلب ما عمده تلاش و وقتمان صرف تامین نیاز اول می شود؛ کار برای خوردن و پوشیدن و لذت های جسمی. دسته ای در کنار نیاز اول به نیاز دوم نیز می رسند و خود را در کنار اسایش به ارامش روانی نیز می رسانند. در صرف وقت برای نیاز سوم اکثر مردم کم کار اند و به همان اندازه که نیاز اخلاقی و معنوی را تامین نمی کنند و وقت نمی گذارند آسیب می بینند و افسرده می شوند و شاید خود نیز دلیل آن را درک نکنند. اما مهم تر از همه لزوم تامین حس ابدیت خواهی انسان است که با رفتار های معمولی اخلاقی و کمال جویانه و دعا و مناجات و گریه و اشک تامین نمی شود. گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی آن که فطرتش عاشق ابدیت است باید اعمال ابدی انجام دهد و اندیشه اش ابدی باشد تا ارام گردد. در فرهنگ قرآن کریم اعمال ابدی را با عنوان باقیات الصالحات مطرح نموده است. "الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا" (ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ، ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪگی ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻭلی ﺍﻋﻤﺎﻝ ماندگار شایسته، ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ.کهف ۴۶) پیامبر در بیانی مصادیقی از باقیات صالحات را بیان فرموده اند: "إذا مات ابن آدم انقطعَ عمله إلا من ثلاث: صدقة جارية، أو علم يُنتفع بهِ، أو ولدٌ صالح يدعو له" وقتی ادم می میرد عملش بسته می شود جز در سه چیز؛ صدقه جاریه، دانشی كه از آن بهره می برند و فرزندی که برای او دعا می کند. «بحارالانوار، ج۲ ص ۲۲ @tafsirmoqaran
🔰زینب کبری و ادب بندگی او 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی همدانی 💠 طبق نقل های معتبر هنگامی که ابن زیاد لعنه الله از زینب کبری سلام الله علیها از رفتار خدا با او و اهل بیتش سوال نمود زینب کبری در توصیف رفتار خداوند با او در جریان عاشورا و پس از آن فرمودند: "ما رایت الا جمیلا " من جز نیکی چیزی ندیدم. آن همه رنج و ابتلا و مصیبت را در راه خدا و دین خدا نمی بیند. اولا این نشانگر این است که گوینده سخن با تمام وجودش و جسم و روحش بر حقانیت خویش ایمان دارد و بااز دست دادن تمام عزیزانش تردیدی در باورش پدید نیامده است. این همان ایمان صادقی است که خداوند در پرتو راه نیافتن تردید به قلب مومن ستایش می کند إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ. حجرات ١٥). 🔸 عبارت "مارایت الا جمیلا" مغز بندگی زینب کبری را به تصویر کشیده است. بندگی پوستی دارد و مغزی دارد؛ پوست بندگی همان اوردن مناسک و اطاعت دستورات خدای سبحان است اما مغز بندگی اخلاص و خشوع و ادب و تواضع است. یکی از پرتو های ادب بندگی این است که انسان جهد وجهاد و اعمال و رنج های تکلیف خویش را نبیند و وقتی مومن، اعمال خویش را ندید این ندیدن در گفتار و کردار او تجلی می کند. ◽️خدای سبحان، ادب بندگی را به بندگانش با زیبایی و لطافت از طریق قرآن کریم یاد داده و تمرین روزانه آن را واجب کرده است. درسوره حمد که باید بعنوان گفتگوی بنده با خدا روزی ده بار در نمازهای فریضه خوانده شود فعل های این گفتگو را جمع اورده است "ایاک نعبد" ما تو را عبادت می کنیم، نمی گوید من عبادت می کنم. این نوع سخن گفتن، ادب و تواضع در گفتار نسبت به خداوند را تمرین می دهد. یعنی تنها من نیستم که عبد خدا هستم بلکه عبادت کنندگان بیشمار اند و من فقط یکی از آنها هستم. جناب موسی وقتی با خضر سخن می گوید و می خواهد تعهد صبر به شخص خضر دهد می گوید من در برابر رفتار شما صبور خواهم بود. و در این کلام فقط صبر خودش را مطرح می کند. "قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا" (ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﻣﺮﺍ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺧﻮﺍهی ﻳﺎﻓﺖ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻣﺎنی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ کهف ۶۹) اما هنگامی که بنا شد اسماعیل به دستور خداوند ذبح شود اسماعیل می گوید: ای پدر مرا در زمره صابران خواهی یافت؛ "قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِين"َ ( ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻩ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﺧﻮﺍهی ﻳﺎﻓﺖ .صافات۱۰۲) طبق من بعضیه که در این کلام اسماعیل امده معنای سخن اسماعیل ان است که خداوند در مسیر بندگی و اوامر خود، هزاران مبتلی و قربانی و صبر کننده دارد و من اولین انها نیستم بلکه من یکی از هزاران خواهم بود. موسی به خضر گفت من را صابر خواهی یافت اما اسماعیل نمی گوید مرا صابر خواهی یافت بلکه می گوید خدا در مسیر بندگی صابران فراوانی دارد و مرا نیز در زمره انان خواهی یافت در حالی که اسماعیل اولین کسی است که دستور ذبح او صادر شده است. و این نهایت ادب گفتاری و تواضع رفتاری بنده در برابر خداوند است. سخن زینب کبری این است که سختی و رنجی ندیده است ان همه مصیبت عظمی چون مقدر الهی و امر خدا و تکلیف او بوده است را نمی بیند و هر انچه خداوند برایشان مقدر نموده زیبا و خیر محض بوده است. واین پرتوی از ایمان و ادب ظهور کرده در زندگانی زینب کبری است. @tafsirmoqaran
«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُون‏» (بقره/3) 🔰 ارامش و وقار، میوه حیات مومنانه 👌 از بیانات استاد غلامعباس هاشمی همدانی ✅ وقار حیات مومنانه 🔸 انسانی که ملحد است و به غیب معتقد نیست و جهان دیگری را قبول ندارد و ابدیت را باور نکرده است تمام آمال و ارزو هایش در این جهان خلاصه می شود. چنین شخصی هنگام مواجهه با مصیبت و از دست رفتن نعمت ها از پای در می اید. البته این بدان معنی نیست که مومن دنبال لذت نمی رود و آرزویی ندارد و با از دست دادن نعمت به سختی نمی افتد اما نکته ای که هست این است که دنیا با تمام جاذبه هایش هرگز نمی تواند تمام آمال و ارزوی مؤمن به غیب و ابدیت واقع شود. چرا که مومن غیر از این لذات و غیر این جهان و جاذبه هایش به لذات دیگر و جهان دیگر نیز باور دارد. و لذا نزد مومن، نعمت ها و لذت های دنیا همسر و فرزند و ثروت و قدرت، زینت های این جهان محدود محسوب می شوند "الْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَ خَيرٌ أَمَلًا" از همین روی مال و فرزند برای مؤمن در حد زینت دنیا مطرح است. آن چه برای مؤمن آمال و اندیشه نهایی است باقیات صالحات و ثواب ابدی است. چنین اندیشه ای اگر در جان رسوخ کرده باشد و تبدیل به باور شود در مصیبت ها و مشکلات و از دست دادن نعمت ها خودش را نشان می دهد. مومن نه اینکه در مصیبت، رنج نبرد اما وجود مومن را و روح او را نمی شکند و وقار او را نابود نمی کند خصوصا اگر مصایب و مشکلات در راه خداوند پدید آیند. این سخن تنها یک فرضیه نیست بلکه حقیقتی است که در زندگی اولیای الهی ظهور داشته است. در جریان حضرت ابراهیم، تنها ابراهیم نیست که آزمایش می شود بلکه اسماعیل هم آزمایش می شود، ابراهیم به عاطفه و اسماعیل به جان شیرین و غضب و این ایمان است که سختی را اسان می کند. "فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ يَابُنىَّ إِنىِّ أَرَى‏ فىِ الْمَنَامِ أَنىِّ أَذْبحُكَ فَانظُرْ مَا ذَا تَرَى‏ قَالَ يَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنىِ إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابرِينَ"(صافات/102) 🔸 وقار و ارامش سید الشهدا و زین العابدین علیهما السلام و زینب کبری سلام الله علیها ثمره این ایمان و باور است. ارامش و وقار تا حدی که در زیر آن همه مصیبت، نافله و تهجد زینب کبری ترک نشد. امام حسین علیه السلام در هنگام وداع به خواهرشان  فرمودند: " اختي لاتنسني في صلاة ليلك " «خواهرم !! مرا در نماز شبت فراموش مكن !!» 🔸 وقتی که نیمه شب یازدهم محرم زینب کبری دختران یتیم و زنان همسراز دست داده را ارام کرد و در خیمه های نیم سوخته سکنی داد در دل تاریکی از خیمه با قامتی استوار بیرون امد در حالی که صدا هایی به گوشش می رسید صدای جنگجویانی که جشن پیروزی گرفته بودند. به طرف مقتل حسینی حرکت کرد و بدن را از روی خاک برداشت و در حالی که سید الشهدا را در اغوش گرفته بود با خداوند مناجات کرد. از کنار بدن بی سر به خیمه ها برگشت، باز زنان و کودکان را آرام نمود و دلداری داد و سپس به نماز شب مشغول شد! این در حالی بود که دشمن در حال تقسیم کردن سرهای برادران و فرزندان و برادر زادگان و شهدای کربلا بودند و صدای آنان به گوش زینب کبری می رسید. این رفتار، تنها رفتار کسی می تواند باشد که دنیا و جاذبه هایش تمام آمال و ارزوی او نیست تا با از دست رفتن آن خویش را ببازد بلکه جهان دیگری را در پیش روی خویش می بیند و به ثواب و ابدیت باور دارد. حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: «عمّتی زینَب ما تَرَكَتْ تهجُّدَها طولَ دَهرها حتّی لیلة حادی عشر من المُحَّرم» « عمه ام زینب در طول زندگی اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم». زن مگو مرد افرین روزگار زن مگو بنت الوفا اخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در استین @tafsirmoqaran
🔰 درسی بزرگ از اربعین حسینی 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی همدانی 🔴 عظمت و قداست اربعین حسینی به این است که طبق نقل های معتبر، سر مطهر حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام و برخی از سرهای مطهر در این روز به بدن های مقدس آن ذوات پاک، توسط امام سجاد علیه السلام ملحق شدند. سرهایی که روز عاشورا در کربلا از بدن ها جدا و به پایتخت حکومت و شرارت اموی فرستاده شدند. روز اربعین همین سر مطهر حسینی پیروزمندانه به کربلا بازگشت و تا ابد مطاف ملیون ها انسان آزاده از سراسر جهان شد. این روز بزرگ درس های بزرگی دارد که هر کدام می تواند بخشی از سرنوشت انسان را ترسیم نماید. از اساسی ترین سوال ها در حوزه انسان شناسی، سوال های مربوط به سرنوشت انسان است. یکی از این سوال ها این است که راز ماندگاری انسان در تاریخ چیست؟ ماندگاری در تاریخ فطرتا برای انسان امری محبوب است. آیا رمز بقای شخصیت و نام و عمل انسان در تاریخ به محاسبات انسان است؟ آیا به عناوین و مقام های رفیع اوست یا به ثروت و شهرت و امثال آن می باشد؟ قران کریم به پاسخ این پرسش پرداخته و یکی از اسرار مهم قران تبیین همین مساله است. در سوره مبارکه رعد پس از آن که به حق و باطل مثلی می زند و حق را همانند فولاد مذاب و آب رودها و باطل را چون کف روی اهن و اب می شمارد می فرماید: "فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ" (ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻛﻒِ روی سیل و آهن مذاب، ﺑﻪ ﺣﺎلتی متلاشی ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺳﻮﺩ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ. رعد١٧) این کلام بلند وحیانی میزان ماندگاری را نافع بودن برای مردم و انسانیت می شمارد و این از لطایف و دقایق قران کریم است. اندیشه ای که برای مردم سودمند است، ثروتی که برای مردم سودبخش است، قلم و زبان و دانشی که برای مردم ثمربخش است طبق قانون الهی ماندگار خواهد بود. 🔸حضرت سید الشهدا علیه السلام چرا جان و همه متعلقات خود را در راه حق تقدیم نمود؟ در زیارت اربعین و برخی متون دیگر در توصیف غایت شهادت ان حضرت وارد شده است: "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَه" مهجه به معنای جان و نیز به معنای خون قلب می باشد؛ خون قلبش را داد تا بندگانت را از غرق شدن در دریای نادانی و گم شدن در بیابان سرگردانی دستگیری نماید. و این قانون الهی است که هر چیز و هر کس که برای مردم نافع باشد در روی زمین ماندگار خواهد بود. ولذا هنر انسان باید در این باشد که تخصص و دانش و ثروت و قدرت و هنرش برای بندگان خداوند سودمند باشد. 💠 "خون حسین و سود انسان" 🔸وجه ارتباط شهادت امام حسین علیه السلام با رهیدن مردم از گمراهی در این است که امام حسین خواست تا با شهادتش حکمرانان صالحی بر مردم حاکم شوند تا با رفتار درست آنان مردم راه صلاح و فلاح را بپیمایند. حکمران اگر خود راه فساد وفحشا برود خواست او در رفتار رعیت منعکس می شود. امام حسین خواست که افرادی حاکم نباشند تا افکار و رفتار آنان مردم را به بی بندباری و تبه کاری سوق دهد. قرآن @tafsirmoqaran
🔰بهترین دعا برای گشایش امور 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﺑﮕﻮ : ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻳﺘﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺟﻲ ﻧﻨﻬﺪ ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ [ ﻗﺎﻃﻌﺎﻧﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ]ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻳﺪ ، [ ﻛﻴﻔﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ] ﻣﻠﺎﺯم [ ﺷﻤﺎ ] ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .(٧٧) ◽️در ایه شریفه فوق اینکه مراد از یعبوا و کلمه دعا و کذبتم چیست اقوال متعدد بین شیعه و سنی مطرح شده است. مشهور این است که مراد از عبأ اعتنا کردن است و ما ممکن است استفهامیه باشد یا نافیه و مراد از دعا همان درخواست خاضعانه از خداوند است. که معنای ایه این می شود: بگو ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻳﺘﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺟﻲ نمی نهد و وزنی قائل نمی شود یعنی این دعایتان است که به شما ارزش و قیمت می دهد و باعث عنایت حضرت حق می شود. دلیل این حقیقت این است که انسان در دعا ماهیت خود را باز می یابد. آن فقر ذاتی خود و غنای بالذات خدای سبحان را درک می کند وبدان اعتراف می کند و این بالاترین تربیت انسان است. ◽️حال سوالی به ذهن می اید که بهترین دعا که بیش از همه دعاها فیض الهی را جلب نماید و در امور ما گشایش ایجاد نماید چه دعایی است؟ به نظر می رسد حدیثی معتبری که از حضرت حجت سلام الله علیه وارد شده جواب این سوال مهم را داده است.  ◽️امام عصر (عجل الله فرجه) فرمودند: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏» در تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه در آن، گشايش كار خود شما است. «بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31» این حدیث را نباید اشتباه معنی کنیم چرا که مشار الیه در اسم اشاره "ذلک" تعجیل فرج یا فرج نیست یعنی معنای حدیث این نیست که گشایش کار شما در تعجیل فرج ویا فرج است چون این معنایش این است که اگر فرج نباشد مومن در کارش گشایش نیست و این با اموزه های ما سازگار نیست که با دعا درهای آسمان برای مومن باز می شود. ◽️مشار الیه در ذلک خود دعا است یعنی در تعجیل فرج زیاد دعا کنید که خود دعای در فرج خصوصا زیاد دعاکردن در امر فرج، در امور شما گشایش ایجاد می کنید. با اینکه خداوند در همه دعا ها گشایش قرار داده و باب استجابت را باز می کند چنانچه فرمود: وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ...( غافر۶۰) ونیز نزدیک بودن خود به بنده را در شنیدن تمام دعا ها گوشزد کرده وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الداع اذا دعان( بقره۱۸۶) با این حال امام زمان می فرمایند در تعجیل فرج بسیار دعا کنید که گشایش کارتان در دعا در تعجیل فرج است. این نشان می دهد بهترین دعا ها و کارگشاترین دعا ها برای مومن دعا در امر فرج است. @tafsirmoqaran
🔰 رازی لطیف از لغزش حضرت ادم در مخالفت امر ارشادی 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی هاشمی همدانی فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حین(بقره٣٦) 💠 یکی از سوالاتی که در داستان جناب ادم مطرح است این است که چگونه ابلیس در درون ادم وسوسه ایجاد نمود و او را به مخالفت با نهی ارشادی خداوند کشاند با اینکه ادم از دشمنی ابلیس خبر داشت و از نزدیک شدن به شجره منع شده بود؟ 🔸این داستان ادم و هر کسی است که نام ادمی را یدک می کشد و در حقیقت داستان هر روز زندگی ماست. انسان در وجود خودش احساسات گوناگونی دارد. یکی از قویترین این حس ها حس ابدیت خواهی و بقاء طلبی انسان است. انسان حاضر است تمام داشته هایش را یکجا بدهد و ماندگاری را بگیرد، و این حقیقت وقتی اشکار می شود که بقای انسان در معرض خطر قرار گیرد. این قویترین حس در وجود انسان است که خدای متعال این حس را برای رسیدن به کمال در وجود انسان به ودیعه گذاشته است چرا که انسانی که فطرتا ابدیت طلب باشد و ایمان به ابدیت نیز داشته باشد اعمال ابدی انجام میدهد و در نهایت، سرلوحه زندگی او اعمال صالح خواهد بود. نتیجه وجود چنین بعدی در انسان این است که یکی از مهم ترین نیاز های روحی انسان پاسخ به ابدیت خواهی اوست و در صورتی که این نیاز و احساس تامین مناسب نگردد طبیعتا نا ارامی های بزرگ، وجود انسان را احاطه می کند. 👌 ابلیس به دلیل اگاهی از عظمت این احساس در انسان و این که طبیعتا انسان دنبال تامین این نیاز است به ادم نزدیک و برای فریب آدم و حواء اقدام کرد: "وَ قَالَ مَا نهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَالِدِين" (و ابلیس گفت خداوند شما را از این درخت منع نکرده است مگر از این جهت که می خواهد شما جاودان نباشید. اعراف ۲۰). 🔸 ما روزانه از ٢۴ ساعت زمانی که سپری می کنیم و از ماه ها و سال ها چه اندازه به ابعاد نیاز های درون خود توجه داریم؟ بشر نا آرام امروز، عمده روز و شبش را برای تامین نیازهای مادی و احساسات جسمانی مانند مسکن و خودرو و لباس و غذا و امنیت و رفاه اینده زندگی خود صرف می کند و زمان بسیار اندکی نیز با نوع دوستی و انفاق و دستگیری، نیاز روانی خود و ارامش وجدانش را تامین می کند و زمان قلیلی نیز با مناجات و دعا و نماز به احساس کمال طلبی خود پاسخ می دهد. اما چه اندازه زمان به بزرگ ترین احساس و نیاز خود که ابدیت خواهی فطری است اختصاص می دهد؟ این حلقه گمشده ای است که ارامش انسان در گرو آن است. 🔸 آن که فطرتا عشق به ابدیت دارد برای تامین این نیاز و تحصیل ارامش در این بعد از وجود پیچیده خود راهی جز انجام دادن اعمال ابدی ندارد و این مقدمه اش این است که انسان ابتدا باید ابدی بیندیشد و ایمان به ابدیت داشته باشد و لذا ملحدان و بی خدایانی که پایان انسان و جهان را نیستی می پندارند هر گز در وجود خود پاسخی به احساسی به این عظمت ندارند و نا ارام ترین انسان ها هستند اگر چه در ظاهر و از جهت اسایش و رفاه از همگان پیش باشند اما ارامش حقیقتی غیر از اسایش است. ◽️در قرآن کریم اعمال ابدی با عنوان باقیات الصالحات یاد می شود: "الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا" (ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ، ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪگی ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻭلی ﺍﻋﻤﺎﻝ ماندگار شایسته، ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ.کهف ۴۶) در فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مصادیقی از باقیات صالحات بیان شده است: "إذا مات ابن آدم انقطعَ عمله إلا من ثلاث: صدقة جارية، أو علم يُنتفع بهِ، أو ولدٌ صالح يدعو له" وقتی ادم می میرد عملش بسته می شود جز در سه چیز؛ صدقه جاریه، دانشی كه از آن بهره می برند و فرزندی که برای او دعا می کند. «بحارالانوار، ج۲ ص ۲۲ @tafsirmoqaran
🔰زینب کبری و ادب بندگی او 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی همدانی 💠 طبق نقل های معتبر هنگامی که ابن زیاد لعنه الله از زینب کبری سلام الله علیها از رفتار خدا با او و اهل بیتش سوال نمود زینب کبری در توصیف رفتار خداوند با او در جریان عاشورا و پس از آن فرمودند: "ما رایت الا جمیلا " من جز نیکی چیزی ندیدم. آن همه رنج و ابتلا و مصیبت را در راه خدا و دین خدا نمی بیند. اولا این نشانگر این است که گوینده سخن با تمام وجودش و جسم و روحش بر حقانیت خویش ایمان دارد و بااز دست دادن تمام عزیزانش تردیدی در باورش پدید نیامده است. این همان ایمان صادقی است که خداوند در پرتو راه نیافتن تردید به قلب مومن ستایش می کند إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ. حجرات ١٥). 🔸 عبارت "مارایت الا جمیلا" مغز بندگی زینب کبری را به تصویر کشیده است. بندگی پوستی دارد و مغزی دارد؛ پوست بندگی همان اوردن مناسک و اطاعت دستورات خدای سبحان است اما مغز بندگی اخلاص و خشوع و ادب و تواضع است. یکی از پرتو های ادب بندگی این است که انسان جهد وجهاد و اعمال و رنج های تکلیف خویش را نبیند و وقتی مومن، اعمال خویش را ندید این ندیدن در گفتار و کردار او تجلی می کند. ◽️خدای سبحان، ادب بندگی را به بندگانش با زیبایی و لطافت از طریق قرآن کریم یاد داده و تمرین روزانه آن را واجب کرده است. درسوره حمد که باید بعنوان گفتگوی بنده با خدا روزی ده بار در نمازهای فریضه خوانده شود فعل های این گفتگو را جمع اورده است "ایاک نعبد" ما تو را عبادت می کنیم، نمی گوید من عبادت می کنم. این نوع سخن گفتن، ادب و تواضع در گفتار نسبت به خداوند را تمرین می دهد. یعنی تنها من نیستم که عبد خدا هستم بلکه عبادت کنندگان بیشمار اند و من فقط یکی از آنها هستم. جناب موسی وقتی با خضر سخن می گوید و می خواهد تعهد صبر به شخص خضر دهد می گوید من در برابر رفتار شما صبور خواهم بود. و در این کلام فقط صبر خودش را مطرح می کند. "قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا" (ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﻣﺮﺍ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺧﻮﺍهی ﻳﺎﻓﺖ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻣﺎنی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ کهف ۶۹) اما هنگامی که بنا شد اسماعیل به دستور خداوند ذبح شود اسماعیل می گوید: ای پدر مرا در زمره صابران خواهی یافت؛ "قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِين"َ ( ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻩ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﺧﻮﺍهی ﻳﺎﻓﺖ .صافات۱۰۲) طبق من بعضیه که در این کلام اسماعیل امده معنای سخن اسماعیل ان است که خداوند در مسیر بندگی و اوامر خود، هزاران مبتلی و قربانی و صبر کننده دارد و من اولین انها نیستم بلکه من یکی از هزاران خواهم بود. موسی به خضر گفت من را صابر خواهی یافت اما اسماعیل نمی گوید مرا صابر خواهی یافت بلکه می گوید خدا در مسیر بندگی صابران فراوانی دارد و مرا نیز در زمره انان خواهی یافت در حالی که اسماعیل اولین کسی است که دستور ذبح او صادر شده است. و این نهایت ادب گفتاری و تواضع رفتاری بنده در برابر خداوند است. سخن زینب کبری این است که سختی و رنجی ندیده است ان همه مصیبت عظمی چون مقدر الهی و امر خدا و تکلیف او بوده است را نمی بیند و هر انچه خداوند برایشان مقدر نموده زیبا و خیر محض بوده است. واین پرتوی از ایمان و ادب ظهور کرده در زندگانی زینب کبری است. @tafsirmoqaran
🔰بهترین دعا برای گشایش امور 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﺑﮕﻮ : ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻳﺘﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺟﻲ ﻧﻨﻬﺪ ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ [ ﻗﺎﻃﻌﺎﻧﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ]ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻳﺪ ، [ ﻛﻴﻔﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ] ﻣﻠﺎﺯم [ ﺷﻤﺎ ] ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .(٧٧) ◽️در ایه شریفه فوق اینکه مراد از یعبوا و کلمه دعا و کذبتم چیست اقوال متعدد بین شیعه و سنی مطرح شده است. مشهور این است که مراد از عبأ اعتنا کردن است و ما ممکن است استفهامیه باشد یا نافیه و مراد از دعا همان درخواست خاضعانه از خداوند است. که معنای ایه این می شود: بگو ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻳﺘﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺟﻲ نمی نهد و وزنی قائل نمی شود یعنی این دعایتان است که به شما ارزش و قیمت می دهد و باعث عنایت حضرت حق می شود. دلیل این حقیقت این است که انسان در دعا ماهیت خود را باز می یابد. آن فقر ذاتی خود و غنای بالذات خدای سبحان را درک می کند وبدان اعتراف می کند و این بالاترین تربیت انسان است. ◽️حال سوالی به ذهن می اید که بهترین دعا که بیش از همه دعاها فیض الهی را جلب نماید و در امور ما گشایش ایجاد نماید چه دعایی است؟ به نظر می رسد حدیثی معتبری که از حضرت حجت سلام الله علیه وارد شده جواب این سوال مهم را داده است.  ◽️امام عصر (عجل الله فرجه) فرمودند: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏» در تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه در آن، گشايش كار خود شما است. «بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31» این حدیث را نباید اشتباه معنی کنیم چرا که مشار الیه در اسم اشاره "ذلک" تعجیل فرج یا فرج نیست یعنی معنای حدیث این نیست که گشایش کار شما در تعجیل فرج ویا فرج است چون این معنایش این است که اگر فرج نباشد مومن در کارش گشایش نیست و این با اموزه های ما سازگار نیست که با دعا درهای آسمان برای مومن باز می شود. ◽️مشار الیه در ذلک خود دعا است یعنی در تعجیل فرج زیاد دعا کنید که خود دعای در فرج خصوصا زیاد دعاکردن در امر فرج، در امور شما گشایش ایجاد می کنید. با اینکه خداوند در همه دعا ها گشایش قرار داده و باب استجابت را باز می کند چنانچه فرمود: وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ...( غافر۶۰) ونیز نزدیک بودن خود به بنده را در شنیدن تمام دعا ها گوشزد کرده وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الداع اذا دعان( بقره۱۸۶) با این حال امام زمان می فرمایند در تعجیل فرج بسیار دعا کنید که گشایش کارتان در دعا در تعجیل فرج است. این نشان می دهد بهترین دعا ها و کارگشاترین دعا ها برای مومن دعا در امر فرج است. @tafsirmoqaran
🔰 *راز ماندگاری* 👌 *استاد غلامعباس هاشمی همدانی* *🔴 راز ماندگاری* از اساسی ترین سوال ها در حوزه انسان شناسی، سوال های مربوط به سرنوشت انسان است. یکی از این سوال ها این است که راز ماندگاری انسان در تاریخ چیست؟ ماندگاری در تاریخ فطرتا برای انسان امری محبوب است. آیا رمز بقای شخصیت و نام و عمل انسان در تاریخ به محاسبات انسان است؟ آیا به عناوین و مقام های رفیع اوست یا به ثروت و شهرت و امثال آن می باشد؟ قران کریم به پاسخ این پرسش پرداخته و یکی از اسرار مهم قران تبیین همین مساله است. در سوره مبارکه رعد پس از آن که به حق و باطل مثلی می زند و حق را همانند فولاد مذاب و آب رودها و باطل را چون کف روی فولاد مذاب و اب می شمارد می فرماید: "فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ" (ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻛﻒِ روی سیل و آهن مذاب، ﺑﻪ ﺣﺎلتی متلاشی ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺳﻮﺩ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ. رعد١٧) این کلام بلند وحیانی میزان ماندگاری را نافع بودن برای مردم و انسانیت می شمارد و این از لطایف و دقایق قرآن کریم است. اندیشه ای که برای مردم سودمند است، ثروتی که برای مردم سودبخش است، قلم و زبان و دانشی که برای مردم ثمربخش است طبق قانون الهی ماندگار خواهد بود. 🔸حضرت سید الشهدا علیه السلام چرا جان و همه متعلقات خود را در راه حق تقدیم نمود؟ در زیارت اربعین و برخی متون دیگر در توصیف غایت شهادت آن حضرت وارد شده است: "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَه" مهجه به معنای جان و نیز به معنای خون قلب می باشد؛ خون قلبش را داد تا بندگانت را از غرق شدن در دریای نادانی و گم شدن در بیابان سرگردانی دستگیری نماید. و این قانون الهی است که هر چیز و هر کس که برای مردم نافع باشد در روی زمین ماندگار خواهد بود. ولذا هنر انسان باید در این باشد که تخصص و دانش و ثروت و قدرت و هنرش برای بندگان خداوند سودمند باشد. *💠 "خون حسین و سود انسان"* 🔸وجه ارتباط شهادت امام حسین علیه السلام با رهیدن مردم از گمراهی در این است که امام حسین خواست تا با شهادتش حکمرانان صالحی بر مردم حاکم شوند تا با رفتار درست آنان مردم راه صلاح و فلاح را بپیمایند. حکمران اگر خود راه فساد وفحشا برود خواست او در رفتار رعیت منعکس می شود. امام حسین خواست که افرادی حاکم نباشند تا افکار و رفتار آنان مردم را به بی بندباری و تبه کاری سوق دهد. قرآن @tafsirmoqaran
«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُون‏» (بقره/3) 🔰 شکوه وقار زینبی 👌 استاد غلامعباس هاشمی همدانی 🔸 انسان ملحد که ابدیت را باور نکرده است تمام آمال و ارزو هایش در این جهان خلاصه می شود. چنین شخصی هنگام مواجهه با مصیبت و از دست رفتن نعمت ها از پای در می اید. ولی کسی که به آخرت، ایمان راستین دارد نعمت ها و لذت های دنیا، همسر و فرزند و ثروت و قدرت، برایش زینت های این جهان محدود محسوب می شوند "الْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَ خَيرٌ أَمَلًا" 🔸مومن نه اینکه در مصیبت، رنج نمی برد اما مصیبت، روح مومن را نمی شکند و وقار او را نابود نمی کند خصوصا اگر مصایب و مشکلات در راه خداوند پدید باشد. 🔸رنج و مصیبت جدایی و ذبح شدن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم برای هر دوی آنها سخت است اما با چه وقار وآرامشی با مساله برخورد می کنند. "فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ يَابُنىَّ إِنىِّ أَرَى‏ فىِ الْمَنَامِ أَنىِّ أَذْبحُكَ فَانظُرْ مَا ذَا تَرَى‏ قَالَ يَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنىِ ان شاء الله من الصابرین. 🔸 وقار و ارامش سید الشهدا و زین العابدین علیهما السلام و زینب کبری سلام الله علیها ثمره همین باور است. ارامش و وقار تا حدی که در زیر آن همه مصیبت، نافله و تهجد زینب کبری ترک نشد. امام حسین علیه السلام در هنگام وداع به خواهرشان  فرمودند: " اختي لاتنسني في صلاة ليلك " «خواهرم !! مرا در نماز شبت فراموش مكن !!» 🔸 وقتی که زینب کبری نیمه شب یازدهم محرم، دختران یتیم و زنان همسر از دست داده را ارام کرد از خیمه نیم سوخته با قامتی استوار بیرون امد در حالی که صدا هایی به گوشش می رسید صدای جنگجویانی که جشن پیروزی گرفته بودند. به طرف مقتل حسینی حرکت کرد و بدن را از روی خاک برداشت و در حالی که سید الشهدا را در اغوش گرفته بود با خداوند مناجات کرد. از کنار بدن بی سر به خیمه ها برگشت، باز زنان و کودکان را آرام نمود و دلداری داد و سپس به نماز شب مشغول شد! این در حالی بود که دشمن در حال تقسیم کردن سرهای برادران و فرزندان و برادر زادگان و شهدای کربلا بودند و صدای آنان به گوش زینب کبری می رسید. این رفتار، تنها رفتار کسی می تواند باشد که دنیا و جاذبه هایش تمام آمال و ارزوی او نیست تا با از دست رفتن تمام آنها خویش را ببازد بلکه جهان دیگری را در پیش روی خویش می بیند و به ثواب و ابدیت باور دارد. حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: «عمّتی زینَب ما تَرَكَتْ تهجُّدَها طولَ دَهرها حتّی لیلة حادی عشر من المُحَّرم» « عمه ام زینب در طول زندگی اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم». زن مگو مرد افرین روزگار زن مگو بنت الوفا اخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در استین @tafsirmoqaran
🔰 *راز ماندگاری* 👌 *استاد غلامعباس هاشمی همدانی* *🔴 راز ماندگاری* از اساسی ترین سوال ها در حوزه انسان شناسی، سوال های مربوط به سرنوشت انسان است. یکی از این سوال ها این است که راز ماندگاری انسان در تاریخ چیست؟ ماندگاری در تاریخ فطرتا برای انسان امری محبوب است. آیا رمز بقای شخصیت و نام و عمل انسان در تاریخ به محاسبات انسان است؟ آیا به عناوین و مقام های رفیع اوست یا به ثروت و شهرت و امثال آن می باشد؟ قران کریم به پاسخ این پرسش پرداخته و یکی از اسرار مهم قران تبیین همین مساله است. در سوره مبارکه رعد پس از آن که به حق و باطل مثلی می زند و حق را همانند فولاد مذاب و آب رودها و باطل را چون کف روی فولاد مذاب و اب می شمارد می فرماید: "فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ" (ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻛﻒِ روی سیل و آهن مذاب، ﺑﻪ ﺣﺎلتی متلاشی ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺳﻮﺩ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ. رعد١٧) این کلام بلند وحیانی میزان ماندگاری را نافع بودن برای مردم و انسانیت می شمارد و این از لطایف و دقایق قرآن کریم است. اندیشه ای که برای مردم سودمند است، ثروتی که برای مردم سودبخش است، قلم و زبان و دانشی که برای مردم ثمربخش است طبق قانون الهی ماندگار خواهد بود. 🔸حضرت سید الشهدا علیه السلام چرا جان و همه متعلقات خود را در راه حق تقدیم نمود؟ در زیارت اربعین و برخی متون دیگر در توصیف غایت شهادت آن حضرت وارد شده است: "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَه" مهجه به معنای جان و نیز به معنای خون قلب می باشد؛ خون قلبش را داد تا بندگانت را از غرق شدن در دریای نادانی و گم شدن در بیابان سرگردانی دستگیری نماید. و این قانون الهی است که هر چیز و هر کس که برای مردم نافع باشد در روی زمین ماندگار خواهد بود. ولذا هنر انسان باید در این باشد که تخصص و دانش و ثروت و قدرت و هنرش برای بندگان خداوند سودمند باشد. *💠 "خون حسین و سود انسان"* 🔸وجه ارتباط شهادت امام حسین علیه السلام با رهیدن مردم از گمراهی در این است که امام حسین خواست تا با شهادتش حکمرانان صالحی بر مردم حاکم شوند تا با رفتار درست آنان مردم راه صلاح و فلاح را بپیمایند. حکمران اگر خود راه فساد وفحشا برود خواست او در رفتار رعیت منعکس می شود. امام حسین خواست که افرادی حاکم نباشند تا افکار و رفتار آنان مردم را به بی بندباری و تبه کاری سوق دهد. قرآن @tafsirmoqaran