🔰روزنه ای گشوده بر معرفت 🔸 امام علی علیه السلام و ۴۸ سال سکوت برای خدا 👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸 یکی از راه های شناخت امام علی علیه السلام سنجش اخلاص آن حضرت در ترازوی عمل است. اخلاصی که قرآن در ایات متعددی به تصویر کشیده است. یکی از جلوه های اخلاص امام علی علیه السلام در سکوت ۴۸ ساله اوست. عظمت این سکوت به اندازه شناخت ما از سخنان آن حضرت است. و نهج البلاغه نمودی از سخنان بی بدیل اوست. نهج البلاغه کتابی است که عظمت اش هر خردمندی را به کرنش وادار می کند. این جذبه، تنها به هنرورزی و عبارت پردازی های طبیعی آن یا سخنان سراسر حکمت و بلاغت موجود در آن نیست. بلکه ارائه تجربیات ارزشمند و صدها دانش مهم در موضوعات گوناگون است که امیرالمومنین علیه السلام در آنها ورود کرده و در تمام آنها حرف را به کمال رسانده است. ابن ابی الحدید؛ مورخ، ادیب، و متکلم شهیر معتزلی ذیل خطبه ۲۱۶ می نویسد: "این خطبه را تاکنون هزار بار خوانده ام و هر بار چیز جدیدی را استفاده نموده ام". امام علی علیه السلام صاحب چنین دانش و اندیشه ای که در فصاحت و بلاغت نیز امیر بی همتاست، بیست و سه سال در حیات پیامبر، فقط خود را مامور پیامبر می دانست و شعارش " انا عبد من عبید محمد (صلی الله علیه وآله)" بود! نه غوغایی، نه منبری و نه معرکه ای، تا تمام نظرها به رسول خدا متوجه شوند. تمام خطبه ها، حکمت ها و نامه های به یاد گار مانده از آن حضرت چه در نهج البلاغه و چه غیر آن به دوران بعد از رسول خدا و اغلب به زمان خلافتش بر می گردد. این حقیقت که در دورانی که عنان کلام در دست او بود اما ۲۳ سال را به سکوت گذراند، دریچه جدیدی در شناخت شخصیت و اخلاص وجودی امیر المومنین علیه السلام به روی ما باز می کند. 🔸پس از رسول خدا (صلی الله علیه واله)ظهور اخلاص امیر مومنان علیه السلام را در ۲۵ سال خانه نشینی او مانند افتاب تابان مشاهده می کنیم. امام علی علیه السلام تنها کسی است که در برابر کسانی که حقش را ظالمانه غصب کردند و او را از خلافت و امامت امت اسلامی دور نمودند برای صیانت قرآن و عترت از اسیب بیشتر ۲۵ سال دیگر سکوت کرد. سکوتی که خود چنین توصیف نمود: "فَرَأَیتُ أنَّ الصَّبرَ عَلى هاتا أحجى، فَصَبَرتُ، وفِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجاً؛ أرى تُراثی نَهبا... فَصَبَرتُ عَلى طولِ المُدَّةِ، وشِدَّةِ المِحنَة. نهج البلاغه خطبه ۳" (اندیشیدم که صبر کردن بر آن، خردمندانه تر است. بنابراین، در حالى که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، صبر کردم و میراث خود را از دست رفته مى دیدم... در همه این مدّت طولانى، با همه رنج، صبر کردم) با این حال همان غاصبان حق خود را در اموری که مربوط به خلافت و هدایت امت بود یاری نمود و از هیچ خیرخواهی و اندرزی دریغ نورزید. #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqarn

🔰بی قراری های مومنانه 👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸یکی ظریف ترین زیبایی های ایمان که خداوند آن را دوست می دارد و در قرآن از آن ستایش می کند و گاهی ما از این لطیفه دلپذیر غافلیم، بی قراری مومن در انجام کارهای خیر است. چنانچه قرآن، نفس شتاب در گناه را گناهی دیگر می شمارد. در آیاتی از قران در نکوهش کفار بجای "یکفرون" عبارت "یسارعون فی الکفر" بکار رفته است: " وَلَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ..." (ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ کنند...ال عمران ۱۷۶) و نیز در کنار گناه، شتاب بر گناه را نکوهش می کند: "و َتَرَىٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ" (ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ بینی ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺧﻮاری ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺍﻋﻤﺎلی ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ .مائده۶۲). این نشان می دهد نفس ناشکیبایی بر انجام گناهان مانند بی تابی در تفتیش و تجسس از احوال مومن، افشای سر مومن، غیبت، شایعه پراکنی، ظلم، هتک حرمت، مصاحبت با افراد فاجر و تصرف در مال حرام از گناهانی است که مورد غضب الهی است. 🔸در مقابل، نفس شتاب در امور خیر و تحصیل رضای خداوند مورد توجه و ستایش قرآن کریم است و یکی از اوصاف انبیا و مومنان را بی قراری آنها در اعمال خیر می شمارد. جناب موسی که قرار بود دنبال او قومش نیز به کوه طور بروند خود شتابان به طور حرکت کرد خطاب آمد: "و َمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى"ٰ ﺍی ﻣﻮسی! ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ پیش ﺍﺯ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ [ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ] پیشی گرفتی؟ طه ۸۳) " قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَىٰ أَثَرِي وَعَجِلت اِلیکَ رَبِّ لِتَرْضَى" (ﮔﻔﺖ: ﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﻭهی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻚ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ، و من به سوی تو شتافتم پروردگارا تا تو خشنود شوی. طه ۸۴). هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست گاهی نیز امر مورد رضای خدا را با عبارت خیرات بیان می دارد: "أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ" (ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻴﺮ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪ، ﻭ ﺩﺭ [ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻥ ] ﺁﻥ [ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ] پیشی ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ .مومنون ۶۱) حضرت صادق علیه السلام فرمودند: إذا هَمَّ أحدُكُم بخَيرٍ أو صِلَةٍ فإنَّ عن يَمينِهِ و شِمالِهِ شَيطانَيْنِ ، فَلْيُبادِرْ لا يَكُفّاهُ عَن ذلك"َ (هریک از شما ها که نیت کار خیری کند يا رساندن نفعى به ديگرى، دو شيطان در جانب راست و چپ او حاضر شوند؛ پس او بايد عجله كند، تا آن دو شيطان او را از آن كار باز ندارند.) البته در تفسیر علی بن ابراهیم خیرات در "فاستبقوا الخیرات" به ولایت تفسیر شده است وقطعا از باب بیان مصداق اتم و اکمل خیر است چرا که هیچ خیری به خیریت ولایت نمی رسد. 🔸در کنار این دو بیان که یکی شتاب در جلب رضایت حق تعالی و دیگری سرعت در کار های خیر است دستور به مصداقی از خیر و مورد رضای خداوند را بطور خاص ذکر کرده و آن شتافتن به آمرزش بعد از گناه است؛ به این معنی که مومن نه تنها از گناه خویش شادمان نمی شود بلکه گناه را بجای زیرکی خود، زبونی خویش در برابر نفس حساب می کند و سریعا دنبال امرزش گناهان بوسیله استغفار و توبه و عمل صالح می رود: "وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ" (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺁﻣﺮﺯشی از ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ بهشتی ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ به پهنای ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ، بهشتی ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. آل عمران ۱۳۳) ودر ادامه همین ایات در وصف اهل تقوی می فرماید: "وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ..." (ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻛﺎﺭ زشتی ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﻮﻧﺪ ﻳﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻭﺭﺯﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ...آل عمران ۱۳۵) #تفسیر_مقارن _قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔰مهر و قهر خداوند 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی. 🔴 معنای ترس از خداوند 🔸خدای سبحان بمقتصای اینکه ارحم الرحمین است هیچ گونه ترسی از او معقول نیست. اینکه تاکید بر خوف از خدا شده است بازگشت آن به خوف از عدل اوست یعنی خدای متعال ترس ندارد تنها باید از عدلش ترسید. لذا به ما تعلیم داده اند که بگوئیم: "یامن لایُخافُ الا عدلُه"(ای که جز از عدالتش نهراسند) و ترس از عدالت خداوند باز گشت آن به ترس از اعمال خودمان است‌‌؛ چرا که خداوند عادل، سمیع و بصیر است و ظلم را بر نمی تابد. لذا مومن باید نسبت به اعمال خویش توبه و استغفار نماید. 🔴آمرزش بدون توبه 🔸آلوسی و بسیاری از مفسران اهل سنت معتقدند که خداوند بدون توبه نیز گناهان را می بخشد(روح المعانی ج ٨ص ١٢٧) و در این عقیده به آیه ۵٣ سوره زمر استدلال کرده اند: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِم لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‌(ﺑﮕﻮ: ﺍی ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﻛﻪ [ ﺑﺎ ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ] ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺭﻭی ﻛﺮﺩﻳﺪ! ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﻮﻣﻴﺪ ﻧﺸﻮﻳﺪ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻣﺮﺯﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.) اگر چه از آیه فوق و لحن آن چنین اطلاقی بر می آید که خداوند بدون توبه هم می بخشد ولی این آیه تمهید و مقدمه ای است برای دو آیه بعدی که در ایه۵۴ می فرماید: وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ (ﻭ ﺑﻪ ﺳوی ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴم [ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ] ﺍﻭ ﺷﻮﻳﺪ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻳﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻳﺎﺭی ﻧﺸﻮﻳﺪ. ودر آیه ۵۵ می فرماید: وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‌‌(ﻭ ﺍﺯ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﻴﺮﻭی ﻛﻨﻴﺪ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ بیﺧﺒﺮﻳﺪ، ﻋﺬﺍﺏ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﺪ) به وضوح از این دو آیه بر می آید که گناهکاران باید امید به خدا داشته باشند بشرطی که توبه نموده و تسلیم امر حق شوند قبل از آنکه عذاب الهی فرا رسد. 🔸شاهد دیگر در سوره مبارکه نساء می باشد که فرمود: إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ... ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻙ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻧﻤﻰ ﺁﻣﺮﺯﺩ ، ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﺁﻣﺮﺯﺩ...نساء٤٨)، در این آیه با جمله "یغفر ما دون ذلک لمن یشاء" می فرماید غیر از شرک را به هرکس که خدا اراده کند می بخشد. و لذا قید لمن یشاء اطلاق را از مغفرت برداشته و آمرزش بندگان را به اراده خداوند موکول می کند و اراده خداوند قطعاً بر اساس تبعیض نسبت به بندگان یا ترجیح بلا مرجح نخواهد بود بلکه بر اساس شایستگی ها و صلاحیت افراد خواهد بود. لذا آمرزش در "یغفر ما دون ذلک لمن یشاء" نظیر یهدی من یشاء، یعز من یشاء، و یعذب من یشاء بر اساس وجود زمینه و استعداد خواهد بود. در نتیجه در این آیه نیز نه تنها دلالتی بر مغفرت بدون توبه وجود ندارد بلکه اشاره‌ای بر ضرورت ایجاد زمینه بخشش خدا و جلب توجه و اراده الهی که در گناهکاران جز توبه و بازگشت نیست وجود دارد. 🔴نومیدی از خدا خط پایان انسان 🔸 در آیه شریفه، جمله ‌"لا تقنطوا من رحمة الله" به دلیل ظهور نهی در حرمت، دلالت بر حرام بودن نومیدی گناهکاران از رحمت خدا دارد. کسانی که از خدای متعال نا امید می شوند به معنای واقعی به آخر خط انسانیت رسیده اند‌؛ آخر خط انسانیت جایی است که انسان تمام استعدادهای رشد و بالیدن و برآمدن را از دست داده و هیچ روزنه ای برای کمال و تکامل در خود مشاهده ننماید. لذا انسان های ناامید از خدا تمام زمینه های فطری برای هدایت حتی معرفت اجمالی خدا را از دست داده‌اند و بازگشت برای آنان بسیار دشوار خواهد بود. اما کسانی که تمام استعدادهای فطری ایشان برای هدایت و ایمان و معرفت الهی از دست نرفته طبیعتاً از رافت و رحمت خدای سبحان ناامید نمی‌شوند. از همین روی مومن باید به این حقیقت توجه داشته باشد که هرگز به دام شیطان که مدام دنبال نا امیدی انسان است نیفتد که این دام خطرناک ترین دام شیطان برای انسان است. و باید انسان هنگام وسوسه های شیطان، سبقت و امامت رحمت حق بر غضبش را یاد آور شود. مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید گفت با این همه از سابقه نومید مشو #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 از ظرافت های تربیت(قسمت اول) 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸"وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا" (ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺭﻭی ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ، ﺑﺎﻝ ﻓﺮﻭتنیﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﺑﮕﻮ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻮﺩکی ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ .(اسراء٢٤) 💠 یکی از موضوعات مهمی که قرآن کریم به آن پرداخته مسئله شکل‌گیری شخصیت انسان بر اساس تربیت است. از همین روی دستور به دعای خاص در حق والدین به جهت تربیت فرزند می دهد "وقل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا" 🔸 اگر انسان در دامن خانواده و یا در محیط خاصی رشد کند و اوصافی در او به شکل تربیت در آید، این تربیت در انسان در همه جا به همان شکلی که تربیت یافته خود را نشان می دهد. مثلاً انسان هایی که از پدر و مادر خود لجوج بار آمده‌اند در برابر همگان و حتی پیامبران خدا نیز لجاجت می‌کنند. و یا کسانی که در خانه گونه‌ای تربیت می‌شوند که نصیحت نمی‌ شنوند و منطق نقدپذیری ندارند و جدال را بر نمی تابند نصیحت و جدال احسن انبیا و کتب آسمانی را نیز نمی پذیرند؛ زیرا تمام کتب آسمانی و قرآن کریم عمده اش مواعظ و حکمت و جدال است، همان چیزی که تربیت شخص بر نپذیرفتن آن است. حسن ز بصره بلال از حبش صهیب از روم زخاک مکه ابوجهل این چه بوالعجبی است 🔴 گستره تربیت منافقانه 🔸کسانی که تربیت شان در جامعه نفاق و جبهه منافق شکل گرفته و با دروغ و دغل بزرگ شده‌اند ودر نتیجه شخصیت دوگانه ای یافته اند برای این اشخاص جامعه خودی و غیر خودی فرقی ندارد. افراد منافق که با نفاق بزرگ شده اند همان گونه که با مومنان ناراست اند با دوستان خود نیز چنین هستند. "وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ" ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪ ، ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ [ ﺳﺮﺍﻥِ ﺷﺮﻙ ﻭ نفاق ] ﺧﻠﻮﺕ ﮔﺰﻳﻨﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﻳﻴﻢ ، ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ [ ﺑﺎ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ] ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ .(بقره١٤) ◽️این سخن منافق به دوستانش که ما با شماییم نیز از روی صداقت نیست چرا که تربیت منافق بر اساس نیرنگ است و لذا همین انا معکم نیز دروغ است. 🔴تصویر قرآن از تربیت منافقانه 🔸قرآن در خصوص تربیت منافقانه می فرماید: منافقان به برادران کافر خویش اگر چه قول وحدت و نصرت می‌دهند اما همین نیرنگ است "أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ" ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎنی ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻔﺎﻕ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ، ﻧﺪﻳﺪی؟ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻛﺎﻓﺮﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﻳﺎﺭﺗﺎﻥ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻣﺎ ﻫﻢ ﻗﻄﻌﺎً ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﻴﻢ، ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﻣﺎﻥ کسی ﺭﺍ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﻢ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺟﻨﮕﻴﺪﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭی ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ . ﻭ ﺧﺪﺍ ﮔﻮﺍهی ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﻨﺪ .(حشر١١) خداوند نه از باب اخبار غیبی بلکه بر اساس قواعد تربیت و قوانین طبیعت پرده از حقیقت آنان بر می دارد: لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا يَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ ﺍﮔﺮ [ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﺍ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﻭﻧﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺭی ﻧﻤﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺭی ﺩﻫﻨﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﻣﺎﮔﺮم ﺟﻨﮓ ﭘﺸﺖ ﻛﻨﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺰﻧﺪ، ﺳﭙﺲ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻳﺎﺭیﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ .(حشر١٢). 🔴اینکه تربیت از کجا اغاز می شود و در کجا اوج می گیرد و کجا به انجام می رسد از ظریف ترین مباحث تربیت در قرآن کریم است. 👌ادامه دارد... #تفسیر _مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 ظرافت های تربیت(قسمت دوم) 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 🔸اغاز تربیت از دیدگاه قرآن کریم 🔰وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﻭ ﻧﻮﺡ ﮔﻔﺖ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻫﻴﭻ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎقی ﻣﮕﺬﺍﺭ (نوح٢٦) 💠این نفرین اگر چه ظاهرش بخشی از داستان جناب نوح و قوم اوست اما باطنش مانند تمام داستان هدایت گرانه و اصلاح گرانه است. نفرین انبیا بر اساس آرام کردن کینه و رام کردن خشم نبوده چرا که انبیا با مقام عصمت وجودی از چنین اعمالی به دور هستند. از همین روی نوح نبی دو دلیل برای نفرین خود داشت که به محضر خدای سبحان بیان می کند: إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﻛﻪ ﺍﮔﺮ تو ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎقی ﮔﺬﺍﺭی، ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺟﺰ فرزندانی ﺑﺪﻛﺎﺭ ﻭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ زاد و ولد نمی کنند.( نوح٢٧) فلسفه نفرین در کلام نوح این است که اولا این قوم اگر در روی زمین بمانند بندگان دیگر را نیز گمراه می کنند. ثانیا گذشته از گمراهی دیگران، از جهت زاد و ولد نیز جز فرزندانی فاجر و کافر به دنیا نمی آورند. تبیین فلسفه نفرین به این بیان، نشان گر این است که عقیده و باور نیز از طریق نسل به فرزندان منتقل می شود. همانطور که صفات و اخلاق پدر و مادر به فرزندان بصورت موروثی قابل انتقال است. البته این به این معنی نیست که همه باور ها یا همه اوصاف بوسیله نسل منتقل می شود چرا که خلقت همه انسان ها با فطرت خداجویی و ایمان دوستی است چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: « کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه (هر نوزادی بر اساس فطرت متولّد می شود ، پس والدین او وی را یهودی و نصرانی و مجوسی می کنند.» (بحار الأنوار ، ج ۵۸ ،ص۱۸۷ ) اما غرض این است که طبق آیات سوره مبارکه نوح و احادیث معتبر، باور ها و عقاید نیز گاهی از طریق نسل به فرزندان منتقل می شوند. و این از آیات علمی قرآن کریم در باب دانش ژنتیک نیز می باشد. ◽️گاهی این انتقال در عقاید و اخلاق به اندازه ای قوی است که قرآن کریم به ملاحظه اینکه هر صفت رذیله و هرنوع گمراهی، از وسوسه ها و نیرنگ های شیطان آغاز می شود و به فرزندان منتقل می گردد، مشارکت شیطان در زاد و ولد انسان ها را مطرح می کند واسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتک و أَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺗﻮﺍنستی ﺑﺎ ﺁﻭﺍﺯﺕ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰ، ﻭ ﺑﺎ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎ ﻭ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻫﺎﻳﺖ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﻧﮓ ﺯﻥ ، ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺷﺮﻳﻚ ﺷﻮ ، ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺭﻭی ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺩﻫﺪ . اسرا ٦٤) ◽️شیطان قبل از زاد و ولد از طریق عقاید و رسوخ اوصاف فاسد در والدین و در حین عمل زناشویی از طریق زنا و یا خیال های ناپاک و بعد از آن از راه منع والدین از تربیت الهی فرزند و غافل کردن آنها از وظایفشان، در اولاد آدمیان و اخلاق و باور های آنان شرکت می کند. 🔴نگاهی تربیتی به یک حدیث نبوی پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند: اَلشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّه وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ (خوشبخت در شکم مادرش خوشبخت و بد بخت در شکم مادرش بد بخت شده است) 🔸این حدیث نورانی را شیخ صدوق اعلی الله درجاته در کتاب التوحید نقل نموده و برخی از متکلمان در کلام در مساله جبر و اختیار مطرح کرده اند و مرحوم محقق خراسانی صاحب کفایه نیز در مساله اتحاد طلب و اراده مطرح نموده و از حدیث، سعادت و شقاوت ذاتی انسان ها را استفاده نموده است که مورد ایراد اهل علم واقع شده است. از این حدیت می توان اصلی تربیتی نیز استفاده کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ که تربیت و در نتیجه شکل گیری شخصیت انسان ها از همان شکم مادر آغاز می شود. پدران و مادران باید بدانند هر چه در تصحیح عقاید و اخلاق خود بکوشند میوه سعیشان را در اولاد خود خواهند چید و هر چه در این جهت تسامح نمایند خصوصا در دوران باروری نطفه در رحم مادر، ممکن است سستی ها و کاستی ها را در وجود فرزندان خود مشاهده نمایند. خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 ظرافت های تربیت(قسمت سوم) 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 💠 موضوع تربیت، از مباحث نظری و عملی اخلاق جدا است. درک این مطلب بینش و دانش ما را در امر تربیت بالا می برد و وظیفه مان را در برابر تربیت خود و خانواده و فرزندان و جامعه روشن تر می کند. 🔸این که این کار ناپسند است و آن کار پسندیده و این کار ثواب دارد و آن کار عقاب دارد اینها در حوزه اخلاق بحث می‌شوند و فلسفه و بعد نظری آن نیز در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار می‌گیرد. اما بخشی از زیربنای اخلاق به تربیت مربوط است که تربیت اخلاقی نام می گیرد. و آن این است که چگونه به افعال اخلاقی میل پیدا کنیم و چگونه از بدی ها و ناپسند ها برهیم و اجتناب کنیم. در بسیاری از آیات قرآن موضوعات اخلاقی مطرح شده و از نگاه فلسفه اخلاق نیز بدان توجه شده است. وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا ﻭ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺑﮕﻮ : ﺳﺨﻨﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ، ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩشمنی ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﻣﻰ ﺍﻓﻜﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩشمنی ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ .( اسراء ٥٣) در این آیه شریفه سخن این است که از سخن کینه توزانه و فتنه انگیز خودداری کنید. این اخلاق است اما این که چرا خودداری کنیم؟ زیرا سخنان ناپسند و فتنه انگیز، وسوسه شیطان است و می‌خواهد اول شما را از عدالت و انصاف در گفتار خارج کند سپس با کینه و نفاق و فتنه، وحدت شما را بشکند و با اختلاف، جامعه الهی و انسانی را نابود کند. این هم فلسفه اخلاق است. سوال مهم این است که چه کنیم تا وسوسه های شیطانی را از میان ببریم و گرفتار سخن فتنه انگیز نشویم و از ما سخنان ناپسند مانند دروغ و غیبت و استهزا صادر نشود ؟ این تربیت اخلاقی است. تربیت از نگاهی در واقع انتقال مهارت های ساختن شخصیت اخلاقی و اعتقادی است. این چیزی است که در فهم آن و ایجاد تربیت الهی نیازمند قران کریم هستیم. 🔴 تربیت اخلاقی اولین مرحله اش در وجود یک شخص از معرفت آغاز می گردد. قرآن کریم در موضوع تربیت، روی مسئله معرفت تاکید فراوان دارد. عمده بد اخلاقی های انسان را به مسئله جهل نسبت می دهد. در خصوص قوم لوط که گرفتار تمتع از همجنس شدند چنین می فرماید: أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُون النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺭﻭی ﻣﻴﻞ ﻭ ﺷﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ؟ ﺑﻠﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﻫﺴﺘﻴﺪ.(نمل ٥٥) قوم موسی گفتند تو ما را به مسخره گرفتی؟ موسی فرمود مسخره کردن از روی نادانی است: وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﺯﻣﺎنی ﻛﻪ ﻣﻮسی ﺑﻪ ﻗﻮﻣﺶ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﮔﺎﻭی ﺭﺍ ﺫﺑﺢ ﻛﻨﻴﺪ ، ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﻳﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰ کنی؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰ ﺑﺮم ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ .(بقره ٦٧) 🔸بطور کلی قرآن هر سخن لغوی را به جهل نسبت می دهد: وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﺍی ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭی ﺑﺮﻣﻰ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﺮﺍی ﻣﺎ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ، ﺳﻠﺎم ﺑﺮ ﺷﻤﺎ [ ﺳﻠﺎم ﻣﺘﺎﺭﻛﻪ ] ، ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ .(قصص٥٥) 🔸معرفت نظری ◽️این است که شناخت ما از آثار مادی و معنوی افعال اخلاقی کافی باشد وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ (حجرات١٢) آیه شریفه این شناخت نظری را ایجاد می کند که وقتی ما غیبت کسی را می کنیم ابتدا شخصیت او را پیش خود کشته ایم و با سبعیت و درندگی مشغول جویدن شخصیت او هستیم. ◽️شناخت عملی: شناخت عملی این است از نزدیک صاحبان اخلاق خوب و بد را ببینیم مثلا اگر می خواهیم زشتی ظلم را بفهمیم زندگی و عاقبت یک ظالم را ببینیم و یا وضع مسخره گر و جایگاه اجتماعی او را ببینیم یا روان نا آرام ریاکاران را مشاهده کنیم. زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه رند از ره نیاز به دارالسلام رفت این دو شاخه معرفت، اولین قدم در تربیت اخلاقی هستند. و متربی را کمک می کنند تا از امور ناپسند اخلاقی دوری گزیند و به امور پسندیده رغبت نشان دهد. #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 ظرافت های تربیت (قسمت پایانی) 💠 مقابله با وسوسه ها 👌ازبیانات استاد غلامعباس هاشمی 💠طبق بیان قرآن کریم شیطان قبل از اینکه ما را به امور ناپسند اخلاقی و گناه وا دارد وسوسه گناه را در دل ها می افکند. این گام اول و مهم شیطان در منحرف کردن مؤمنان است که از آن قرآن کریم در آیات متعدد به خطوات شیطان تعبیر نموده است. اگر مومن راه رویارویی با گام اول را نداند و یا با تسامح از آن بگذرد کار برایش در گام های بعدی دشوار تر خواهد بود. 🔸قرآن کریم برای درمان وسوسه ها و رویارویی با اولین حمله شیطان، راهکار عملی ارائه می کند: وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (ﻭ ﺍﮔﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺍی ﺍﺯ ﺷﻴﻄﺎﻥ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ جوی، ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.اعراف ٢٠٠) 💠 روشن است که این پناه جویی به خدای سبحان به وسیله واژه ها و استعاذه لفظی محقق نمی‌شود بلکه انسان باید عملاً به حصن حصین الهی و پناهگاه محکم حق پناهنده شود. پناهگاه عملی خداوند تمام اموری هستند که ما را نسبت به خدای سبحان نزدیک تر می کند؛ دعا، ذکر، تلاوت و تدبر در قرآن و صدقه و مجالست و مصاحبت با مؤمنان نمونه هایی از استعاذه عملی هستند. 💠قرآن کریم دو مصداق استعاذه عملی را برای ما به صورت برجسته بیان می کند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْر وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﺍی ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ برای رفع مشکلات ﻛﻤﻚ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ .(بقره١٥٣) ◽️نماز اعم از فریضه و نافله است و در روایات معصومین، صبر به روزه تفسیر شده است. بزرگان اخلاق برای مهار نفس توصیه به روزه داری می کنند و لذا روزه داشتن برای کسانی که اهل مواظبت هستند اختصاص به ماه رمضان ندارد بلکه از برکات روزه های مستحب نیز بهره می برند. 🔴 تمرین تقوی و مقابله با حملات شیطان 💠 یکی از مهم ترین راه های رهیدن از وسوسه های شیطان تمرین و ممارست بر تقواست. قرآن کریم یکی از آثار تقوی را بصیرت انسان در زمان وسوسه های شیطان می داند: إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّن الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺗﻘﻮﺍ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻫﺎیی ﺍﺯ ﺳﻮی ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﺪ ﺧﺪﺍ و عواقب گناه را ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪ، ﭘﺲ بی ﺩﺭﻧﮓ ﺑﻴﻨﺎ ﺷﻮﻧﺪ [ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍم ﻭﺳﻮﺳﻪ ها ﻧﺠﺎﺕ ﻳﺎﺑﻨﺪ . ](اعراف ٢٠١) 🔸 نگهداری اخلاق و ایمان به وسیله تقوی از وسوسه شیطان، امری دو طرفه است؛ همانگونه که تقوی قدرت نگهداری از اخلاق و عقیده را دارد تقوی را نیز باید با تمرین و توجه نگهداری نمود. از همین روی تقوی در قرآن کریم به لباس تشبیه شده است وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ (اعراف٢٦) چرا که لباس را باید صاحب لباس محافظت کند تا لباس هم از اسرار و عیوب صاحبش محافظت نماید. و لذا کسانی که از تقوی و روح خدا ترسی خود محافظت می کنند به مرور زمان بصورت ملکه، هنگام وسوسه شیطان نسبت به پلیدی و عاقبت گناه، بصیرت پیدا می کنند و از گناه فاصله می گیرند. 💠 تمرین تقوی که همان تمرین دوری از بدی ها در انسان های بالغ است در کودکان و نوجوانان با مراقبت والدین و تشویق و تحسین انجام می شود و با توبیخ و تحقیر و تهدید محقق نمی گردد. #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 توسل‌؛ دست نیاز به آستان بی نیاز (قسمت اول) 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 💠 آیاتی از قرآن کریم ما را به توسل یعنی تحصیل وسیله برای تقرب به خداوند و یاری جستن از آنها برای کمک به حل مشکلات، هدایت می کند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﻳﺰ ﻭ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍی ﺑﺮﺍی ﺗﻘﺮّﺏ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺍﻭ ﺑﺠﻮﻳﻴﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ. مایده٣٥) به پیامبر دستور می دهد تا خود وسیله غفران مؤمنان باشد "و استغفر لهم " خطاب به رسول خداست یعنی تو برای امت خویش طلب بخشش نما. در قصه حضرت یوسف توسل ظهور کرده فرزندان یعقوب را نقل می کند "قالوا يا أبانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين" یعقوب درجواب نفرمود فرزندان من شما خود از خدا آمرزش بخواهید بلکه گفت: "قال سوف أستغفرلكم ربي" من به زودی برایتان استغفار میکنم. 🔸اینکه کسی شبهه کند که اینها مربوط به زندگی انبیا بوده و اینک زنده نیستند جوابش روشن است چرا که توسل به اولیای الهی، از جهت هیکل خارجی و بدن جسمانی آنها نیست بلکه به حسب مقام و شرافت و جایگاه آنها در نزد خدای سبحان است و این جایگاه به شخص قائم نیست بلکه به شخصیت اولیای خدا قائم است. از همین روی بالای قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله نوشته اند: "يا ايهاالذين امنوا لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبي". طبق این آیه اجازه صدای بلند کنار قبر مطهر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را نمی دهند و اگر سوال شود که این آیه مربوط به زمان حیات آن حضرت است جواب می دهند که این آیه مربوط به مقام رسول خداست و مقام، حیات و ممات ندارد. 💠توسل به اسماء حسنی 🔸اگر چه برخی روایات اسمای حسنی را به عدد ذکر کرده و یا از عدد ذکر به میان آورده اند ولی این از باب ذکر مصداق و یا اشاره به برخی اسمای حسنای خاص دارند اما هر اسمی که نزد عقل، نهایت حسن در مفهوم آن تصور می شود مخصوص خدا و نام خداست. ومی توان به خداوند به سبب همه اسمای حسنای او تقرب جست وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﻧﺎم ﻫﺎ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺎم ﻫﺎ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﺎم ﻫﺎی ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻣﻰ ﮔﺮﺍﻳﻨﺪ را ﺭﻫﺎ ﻛﻨﻴﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻭﺩی ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ. اعراف١٨٠) 💠 توسل به نماز و بردباری 🔸از دیگر اموری که وسیله تقرب به خداوند است نمازهای فریضه و نافله و بردباری در مشکلات و مصیبت ها است يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ برای تقرب به خدا و حل مشکلات خود ﻛﻤﻚ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ .(١٥٣) در برخی روایات صبر به روزه داری تفسیر شده است. 💠 توسل به اهل بیت 🔸مودت اهل بیت علیهم السلام نه تنها موجب قرب به خدای سبحان است بلکه باعث آمرزش گناهان می شود در ذیل وجوب مودت، خداوند را با وصف غفور و شکور توصیف می کند: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ وَ مَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﭘﺎﺩﺍشی ﺟﺰ ﻣﻮﺩّﺕ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎنم ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ. ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ نیکیﻛﻨﺪ، ﺑﺮ نیکیﺍﺵ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻴﻢ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻋﻄﺎﻛﻨﻨﺪﻩ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ.(شوری ٢٣) حال این مودت و ولایت عترت طاهرین در سوره مبارکه فرقان به عنوان راهی به سوی خداوند ذکر می شود قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﺑﮕﻮ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭘﺎﺩﺍشی ﻧﻤﻰﺧﻮﺍﻫﻢ، ﺟﺰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺭﺍهی ﺑﻪ ﺳﻮی ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﮕﻴﺮﺩ .(فرقان٥٧) و این نشان می دهد اینکه در سوره شوری مودت و ولایت پذیری را بر ما واجب نموده از این روی بوده که ولایت و مودت اهل بیت راه رسیدن به خدای سبحان است. #تفسیر_مقارن_قران کریم @tafsirmoqaran

🔴 توسل‌؛ دست نیاز به آستان بی نیاز 💠توسل به امام زمان(قسمت پایانی) 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 💠به اجماع مسلمین و روایات قطعی، شب قدر تا قیامت وجود خواهد داشت و ملایکه نیز در آن شب نازل می شوند. این مطلب از سوره قدر و فعل مضارع که دلالت بر استمرار دارد استفاده می شود: تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﺮﺍی تقدیر ﻫﺮ ﻛﺎﺭی ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ .(قدر٤) حال این ملایکه بر چه چیزی و یا چه کسی نازل می شوند؟ تا زمانی که پیامبر در حیات بودند بر قلب پیامبر نازل می شد بعد از ایشان به چه کسی نازل می شوند؟ جز بر قلب حجت خدا بر چه قلبی ممکن است نازل و از دامن وی رحمت حق به گستره هستی جاری شود؟ 💠 حضرت باقر علیه السلام در کلام بلندی فرمودند: "يا معشر الشيعة! خاصموا بسورة إِنّا أَنْزَلْناهُ تفلحوا، فواللَّه أنّها لحجّة اللَّه تبارک وتعالی علی الخلق بعد رسول اللَّه صلي الله علیه واله..." «ای گروه شيعيان! با خصم خود به سوره «انا انزلناه» استدلال و احتجاج کنيد که پيروز خواهيد شد، پس سوگند به خدا که اين سوره حجت خداوند تبارک و تعالی برای مردم بعد از رسول است. 🔸سوره قدر، هم دلیل بر حیات امام زمان علیه السلام و هم دلیل بر نزول مقدرات بر قلب مبارک ایشان است. از همین جا اهمیت توجه و توسل به شخص امام زمان که وارث تمام انبیا و اولیا و ائمه است روشن می شود. اگر چه توسل به همه امامان جایگاه مساوی دارد ولی تنها کسی که مقتدای حی و حاضر هستی است و امام زمان منتظر موعود ما محسوب می شود وجود حضرت حجت علیه السلام است. 💠 توسل به امام زمان علیه السلام اگر با تحیت همراه باشد مانند قرائت قرآن یا ذکر و صدقه و هر عمل صالحی و هدیه ثواب آن به ساحت بلند ایشان، توجه آن حضرت را جلب و موجب جواب ایشان خواهد شد. این توجه از آیه شریفه هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﺁﻳﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻲ ﺟﺰ ﻧﻴﻜﻲ ﺍﺳﺖ؟(الرحمن٦٠) استفاده می شود. اگر چه اعمالی که ما در برابر خداوند و حجت خدا انجام می دهیم درحقیقت احسان نیست بلکه تکلیف، ادب و حق شناسی است اما به دید کرامت، همین را به نگاه احسان می بینند همان گونه که خداوند اصل اطاعت بندگان را نیز به جای تکلیف و تقوای واجب، احسان می شمارد و در صدد پاداش آن بر می اید چنانچه در اطاعت ابراهیم علیه السلام در خصوص امر به ذبح جناب اسماعیل فرمود: "قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ" ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﻖ ﺩﺍﺩی ﺑﻪ ﺭﺍستی ﻣﺎ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ [ ﻛﻪ ﻧﻴّﺖ ﭘﺎکشان ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎی ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﻳﻢ . ](صافات ١٠٥) یا در خصوص صبر پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎیی ﻛﻦ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺒﺎﻩ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ .(هود ١١٥) یا در باره تقوای جناب یوسف و بندگی های او می فرماید: قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺷﮕﻔﺘﺎ! ﺁﻳﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﻳﻮسفی؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻳﻮﺳﻔﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣﻨﺖ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، بی ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭی ﻛﻨﺪ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎیی ﻭﺭﺯﺩ، (خداوند به او پاداش می دهد) ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺒﺎﻩ ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ .(یوسف ٩٠) 💠بالاتر از جزای احسان وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻭﺩﻱ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻳﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﻴﺪ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺣﺴﺎﺑﺮﺱ ﺍﺳﺖ.(نساء ٨٦) 🔸 اهل بیت علیهم السلام وجود ظهور کرده آیات قرآن اند و ادبشان عین آداب قرآنی است و از سویی لطف و کرم اهل بیت علیهم السلام این امید را به انسان می بخشد که تحیات ما را آن گونه در شان بالای ایشان است به مراتب بهتر از آن چیزی که ما در شان خود پیشکش ایشان کرده ایم پاسخ می دهند. "الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابی طالب و اولاده المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین " #تفسر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 عید فطر؛ بازگشت مومنانه به فطرت 👌از بیانات استاد غلامعباس هاشمی 💠 عید از مادّه عَاد یَعودُ عَودا بمعنی باز گشتن و فطر بمعنی اصل و سرشت است. فلسفه جشن و شادی در عید فطر به این حقیقت بر می گردد که رمضان به وسیله بندگی و امرزش، انسانها را به سرشت اولیه خود که سراسر راستی، یک رنگی، مهربانی و پاکی است عودت داد و این حقیقت، شایسته جشن و سرور است. 💠 اهمیت روز عید فطر 🔸پیداست توفیقات و شادی عید فطر نصیب کسی است که روز های ماه رمضان را در اطاعت از امر الهی به گرسنگی و تشنگی و دوری از بسیاری از لذت ها و جاذبه های حلال دنیوی سپری نمود. به مقتضای اینکه روزه دار برای بندگی ریاضت می کشد بسیاری از گناهان خویش و فوت واجبات و حقوق بر ذمه خود را به خاطر می آورد و در صدد جبران بر آمده و مورد غفران الهی قرار می گیرد و این لازمه تکوینی انجام دادن حسنات است، و این اضافه بر بخشش الهی از باب لطف به محسنین و هر دو معنی از قرآن بر می اید که فرمود: "إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ"(هود ١١۴). واین همه از آن روزه داران واقعی است از همین روی امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: إِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِیامَهُ وَ شَکَرَ قِیامَه. ( نهج البلاغه ، حکمت ۴۳۷ ) این روز روز عید کسى است که خدا روزه‌اش را پذیرفته و نماز وى را سپاس گفته است. 💠 از انجا که روزه روزه داران از روی اخلاص بوده و در صدد جبران تقصیرات خود نیز بر امده اند و خدای سبحان نیز به مقتضای رحمت خویش از تقصیرات روزه دار چشم پوشیده و اعمال او را به مقتضای میزبانی این ماه به نیکوترین وجه پذیرفته، این روز، روز خشوع و شکر گزاری است. ◽️سید بن طاووس پس از نقل اعمال عید فطر می نویسد: ولاتَقطعْ یومَک هذا بالّلعب والإهمال وانت لاتعلم أمردودٌ ام مقبولُ الاعمال ؟فان رجوتَ القبول فقابِل ذلک بالشّکرالجمیل وان خِفت الرّدّ فکُن اسیرَ الحُزن الطّویل. این روزت را به بازی و غفلت سپری مکن در حالی که نمی دانی آیا از نظر اعمال مردود شده ای یا پذیرفته ؟ اگر امید پذیرفته شدن داری آن را با سپاس زیبا رویارو کن؛ و اگر ترس مردود شدن داری پس خود را در بند اندوهی طولانی در این روز انداز. 💠 هنر روزه داران 🔸هنر ماه مبارک رمضان این بود که رغبت و حرص مؤمنان و روزه داران را نسبت به دنیا و لذت های آن کم کرد. از همین روی هنر روزه داران رمضان در مراقبت این دست آورد معنوی و تربیت اخلاقی است. به همین سبب امیر مؤمنان علیه السلام در خطبه ای که در روز عید فطر خوانده اند نسبت به دنیا دوستی و غفلت از آسیب های آن چنین هشدار می دهند: وَ الدُّنْيَا دَارٌ مُنِيَ لَهَا الْفَنَاءُ وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِيَ حُلْوَةٌ خَضْرَاءُ وَ قَدْ عَجِلَتْ لِلطَّالِبِ وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْأَلُوا فِيهَا فَوْقَ الْکفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَکثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ. (دنيا جايگاهی است که فنا بر آن مقدر و خروج از آن برای اهلش اجباری شده است اين دنيا بر مذاق فرزندانش شيرين و بر خيره شوندگانش سبز و با طراوت است اين دنيا براي جوينده اش شتابان است، و بر دل نظاره کننده اش مخلوط کننده و فريبا. از اين دنيا با بهترين زاد و توشه که اندوخته ايد، کوچ کنيد، و بيش از حد کافی از اين دنيا مخواهيد، و بيش از آنچه که برای ضرورت زندگی لازم است مجوئيد.) 💠 زکات فطره: 🔸در روایات اهل بیت علیهم السلام در تفسیر آیه شریفه "قد افلح من زکیها" "زکیها" را به پرداخت زکات فطره تفسیر نموده اند و روشن است که این پرداخت مال، آن هم از قوت غالب، یکی از مصادیق تزکیه نفس و کنترل حرص به دنیا و پرهیز از بخل می باشد که از اوصاف دنیا دوستان است. 💠ارتباط زکات فطره با روزه داری 🔸با بیانی که گذشت روشن می شود که وجوب پرداخت زکات فطره به منزله نسخه ای مکمل برای روزه های ماه رمضان است؛ چرا که در ماه رمضان انسان از بسیاری از لذت های دنیوی و جاذبه های حلال آن که محبوب وی بوده گذشته است. حال از بخشی از محبوب ترین چیزهای خود که مال است "وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ" چشم می پوشد. #تفسیر_مقارن_قرآن کریم @tafsirmoqaran

🔴 اطلاعیه 💠 ادامه دروس اصول و تفسیر استاد غلامعباس هاشمی همدانی ازشنبه ١٠/خرداد/٩٩ آغاز می گردد 🔹درس رسائل شیخ انصاری؛ ادامه بحث برائت ، ساعت ٩تا ١٠ (ساعت رسمی) 🔹درس کفایة الأصول؛ عام و خاص، ساعت ١١ تا ١٢ 🔹 درس تفسیر مقارن قرآن ساعت ١٢ تا ١٣ 📚 مکان دروس: مدرسه ایت الله گلپایگانی(ره)، مدرس ۶(طبقه بالای مسجد) بدیهی است دروس با رعایت فاصله و نکات بهداشتی خواهد بود.

💠 جایگاه امامت ؛ 👌 از استاد غلامعباس هاشمی "وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ" ﻭ ﻳﺎﺩ کن ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ (ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭی ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻛﺮﺩ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩم ﭘﻴﺸﻮﺍ ﻭ ﺍﻣﺎم ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩم. ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ: ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺩﻣﺎﻧﻢ نیز امامی برگزین ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺭسد.) (بقره١٢٤) 🔴 حقیقت امامت ازحقایقی است که در نزد بشر مجهول است. متکلمین و مفسرین شیعه و سنی بحث های مفهومی پیرامون امام و امامت کرده اند اما حقیقت این است که مباحث مفهومی آنان در دایره ادبیات قرآن و عترت نبوده و بیشتر جنبه لُغَوي داشته است. مفسرین و متکلمین خاصه و عامه امام را به" مَن يقُتدى به " معنى كرده اند یعنی کسی که در عقیده و باور و فعلی به او اقتدا می شود. علامه طباطبایی با استدلال به شریفه "قال انی جاعلک للناس اماما" می نویسد: این ایه دلیل بر این است که معنای امام آن گونه که لغویون گفته اند نیست؛زیرا ابراهیم در زمان اعطاء مقام امامت، به او اقتدا می شد و معنی نداشت بفرماید من تورا امام (من یقتدی به ) قرار دادم. این دلیل بر این است که امامت و معنای امام، حقیقتی فراتر از این مفاهیم است. فرمایش لطیف مرحوم علامه که از ادبیات قرآن مستفاد است با تفسیر امام رضا علیه السلام از حقیقت امامت تکمیل می شود. حضرت رضا علیه السلام در حدیثی که در اصول کافی در میان غرر احایث امامت توسط مرحوم کلینی ذکرشده و از بهترین و بالاترین جملات پیرامون امامت است، هفتاد وصف را برای امام بیان می کند که بخشی از فرمایشات امام این است: ✅امامت مقامی است که خداوند به ابراهیم خلیل بعد از نبوت و خُلّت، در مرتبه سوم اختصاص داد و نام او را بلندآوازه کرد. ابراهیم درنهایت شادی عرض کرد: و من ذریتی؟ "قال لاینال عهدی الظالمین. " ✅ امامت مقام پیامبر و میراث تمام اوصیاء است. ✅ امامت زمام دین و صلاح دنیا و عزت مسلمانان است. ✅ امام همانند خورشیدی است که سراسرجهان را روشن می کند و خود در افقی است که دست ها و دیدگان به او نرسند. ✅ امام نور درخشان تاریکی ها در ظلمات گمراهی و فتنه هاست و هر کس از او جدا شد هلاک شود. ✅ امام امین خدا بین مردم است. ✅ امام حجت خداوند و خلیفه او در بلاد است. ✅ امام از همه گناهان پاک و از تمام عیب ها به دور است. ✅ امام به دانشی مخصوص، نشانه دار است. ✅ امام یگانه دوران خویش است و همتایی برای او متصور نیست. ✅ امام عالمی است که هیچ دانشمندی در دانش به پای او نرسد. ✅ امام به تمام فضایل مخصوص است بی آنکه درطلبش برآمده باشد بلکه امتیازی است که خدا به او عنایت داشته است. ✅ در سرتاسر دودمانش ننگ و سرزنشی نیست. ✅ امام کسی است که هرگز خستگی و کسالت در کار او راه نیابد. ✅ امام کانون طاعت الهی و زهد خدایی است... آدم زحسن روی تو گر بهره داشتی از دیدنت به سجده نپرداختی ملک صورتگران چین اگرآن چهره بنگرند نقش نگارخانه چین را کنند حک. امام رضا علیه السلام درفرجام سخن همانند اغازش، پس از ذکر هفتاد علامت برای امام فرمودند: آیا مردم چنان قدرتی دارند که چنین شخصی را انتخاب کنند و انتخاب شده آنها اینگونه باشد و منتخب خویش را پیشوا سازند؟ آیا مردم خیال می کنند این حقیقت جز در خاندان و خانواده محمد صلی الله علیه واله یافت می شود؟ و سپس به خانه خدا سوگند می خورند که مردم از حق تجاوز کرده و کتاب خدا را پشت سر انداختند. #تفسیر_مقارن_قرآن_کریم @tafsirmoqaran