eitaa logo
طاها
3.7هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
47.6هزار ویدیو
631 فایل
ارتباط با ادمین کانال طاها @Ya_hossein_88 @Zaherahe70
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از خداحافظی اسرای اسرائیلی با سربازان گردان‌های القسام انگار اومده بودن مهمونی😀 ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسین: رفیق بیا.. + چی شده؟ مادرم زمین خورده.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میان شعله ها ...💔 ‌ ‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 یک کشتی دیگر در دریای سرخ موردِ حمله قرار گرفت! 🌐 به نقل از فارس ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 🔺 🌹امروز متعلق است به: 💎امام حسن علیه السلام 💎 امام حسین علیه السلام ⚡️ به عشقتان از ابتدای صبح، کارها و اعمالم را به نیت هدیه به شما انجام میدم. به حرمتتان امروز گناه نمیکنم⚡️ 🌹مرا دریابید🌹🙏 ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
مولا بیا، حامد جلیلی.mp3
3.21M
🏴 مولا بیا (مناسب ایام فاطمیه) 🔰 متن شعر: یابن الحسن مولا بیا که دیر میشه طوفان ظلم و غصه دامن گیر میشه آیینه ی اخلاق زهرایی کجایی مرد عبادت‌های تنهایی کجایی ظالم تنش میلرزه تا روز ظهورت تاریخ روشن میشه از تکرار نورت راه عبورت، روضه‌های فاطمیه است اصلا ظهور تو، برای فاطمیه است هر فاطمیه، زخم کهنه، باز میشه مظلومیت، از فاطمه، آغاز میشه از کوچه و از سیلی و دستهای بسته از گریه‌های مادر پهلو شکسته این فتنه‌ها، تا خونه ی وحی دعا رفت از بین اون دیوار و در، تا کربلا رفت تکثیر شد، با تازیانه، زخم و زنجیر تو غربت و تبعید ناحق، زهر و شمشیر تو غصه‌های که علی، با چاه ‌می‌گفت تو گریه طفلی، که واویلا ‌می‌گفت با این همه غم، حالمون بهتر نمیشه تو میرسی، تا روح دنیا، فاتح میشه تو میرسی، تا غربت ما رو بگیری تا انتقام بغض زهرا رو بگیری 🎤 حامد جلیلی 🏷 (س) (عج) ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
🔸 عبــاس از زرنگهـای گـردان میــثم بـود؛ خوب می جنـگید. ریـز نقش بود اما یک دنیا جیـگر و معـرفت داشت. همیشه به اصـغر (شهیدارسنجانی) می گفت: «حـاجی! ما بچه ی باغ بیسیم هستیم! بچه محـل طیـب؛ رفیق نیمه راه نیستیم.» 🔹 عبـاس را گذاشتند توی آمبولانس. اصغر رفت جلو زد به شیشه و گفت: «زرنـگ! طیب گفت خمیـنی بچـه ی حضـرت زهـراست (س)؛ تو این آقا سـید رو تنـها میگذاری و در میـری؟! اونم تو این شب عاشـورا؟ » عباس گفت: «زخمی ام حاج اصـغر.» اصغر گفت: «زخمی چیه مشدی؟! یه ترکش نقلی خوردی.» 🌹 عبـاس هیچ چیز نگفت؛ فقط به اصغر نگاه کرد و آمبولانس رفت. چند دقیقه ی بعد عباس برگشت! روی پابند نبود؛ خسته و نفس بریده؛ از سرش خـون می آمد. بی معطلی رفت سمت سه راهی شهـادت. اما معلوم بود جـان و بنیه اش رفته. پشت سرش، یک پیرمرد آمد و گفت: «من راننده ی همان آمبولانس ام! بابا شما به این بچه چی گفتید؟! وسط راه زیر توپ و خمپاره، یهـو گفت: «وایســا! نگــه دار!» من توجهی نکردم، فکر کردم بچه است و حالیش نیست مجروح شده. یکهو ناراحت شد؛ با کـله اش زد تو شیشه ی آمبولانس و شیشه را شکست! بعد هـم خـودش رو پـرت کـرد بیـرون .. 📚 کوچه نقاش ها / راحله صبوری خاطرات ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
🌹 جلوی من حرکت می‌کرد که پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناخواسته کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب‌ و غریبی بود؛ توی گشت، پشت عراقیا و پانزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقـا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوش‌رویی نپذیرفت. 🌹 راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو، لنگ‌لنگان اومده بود؛ بی‌هیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاول‌ها و زخم پاهاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چـرا تشـکر؟!» گفت: «چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کـربلا! شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمـام این مسیر برای من روضـه بود؛ روضـه‌ی یتیمـان ابـاعبـداللــه (ع).» 📚 دلیـل / حمید حسام روایت نابغـه‌ی اطلاعات عملیات ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
🌷.. در ظـاهر آدمـی معمـولی بود. مثل بقیه زندگی ميکرد؛ اما هر قدمی که برمی داشت برای رضـای خــدا بود. سعی ميکرد به همه کـارهایش جـلوهای خدایی بدهد. در همه کارهایش خـداوند را ناظــر ميدید. 👈 به این سخن امـام راحـل، بسیار علاقه داشت. خیلی این جمـله را دوست داشت؛ همیشه تکـرار ميکرد. آنجـا که فـرمودند: «عالَـم محضـر خـداسـت، در محضـر خــدا معصـیت نکنـید» 📚 علمـدار / نشـر شهید هـادی ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr