🌺
#السلامعلیکیافاطمهالزهراسلاماللهعلیها
هميشه در نظرم آب سهم سادات است
چرا كه مِهر شما هست و از مهمات است
خداى كعبه گواه است مدح تو بانو..
فقط نه شعر كه عيناً خود مناجات است
طلوع نور رُخت آنچنان جهانگير است
كه غرق حيرت تو موج نور مشكات است
به سينهى احدى دست رد نخواهى زد
تو رو زمين بزنى؟ نه..از محالات است
چه دخترى... به پدر هم تو مادرى كردى
عجيب نيست...كه كار شما كرامات است
من و تصور درک مقام تو؟ هيهات...
زمين به يُمن قدومت پُراست از بركات
ز پُرس و جوى قيامت معاف يعنى تو
على تو و تو على...ائتلاف يعنى تو
به بارگاهِ خياليتان شدم مُحرم
قسم به مضجع تو اعتكاف يعنى تو
چنان كه مرتبهات صدر سر بلندان است
به معنى كلمه ، كوهِ قاف يعنى تو
خدا دميده به روح تو از وجود خودش
به احتساب همين پس عفاف يعنى تو
نشد كه از تو بگويند شاعران زيرا
نبود واژهى در خور...كلاف يعنى تو
بهشت هستى و عطر معطرى دارى
هميشه حال و هواى مطهرى دارى
هميشه در همهى عمر سرورى كردى
سخن درست بگويم... پيمبرى كردى
هميشه نان يتيمان شهر را پختى
براى جمع يتيمان تو مادرى كردى
نماز خواندى و جبريل محو تو اما
به سجدهات زِ خداوند دلبرى كردى
تويى كه پاى ولايت گذشتى از جانت
و پاى حيدر كرار حيدرى كردى
كه گفته است كه زخمىِ كوچهها شدهاى؟
تو را زدند وليكن دلاورى كردى..
تو ساكن ملكوتى زِ عقل ما دورى
تو نور و نورٌ على نور و خالق نورى
نبردهايم به جز خانهات گدايى را
به سر نداشتهايم جز شما هوايى را
شنيدهام كه در آن چند روز آخرىات
به غير مرگ نداشتى به لب دعايى را
تو فكر رفتن و مولا به فكر تنهايى..
خدا نصيب نگرداند اين جدايى را
به سينه غصهى محسن تو را زِ پا انداخت
ولى به گوش شنيدى خودت صدايى را..
صدا، صداى غريبياست پاى يک نيزه
رُباب و زمزمههاى لاى لايى را...
ز نالههاى دلش آه آه مىريزد
شبيه برگ خزان گاه گاه مىريزد
#آرمانصائمی
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr