12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه انـدازی قطار کانتینـری ایـران-چیـن
در بنـدر خشـک #آپرین_اسلامشهر
امـروز ۳۱ تیـرمـاه آئیـن راهانـدازی
قطار کانتینـری دو سر بار ایـران-چیـن
و چیـن-ایـران در بنـدر خشـک
#آپرین_اسلامشهر برگـزار شـد.
#شهید_جمهور #شهید_خدمت🌷
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
ما که در سایهی خورشید معذّب بودیم
چشممان کور؛سزاوار همین شب بودیم.
مزار #شهید_خدمت
سید ابراهیم #رئیسی...💔😭
#شهیدجمهور
#شهید_رئیسی
🔸🔸🔸🔸🔸
🔺تخریبگران شهید رئیسی هر روز رسواتر خواهند شد
🔸چه حامیان فرقه ضاله حسن روحانی و ظریف
🔸چه اونهایی که به نام انقلابی گری سه سال شهید رئیسی را تخریب کردند
🔸وچه کسانی الان دارند این شهید را تخریب می کنند
لبیک یا خامنه ای
🇮🇷 سید حسین کانال این روزها
@tahilqoranisiasi
🇮🇷رهبر انقلاب: سال گذشته شهید رئیسی در این جلسه حضور داشت و گزارش مفصلی از اقدامات و خدمات و زحمات خودش داد و امروز بهلطف حق پاداش آن زحمات را بر سر سفرۀ رحمت الهی دارد استفاده میکند‼️
#شهید_خدمت
📍خدا رحمتت کند رئیسی عزیز
اگر زنده بودی الان عده ای در #سایه نشسته بودند و برای تخریب و تک دوره ای شدن تو نقشه می کشیدند
همانها که الان ادعای ادامه راهت را دارند !
📝 احسان عبادی
#شهید_رئیسی #شهید_خدمت
پزشکیان در آستانه نخستین سالروز سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور فقید و همراهان او، با حضور در منازل شهدای خدمت با آنان دیدار و گفتوگو کرد
#شهید_خدمت #شهید_جمهور #شهید_رئیسی
پزشکیان در آستانه نخستین سالروز سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور فقید و همراهان او، با حضور در منازل شهدای خدمت با آنان دیدار و گفتوگو کرد
#شهید_خدمت #شهید_جمهور #شهید_رئیسی
🔺قابهایی از سرنوشت انگشتر
🔹قاب اول:
انگشتری در رکوع نماز به سائلی بخشیده شد. انگشتر احساس خوشبختی میکرد که آیهای در قرآن داستان زندگیاش را روایت کرده.
🔹قاب دوم:
تا چشم کار میکرد خاک بود و آفتاب و خون. آفتاب، گرم و سوزان بود. اما صدای العطش بچه ها دل انگشتر را بیشتر میسوزاند. در میان گرد و خاک صحرا، دستی بالا میرفت و تکبیر میگفت. انگشتر روی دست میدرخشید و چشم همه را خیره میکرد. آنقدر که جماعتی نقشه کشیدند و انگشتر را با انگشتش ربودند. انگشتر تا ابد به جای اشک، خون گریست.
🔹قاب سوم:
انگشتر به صاحبش وابسته بود، آنقدر که لحظه ای از او جدا نمیشد. در نیمه یک شب زمستانی، گرگی دستور حمله به صاحب انگشتر را داد. بین آتش و دودِ فرودگاه، انگشتر تلاش کرد تا آسیب نبیند و به عنوان یک نشانه باقی بماند. بعدها پیکر صاحبش را به او شناختند.
🔹قاب چهارم:
کفتارها کل شهر را محاصره کرده بودند. کسی جرئت نداشت حرفی بر علیه شعار آنها سر بدهد. کسی باید محاصرهی آنان را میشکست و راه را برای آزادیِ واقعی باز میکرد. جوان بود و مادرش چشم انتظار...
کفتارها او را زیر مشت و لگد گرفتند. آنقدر که انگشتر زیر باد کتکها شکست اما جوان "آرمان عزیز ما" شد و خونش راه سد شده را باز کرد.
🔹قاب پنجم:
انگشتر اهل سفر بود. گاهی در خوی، گرد و خاک زلزله میخورد و گاهی در خوزستان از شدت سیل، گلی میشد.
انگشتر در آخرین سفرش میان آتش و دود سوخت.
« انگار انگشترها تا انتهای عالم قصهگوی مظلومیت اند... »
✍️محدثه حاجی دایی
#شهید_خدمت
😭😭