eitaa logo
این روزها نابودی اسرائیل
1.6هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5هزار ویدیو
10 فایل
تحلیل های سیاسی قرآنی ، نشر مطالب بلامانع تشکر از ، نقد و راهنمایی های شما کانال این روزها « نابودی اسرائیل » امام خمینی: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود https://eitaa.com/tahilqoranisiasi سید حسین https://eitaa.com/YaHoossein 🇮🇷 سید
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 او در خیابان ایران میدان شهدا و در محله ای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی “علی بن موسی الرضا علیه السلام” مأمن همیشگی اش بود. 🕯^🌷_٣
🕊 .....وی دائماً به منطقه می رفت. او فرمانده آر پیچي زنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. 🕯^🌷_۴
🕊 .... در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود. بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود....! 🕯^🌷_٥
🕊 .... هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد به طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود. شهید پلارک ما شبیه به یکی از سربازان پیامبر در صدر اسلام، “غسیل الملائکه” است. “غسیل الملائکه” به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند. 🕯^🌷_٦
🕊 یکی از آشنایان خواب شهید «احمد پلارک» را می بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می کند. شهید پلارک در جواب می گوید: «من نمی توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید، هم چنین زبان هایتان را نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من بر نمی آید. 🕯^🌷....
🕊 📌 ارادت به حضرت زهـ🌹ـرا سلام الله علیها سیداحمد همیشه در همه عملیات ها، یک شال مشکی به سر و گردنش می بست. هیأت گردان عمار لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله، هیأت متوسلین به حضرت زهرا علیه السلام نام داشت. هر روز بعد از نماز جماعت صبح، زیارت عاشورا خوانده می شد. پلارک یکی از مشتریان پر و پا قرص این مراسم بود، اما حال او با حال بقیه خیلی فرق داشت. هیچ وقت یادم نمی رود، به محض این که نام خانم فاطمه زهرا علیه السلام می آمد، خیلی شدید گریه می کرد و حال عجیبی می گرفت. ارادت خاصی به حضرت زهرا علیه السلام داشت. 🕯^🌷....
🕊 📌 روح ایثـ🌹ـار آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در عملیات والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می دانست که او مجروح شده است. اگر کسی درباره حضورش در جبهه از او سوال می کرد، طفره می رفت و چیزی نمی گفت. یک دفعه در جبهه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، زمستان بود و هوا به شدت سرد. پلارک رو به بقیه کرد و گفت: «اگر یک نفر مریض بشه، بهتر از اینه که همه مریض بشن.» یکی یکی بچه ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد....... آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.   🕯^🌷....
🕊 🌹🌜ـانه 🌹می خواستم شمـ🕯ـع باشم " همیشه می خواستم که شمع باشم ، بسوزم ، نور بدهم و نمونه ای از مبارزه و کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم . می خواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم. می خواستم در دریای فقرغوطه بخورم و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنم. می خواستم فریاد شوق و زمین وآسمان را با فداکاری و آسمان  پایداری خود بلرزانم. می خواستم میزان حق و باطل باشم و دروغگویان ومصلحت طلبان و غرض ورزان را رسوا کنم. می خواستم آنچنان نمونه ای در برابر مردم به وجود آورم که هیچ حجتی برای چپ و راست نماند،  طریق مستقیم روشن و صریح و معلوم باشد، و هر کسی در معرکه سرنوشت مورد امتحان سخت قرار بگیرد و راه فرار برای کسی نماند..." 🌹شهید مصطفی چمران 🕯^🌷.....
💔 •••🌷 اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج •••🌷
🌤 🏴 🕊 🌷زیارتنامه "شهــــــداء"🌷 بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🍃 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🍃 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🍃 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🍃اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ،بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم،وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...... 🌷࿐࿐❈🌷❈࿐࿐🌷 •••🕯•🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤 🏴🏴 🕊 <صَلَی اللّهُ عَلیکَ یا أباعَبدُِاللّه>اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌دعای هفتم صحیفه سجادیه •••🕯•🌷
Shab06Safar1400[03].mp3
17M
🕊 ▪️جای ما خالی... مُهرتربتت برای من سنگ صبوره ! 🎤 حاج میثم مطیعی @tahilqoranisiasi
🌤 لالـ🌷ــه ای که پس از ۱۶سال پژمرده نشد ❗️ شهیـ🌷ـد محمدرضا شفیعی پیکری که سالم ماند❗️ بعد از شانزده سال پیکر محمد رضا را سالم از خاک در آورده بودند. صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمد رضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوان های جسد هم از بین می‌رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمد رضا را دریافت می‌کردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می‌کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم! مادر شهید می گوید موقع دفن محمد رضا، حاج حسین کاجی به من گفت: «شما می‌دانید چرا بدن او سالم است؟» گفتم: «از بس ایشان خوب و با خدا بود.» 📌 حاج حسین گفت: «راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمی‌شد؛ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ دائما با وضو بود و اینکه هر وقت زیارت عاشورا خوانده می‌شد، ما با چفیه هایمان اشکمان را پاک می‌کردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را می‌گرفت و به بدنش می‌مالید و جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب می‌آوردند، ایشان آب را نمی‌خورد و آن را برای غسل نگه می‌داشت» شهید شفیعی در سال 81 در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد 🌷 @tahilqoranisiasi
🌱 💥⃟¦🖇➺•• خداست ـ..... تنهاخداست که خریدارتوستــ..... با همه خصوصیات اخلاقیت....❗️ به نگاه پرمِهــ...رش آری بگوییمـ... 🌷 @tahilqoranisiasi
🕊 گلـ🌷ـچینی گزیده از زندگی‌نامه شهیدمصطفی صدرزاده بانام جهادی ؛ سیدابراهیم 📌تنظیم در ۸ پست نام و نام خانوادگی: شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ محل تولد: خوزستان، شوشتر تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان: دو فرزند 🌷 @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌹_۱
🕊 مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید. 🌷 @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌹_۲
🕊. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و… برای آنان بودند. نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌹_۳
🕊 مادر مصطفی از بدو تولد نامی را برای وی انتخاب می‌کند که تا روز شهادت برازنده آن بود. وی که از کودکی نذر حضرت عباس (ع) می‌شود، در تمام لحظات زندگی خود مورد عنایت ایشان قرار می‌گیرد. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌷_۴
🕊 پدرمیگوید : خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدم همین اندازه بگویم که .... در مقابل منکر همچون شیر فاطمی می‌غرید و امر به معروف هیچ گاه از رفتار و کردارش دور نمی‌شد. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌷_۵
🕊 پدر شهید درباره گرایشات قرآنی شهیدصدرزاده چنین توضیح داد: ... وی تمام روزش را با یاد شهدا سپری می‌کرد، چون معتقد بود که یاد شهدا بودن از توصیه‌های اکید قرآن است و برای همین هر گاه روزی از یاد شهدا غافل می‌ماند، فردایش را روزه می‌گرفت و درباره تلاوت قرآن هم همین اندازه بگویم که هر روز چندین بار به تلاوت قرآن مشغول می‌شد، حتی این روش زندگی را به خانواده خود توصیه می‌کرد. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌷_۶
🕊 پدرشهید اضافه کرد؛ دختر کوچک این شهید هم اکنون ۴ جزء از قرآن را حفظ است؛ این اتفاق نیز تنها به خواست پسر شهیدم انجام شده، زیرا همیشه تاکید داشت که قبل از هر چیزی دخترش حافظ قرآن کریم شود. روش وی نیز برای تشویق فرزندش این بود که با حفظ هر آیه از قرآن به وی جایزه‌ای اهدا می‌کرد. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌷_۷
🕊 مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی‌بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد. سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت. @tahilqoranisiasi 🕯٪٪٪🌷_۸
🏴 🕊 شهـ🌷ـدا متولد میشوند مثل مـا! اماّ مثل مـا نمےمیرند.....! آنهابراے همیشہ زنـ☀️ـده مے‌مانند مثلِ تو اے شهید؛..... براے شادے ارواح پاک شهدا علے الخصوص شهیــ🌷ـد مدافع حرم ، سید مصطفی صدرزاده صــ...ــلوات 🕯^🌷
◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🅾همراه با کاروان عاشورای حسینی 🅾 🔹۷۲قسمت - (۷) ✍امام ٫ع٫ در مسیر کوفه (در منزلگاه زروره) با زهیر بن قین برخورد می کند، زهیر تلاش داشت با امام ع روبرو نشود،.... ☑️ اما زهیر به ناچارا با امام درمنزلگاه «زروره» ملاقات میکند.....تحت تأثیر«کلام و نگاه »امام (ع) تا لحظه شهادت از امام (ع) جدا نمی شود. ☑️روز ۲۳ ذی الحجه( در منزلگاه ثعلبیه) خبر شهادت مسلم به امام میرسد و از شهادت قیس نیز باخبر میشود........عده ای ترسیده و همانجا از کاروان امام حسین (ع) جداشدند. ☑️بعد از برداشتن آب فراوان از منزلگاه «اشراف» ،حربن یزید ریاحی با سپاهیانی تشنه به کاروان امام ع رسیدند . ☑️امام٫ ع ٫دستوردادند تاهمه آنها سیراب گردند.وبعد نماز را به جماعت با امام ع خواندند. ☑️دردوم محرم کاروان حسینی به نینوا میرسد و با سپاهیان حُرّ مواجه میشود. امام ٫ع٫ محاصره میشود و به دستور عمر سعد توسط حجاج ابن یوسف از رسانیدن آب به‌خیمه های امام حسین ٫ع ٫جلوگیری میشود. 📌زراره = اسم فرد __زروره =اسم مکان سید حسین ⚫️ 7⃣