تحلیل استراتژیک سینما
نقد فیلم نقد فیلم خرچنگ سیاه
محصول سال ۲۰۲۲ سوئد
کارگردان آدام برگ
بازیگران
نومی راپاس، سوسن تسلیمی ، دار سلیم ، اردلان اسماعیلی ، آلیت اوپیم ، نورا ریوس
فیلم خرچنگ سیاه که با یک صحنه تروریستی شروع میشود را بعد از سریال سوئدی خلافت تماشا کردم
سریال خلافت راجع به داعش بود و فیلم خرچنگ سیاه راجع به اربابان داعش است
داستان فیلم اگرچه در جغرافیایی واقعی یعنی سوئد است اما زمان روایت مشخص نیست
گویا داستان پساآخرالزمانی است که یخبندان سراسری تمام جهان داستان فیلم را فرا گرفته و چه زیبا آخرالزمان سرد و منجمد را به تصویر کشیده است
فیلم ماجرای شش افسر سوئدی است که باید دو کپسول با محتوای نامشخص را به مرکزی در یک شهر برسانند
آنان باید با اسکیت از روی دریاچه یخزده عبور کنند
افسرها یکی پس از دیگری بر اثر حوادث مختلف از بین میروند
آنها در میانه مأموریتشان متوجه می شوند که محموله، یک ویروس مهلک است
نهایتاً آن را به اربابان جنگ میرسانند
ولی پشیمان شده و اقدام به نابودی ویروس میکنند
انگشت اشاره فیلم به جنگ سالارانی است که عطش آدم کشیشان با تبر و تیر و تفنگ تروریستهای اجارهای فرو نمینشیند و تصمیم میگیرند به کشتار جمعی آدمیان به وسیله یک ویروس خطرناک یا همان بیوتروریسم
زبان فیلم صریح و تند است
فیلم خرچنگ سیاه فرمانده ابرقدرت رو به افول را در نماد زنی کوتوله، دروغگو و عصبی به تصویر میکشد که در حقیقت اشارهای است به کوتوله بودن نگرش اصحاب جنگ در جهان
از دیگر نکات مهم فیلم خرچنگ سیاه طرح سوء استفاده از عواطف و احساسات زنان در جنگ است
در صحنه ای از سکانس پایانی فیلم دریاسالار کوتاه قامت و کوتاه اندیش که خود زن است، اعتراف میکند که چون نقطه ضعف قهرمان، دختر گمشدهاش بوده، از آن برای انجام موفقیت آمیز ماموریت بهره برداری کردهاند
نقطه قوت فیلم خرچنگ سیاه، صدابرداری و صداسازی آن است
آنجا که عمده پلان های فیلم بر روی دریاچه یخ زده میگذرد، صدای ترک خوردنهای یخ روی آب التهاب را در تماشاگر فیلم تشدید میکند
شخصیت پردازی فیلم به صورت مطلوب انجام شده است
عمر شخصیت های داستان فیلم کوتاه بوده و یکی یکی از بین میروند، لذا کارگردان برای تسریع در جا انداختن شخصیت کاراکترهایش از تیپهای رایج در سینمای جنگی استفاده میکند که عموما این تیپ ها منطبق بر اسطورههای روانشناسی یا همان کهن الگوهای شناخته شده در مدلهای اناگرام یا امبیتیآی میباشد
تیپهایی همچون یاریدهنده ، موفقیتطلب ، چالشگر و هویتطلب
سالهاست سینمای غرب با بهرهگیری از تیپهای تفکیکشده بهعنوان یک راه میانبر در جا انداختن شخصیتهای قصه بهرهبرداری میکند، که سینمای ایران از آن محروم است
فیلم در تدوین حرف چندانی نمیزند و روایت تصویری برخی جاها از روایت داستان عقب میافتد، تا جایی که احساس میکنی تدوینگر با کارگردان هماهنگ نبوده است
گاهی ریتم فیلم کشدار میشود و گاهی چنان سریع کات میخورد که تماشاگر آمادگی خروج از صحنه قبلی و ورود به صحنه جدید را پیدا نمیکند
بنظر میرسد کارگردان ریش و قیچی را به تدوینگر داده و حوصله بازنگریهای چندباره را نداشته است
فعل بازنگری، اصلی است که معمولیترین کارگردانها به شدت به آن پایبند میباشند، حتی اگر تدوینگر اتاق تدوین را ورود ممنوع کرده باشد
برخلاف تدوین، دوربین اما کاملا در خدمت کارگردان بوده و تصاویر بکر و عریضی از فضای مملو از سرما و یخزدگی ارائه میکند که کمک شایانی به درک اتمسفر جنگهای ویرانگر آخرالزمانی دارد
در سرتاسر فیلم پالت رنگ سرد آبی به خوبی رعایت شده است، حتی در استراحتگاههایی که سربازان سرمازده آتش روشن میکنند، باز هم رنگ بندی کادر تصویر، دمای سرد محیط را منتقل میکند
در نگاه کلی فیلم خرچنگ سیاه از شبیه سازی داعش شروع شده و به نظریه شباهت همهگیری کرونا به حملهای بیولوژیکی از سوی غرب خاتمه پیدا میکند
خالق فیلم خرچنگ سیاه پیرنگ محوری داستان فیلمش را سوء استفاده از زن آسیب دیده در جنگ قرار میدهد
سینمای سوئد قبل از این فیلم نیز در سریال خلافت مستقیماً به موضوع استثمار و بردگی زن توسط داعش پرداخته بود
بنظر میرسد توجه و بررسی سینمای متفاوت سوئد برای تحلیلگران سینمای جهان سودمند باشد.
پی نوشت:
حضور سوسن تسلیمی در نقش بسیار کوتاه و منفی دریاسالار جنگطلب جالب توجه است
ای کاش هنرمندان پرسابقه و با استعداد ایرانی به خاطر چنین نقش های کوتاه، منفی، تنفربرانگیز و بیارزش که مانند استخوانی بدون گوشت به آنان عرضه میشود، وطن را رها نکنند و در خاک پاک ایران بمانند و نقشهای جاودانهتری همچون گذشته ایفا کنند
#نقد_فیلم
#نقد_فیلم_و_سریال
#سینمای_استراتژیک
#خرچنگ_سیاه
#جنگ
#زن
#لیبرالیسم
#فمینیسم
#فیمینیسم
#داعش
#کرونا
#بیوتروریسم